عیون اخبارالرضا (علیه آلاف تحیه و ثنا) ( ج2، ص 234 ) شمارهی 1743
موضوعات
سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره علمی و فرهنگی امام > سيره علمی > علم غيب امام رضا (عليه السلام) = (علم نسبت به نيت بندگان)
سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > سفر امام رضا (عليه السلام) از مدينه تا مرو > نقشه قتل رجاء توسط شخصی و نهی امام
خلاصه
علی بن عبدالله وراق از ابوالحسن صائغ و او از عمويش روايت کرد که گفت: من همراه حضرا رضا عليه السلام به قصد خراسان از شهر بيرون آمديم. با آن حضرت راجع به قتل رجاء بن أبی ضحاک که مأمور بردن امام بود صحبت کردم. حضرت عليه السلام مرا از اين کار نهی کرد و فرمود: «آيا میخواهی يک نفر مؤمن را در مقابل يک نفر کافر به کشتن دهی؟ (مراد اين بود که تو را خواهند کشت.»
متن فارسی
علی بن عبدالله وراق از ابوالحسن صائغ و او از عمويش روايت کرد که گفت: من همراه حضرا رضا عليه السلام به قصد خراسان از شهر بيرون آمديم. با آن حضرت راجع به قتل رجاء بن أبی ضحاک که مأمور بردن امام بود صحبت کردم. حضرت عليه السلام مرا از اين کار نهی کرد و فرمود: «آيا میخواهی يک نفر مؤمن را در مقابل يک نفر کافر به کشتن دهی؟ (مراد اين بود که تو را خواهند کشت.» و وقتی به اهواز رسيديم به اهالی آن شهر فرمود: «برای من نيشکر تهيه کنيد!» يکی از مردم کم عقل و احمق گفت: اين مرد دهاتی نمیداند که «نی» در فصل تابستان پيدا نمیشود، عدّه ای هم گفتند: ای سرور ما! «نی» در اين فصل يافت نمیشود، فصل آن زمستان است. حضرت عليه السلام فرمود: «جستجو کنيد، بالاخره آن را خواهيد يافت.» اسحاق بن ابراهيم گفت: به خدا سوگند آقايم تا چيزی موجود نباشد طلب نمیکند. جماعتی را به اطراف شهر فرستادند تا «نی» تهيه کنند، و بالاخره کارگران اسحاق آمدند و گفتند: مقداری «نی» نزد ما هست که برای بذر ذخيره کرده ايم، و اين يکی از ادلّه و علامات او بود. وقتی به روستايی ديگر رسيديم شنيدم که در سجده اش میفرمود: «اگر تو را اطاعت کنم، من ديگر عذر و حجّتی نخواهم داشت و من در برابر احسان و بخشش تو عمل قابل توجهی ندارم اگر کار بدی از من سر بزند، عذری نخواهم داشت و هر آنچه خوبی و نيکی که به من برسد، همه از جانب توست، ای کريم! هر زن و مرد مؤمنی که در مشرق و مغرب عالم است را بيامرز!»
اسحاق گفت: تا چند ماه پشت سر ايشان نماز گزارديم، و آن حضرت در رکعت اول نمازهای واجب خويش جز سوره حمد و إنّا انزلناه، و در رکعت دوم حمد و قل هو الله احد چيزی نيفزود.
متن عربی
حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْوَرَّاقُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا یَعْقُوبُ بْنُ یَزِيدَ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ حَسَّانَ وَ أَبُو مُحَمَّدٍ النِّيلِیُّ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ شَاهَوَیْهِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الصَّائِغِ عَنْ عَمِّهِ قَالَ خَرَجْتُ مَعَ الرِّضَا ع إِلَی خُرَاسَانَ أُؤَامِرُهُ فِی قَتْلِ رَجَاءِ بْنِ أَبِی الضَّحَّاكِ الَّذِی حَمَلَهُ إِلَی خُرَاسَانَ فَنَهَانِی عَنْ ذَلِكَ وَ قَالَ أَ تُرِيدُ أَنْ تَقْتُلَ نَفْساً مُؤْمِنَةً بِنَفْسٍ كَافِرَةٍ قَالَ فَلَمَّا صَارَ إِلَی الْأَهْوَازِ قَالَ لِأَهْلِ الْأَهْوَازِ اطْلُبُوا لِی قَصَبَ سُكَّرٍ فَقَالَ بَعْضُ أَهْلِ الْأَهْوَازِ مِمَّنْ لَا یَعْقِلُ أَعْرَابِیٌّ لَا یَعْلَمُ أَنَّ الْقَصَبَ لَا یُوجَدُ فِی الصَّیْفِ فَقَالُوا یَا سَیِّدَنَا إِنَّ الْقَصَبَ لَا یُوجَدُ فِی هَذَا الْوَقْتِ إِنَّمَا یَكُونُ فِی الشِّتَاءِ فَقَالَ بَلَی اطْلُبُوهُ فَإِنَّكُمْ سَتَجِدُونَهُ فَقَالَ إِسْحَاقُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ وَ اللَّهِ مَا طَلَبَ سَیِّدِی إِلَّا مَوْجُوداً فَأَرْسَلُوا إِلَی جَمِيعِ النَّوَاحِی فَجَاءَ أَكَرَةُ إِسْحَاقَ فَقَالُوا عِنْدَنَا شَیْءٌ ادَّخَرْنَاهُ لِلْبَذْرَةِ نَزْرَعُهُ فَكَانَتْ هَذِهِ إِحْدَی بَرَاهِينِهِ فَلَمَّا صَارَ إِلَی قَرْیَةٍ سَمِعْتُهُ یَقُولُ فِی سُجُودِهِ لَكَ الْحَمْدُ إِنْ أَطَعْتُكَ وَ لَا حُجَّةَ لِی إِنْ عَصَیْتُكَ وَ لَا صُنْعَ لِی وَ لَا لِغَیْرِی فِی إِحْسَانِكَ وَ لَا عُذْرَ لِی إِنْ أَسَأْتُ مَا أَصَابَنِی مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنْكَ یَا كَرِيمُ اغْفِرْ لِمَنْ فِی مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ قَالَ فَصَلَّیْنَا خَلْفَهُ أَشْهُراً فَمَا زَادَ فِی الْفَرَائِضِ عَلَی الْحَمْدِ وَ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی الْأُولَی وَ عَلَی الْحَمْدِ وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ فِی الثَّانِیَةِ
مخاطب
جوان ، کارشناسان و صاحبنظران
قالب
کارگاه آموزشی ، کتاب داستان بلند و رمان ، کتاب معارفی