من لا یحضر الفقیه  ( ج1، ص300 ) شماره‌ی 1945

موضوعات

معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > احکام > نماز > فلسفه خواندن سوره حمد و سوره و آيات آن

خلاصه

و در آن رواياتی که فضل بن شاذان در کتاب علل خويش از حضرت رضا عليه السّلام روايت کرده است گويد: آن حضرت فرمود: مردمان از آن جهت به قراءت قرآن در نماز مأمور شده‏اند که مبادا قرآن متروک و بدست فراموشی سپرده شود و در نتيجه ضايع و نابود گردد، لکن (چون واجب شده که در نمازها آن را بخوانند) حفظ گرديده و مورد آموزش و آموختن قرار گرفته و در اين صورت فراموشی و نابودی و نداشته باقی ماندن از او بر کنار شده، و بدان جهت نماز بخواندن سوره حمد آغاز گشته نه‏ سوره‏های ديگر قرآن، که در قرآن يا سخنان خير ديگر يافت نميشود آنچه از خير و حکمت که در سوره حمد يک جا فراهم آمده است در آن گرد آورده باشند (و بدين جهت است که آن را امّ القرآن نيز ميگويند چون هر چه در قرآن است نمونه و نمودی از آن در سوره فاتحه است) از جمله فرمايش خداوند عزّ و جلّ است که: «الحمد للَّه» يعنی: جميع محامد و کمالات مخصوص ذات مقدّس خداوند واجب الوجود است و مستجمع جميع صفات کمالیّه همچون افاضه وجود و خيرات مدام است بر همه عالميان و اين ذکر همانا برای ادای وظيفه شکرگزاری و بجا آوردن آن شکری است که خداوند عزّ و جلّ بر خلايق خويش مقرّر فرموده، و نيز شکرگزاری بپاس آنکه بنده خود را توفيق عبادت کرامت فرموده است، «ربّ العالمين» يعنی: آفريننده و مالک (يا پرورش دهنده) همه عالميان، پس بنده خدای خود را به يگانگی ياد می‏کند و حمد او را نموده و به اين وسيله اقرار می‏کند به اينکه تنها او آفريننده و مالک جميع ما سوی اللَّه است و نه ديگری. «الرّحمن الرّحيم» (يعنی: بخشنده است بر همه خلائق در دنيا و مهربانست در عقبی بر مؤمنان) چون بنده خدای خود را به اين دو صفت می‏خواند گوئی بدين وسيله طلب هر دو رحمت را از او کرده و يادآوری است و تذکر برای بخششها و نعمات خداوند بر همه خلايق خويش، «مالک يوم الدّين» (يعنی: صاحب و مالک يا ملک روز جزاست) با اين ع بارت بنده اقرار می‏کند به اينکه در قيامت برانگيخته خواهد شد و مورد حسابخواهی از همه اعمال و افعال و ترک افعال قرار خواهد گرفت و بر حسب مورد جزا خواهد ديد، و نيز اعتراف و اقرار داشتن به اينکه پادشاهی يا مالکیّت روز جزا يا آخرت را از برای او ميداند همچنان که‏ پادشاهی دنيا را نيز مخصوص او ميداند و اعتقاد و اقرار بدين ترتيب دارد، «إیّاک نعبد» (يعنی: فقط ترا پرستش می‏کنيم) و اين نشان ميل و رغبت و روی آوردن و نزديکی جستن به خداوندی است که نام و يادش بلند مرتبه است، و بيان اخلاص و پاکدلی و پاک نیّتی است در عمل برای خداوند متعال نه ديگری جز او، وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِينُ (يعنی: و تنها از تو استعانت جوئيم و ياری خواهيم) اين لفظ بيان زياده‏طلبی و افزون خواهی از توفيق خداوند برای انجام عبادت است. چه بنده ميداند که به عبادت پروردگارش روی آورده و به ياری او موفق به اين عمل شده پس افزونی اين مراتب را ميخواهد و دوام آن را، و پياپی بودن آن نعمتها که خداوند به او کرامت فرموده و ياريش نموده است «إهدنا الصّراط المستقيم» (يعنی: بار خدايا ما را به راه مستقيم و راست و مصون از هر گونه کجی و ناراستی هدايت فرما) بنده، چون اين کلام را می‏گويد در واقع از پروردگار خود ميخواهد که او را بسوی کمالات و مراتب والائی که هنوز بدان نرسيده هدايت فرمايد و در دينش رهنمون گردد، و نيز اين چنگ زدن و آويختن بريسمان الهی است، و خواهش برای افزون و زيادتی در معرفت و شناخت شايسته نسبت به پروردگار خويش عزّ و جلّ، صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ (يعنی: ما را به راه آنان که برايشان نعمت ارزانی داشته‏ای هدايت فرما) تأکيدی است برای توضيح سؤال و خواهش و مبالغه در آن و رغبت به پيشگاه ذات أقدس الهی، و ياد نعمتهائی است که خداوند متعال بر دوستان خود انعام فرموده، و برانگيختن ميل و رغبت برای نعمتی همانند آن نعمتها، غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ (يعنی: نه آن کسانی که بواسطه انديشه‏ها و اعمال خود مستوجب خشم الهی شده و مورد غضب قرار گرفته‏اند) و اين پناه جستن و استمداد بنده برای بيزاری او است از اينکه جزء معاندان و کافران باشد، و عظمت و قدرت و اراده الهی را کوچک انگارد، و امر و نهی و فرمانهای او را ناچيز شمارد. وَ لَا الضَّالِّينَ (يعنی: و نه گمراهان و سرگشتگان) و پناه ميبرد به پيشگاه مقدّس الهی که از جمله راه گم کردگان باشد، آن کسانی که بدون شناخت و از سر ناآگاهی از راه خدا و به بيراهه افتاده و گم شده‏اند در حالی که خودشان می‏پندارند که بدون شکّ نيکوکار ايشانند نه ديگران، پس با شرحی که گذشت محقّقا معانی نغز از خير و حکمت از امور مربوط به دنيا و آخرت چندان در سوره حمد گرد آمده که هيچ کلامی در دنيا حاوی آن همه نيست». و علّتی را که بخاطر آن بلند خواندن در بعضی نمازها مقرّر شده و در پاره‏ای مقرّر نشده (فضل بن شاذان) چنين ذکر کرده که نمازهائی که در آنها قراءت را بلند می‏خوانند همان نمازهائيست که در اوقات تاريکی و سياهی شب بجا می‏آورند. (نماز شام يا مغرب و عشاء و صبح) پس واجب است با صدای بلند خوانده شود تا کسی که از آنجا می‏گذرد بفهمد و متوجّه شود آنجا جماعتی مشغول نمازند، اگر قصد دارد نماز بخواند به نماز بايستد، زيرا اگر عابر در تاريکی کسی را هم نبيند از صدای آنان به وجودشان و اينکه نماز می‏خوانند پی ميبرد، آن دو نمازی که با صدای بلند خوانده نمی‏شود، البتّه در روز و هنگامی است که هوا روشن است، و چون عابر نمازگزاران را ببيند از اين جهت در آن دو نماز نيازی به شنيدن صدای ايشان نيست. و چون حمد و سوره را خواندی يک تکبير بگو در حالی که همچنان راست‏ ايستاده‏ای، آنگاه به رکوع برو، و دست راستت را بر زانوی راست بگذار پيش از دست چپ (بعد دست چپ را بر زانوی چپ بگذار) و کف دو دست را بر زانوهای خود قرار ده و در حالی که انگشتان دستت را از يک ديگر باز کرده‏ای کاسه زانوها را در ميان سر پنجه خود درآور، و گردنت را صاف و راست بگير، و در رکوع امتداد نگاهت بايد به فاصله ميان دو پايت يا قدمهايت باشد تا محلّ سجده‏ات‏.

متن فارسی

و در آن رواياتی که فضل بن شاذان در کتاب علل خويش از حضرت رضا عليه السّلام روايت کرده است گويد: آن حضرت فرمود: مردمان از آن جهت به قراءت قرآن در نماز مأمور شده‏اند که مبادا قرآن متروک و بدست فراموشی سپرده شود و در نتيجه ضايع و نابود گردد، لکن (چون واجب شده که در نمازها آن را بخوانند) حفظ گرديده و مورد آموزش و آموختن قرار گرفته و در اين صورت فراموشی و نابودی و نداشته باقی ماندن از او بر کنار شده، و بدان جهت نماز بخواندن سوره حمد آغاز گشته نه‏ سوره‏های ديگر قرآن، که در قرآن يا سخنان خير ديگر يافت نميشود آنچه از خير و حکمت که در سوره حمد يک جا فراهم آمده است در آن گرد آورده باشند (و بدين جهت است که آن را امّ القرآن نيز ميگويند چون هر چه در قرآن است نمونه و نمودی از آن در سوره فاتحه است) از جمله فرمايش خداوند عزّ و جلّ است که: «الحمد للَّه» يعنی: جميع محامد و کمالات مخصوص ذات مقدّس خداوند واجب الوجود است و مستجمع جميع صفات کمالیّه همچون افاضه وجود و خيرات مدام است بر همه عالميان و اين ذکر همانا برای ادای وظيفه شکرگزاری و بجا آوردن آن شکری است که خداوند عزّ و جلّ بر خلايق خويش مقرّر فرموده، و نيز شکرگزاری بپاس آنکه بنده خود را توفيق عبادت کرامت فرموده است، «ربّ العالمين» يعنی: آفريننده و مالک (يا پرورش دهنده) همه عالميان، پس بنده خدای خود را به يگانگی ياد می‏کند و حمد او را نموده و به اين وسيله اقرار می‏کند به اينکه تنها او آفريننده و مالک جميع ما سوی اللَّه است و نه ديگری. «الرّحمن الرّحيم» (يعنی: بخشنده است بر همه خلائق در دنيا و مهربانست در عقبی بر مؤمنان) چون بنده خدای خود را به اين دو صفت می‏خواند گوئی بدين وسيله طلب هر دو رحمت را از او کرده و يادآوری است و تذکر برای بخششها و نعمات خداوند بر همه خلايق خويش، «مالک يوم الدّين» (يعنی: صاحب و مالک يا ملک روز جزاست) با اين ع بارت بنده اقرار می‏کند به اينکه در قيامت برانگيخته خواهد شد و مورد حسابخواهی از همه اعمال و افعال و ترک افعال قرار خواهد گرفت و بر حسب مورد جزا خواهد ديد، و نيز اعتراف و اقرار داشتن به اينکه پادشاهی يا مالکیّت روز جزا يا آخرت را از برای او ميداند همچنان که‏ پادشاهی دنيا را نيز مخصوص او ميداند و اعتقاد و اقرار بدين ترتيب دارد، «إیّاک نعبد» (يعنی: فقط ترا پرستش می‏کنيم) و اين نشان ميل و رغبت و روی آوردن و نزديکی جستن به خداوندی است که نام و يادش بلند مرتبه است، و بيان اخلاص و پاکدلی و پاک نیّتی است در عمل برای خداوند متعال نه ديگری جز او، وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِينُ (يعنی: و تنها از تو استعانت جوئيم و ياری خواهيم) اين لفظ بيان زياده‏طلبی و افزون خواهی از توفيق خداوند برای انجام عبادت است. چه بنده ميداند که به عبادت پروردگارش روی آورده و به ياری او موفق به اين عمل شده پس افزونی اين مراتب را ميخواهد و دوام آن را، و پياپی بودن آن نعمتها که خداوند به او کرامت فرموده و ياريش نموده است «إهدنا الصّراط المستقيم» (يعنی: بار خدايا ما را به راه مستقيم و راست و مصون از هر گونه کجی و ناراستی هدايت فرما) بنده، چون اين کلام را می‏گويد در واقع از پروردگار خود ميخواهد که او را بسوی کمالات و مراتب والائی که هنوز بدان نرسيده هدايت فرمايد و در دينش رهنمون گردد، و نيز اين چنگ زدن و آويختن بريسمان الهی است، و خواهش برای افزون و زيادتی در معرفت و شناخت شايسته نسبت به پروردگار خويش عزّ و جلّ، صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ (يعنی: ما را به راه آنان که برايشان نعمت ارزانی داشته‏ای هدايت فرما) تأکيدی است برای توضيح سؤال و خواهش و مبالغه در آن و رغبت به پيشگاه ذات أقدس الهی، و ياد نعمتهائی است که خداوند متعال بر دوستان خود انعام فرموده، و برانگيختن ميل و رغبت برای نعمتی همانند آن نعمتها، غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ (يعنی: نه آن کسانی که بواسطه انديشه‏ها و اعمال خود مستوجب خشم الهی شده و مورد غضب قرار گرفته‏اند) و اين پناه جستن و استمداد بنده برای بيزاری او است از اينکه جزء معاندان و کافران باشد، و عظمت و قدرت و اراده الهی را کوچک انگارد، و امر و نهی و فرمانهای او را ناچيز شمارد. وَ لَا الضَّالِّينَ (يعنی: و نه گمراهان و سرگشتگان) و پناه ميبرد به پيشگاه مقدّس الهی که از جمله راه گم کردگان باشد، آن کسانی که بدون شناخت و از سر ناآگاهی از راه خدا و به بيراهه افتاده و گم شده‏اند در حالی که خودشان می‏پندارند که بدون شکّ نيکوکار ايشانند نه ديگران، پس با شرحی که گذشت محقّقا معانی نغز از خير و حکمت از امور مربوط به دنيا و آخرت چندان در سوره حمد گرد آمده که هيچ کلامی در دنيا حاوی آن همه نيست». و علّتی را که بخاطر آن بلند خواندن در بعضی نمازها مقرّر شده و در پاره‏ای مقرّر نشده (فضل بن شاذان) چنين ذکر کرده که نمازهائی که در آنها قراءت را بلند می‏خوانند همان نمازهائيست که در اوقات تاريکی و سياهی شب بجا می‏آورند. (نماز شام يا مغرب و عشاء و صبح) پس واجب است با صدای بلند خوانده شود تا کسی که از آنجا می‏گذرد بفهمد و متوجّه شود آنجا جماعتی مشغول نمازند، اگر قصد دارد نماز بخواند به نماز بايستد، زيرا اگر عابر در تاريکی کسی را هم نبيند از صدای آنان به وجودشان و اينکه نماز می‏خوانند پی ميبرد، آن دو نمازی که با صدای بلند خوانده نمی‏شود، البتّه در روز و هنگامی است که هوا روشن است، و چون عابر نمازگزاران را ببيند از اين جهت در آن دو نماز نيازی به شنيدن صدای ايشان نيست. و چون حمد و سوره را خواندی يک تکبير بگو در حالی که همچنان راست‏ ايستاده‏ای، آنگاه به رکوع برو، و دست راستت را بر زانوی راست بگذار پيش از دست چپ (بعد دست چپ را بر زانوی چپ بگذار) و کف دو دست را بر زانوهای خود قرار ده و در حالی که انگشتان دستت را از يک ديگر باز کرده‏ای کاسه زانوها را در ميان سر پنجه خود درآور، و گردنت را صاف و راست بگير، و در رکوع امتداد نگاهت بايد به فاصله ميان دو پايت يا قدمهايت باشد تا محلّ سجده‏ات‏.

متن عربی

وَ فِيمَا ذَكَرَهُ الْفَضْلُ مِنَ الْعِلَلِ عَنِ الرِّضَا ع أَنَّهُ قَالَ‏ أُمِرَ النَّاسُ بِالْقِرَاءَةِ فِی الصَّلَاةِ لِئَلَّا یَكُونَ الْقُرْآنُ مَهْجُوراً مُضَیَّعاً وَ لْیَكُنْ مَحْفُوظاً مَدْرُوساً فَلَا یَضْمَحِلَّ وَ لَا یُجْهَلَ وَ إِنَّمَا بُدِئَ بِالْحَمْدِ دُونَ سَائِرِ السُّوَرِ لِأَنَّهُ لَیْسَ شَیْ‏ءٌ مِنَ الْقُرْآنِ وَ الْكَلَامِ جُمِعَ فِيهِ مِنْ جَوَامِعِ الْخَیْرِ وَ الْحِكْمَةِ مَا جُمِعَ فِی سُورَةِ الْحَمْدِ- وَ ذَلِكَ أَنَّ قَوْلَهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْحَمْدُ لِلَّهِ إِنَّمَا هُوَ أَدَاءٌ لِمَا أَوْجَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَی خَلْقِهِ مِنَ الشُّكْرِ وَ شُكْرٌ لِمَا وَفَّقَ عَبْدَهُ مِنَ الْخَیْرِ- رَبِّ الْعالَمِينَ تَوْحِيدٌ لَهُ وَ تَحْمِيدٌ وَ إِقْرَارٌ بِأَنَّهُ هُوَ الْخَالِقُ الْمَالِكُ لَا غَیْرُهُ- الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ اسْتِعْطَافٌ وَ ذِكْرٌ لآِلَائِهِ وَ نَعْمَائِهِ عَلَی جَمِيعِ خَلْقِهِ- مالِكِ یَوْمِ الدِّينِ إِقْرَارٌ لَهُ بِالْبَعْثِ وَ الْحِسَابِ وَ الْمُجَازَاةِ وَ إِيجَابُ مُلْكِ الْآخِرَةِ لَهُ كَإِيجَابِ مُلْكِ الدُّنْیَا- إِیَّاكَ نَعْبُدُ رَغْبَةٌ وَ تَقَرُّبٌ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی ذِكْرُهُ وَ إِخْلَاصٌ لَهُ بِالْعَمَلِ دُونَ غَیْرِهِ وَ إِیَّاكَ نَسْتَعِينُ اسْتِزَادَةٌ مِنْ تَوْفِيقِهِ وَ عِبَادَتِهِ وَ اسْتِدَامَةٌ لِمَا أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَ نَصَرَهُ اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ اسْتِرْشَادٌ لِدِينِهِ وَ اعْتِصَامٌ بِحَبْلِهِ وَ اسْتِزَادَةٌ فِی الْمَعْرِفَةِ لِرَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ تَوْكِيدٌ فِی السُّؤَالِ وَ الرَّغْبَةِ وَ ذِكْرٌ لِمَا قَدْ تَقَدَّمَ مِنْ نِعَمِهِ عَلَی أَوْلِیَائِهِ وَ رَغْبَةٌ فِی مِثْلِ تِلْكَ النِّعَمِ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ اسْتِعَاذَةٌ مِنْ أَنْ یَكُونَ مِنَ الْمُعَانِدِينَ الْكَافِرِينَ الْمُسْتَخِفِّينَ بِهِ وَ بِأَمْرِهِ وَ نَهْیِهِ وَ لَا الضَّالِّينَ اعْتِصَامٌ مِنْ أَنْ یَكُونَ مِنَ الَّذِينَ ضَلُّوا عَنْ سَبِيلِهِ مِنْ غَیْرِ مَعْرِفَةٍ وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً فَقَدِ اجْتَمَعَ فِيهِ مِنْ جَوَامِعِ الْخَیْرِ وَ الْحِكْمَةِ مِنْ أَمْرِ الْآخِرَةِ وَ الدُّنْیَا مَا لَا یَجْمَعُهُ شَیْ‏ءٌ مِنَ الْأَشْیَاءِ وَ ذَكَرَ الْعِلَّةَ الَّتِی مِنْ أَجْلِهَا جُعِلَ الْجَهْرُ فِی بَعْضِ الصَّلَوَاتِ دُونَ بَعْضٍ أَنَّ الصَّلَوَاتِ الَّتِی تُجْهَرُ فِيهَا إِنَّمَا هِیَ فِی أَوْقَاتٍ مُظْلِمَةٍ فَوَجَبَ أَنْ یُجْهَرَ فِيهَا لِیَعْلَمَ الْمَارُّ أَنَّ هُنَاكَ جَمَاعَةً فَإِنْ أَرَادَ أَنْ یُصَلِّیَ صَلَّی لِأَنَّهُ إِنْ لَمْ یَرَ جَمَاعَةً عَلِمَ ذَلِكَ مِنْ جِهَةِ السَّمَاعِ وَ الصَّلَاتَانِ اللَّتَانِ لَا یُجْهَرُ فِيهِمَا إِنَّمَا هُمَا بِالنَّهَارِ فِی أَوْقَاتٍ مُضِيئَةٍ فَهِیَ مِنْ جِهَةِ الرُّؤْیَةِ لَا یَحْتَاجُ فِيهِمَا إِلَی السَّمَاعِ فَإِذَا قَرَأْتَ الْحَمْدَ وَ سُورَةً فَكَبِّرْ وَاحِدَةً وَ أَنْتَ مُنْتَصِبٌ ثُمَّ ارْكَعْ وَ ضَعْ یَدَكَ الْیُمْنَی عَلَی رُكْبَتِكَ الْیُمْنَی قَبْلَ الْیُسْرَی وَ ضَعْ رَاحَتَیْكَ عَلَی رُكْبَتَیْكَ وَ أَلْقِمْ أَصَابِعَكَ عَیْنَ الرُّكْبَةِ وَ فَرِّجْهَا وَ مُدَّ عُنُقَكَ وَ یَكُونُ نَظَرُكَ فِی الرُّكُوعِ مَا بَیْنَ قَدَمَیْكَ إِلَی مَوْضِعِ سُجُودِك‏

مخاطب

قالب