عیون اخبارالرضا (علیه آلاف تحیه و ثنا) ( ج2، ص 255 ) شمارهی 1796
موضوعات
سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > سيره سياسی حضرت در برابر دشمن > تقيه > تقيه امام در برابر کارگزاران هارون
معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > امامان معصوم > امام موسی کاظم (عليه السلام) > تاريخ زندگی امام کاظم (عليه السلام) > عصر هارون الرشيد > ناتوانی از قتل امام رضا (عليه السلام)
معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > امامان معصوم > امام موسی کاظم (عليه السلام) > شهادت امام کاظم (عليه السلام) > چگونگی شهادت امام کاظم (عليه السلام) > اعتراف هارون به قتل امام کاظم (عليه السلام)
معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > امامان معصوم > امام رضا (عليه السلام) > پيشگويیهای امام رضا (عليه السلام) > انکار شهادت خود توسط هارون
معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > امامان معصوم > امام رضا (عليه السلام) > پيشگويیهای امام رضا (عليه السلام) > در مورد محل دفن
معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > امامان معصوم > امام رضا (عليه السلام) > شهادت امام رضا (عليه السلام) > محل دفن امام رضا (عليه السلام)
خلاصه
عبدالواحد بن محمد بن عبدوس نيشابوری در سال سيصد و پنجاه دو هجری قمری از موسی بن مهران روايت کرد که: از جعفر بن يحيی شنيدم که میگفت: عيسی بن جعفر بن هارون هنگامی که از رقّه به مکه میرفت میگفت: سوگندی را که درباره آل ابی طالب خورده ای فراموش نکن، تو قسم خوردی که اگر احدی پس از موسی بن جعفر عليهما السلام ادعای امامت کند، گردنش را بزنی، اينک اين علی بن موسی پسر اوست که مدّعی امامت است، و درباره وی همان گويند که درباره پدرش میگفتند. هارون نگاهی تند به او انداخت و گفت: چه میگويی؟ نظرت چيست؟ میخواهی همه را بکشم؟ موسی بن مهران گويد: وقتی من اين مطلب را شنيدم، نزد آن حضرت رفته جريان را گفتم. امام عليه السلام فرمود: «من به آنان چه کار دارم؟ به خدا سوگند قدرت آن را ندارند کاری در حقّ من انجام دهند.»
متن فارسی
عبدالواحد بن محمد بن عبدوس نيشابوری در سال سيصد و پنجاه دو هجری قمری از موسی بن مهران روايت کرد که: از جعفر بن يحيی شنيدم که میگفت: عيسی بن جعفر بن هارون هنگامی که از رقّه به مکه میرفت میگفت: سوگندی را که درباره آل ابی طالب خورده ای فراموش نکن، تو قسم خوردی که اگر احدی پس از موسی بن جعفر عليهما السلام ادعای امامت کند، گردنش را بزنی، اينک اين علی بن موسی پسر اوست که مدّعی امامت است، و درباره وی همان گويند که درباره پدرش میگفتند. هارون نگاهی تند به او انداخت و گفت: چه میگويی؟ نظرت چيست؟ میخواهی همه را بکشم؟ موسی بن مهران گويد: وقتی من اين مطلب را شنيدم، نزد آن حضرت رفته جريان را گفتم. امام عليه السلام فرمود: «من به آنان چه کار دارم؟ به خدا سوگند قدرت آن را ندارند کاری در حقّ من انجام دهند.»
متن عربی
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ زِیَادِ بْنِ جَعْفَرٍ الْهَمَدَانِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَی بْنِ عُبَیْدٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی قَالَ لَمَّا مَضَی أَبُو الْحَسَنِ مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍ ع وَ تَكَلَّمَ الرِّضَا ع خِفْنَا عَلَیْهِ مِنْ ذَلِكَ فَقُلْتُ لَهُ إِنَّكَ قَدْ أَظْهَرْتَ أَمْراً عَظِيماً وَ إِنَّا نَخَافُ مِنْ هَذَا الطَّاغِی فَقَالَ لِیَجْهَدْ جَهْدَهُ فَلَا سَبِيلَ لَهُ عَلَیَّ قَالَ صَفْوَانُ فَأَخْبَرَنَا الثِّقَةُ أَنَّ یَحْیَی بْنَ خَالِدٍ قَالَ لِلطَّاغِی هَذَا عَلِیٌّ ابْنُهُ قَدْ قَعَدَ وَ ادَّعَی الْأَمْرَ لِنَفْسِهِ فَقَالَ مَا یَكْفِينَا مَا صَنَعْنَا بِأَبِيهِ تُرِيدُ أَنْ نَقْتُلَهُمْ جَمِيعاً وَ لَقَدْ كَانَتِ الْبَرَامِكَةُ مُبْغِضِينَ عَلَی بَیْتِ رَسُولِ اللَّهِ ص مُظْهِرِينَ لَهُمُ الْعَدَاوَةَ
مخاطب
جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران
قالب
سخنرانی ، کارگاه آموزشی ، کتاب داستان بلند و رمان ، کتاب معارفی