عیون اخبارالرضا (علیه آلاف تحیه و ثنا)  ( ج‏2، ص 201 ) شماره‌ی 1695

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره فردی ‌ عبادی > آداب غذا و آب خوردن
سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره فردی ‌ عبادی > برخورد با زيردستان (غلامان و کنيزان)
سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > دوران مأمون > تعامل امام رضا (عليه السلام) با کارگزاران و خدمت گزاران (غلامان و کنيزان)

خلاصه

چون خلوت می شد و سفره طعام برای او می گستراندند، همه غلامان و خدمتکاران حتی دربان و مهتر را بر سر سفره می خواند

متن فارسی

جعفر بن نعيم بن شاذان رضی الله عنه از ابراهيم بن عباس روايت کرده که گفت: هرگز نديدم حضرت رضا عليه السلام با کلامی در گفتارش به کسی جفا و يا درشتی کند، و هيچ گاه نديدم سخن کسی را قطع کند، صبر می کرد تا طرف، سخنش تمام شود و بعد اگر لازم می ديد کلامی می گفت، و نديدم کسی از او حاجتی بخواهد و مقدور آن حضرت باشد و ردّ کند، و هرگز نزد کسی پای خود را دراز نمی کرد، و در برابر همنشين و جليسی، تکيه نمی داد، و هرگز نديدم بد هيچ کدام از خدمتکاران و کارگزاران خود را بر زبان بياورد و يا دشنام دهد، و يا در پيش چشم کسی آب دهان بيندازد، و هرگز نديدم در خنديدن قهقهه نمايد، بلکه خنده اش تبسم بود، و چون خلوت می شد و سفره طعام برای او می گستراندند، همه غلامان و خدمتکاران حتی دربان و مهتر را بر سر سفره می خواند، و او عليه السلام بسيار کم خواب بود و بسيار بيداری می کشيد، و بيشتر شب را از اول تا هنگام دميدن صبح با بيداری به سر می برد وبسيار روزه می گرفت، و سه روز، روزه هر ماه از وی فوت نمی شد و می فرمود: اين روزه معادل روزه گرفتن همه سال است، و بسيار پنهانی صدقه می داد و احسان می کرد، و بيشتر اين کار را در شب های تاريک انجام می داد، و هر کس گمان می کند که در فضيلت همانند او را ديده است، از او باور نکن.

متن عربی

حَدَّثَنَا الْحَاكِمُ أَبُو جَعْفَرِ بْنُ نُعَیْمِ بْنِ شَاذَانَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ الْعَبَّاسِ قَالَ‏ مَا رَأَیْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع جَفَا أَحَداً بِكَلِمَةٍ قَطُّ وَ لَا رَأَیْتُهُ قَطَعَ عَلَی أَحَدٍ كَلَامَهُ حَتَّی یَفْرُغَ مِنْهُ وَ مَا رَدَّ أَحَداً عَنْ حَاجَةٍ یَقْدِرُ عَلَیْهَا وَ لَا مَدَّ رِجْلَهُ بَیْنَ یَدَیْ جَلِيسٍ لَهُ قَطُّ وَ لَا اتَّكَأَ بَیْنَ یَدَیْ جَلِيسٍ لَهُ قَطُّ وَ لَا رَأَیْتُهُ شَتَمَ أَحَداً مِنْ مَوَالِيهِ وَ مَمَالِيكِهِ قَطُّ وَ لَا رَأَیْتُهُ تَفَلَ وَ لَا رَأَیْتُهُ یُقَهْقِهُ فِی ضَحِكِهِ قَطُّ بَلْ كَانَ ضَحِكُهُ التَّبَسُّمُ وَ كَانَ إِذَا خَلَا وَ نَصَبَ مَائِدَتَهُ أَجْلَسَ مَعَهُ عَلَی مَائِدَتِهِ مَمَالِيكَهُ وَ مَوَالِیَهُ حَتَّی الْبَوَّابَ السَّائِسَ وَ كَانَ ع قَلِيلَ النَّوْمِ بِاللَّیْلِ كَثِيرَ السَّهَرِ یُحْیِی أَكْثَرَ لَیَالِيهِ مِنْ أَوَّلِهَا إِلَی الصُّبْحِ وَ كَانَ كَثِيرَ الصِّیَامِ فَلَا یَفُوتُهُ صِیَامُ ثَلَاثَةِ أَیَّامٍ فِی الشَّهْرِ وَ یَقُولُ ذَلِكَ صَوْمُ الدَّهْرِ وَ كَانَ ع كَثِيرَ الْمَعْرُوفِ وَ الصَّدَقَةِ فِی السِّرِّ وَ أَكْثَرُ ذَلِكَ یَكُونُ مِنْهُ فِی اللَّیَالِی الْمُظْلِمَةِ فَمَنْ زَعَمَ أَنَّهُ رَأَی مِثْلَهُ فِی فَضْلِهِ فَلَا تصدق [تُصَدِّقْهُ‏]

مخاطب

نوجوان ، جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

سخنرانی ، کارگاه آموزشی ، کتاب معارفی