عیون اخبارالرضا (علیه آلاف تحیه و ثنا) ( ج2، ص 146 ) شمارهی 1564
موضوعات
سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره علمی و فرهنگی امام > اصحاب و راويان امام > اصحاب راستين > دعبل خزاعی > اشعار دعبل
سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره علمی و فرهنگی امام > اصحاب و راويان امام > اصحاب راستين > دعبل خزاعی > گزارش لحظه وفات دعبل
سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره علمی و فرهنگی امام > ارتباط و اهميت دادن به شاعران (رسانه آن عصر) > شعر دعبل خزاعی در رثای اهل بيت عليهم السلام
سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره علمی و فرهنگی امام > ارتباط و اهميت دادن به شاعران (رسانه آن عصر) > هدايای امام رضا (عليه السلام) به دعبل
سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره علمی و فرهنگی امام > ارتباط و اهميت دادن به شاعران (رسانه آن عصر) > آثار هديه امام رضا عليه السالم به دعبل
سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > سفر امام رضا (عليه السلام) از مدينه تا مرو > تبرک مردم به ابزار و وسايل امام رضا (عليه السلام)
سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > ولايتعهدی > شعر دعبل خزاعی پس از قبول ولايتعهدی
خلاصه
حسين بن احمد بيهقی گويد: صولی از هارون مهلّبی نقل کرد که وقتی ابراهيم و دعبل نزد حضرت رضا عليه السلام رسيدند در حالی که مردم با حضرت به عنوان وليعهدی بيعت کرده بودند، دعبل اين اشعار را سرود که ابتدای آن اين جمله بود: محلّ دروس قرآنی از خواندن قرآن خالی شده بود، و محلّ نزول وحی همچون منزلگاهی بود که کسی در آن نباشد و همچون بيابان های بی آب و علف، خالی و بدون سکنه بود. و ابراهيم بن عباس اين شعر را گفت:
مقام و محلّ مشاهد امامان اولاد رسول خدا محمد عليهم السلام، سختی ها و ناراحتی های دل را پس از آن مصيباتی که ديد، از بين ببرد.
و حضرت رضا عليه السلام به آن دو شاعر بيست هزار درهم از آن درهم هايی که به دستور مأمون به نام او سکه زده بودند بخشيد. راوی گويد: دعبل خزاعی با ده هزار درهمی که از امام گرفته بود، به سمت قم رهسپار و هر درهمی را با ده درهم مبادله کرد (چون مردم به آن تبرک می جستند)، در نتيجه يک صد هزار درهم عايدش شد، و ابراهيم بن عباس همه آن مبلغ را نزد خويش نگه داشت و قسمتی از آن را به اين و آن و يا به برخی از اعضای خانواده اش هديه داد تا وقتی که عمرش سرآمد و از آن پول مخارج کفن و دفن او را پرداخت کردند.
متن فارسی
حسين بن احمد بيهقی گويد: صولی از هارون مهلّبی نقل کرد که وقتی ابراهيم و دعبل نزد حضرت رضا عليه السلام رسيدند در حالی که مردم با حضرت به عنوان وليعهدی بيعت کرده بودند، دعبل اين اشعار را سرود که ابتدای آن اين جمله بود: محلّ دروس قرآنی از خواندن قرآن خالی شده بود، و محلّ نزول وحی همچون منزلگاهی بود که کسی در آن نباشد و همچون بيابان های بی آب و علف، خالی و بدون سکنه بود. و ابراهيم بن عباس اين شعر را گفت:
مقام و محلّ مشاهد امامان اولاد رسول خدا محمد عليهم السلام، سختی ها و ناراحتی های دل را پس از آن مصيباتی که ديد، از بين ببرد.
و حضرت رضا عليه السلام به آن دو شاعر بيست هزار درهم از آن درهم هايی که به دستور مأمون به نام او سکه زده بودند بخشيد. راوی گويد: دعبل خزاعی با ده هزار درهمی که از امام گرفته بود، به سمت قم رهسپار و هر درهمی را با ده درهم مبادله کرد (چون مردم به آن تبرک می جستند)، در نتيجه يک صد هزار درهم عايدش شد، و ابراهيم بن عباس همه آن مبلغ را نزد خويش نگه داشت و قسمتی از آن را به اين و آن و يا به برخی از اعضای خانواده اش هديه داد تا وقتی که عمرش سرآمد و از آن پول مخارج کفن و دفن او را پرداخت کردند.
متن عربی
حَدَّثَنَا الْحَاکِمُ أَبُو عَلِیٍّ الْحُسَیْنُ بْنُ أَحْمَدَ الْبَیْهَقِیُّ قَالَ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی الصَّوْلِیُّ قَالَ حَدَّثَنِی هَارُونُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْمُهَلَّبِیُّ قَالَ لَمَّا وَصَلَ إِبْرَاهِيمُ بْنُ الْعَبَّاسِ وَ دِعْبِلُ بْنُ عَلِیٍّ الْخُزَاعِیُّ إِلَی الرِّضَا ع وَ قَدْ بُویِعَ لَهُ بِالْعَهْدِ أَنْشَدَهُ دِعْبِلٌ مَدَارِسُ آیَاتٍ خَلَتْ مِنْ تِلَاوَةٍ / وَ مَنْزِلُ وَحْیٍ مُقْفِرُ الْعَرَصَاتِ / وَ أَنْشَدَهُ إِبْرَاهِيمُ بْنُ الْعَبَّاسِ أَزَالَتْ عَنَاءَ الْقَلْبِ بَعْدَ التَّجَلُّدِ / مَصَارِعُ أَوْلَادِ النَّبِیِّ مُحَمَّدٍ / فَوَهَبَ لَهُمَا عِشْرِينَ أَلْفَ دِرْهَمٍ مِنَ الدَّرَاهِمِ الَّتِی عَلَیْهَا اسْمُهُ کَانَ الْمَأْمُونُ أَمَرَ بِضَرْبِهَا فِی ذَلِکَ الْوَقْتِ قَالَ فَأَمَّا دِعْبِلٌ فَصَارَ بِالْعَشَرَةِ آلَافٍ الَّتِی حِصَّتُهُ إِلَی قُمَّ فَبَاعَ کُلَّ دِرْهَمٍ بِعَشَرَةِ دَرَاهِمَ فَتَخَلَّصَتْ لَهُ مِائَةُ أَلْفِ دِرْهَمٍ وَ أَمَّا إِبْرَاهِيمُ فَلَمْ یَزَلْ عِنْدَهُ بَعْدَ أَنْ أَهْدَی بَعْضَهَا وَ فَرَقَّ بَعْضَهَا عَلَی أَهْلِهِ إِلَی أَنْ تُوُفِّیَ رَحِمَهُ اللَّهُ وَ کَانَ کَفَنُهُ وَ جَهَازُهُ مِنْهَا
مخاطب
نوجوان ، جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران
قالب
سخنرانی ، کتاب داستان كوتاه