عیون اخبارالرضا (علیه آلاف تحیه و ثنا)  ( ج‏2، ص 131 ) شماره‌ی 1528

موضوعات

معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > توحيد > نعمت ‌ نعمتهای الهی
معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > امامان معصوم > امام علی (عليه السلام) > سوال ‌ پرسش از ولايت امام علی (ع) (عليه السلام) در قيامت
معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > معاد > بهشت و جهنم > جهنم > سوال ‌ پرسش از ولايت در قيامت
معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > قرآن > تفسير آيات و سُوَر > تفسير آيه ۸ سوره تکاثر

خلاصه

حسين بن احمد بيهقی از محمد بن يحيی صوّلی نقل کرده که گفت: در منطصه سيراف، سال دويست و هشتاد و پنج ابوذکوان برايم نقل کرد که ابراهيم بن عباس کاتب در اهواز در سال دويست و بيست و هفت برايم بازگو کرد که: ما روزی نزد علیّ بن موسی الرضا عليهما السلام بوديم که حضرت به من فرمود: «در اين جهان نعيم واقعی وجود ندارد.» پاره ای فقها که در محضرش حاضر بودند گفتند: اين چنين نيست، خداوند خودش می فرمايد: (ثمّ لتُسئلنّ یَومئذٍ عن النعيم) (سوره مبارکه تکاثر، آيه 8، ترجمه: در اين روز از نعيم پرسش خواهيد شد.) آيا مقصود همين آب سرد گوارا در دنيا نيست؟ حضرت با آواز بلند فرمود: «شما اين چنين معرفی می کنيد، و آن را به چند وجه تفسير می نمائيد، جماعتی گفتند: مراد آب خنک است، و جماعتی ديگر گفتند: طعام لذيذ است، و عدّه ديگر گفتند: خواب خوش است، امّا پدرم برايم نقل کرد که در محضر پدرش ابو عبدالله امام صادق عليه السلام اين اقوال شما در بيان آيه (ثمّ لتُسئلنّ یَومئذٍ عن النعيم) ذکر شد، آن حضرت ناراحت و خشمگين گشته فرمود: خداوند عزوجّل از چيزی که به بندگانش تفضّل کرده نخواهد پرسيد و بدان بر آنان منّت نمی نهد، و منّت به احسان در مخلوقات قبيح و زشت است تا چه رسد به خداوند عالم عزوجلّ، و چگونه چيزی را که مخلوق خدا بدان راضی نيست، به خدا نسبت می دهند؟ ولکن مراد به اين نعيم، دوستی ما اهل البيت ( خاندان رسالت) و ولايت ماست، خداوند از آن است که در قيامت بازخواست خواهد کرد. خداوند پس از پرسش از توحيد و نبوّت، از بندگان مسئله ولايت ما را خواهد پرسيد و از آن بازجويی می کند، زيرا بنده اگر از عهده اين سؤال برآيد و بدان وفا کرده باشد، اين امر، او را به نعمت های جاودانه بهشت می رساند،

متن فارسی

حسين بن احمد بيهقی از محمد بن يحيی صوّلی نقل کرده که گفت: در منطصه سيراف، سال دويست و هشتاد و پنج ابوذکوان برايم نقل کرد که ابراهيم بن عباس کاتب در اهواز در سال دويست و بيست و هفت برايم بازگو کرد که: ما روزی نزد علیّ بن موسی الرضا عليهما السلام بوديم که حضرت به من فرمود: «در اين جهان نعيم واقعی وجود ندارد.» پاره ای فقها که در محضرش حاضر بودند گفتند: اين چنين نيست، خداوند خودش می فرمايد: (ثمّ لتُسئلنّ یَومئذٍ عن النعيم) (سوره مبارکه تکاثر، آيه 8، ترجمه: در اين روز از نعيم پرسش خواهيد شد.) آيا مقصود همين آب سرد گوارا در دنيا نيست؟ حضرت با آواز بلند فرمود: «شما اين چنين معرفی می کنيد، و آن را به چند وجه تفسير می نمائيد، جماعتی گفتند: مراد آب خنک است، و جماعتی ديگر گفتند: طعام لذيذ است، و عدّه ديگر گفتند: خواب خوش است، امّا پدرم برايم نقل کرد که در محضر پدرش ابو عبدالله امام صادق عليه السلام اين اقوال شما در بيان آيه (ثمّ لتُسئلنّ یَومئذٍ عن النعيم) ذکر شد، آن حضرت ناراحت و خشمگين گشته فرمود: خداوند عزوجّل از چيزی که به بندگانش تفضّل کرده نخواهد پرسيد و بدان بر آنان منّت نمی نهد، و منّت به احسان در مخلوقات قبيح و زشت است تا چه رسد به خداوند عالم عزوجلّ، و چگونه چيزی را که مخلوق خدا بدان راضی نيست، به خدا نسبت می دهند؟ ولکن مراد به اين نعيم، دوستی ما اهل البيت ( خاندان رسالت) و ولايت ماست، خداوند از آن است که در قيامت بازخواست خواهد کرد. خداوند پس از پرسش از توحيد و نبوّت، از بندگان مسئله ولايت ما را خواهد پرسيد و از آن بازجويی می کند، زيرا بنده اگر از عهده اين سؤال برآيد و بدان وفا کرده باشد، اين امر، او را به نعمت های جاودانه بهشت می رساند، و براستی که اين مطلب را پدرش از اجداد گرامی اش از اميرالمؤمنين عليهم السلام برايم نقل کرد بدين صورت که گفت: رسول خدا صلی الله عليه و آله بمن فرمود: ای علی! اولين چيزی که از بنده پس از مرگ پرسيده می شود شهادتين است؛ شهادت به اينکه معبودی جز الله نيست، و گواهی به اينکه محمد صلی الله عليه و آله رسول خداست، و ديگر شهادت به اينکه تو يا علی! از جانب خدا و از جانب من، ولیّ (امام و سرپرست) مؤمنين هستی، پس هر کس آن را تصديق نمايد و قبول کند و بدان معترف باشد بسوی نعيم جاودانه بهشت رهسپار است. محمد بن يحيی صوّلی گويد: ابوذکوان – پس از نقل اين خبر که خودش آن را بدون پرسش من آغاز کرده بود – گفت اين حديث را از چند جهت برای تو نقل می کنم، چون تو از بصره (تا سيراف که هفت روز راه است.) به ديدن من آمده ای، يک جهت اينکه راوی آن عموی تو(ابراهيم بن عباس صولی) است که برای من اين حديث را افاده فرمود، و ديگر اينکه من همه اوقات به علم لغت و اشعار می پرداختم و به غير از اين دو علم ذوقی ديگر نداشتم، تا رسول خدا صلی الله عليه و آله را در خواب ديدم در حالی که مردم به ايشان سلام می کردند و حضرت سلامشان را پاسخ می داد. من پيش رفته سلام کردم، حضرت سلام مرا جواب نداد، عرض کردم: ای رسول خدا! آيا من از امّت شما نيستم؟ فرمود: چرا از امّت من هستی لکن آن حديثی را که راجع به نعيم از ابراهيم شنيدی برای مردم بگو! صولی گويد: و اين حديث را عامه از رسول خدا صلی الله عليه و آله روايت می کنند، ولی بدين صورت که در آن ذکر «نعيم» و آيه و تفسير آن نيست، و تنها روايت می کنند که رسول خدا صلی الله عليه و آله فرمود: «اولين چيزی که در روز قيامت از بنده پرسيده می شود، گواهی به توحيد و نبوّت و دوستی علیّ بن ابی طالب عليه السلام است.»

متن عربی

حَدَّثَنَا الْحَاكِمُ أَبُو عَلِیٍّ الْحُسَیْنُ بْنُ أَحْمَدَ الْبَیْهَقِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی الصَّوْلِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو ذَكْوَانَ الْقَاسِمُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ بِسِيرَافَ سَنَةَ خَمْسٍ وَ ثَمَانِينَ وَ مِائَتَیْنِ قَالَ حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ عَبَّاسٍ الصَّوْلِیُّ الْكَاتِبُ بِالْأَهْوَازِ سَنَةَ سَبْعٍ وَ عِشْرِينَ وَ مِائَتَیْنِ قَالَ‏ كُنَّا یَوْماً بَیْنَ یَدَیْ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی ع فَقَالَ لِی لَیْسَ فِی الدُّنْیَا نَعِيمٌ حَقِيقِیٌّ فَقَالَ لَهُ بَعْضُ الْفُقَهَاءِ مِمَّنْ یَحْضُرُهُ فَیَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ‏ أَ مَا هَذَا النَّعِيمُ فِی الدُّنْیَا وَ هُوَ الْمَاءُ الْبَارِدُ فَقَالَ لَهُ الرِّضَا ع وَ عَلَا صَوْتُهُ كَذَا فَسَّرْتُمُوهُ أَنْتُمْ وَ جَعَلْتُمُوهُ عَلَی ضُرُوبٍ فَقَالَتْ طَائِفَةٌ هُوَ الْمَاءُ الْبَارِدُ وَ قَالَ غَیْرُهُمْ هُوَ الطَّعَامُ الطَّیِّبُ وَ قَالَ آخَرُونَ هُوَ النَّوْمُ الطَّیِّبُ قَالَ الرِّضَا ع وَ لَقَدْ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ أَبِيهِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ ع أَنَّ أَقْوَالَكُمْ هَذِهِ ذُكِرَتْ عِنْدَهُ فِی قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَی‏ ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ‏ فَغَضِبَ ع وَ قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَا یَسْأَلُ عِبَادَهُ عَمَّا تَفَضَّلَ عَلَیْهِمْ بِهِ وَ لَا یَمُنُّ بِذَلِكَ عَلَیْهِمْ وَ الِامْتِنَانُ بِالْإِنْعَامِ مُسْتَقْبَحٌ مِنَ الْمَخْلُوقِينَ فَكَیْفَ یُضَافُ إِلَی الْخَالِقِ عَزَّ وَ جَلَّ مَا لَا یَرْضَی الْمَخْلُوقُ بِهِ وَ لَكِنَّ النَّعِيمَ حُبُّنَا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ مُوَالاتُنَا یَسْأَلُ اللَّهُ عِبَادَهُ عَنْهُ بَعْدَ التَّوْحِيدِ وَ النُّبُوَّةِ لِأَنَّ الْعَبْدَ إِذَا وَفَی بِذَلِكَ أَدَّاهُ إِلَی نَعِيمِ الْجَنَّةِ الَّذِی لَا یَزُولُ وَ لَقَدْ حَدَّثَنِی بِذَلِكَ أَبِی عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع أَنَّهُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَا عَلِیُّ إِنَّ أَوَّلَ مَا یُسْأَلُ عَنْهُ الْعَبْدُ بَعْدَ مَوْتِهِ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ ص وَ أَنَّكَ وَلِیُّ الْمُؤْمِنِينَ بِمَا جَعَلَهُ اللَّهُ وَ جَعَلْتُهُ لَكَ فَمَنْ أَقَرَّ بِذَلِكَ وَ كَانَ یَعْتَقِدُهُ صَارَ إِلَی النَّعِيمِ الَّذِی لَا زَوَالَ لَهُ فَقَالَ لِی أَبُو ذَكْوَانَ بَعْدَ أَنْ حَدَّثَنِی بِهَذَا الْحَدِيثِ مُبْتَدِياً مِنْ غَیْرِ سُؤَالٍ أُحَدِّثُكَ بِهَذَا مِنْ جِهَاتٍ مِنْهَا لِقَصْدِكَ لِی مِنَ الْبَصْرَةِ وَ مِنْهَا أَنَّ عَمَّكَ أَفَادَنِيهِ وَ مِنْهَا أَنِّی كُنْتُ مَشْغُولًا بِاللُّغَةِ وَ الْأَشْعَارِ وَ لَا أُعَوِّلُ عَلَی غَیْرِهِمَا فَرَأَیْتُ النَّبِیَّ ص فِی النَّوْمِ وَ النَّاسُ یُسَلِّمُونَ عَلَیْهِ وَ یُجِيبُهُمْ فَسَلَّمْتُ فَمَا رَدَّ عَلَیَّ فَقُلْتُ أَ مَا أَنَا مِنْ أُمَّتِكَ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ لِی بَلَی وَ لَكِنْ حَدِّثِ النَّاسَ بِحَدِيثِ النَّعِيمِ الَّذِی سَمِعْتَهُ مِنْ إِبْرَاهِيمَ قَالَ الصَّوْلِیُّ وَ هَذَا حَدِيثٌ قَدْ رَوَاهُ النَّاسُ عَنِ النَّبِیِّ ص إِلَّا أَنَّهُ‏ لَیْسَ فِيهِ ذِكْرُ النَّعِيمِ وَ الْآیَةِ وَ تَفْسِيرِهَا إِنَّمَا رَوَوْا أَنَّ أَوَّلَ مَا یُسْأَلُ عَنْهُ الْعَبْدُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ الشَّهَادَةُ وَ النُّبُوَّةُ وَ مُوَالاةُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع‏

مخاطب

جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

کار گرافیکی ، سخنرانی ، کارگاه آموزشی ، کتاب معارفی