عیون اخبارالرضا (علیه آلاف تحیه و ثنا)  ( ج2، ص 254 ) شماره‌ی 1793

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره علمی و فرهنگی امام > سيره علمی > علم غيب امام رضا (عليه السلام) = (علم نسبت به نيت بندگان)
معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > امامان معصوم > امام رضا (عليه السلام) > شهادت امام رضا (عليه السلام) > محل دفن امام رضا (عليه السلام)

خلاصه

محمد بن ابی ابی عباد گويد: روزی مأمون به حضرت رضا عليه السلام گفت: به ياری خدا وارد بغداد که شديم چنين و چنان می‌کنيم. حضرت عليه السلام فرمود: «تو ای اميرالمؤمنين به بغداد خواهی رفت.» وقتی غريبه ها از مجلس رفتند، من عرض کردم: من کلامی شنيدم که موجب اندوهم شد و آن مطلب را گفتم. حضرت عليه السلام فرمود: «آخر ای حسين مرا با بغداد چه کار؟ نه من او را می‌بينم و نه او هرگز مرا خواهد ديد.»

متن فارسی

محمد بن ابی ابی عباد گويد: روزی مأمون به حضرت رضا عليه السلام گفت: به ياری خدا وارد بغداد که شديم چنين و چنان می‌کنيم. حضرت عليه السلام فرمود: «تو ای اميرالمؤمنين به بغداد خواهی رفت.» وقتی غريبه ها از مجلس رفتند، من عرض کردم: من کلامی شنيدم که موجب اندوهم شد و آن مطلب را گفتم. حضرت عليه السلام فرمود: «آخر ای حسين مرا با بغداد چه کار؟ نه من او را می‌بينم و نه او هرگز مرا خواهد ديد.»

متن عربی

حَدَّثَنَا أَبُو عَلِیٍّ الْحُسَیْنُ بْنُ أَحْمَدَ الْبَیْهَقِیُّ قَالَ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی‏ الصَّوْلِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَوْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی عَبَّادٍ قَالَ‏ قَالَ الْمَأْمُونُ یَوْماً لِلرِّضَا ع نَدْخُلُ بَغْدَادَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَی فَنَفْعَلُ كَذَا وَ كَذَا فَقَالَ ع لَهُ تَدْخُلُ أَنْتَ بَغْدَادَ یَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَلَمَّا خَلَوْتُ بِهِ قُلْتُ لَهُ إِنِّی سَمِعْتُ شَیْئاً غَمَّنِی وَ ذَكَرْتُهُ لَهُ فَقَالَ یَا حُسَیْنُ وَ مَا أَنَا وَ بَغْدَادَ لَا أَرَی بَغْدَادَ وَ لَا تَرَانِی‏

مخاطب

جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

سخنرانی ، کارگاه آموزشی ، کتاب داستان بلند و رمان ، کتاب معارفی