عیون اخبارالرضا (علیه آلاف تحیه و ثنا)  ( ج‏2، ص 137 ) شماره‌ی 1542

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره فردی ‌ عبادی > دعا ‌ اذکار > ذکر لا اله الا الله
سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره فردی ‌ عبادی > پوشش
سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > سفر امام رضا (عليه السلام) از مدينه تا مرو > سکونت در نيشابور > هنگام خروج از نيشابور و القای حديث (کلمه لا اله الا الله حصنی) در نيشابور
معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > توحيد
معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > احاديث > تفسير و توضيح احاديث > القای حديث (کلمه لا اله الا الله حصنی )

خلاصه

محمد بن فضل در نيشابور در منزلش يا يک واسطه از ابو الصّلت هروی روايت کرد که گفت: حضرت رضا عليه السلام که ار نيشابور کوچ می کرد من همراه او بودم و آن جناب بر اسبری ابلق در عماری سوار بود ناگاه محمد بن رافع و احمد بن حارث و يحيی بن يحيی و اسحاق بن راهويه با جماعتی از محدّثين و علماء اطرافش را گرفتند و لجام استر را به دست گرفته عرض کردند: ای فرزند رسول خدا! به حقّ پدران پاک و طیّبت سوگندت می دهيم حديثی از پدر بزرگوارت برای ما بگو، حضرت در حالی که ردای دورويی از خزّ بر دوش داشت سر مبارک را از عماری بيرون آورد و فرمود: حديث کرد مرا پدر بزرگوارم بنده صالح خدا موسی بن جعفر و فرمود: حديث کرد مرا پدرم، پدر عزيز راستگويم جعفر بن محمد، و گفت: حديث کرد مرا پدرم ابوجعفر محمد بن علی باقر، شکافنده علوم انبياء، گفت: حديث کرد مرا پدرم سرور عبادت کنندگان علیّ ابن الحسين، گفت: حديث کرد مرا پدرم سرور جوانان بهشتی حسين بن علی و گفت: حديث کرد مرا پدرم علی بن أبی طالب عليهم السلام و گفت: شنيدم از رسول خدا صلی الله عليه و آله می فرمود: شنيدم از جبرئيل که می گفت: خداوند جلّ جلاله فرمود: براستی که من خود معبودم، خدايی جز من نيست، پس مرا پرستش کنيد که هر کس با شهادت به اين کلمه «لااله الّا الله» از روی خلوص بيايد، وارد در قلعه و حصار من شده است، و هر کس که داخل در قلعه و حصار و برج و دژ من شود از عذاب من ايمن خواهد بود.

متن فارسی

محمد بن فضل در نيشابور در منزلش يا يک واسطه از ابو الصّلت هروی روايت کرد که گفت: حضرت رضا عليه السلام که ار نيشابور کوچ می کرد من همراه او بودم و آن جناب بر اسبری ابلق در عماری سوار بود ناگاه محمد بن رافع و احمد بن حارث و يحيی بن يحيی و اسحاق بن راهويه با جماعتی از محدّثين و علماء اطرافش را گرفتند و لجام استر را به دست گرفته عرض کردند: ای فرزند رسول خدا! به حقّ پدران پاک و طیّبت سوگندت می دهيم حديثی از پدر بزرگوارت برای ما بگو، حضرت در حالی که ردای دورويی از خزّ بر دوش داشت سر مبارک را از عماری بيرون آورد و فرمود: حديث کرد مرا پدر بزرگوارم بنده صالح خدا موسی بن جعفر و فرمود: حديث کرد مرا پدرم، پدر عزيز راستگويم جعفر بن محمد، و گفت: حديث کرد مرا پدرم ابوجعفر محمد بن علی باقر، شکافنده علوم انبياء، گفت: حديث کرد مرا پدرم سرور عبادت کنندگان علیّ ابن الحسين، گفت: حديث کرد مرا پدرم سرور جوانان بهشتی حسين بن علی و گفت: حديث کرد مرا پدرم علی بن أبی طالب عليهم السلام و گفت: شنيدم از رسول خدا صلی الله عليه و آله می فرمود: شنيدم از جبرئيل که می گفت: خداوند جلّ جلاله فرمود: براستی که من خود معبودم، خدايی جز من نيست، پس مرا پرستش کنيد که هر کس با شهادت به اين کلمه «لااله الّا الله» از روی خلوص بيايد، وارد در قلعه و حصار من شده است، و هر کس که داخل در قلعه و حصار و برج و دژ من شود از عذاب من ايمن خواهد بود.

متن عربی

حَدَّثَنَا أَبُو سَعِيدٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْفَضْلِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْحَاقَ الْمُذَكِّرُ النَّیْسَابُورِیُّ بِنَیْسَابُورَ قَالَ حَدَّثَنِی أَبُو عَلِیٍّ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ الْخَزْرَجِیُّ الْأَنْصَارِیُّ السَّعْدِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ السَّلَامِ بْنُ صَالِحٍ أَبُو الصَّلْتِ الْهَرَوِیُّ قَالَ‏ كُنْتُ مَعَ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا ع حِينَ رَحَلَ مِنْ نَیْسَابُورَ وَ هُوَ رَاكِبٌ بَغْلَةً شَهْبَاءَ فَإِذَا مُحَمَّدُ بْنُ رَافِعٍ وَ أَحْمَدُ بْنُ الْحَرْثِ وَ یَحْیَی بْنُ یَحْیَی وَ إِسْحَاقُ بْنُ رَاهَوَیْهِ وَ عِدَّةٌ مِنْ أَهْلِ الْعِلْمِ قَدْ تَعَلَّقُوا بِلِجَامِ بَغْلَتِهِ فِی الْمَرْبَعَةِ فَقَالُوا بِحَقِّ آبَائِكَ الطَّاهِرِينَ حَدِّثْنَا بِحَدِيثٍ سَمِعْتَهُ مِنْ أَبِيكَ فَأَخْرَجَ رَأْسَهُ مِنَ الْعَمَّارِیَّةِ وَ عَلَیْهِ مِطْرَفُ خَزٍّ ذُو وَجْهَیْنِ وَ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِی الْعَبْدُ الصَّالِحُ مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی أَبُو جَعْفَرِ بْنُ عَلِیٍّ بَاقِرُ عُلُومِ الْأَنْبِیَاءِ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ سَیِّدُ الْعَابِدِينَ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی سَیِّدُ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ الْحُسَیْنُ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع قَالَ سَمِعْتُ النَّبِیَّ ص یَقُولُ سَمِعْتُ جَبْرَئِيلَ یَقُولُ قَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ إِنِّی‏ أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِی مَنْ جَاءَ مِنْكُمْ بِشَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ بِالْإِخْلَاصِ دَخَلَ فِی حِصْنِی وَ مَنْ

مخاطب

نوجوان ، جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

سخنرانی ، کارگاه آموزشی ، کتاب داستان كوتاه ، کتاب داستان بلند و رمان ، کتاب معارفی