معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > امامان معصوم > امام علی (عليه السلام) > تولی و تبری(دوستی و دشمنی) نسبت به امام علی (عليه السلام)
معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > مفاهيم ويژه دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > ابليس

. ابن زريق به همين اسناد از امير مومنان عليه السلام روايت کرده که فرمود : « روزی پيامبر (ص) پشت به ديوار کعبه داده و من نيز کنار کعبه نشسته بودم که شخصی پشت خميده که از شدّت پيری ابروانش بر روی چشمانش ريخته در دست عصائی داشت و کلاهی سرخ بر سر نهاده و لباسی پشمينه در بر داشت، به ايشان نزديک شد و گفت: يا رسول الله ! برای آمرزش من دعا کن. رسول خدا (ص) فرمود : « ای پيرمرد کوشش تو بی ثمر و عمل تو نادرست است و تو گمراهی ! وقتی پيرمرد روی گرداند، رسول خدا (ص) پرسيد : يا علی آيا او را شناختی ؟ عرض کردم: نه به خدا سوگند! فرمود: شيطان لعين بود. علی عليه السلام گويد : من به سرعت دنبال او دويدم تا خود را به او رساندم. او را گرفته و بر زمين کوبيدم و بر بالای سينه اش نشستم و دست زير گلوی او برده تا او را خفه کنم. آن ملعون به من گفت : يا علی اين کار را مکن زيرا من از مهلت داده شدگانم تا روز معیّنی، و به خدا سوگند يا علی من تو را دوست دارم، و هر کس با تو دشمن باشد، بدان که من در انعقاد نطفه او دخالت داشته ام، و او از اين جهت حلال زاده نيست، پس من خنديدم و او را رها کردم.»

. ابن زريق به همين اسناد از امير مومنان عليه السلام روايت کرده که فرمود : « روزی پيامبر (ص) پشت به ديوار کعبه داده و من نيز کنار کعبه نشسته بودم که شخصی پشت خميده که از شدّت پيری ابروانش بر روی چشمانش ريخته در دست عصائی داشت و کلاهی سرخ بر سر نهاده و لباسی پشمينه در بر داشت، به ايشان نزديک شد و گفت: يا رسول الله ! برای آمرزش من دعا کن. رسول خدا (ص) فرمود : « ای پيرمرد کوشش تو بی ثمر و عمل تو نادرست است و تو گمراهی ! وقتی پيرمرد روی گرداند، رسول خدا (ص) پرسيد : يا علی آيا او را شناختی ؟ عرض کردم: نه به خدا سوگند! فرمود: شيطان لعين بود. علی عليه السلام گويد : من به سرعت دنبال او دويدم تا خود را به او رساندم. او را گرفته و بر زمين کوبيدم و بر بالای سينه اش نشستم و دست زير گلوی او برده تا او را خفه کنم. آن ملعون به من گفت : يا علی اين کار را مکن زيرا من از مهلت داده شدگانم تا روز معیّنی، و به خدا سوگند يا علی من تو را دوست دارم، و هر کس با تو دشمن باشد، بدان که من در انعقاد نطفه او دخالت داشته ام، و او از اين جهت حلال زاده نيست، پس من خنديدم و او را رها کردم.»

وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع قَالَ‏ کُنْتُ جَالِساً عِنْدَ الْکَعْبَةِ وَ إِذَا شَیْخٌ مُحْدَوْدِبٌ قَدْ سَقَطَ حَاجِبَاهُ عَلَی عَیْنَیْهِ مِنْ شِدَّةِ الْکِبَرِ وَ فِی یَدِهِ عُکَّازَةٌ وَ عَلَی رَأْسِهِ بُرْنُسٌ أَحْمَرُ وَ عَلَیْهِ مِدْرَعَةٌ مِنَ الشَّعْرِ فَدَنَا إِلَی النَّبِیِّ ص وَ هُوَ مُسْنِدٌ ظَهْرَهُ إِلَی الْکَعْبَةِ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ ادْعُ لِی بِالْمَغْفِرَةِ فَقَالَ النَّبِیُّ ص خَابَ سَعْیُکَ یَا شَیْخُ وَ ضَلَّ عَمَلُکَ فَلَمَّا تَوَلَّی الشَّیْخُ قَالَ یَا أَبَا الْحَسَنِ أَ تَعْرِفُهُ قُلْتُ اللَّهُمَّ لَا قَالَ ذَلِکَ اللَّعِينُ إِبْلِيسُ قَالَ عَلِیٌّ ع فَعَدَوْتُ خَلْفَهُ حَتَّی لَحِقْتُهُ وَ صَرَعْتُهُ إِلَی الْأَرْضِ وَ جَلَسْتُ عَلَی صَدْرِهِ وَ وَضَعْتُ یَدِی فِی حَلْقِهِ لِأَخْنُقَهُ فَقَالَ لِی لَا تَفْعَلْ یَا أَبَا الْحَسَنِ فَإِنِّی‏ مِنَ الْمُنْظَرِينَ إِلی‏ یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ‏ وَ وَ اللَّهِ یَا عَلِیُّ إِنِّی لَأُحِبُّکَ جِدّاً وَ مَا أَبْغَضَکَ أَحَدٌ إِلَّا شَرِکْتُ أَبَاهُ فِی أُمِّهِ فَصَارَ وَلَدَ الزِّنَاءِ فَضَحِکْتُ وَ خَلَّیْتُ سَبِيلَهُ‏

جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

سخنرانی ، کارگاه آموزشی ، کتاب معارفی