عیون اخبارالرضا (علیه آلاف تحیه و ثنا) ( ج1. ص82 ) شمارهی 196
موضوعات
معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > امامان معصوم > امام موسی کاظم (عليه السلام) > شهادت امام کاظم (عليه السلام) > چگونگی شهادت امام کاظم (عليه السلام) > مسموميت امام توسط سندی بن شاهک
خلاصه
(راوی میگويد:) حضرت فرمودند: از نظر آسايش، همان طور است که میگويد، ولی برايتان بگويم که من با نه عدد خرما مسموم شده ام، فردا بدنم کبود میشود و پس فردا خواهم مرد. راوی میگويد: به سندی بن شاهک نگاه کردم که اندامش مثل بيد میلرزيد و مضطرب شده بود.
متن فارسی
حسن بن محمّد بن بشّار نقل میکند: بزرگی از اهالی قطيعه الرّبيع که سنّی مذهب و در عين حال راستگو بود، چنين میگفت: من بعضی از سادات را که مردم کمال آنها عقيده دارند، ديدهام ولی مانند او در فضل و تقوی و عبادت نديده ام. من به او گفتم: چه کسی را میگويی؟ و او را چگونه ديدی؟ گفت: ما هشتاد نفر بوديم که در نزد سندی بن شاهک جمع شديم و او ما را بر موسی بن جعفر (عليهما السّلام) وارد کرد و سندی به ما گفت: به اين مرد نگاه کنيد، آيا برای او اتفاقی افتاده است؟ مردم گمان میکنند که نسبت به او کار زشتی انجام شده است، و بسيار از اين سخنها میگويند، اين منزل او و اين جايگاه اوست، در آسايش و بدون هيچ سخنی و ناراحتی است، و اميرالمؤمنين نسبت به او هيچ خيال بدی نداشته اند، بلکه منتظر او هستند که نزد ايشان برود و با ايشان مناظره کند، کاملاً صحيح و سالم است، از خودش بپرسيد!
(راوی میگويد:) حضرت فرمودند: از نظر آسايش، همان طور است که میگويد، ولی برايتان بگويم که من با نه خرما مسموم شده ام، فردا بدنم کبود میشود و پس فردا خواهم مرد. راوی میگويد: به سندی بن شاهک نگاه کردم که اندامش مثل بيد میلرزيد و مضطرب شده بود. حسن بن محمّد میگويد: و اين مرد سنّی از افراد خوب و راستگو و در نزد مردم بسيار قابل اطمينان بود.
متن عربی
حَدَّثَنَا أَبِی رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَی الْیَقْطِينِیِّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ بَشَّارٍ قَالَ حَدَّثَنِی شَیْخٌ مِنْ أَهْلِ قَطِيعَةِ الرَّبِيعِ مِنَ الْعَامَّةِ مِمَّنْ کَانَ یُقْبَلُ قَوْلُهُ قَالَ قَالَ لِی رَأَیْتُ بَعْضَ مَنْ یُقِرُّونَ بِفَضْلِهِ مِنْ أَهْلِ هَذَا الْبَیْتِ فَمَا رَأَیْتُ مِثْلَهُ قَطُّ فِی نُسُکِهِ وَ فَضْلِهِ قَالَ قُلْتُ مَنْ هُوَ وَ کَیْفَ رَأَیْتَهُ قَالَ جُمِعْنَا أَیَّامَ السِّنْدِیِّ بْنِ شَاهَکَ وَ نَحْنُ ثَمَانُونَ رَجُلًا فَأُدْخِلْنَا عَلَی مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع فَقَالَ لَنَا السِّنْدِیُّ یَا هَؤُلَاءِ انْظُرُوا إِلَی هَذَا الرَّجُلِ هَلْ حَدَثَ بِهِ حَدَثٌ فَإِنَّ النَّاسَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُ فُعِلَ بِهِ مَکْرُوهٌ وَ یُکْثِرُونَ فِی ذَلِکَ وَ هَذَا مَنْزِلُهُ وَ فِرَاشُهُ مُوَسَّعٌ عَلَیْهِ غَیْرُ مُضَیَّقٍ وَ لَمْ یُرِدْ بِهِ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ سُوءاً وَ إِنَّمَا یَنْتَظِرُهُ أَنْ یَقْدِمَ فَیُنَاظِرَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَ هَا هُوَ ذَا هُوَ صَحِيحٌ فَسَلُوهُ فَقَالَ أَمَّا مَا ذَکَرَ مِنَ التَّوْسِعَةِ فَهُوَ عَلَی مَا ذَکَرَ غَیْرَ أَنِّی أُخْبِرُکُمْ أَیُّهَا النَّفَرُ أَنِّی قَدْ سُمِمْتُ فِی تِسْعِ تَمَرَاتٍ وَ أَنِّی أَخْضَرُّ غَداً وَ بَعْدَ غَدٍ أَمُوتُ قَالَ فَنَظَرْتُ إِلَی السِّنْدِیِّ بْنِ شَاهَکَ تَرْتَعِدُ فَرَائِصُهُ وَ یَضْطَرِبُ مِثْلَ السَّعَفَةِ قَالَ الْحَسَنُ وَ کَانَ هَذَا الشَّیْخُ مِنْ خِیَارِ الْعَامَّةِ شَیْخٌ صَدُوقٌ مَقْبُولُ الْقَوْلِ ثِقَةٌ جِدّاً عِنْدَ النَّاسِ
مخاطب
نوجوان ، جوان ، میانسال
قالب
سخنرانی ، کتاب داستان كوتاه ، کتاب داستان بلند و رمان