عیون اخبارالرضا (علیه آلاف تحیه و ثنا) ( ج2، ص 233 ) شمارهی 1742
موضوعات
سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > دوران هارون الرشيد > ويژگی های شخصيتی هارون > امام رضا در زمان هارون
خلاصه
دليل ديگر: محمد بن موسی بن متوکل رحمه الله از علی بن جعفر روايت کرده که گفت: از ابو الحسن طيب (طبيب) شنيدم میگفت: هنگامی که حضرت موسی بن جعفر عليهما السلام از دنيا رفت، حضرت رضا عليه السلام به بازار رفت و سگ، برّه، و خروسی خريد و به خانه برد. مأمور هارون که در مدينه کارهای حضرت را زير نظر داشت به هارون گزارش داد که علی بن موسی به بازار رفته و چنين چيزهايی را برای خود خريداری کرده است. هارون گفت: از جانب او در امان شديم و خيالمان راحت شد. (ظاهرا حضرت با اين کار نامناسب با شأن خويش فهماند که خيال حکومت ندارد و خواست با اين کار افکار را از خودش منصرف شود تا کسی خيال نکند ايشان در فکر تصاحب سلطنت است، و با اين کار از شر هارون در امان باشد.)
بعداً زبيری که خودش مأمور دستگاه و کارمند امنيت بود، از حضرت بدگويی کرد و در نامه ديگری به هارون نوشت که علی بن موسی عليهما السلام در خانه خويش را به روی مردم گشوده و آنان را به امامت خود دعوت میکند.هارون گفت: اين مرد (= زبيری) چقدر عجيب است! خودش نوشته بود که علی بن موسی شخصاً بيرون رفته و برّه و سگ و خروس خريد و بعد نامه مینويسد که او مردم را به امامت خود دعوت میکند!
متن فارسی
دليل ديگر: محمد بن موسی بن متوکل رحمه الله از علی بن جعفر روايت کرده که گفت: از ابو الحسن طيب (طبيب) شنيدم میگفت: هنگامی که حضرت موسی بن جعفر عليهما السلام از دنيا رفت، حضرت رضا عليه السلام به بازار رفت و سگ، برّه، و خروسی خريد و به خانه برد. مأمور هارون که در مدينه کارهای حضرت را زير نظر داشت به هارون گزارش داد که علی بن موسی به بازار رفته و چنين چيزهايی را برای خود خريداری کرده است. هارون گفت: از جانب او در امان شديم و خيالمان راحت شد. (ظاهرا حضرت با اين کار نامناسب با شأن خويش فهماند که خيال حکومت ندارد و خواست با اين کار افکار را از خودش منصرف شود تا کسی خيال نکند ايشان در فکر تصاحب سلطنت است، و با اين کار از شر هارون در امان باشد.)
بعداً زبيری که خودش مأمور دستگاه و کارمند امنيت بود، از حضرت بدگويی کرد و در نامه ديگری به هارون نوشت که علی بن موسی عليهما السلام در خانه خويش را به روی مردم گشوده و آنان را به امامت خود دعوت میکند.هارون گفت: اين مرد (= زبيری) چقدر عجيب است! خودش نوشته بود که علی بن موسی شخصاً بيرون رفته و برّه و سگ و خروس خريد و بعد نامه مینويسد که او مردم را به امامت خود دعوت میکند!
متن عربی
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَی الْمُتَوَكِّلُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی الْعَطَّارُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ عِمْرَانَ بْنِ مُوسَی عَنْ أَبِی الْحَسَنِ دَاوُدَ بْنِ مُحَمَّدٍ النَّهْدِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الطَّیِّبِ قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ لَمَّا تُوُفِّیَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍ ع دَخَلَ أَبُو الْحَسَنِ عَلِیُّ بْنُ مُوسَی الرِّضَا ع السُّوقَ فَاشْتَرَی كَلْباً وَ كَبْشاً وَ دِيكاً فَلَمَّا كَتَبَ صَاحِبُ الْخَبَرِ إِلَی هَارُونَ بِذَلِكَ قَالَ قَدْ أَمِنَّا جَانِبَهُ وَ كَتَبَ الزُّبَیْرِیُّ أَنَّ عَلِیَّ بْنَ مُوسَی الرِّضَا ع قَدْ فَتَحَ بَابَهُ وَ دَعَا إِلَی نَفْسِهِ فَقَالَ هَارُونُ وَا عَجَبَا مِنْ هَذَا یَكْتُبُ أَنَّ عَلِیَّ بْنَ مُوسَی ع قَدِ اشْتَرَی كَلْباً وَ كَبْشاً وَ دِيكاً وَ یَكْتُبُ فِيهِ بِمَا یَكْتُبُ
مخاطب
کارشناسان و صاحبنظران
قالب
کارگاه آموزشی ، کتاب معارفی