عیون اخبارالرضا (علیه آلاف تحیه و ثنا)  ( ج‏2، ص 151 ) شماره‌ی 1575

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > ولايتعهدی > تهنيت اطرافيان به امام رضا (عليه السلام) پس از ولايتعهدی
سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > ولايتعهدی > خطبه و سخنان امام پس از قبول ولايتعهدی
سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > ولايتعهدی > قبول ولايتعهدی با مصلحت
سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > ولايتعهدی > تعامل امام رضا (عليه السلام) با مامون > دفاع و تعريف ظاهری امام از مامون
معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > توحيد > قضا و قدر
معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > امامان معصوم > امام علی (عليه السلام) > صبر امام علی (عليه السلام) در مقابل غصب خلافت

خلاصه

باز بيهقی از صولی نقل کرده که وقتی مردم با حضرت، به عنوان ولايتعهدی با حضرت عليه السلام بيعت کردند، گرد ايشان جمع شد و ايشان تهنيت می گفتند، حضرت به آنان اشاره کرده سکوت کنند، سپس بعد از شنيدن تهنيت آنان فرمود: «به نام خداوند بخشنده بخشايگر. حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که هر چه بخواهد انجام می دهد. کسی حق ندارد به حکمش اعتراض کند. و چنانچه حکمی کند کسی نمی تواند آن را رد کند. (او چشم هايی را که به خيانت می گردد و آنچه را سينه ها پنهان می دارند، می داند) (سوره مبارکه غافر ، آيه 19) و درود خداوند بين اولين و آخرين مخلوقات ، بر محمد و آل و و فرزندان پاک و پاکيزه اش. من علی بن موسی بن جعفرم و می گويم که اميرمؤمنين (مأمون) که خداوند در درست کاری، پشتيبان و ياور او باشد، و او را به پيمودن راه راست، موفق بدارد موفق بدارد – از حقوق ما خاندان، حقی را شناخت که ديگران آن را نشناختند، و رحمی را که ديگران قطع کرده بودند، وی وصل نمود و نفوسی را که با ترس و وحشت می زيستند، امان داد و مطمئن ساخت، بلکه زنده گردانيد، و از مردگی و يأس نجات بخشيد، و آرامش داد، و نيازمندشان را اگر بود، بی نياز کرد. در همه اين امور، خواستار رضايت پروردگار خويش بود و فقط از خداوند پاداش اين کارش را می خواست. و خدا هم شاکرين را جزا خواهد داد، و اجر نيکوکاران را ضايع نخواهد گذاشت، و به درستی که وی عهد خود را به من واگذارده و خلافت و امارت پس از خود را به من سپرده است پس هر کس عقد و پيمانی را که خداوند به حفظ و نگهداری آن امر فرموده بگشايد، و گره ای را که خداوند، خواهان محکمی آن بوده را سست کند و بشکند، حريم الهی را ناچيز شمرده و نسبت به آن تعدّی و تجاوز نموده و آن را شکسته است و محرمات الهی را حلال دانسته ، زيرا با اين کار حق پيشوا را ضايع کرده و امرش را اطاعت ننموده و به اسلام و آئين خداوند بی حرمتی کرده است. چنان که در گذشته، اين کار صورت گرفت و شخص وصیّ بر آن اعمال خلاف، صبر نمود و پس از آن هم در دوران قدرت متعرّض آن نشد از بيم آنکه مبادا تفرقه ايجاد شود و اسلام سست گردد، و رشته وحدت و اتحاد مسلمين از هم گسسته شود، زيرا افکار زمان جاهليت در مغزها باقی بود و چيزی از آن زمان نگذشته بود و منافقين کاملاً کمين کرده و در پی يافتن فرصت بودند تا دستاويزی پيدا کرده و شرّ به پاکنند، و اکنون هم نمی دانم سرانجام با من و شما چه رفتاری خواهد شد، قلم قضا و حکم حتمی فقط بدست خداست و او آشکار کننده حقّ است و بهترين جدا کننده حق از باطل است.

متن فارسی

باز بيهقی از صولی نقل کرده که وقتی مردم با حضرت، به عنوان ولايتعهدی با حضرت عليه السلام بيعت کردند، گرد ايشان جمع شد و ايشان تهنيت می گفتند، حضرت به آنان اشاره کرده سکوت کنند، سپس بعد از شنيدن تهنيت آنان فرمود: «به نام خداوند بخشنده بخشايگر. حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که هر چه بخواهد انجام می دهد. کسی حق ندارد به حکمش اعتراض کند. و چنانچه حکمی کند کسی نمی تواند آن را رد کند. (او چشم هايی را که به خيانت می گردد و آنچه را سينه ها پنهان می دارند، می داند) (سوره مبارکه غافر ، آيه 19) و درود خداوند بين اولين و آخرين مخلوقات ، بر محمد و آل و و فرزندان پاک و پاکيزه اش. من علی بن موسی بن جعفرم و می گويم که اميرمؤمنين (مأمون) که خداوند در درست کاری، پشتيبان و ياور او باشد، و او را به پيمودن راه راست، موفق بدارد موفق بدارد – از حقوق ما خاندان، حقی را شناخت که ديگران آن را نشناختند، و رحمی را که ديگران قطع کرده بودند، وی وصل نمود و نفوسی را که با ترس و وحشت می زيستند، امان داد و مطمئن ساخت، بلکه زنده گردانيد، و از مردگی و يأس نجات بخشيد، و آرامش داد، و نيازمندشان را اگر بود، بی نياز کرد. در همه اين امور، خواستار رضايت پروردگار خويش بود و فقط از خداوند پاداش اين کارش را می خواست. و خدا هم شاکرين را جزا خواهد داد، و اجر نيکوکاران را ضايع نخواهد گذاشت، و به درستی که وی عهد خود را به من واگذارده و خلافت و امارت پس از خود را به من سپرده است پس هر کس عقد و پيمانی را که خداوند به حفظ و نگهداری آن امر فرموده بگشايد، و گره ای را که خداوند، خواهان محکمی آن بوده را سست کند و بشکند، حريم الهی را ناچيز شمرده و نسبت به آن تعدّی و تجاوز نموده و آن را شکسته است و محرمات الهی را حلال دانسته ، زيرا با اين کار حق پيشوا را ضايع کرده و امرش را اطاعت ننموده و به اسلام و آئين خداوند بی حرمتی کرده است. چنان که در گذشته، اين کار صورت گرفت و شخص وصیّ بر آن اعمال خلاف، صبر نمود و پس از آن هم در دوران قدرت متعرّض آن نشد از بيم آنکه مبادا تفرقه ايجاد شود و اسلام سست گردد، و رشته وحدت و اتحاد مسلمين از هم گسسته شود، زيرا افکار زمان جاهليت در مغزها باقی بود و چيزی از آن زمان نگذشته بود و منافقين کاملاً کمين کرده و در پی يافتن فرصت بودند تا دستاويزی پيدا کرده و شرّ به پاکنند، و اکنون هم نمی دانم سرانجام با من و شما چه رفتاری خواهد شد، قلم قضا و حکم حتمی فقط بدست خداست و او آشکار کننده حقّ است و بهترين جدا کننده حق از باطل است.

متن عربی

حَدَّثَنَا الْحَاكِمُ أَبُو عَلِیٍّ الْحُسَیْنُ بْنُ أَحْمَدَ الْبَیْهَقِیُّ قَالَ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی الصَّوْلِیُّ قَالَ حَدَّثَنِی أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْحَاقَ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِی قَالَ‏ لَمَّا بُویِعَ الرِّضَا ع بِالْعَهْدِ اجْتَمَعَ النَّاسُ إِلَیْهِ یُهَنِّئُونَهُ فَأَومَی إِلَیْهِمْ فَأَنْصَتُوا ثُمَّ قَالَ بَعْدَ أَنِ اسْتَمَعَ كَلَامَهُمْ‏ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ* الْحَمْدُ لِلَّهِ الْفَعَّالِ لِمَا یَشَاءُ لا مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِ‏ وَ لَا رَادَّ لِقَضَائِهِ‏ یَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَ ما تُخْفِی الصُّدُورُ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ فِی الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ وَ عَلَی آلِهِ الطَّیِّبِينَ الطَّاهِرِينَ أَقُولُ وَ أَنَا عَلِیُّ بْنُ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَضَدَهُ اللَّهُ بِالسَّدَادِ وَ وَفَّقَهُ لِلرَّشَادِ عَرَفَ مِنْ حَقِّنَا مَا جَهِلَهُ غَیْرُهُ فَوَصَلَ أَرْحَاماً قُطِعَتْ وَ آمَنَ نُفُوساً فَزِعَتْ بَلْ أَحْیَاهَا وَ قَدْ تَلِفَتْ وَ أَغْنَاهَا إِذَا افْتَقَرَتْ مُبْتَغِياً رِضَی رَبِّ الْعَالَمِينَ لَا یُرِيدُ جَزَاءً إِلَّا مِنْ عِنْدِهِ‏ وَ سَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاكِرِينَ‏ وَ لا یُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ‏ وَ إِنَّهُ جَعَلَ إِلَیَّ عَهْدَهُ وَ الْإِمْرَةَ الْكُبْرَی إِنْ بَقِيتُ بَعْدَهُ فَمَنْ حَلَّ عُقْدَةً أَمَرَ اللَّهُ تَعَالَی بِشَدِّهَا وَ قَصَمَ عُرْوَةً أَحَبَّ اللَّهُ إِيثَاقَهَا فَقَدْ أَبَاحَ حَرِيمَهُ وَ أَحَلَّ مُحَرَّمَهُ إِذَا كَانَ بِذَلِكَ زَارِياً عَلَی الْإِمَامِ مُنْتَهِكاً حُرْمَةَ الْإِسْلَامِ بِذَلِكَ جَرَی السَّالِفُ فَصَبَرَ مِنْهُ عَلَی الْفَلَتَاتِ وَ لَمْ یَعْتَرِضْ بَعْدَهَا عَلَی الْغَرَمَاتِ خَوْفاً عَلَی شَتَاتِ الدِّينِ وَ اضْطِرَابِ حَبْلِ الْمُسْلِمِينَ وَ لِقُرْبِ أَمْرِ الْجَاهِلِیَّةِ وَ رَصَدِ الْمُنَافِقِينَ فُرْصَةً تَنْتَهِزُ وَ بَائِقَةً تَبْتَدِرُ وَ ما أَدْرِی ما یُفْعَلُ‏ بِی وَ لا بِكُمْ‏ ... إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ‏ یَقْضِی الْحَقَ‏ وَ هُوَ خَیْرُ الْفاصِلِينَ‏

مخاطب

جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

کارگاه آموزشی ، کتاب داستان كوتاه ، کتاب معارفی