عیون اخبارالرضا (علیه آلاف تحیه و ثنا) ( ج2، ص 241 ) شمارهی 1761
موضوعات
سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره علمی و فرهنگی امام > سيره فرهنگی امام رضا (عليه السلام) > درباره امامت
سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره علمی و فرهنگی امام > سيره علمی > علم غيب امام رضا (عليه السلام) = (علم نسبت به نيت بندگان)
سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > دوران مأمون > ارتباط مردم با امام رضا عليه السلام
خلاصه
ابن ابی نصر گويد من در امامت حضرت رضا عليه السلام در شکّ بودم، نامه ای به آن حضرت نوشتم و درخواست ملاقات از ايشان نمودم، و در نظر گرفتم اگر به من اجازه دهد، از او راجع به سه آيه بپرسم و بر آن تصميم گرفته و عزم خود را جزم کردم. گويد: جواب نامه آمد و آن اين چنين بود که: «خداوند به ما و شما عافيت عنايت فرمايد؛ اما اينکه اجازه ملاقات طلبيدی، اين کار – يعنی نزد من آمدن – کار بسيار سختی است، و اين قوم بر من راه آمد و رفت ديگران را تحت کنترل قرار داده اند و اسباب زحمت است و الان نمیتوانی چنين اجازه ای بيابی، ان شاء الله بعداً اين راه باز خواهد شد و من آزادتر خواهم شد، آن وقت اين اجازه را به تو خواهم داد.» و بعد هم حضرت جواب آنچه در نظر داشتم راجع به سه آيه بپرسم را برايم نوشته بودند، اما به خدا سوگند من در نامه ام هيچ گونه اشاره ای به آن آيات نکرده بودم، لذا همين طور در تعجب فرو مانده بودم که اين مطلب چيست و پاسخ کيست؟ تا بعد متوجه شدم معنی اين کار که حضرت عليه السلام در نامه بدان اشاره کرده چيست، و به من فهمانيد که او کيست و چه جايگاه و مقامی دارد!
متن فارسی
ابن ابی نصر گويد من در امامت حضرت رضا عليه السلام در شکّ بودم، نامه ای به آن حضرت نوشتم و درخواست ملاقات از ايشان نمودم، و در نظر گرفتم اگر به من اجازه دهد، از او راجع به سه آيه بپرسم و بر آن تصميم گرفته و عزم خود را جزم کردم. گويد: جواب نامه آمد و آن اين چنين بود که: «خداوند به ما و شما عافيت عنايت فرمايد؛ اما اينکه اجازه ملاقات طلبيدی، اين کار – يعنی نزد من آمدن – کار بسيار سختی است، و اين قوم بر من راه آمد و رفت ديگران را تحت کنترل قرار داده اند و اسباب زحمت است و الان نمیتوانی چنين اجازه ای بيابی، ان شاء الله بعداً اين راه باز خواهد شد و من آزادتر خواهم شد، آن وقت اين اجازه را به تو خواهم داد.» و بعد هم حضرت جواب آنچه در نظر داشتم راجع به سه آيه بپرسم را برايم نوشته بودند، اما به خدا سوگند من در نامه ام هيچ گونه اشاره ای به آن آيات نکرده بودم، لذا همين طور در تعجب فرو مانده بودم که اين مطلب چيست و پاسخ کيست؟ تا بعد متوجه شدم معنی اين کار که حضرت عليه السلام در نامه بدان اشاره کرده چيست، و به من فهمانيد که او کيست و چه جايگاه و مقامی دارد!
متن عربی
حَدَّثَنَا أَبِی رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ الْبَزَنْطِیِّ قَالَ كُنْتُ شَاكّاً فِی أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع فَكَتَبْتُ إِلَیْهِ كِتَاباً أَسْأَلُهُ فِيهِ الْإِذْنَ عَلَیْهِ وَ قَدْ أَضْمَرْتُ فِی نَفْسِی أَنْ أَسْأَلَهُ إِذَا دَخَلْتُ عَلَیْهِ عَنْ ثَلَاثِ آیَاتٍ قَدْ عَقَدْتُ قَلْبِی عَلَیْهَا قَالَ فَأَتَانِی جَوَابُ مَا كَتَبْتُ بِهِ إِلَیْهِ عَافَانَا اللَّهُ وَ إِیَّاكَ أَمَّا مَا طَلَبْتَ مِنَ الْإِذْنِ عَلَیَّ فَإِنَّ الدُّخُولَ إِلَیَّ صَعْبٌ وَ هَؤُلَاءِ قَدْ ضَیَّقُوا عَلَیَّ فِی ذَلِكَ فَلَسْتَ تَقْدِرُ عَلَیْهِ الْآنَ وَ سَیَكُونُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ وَ كَتَبَ ع بِجَوَابِ مَا أَرَدْتُ أَنْ أَسْأَلَهُ عَنْهُ عَنِ الْآیَاتِ الثَّلَاثِ فِی الْكِتَابِ وَ لَا وَ اللَّهِ مَا ذَكَرْتُ لَهُ مِنْهُنَّ شَیْئاً وَ لَقَدْ بَقِيتُ مُتَعَجِّباً لَمَّا ذَكَرَهَا فِی الْكِتَابِ وَ لَمْ أَدْرِ أَنَّهُ جَوَابِی إِلَّا بَعْدَ ذَلِكَ فَوَقَفْتُ عَلَی مَعْنَی مَا كَتَبَ بِهِ ع
مخاطب
نوجوان ، جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران
قالب
سخنرانی ، کارگاه آموزشی ، کتاب داستان كوتاه ، کتاب داستان بلند و رمان ، کتاب معارفی