بیانات حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)  ( 63/9/3 ) شماره‌ی 2013

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > دوران مأمون

خلاصه

وقتی مأمون عباسی به حکومت رسيد ديد با بودن علی ابن موسی الرضا در مدينه و دستگاه عظيم و وسيعی که آن حضرت در سراسر کشور اسلامی آن روز به وجود آورده ادامه‏ی حکومت برای او ممکن نيست لذا به فکر تسلط و توسعه افتاد همانطوری که همه شنيده‏ايد تصميم گرفت زير يک پوشش ظاهراً انسانی و دوستانه علی ابن موسی الرضا)عليه السلام( را از مدينه به خراسان بياورد و آورد و تصميم گرفت که اگر نمی‏تواند خود علی ابن موسی الرضا را از بين ببرد. شخصيت آن حضرت را از بين ببرد اين که شما می‏گوييد امروز ضد انقلاب و اربابهای او و قدرتهای جهانی وقتی نمی‏توانند انقلاب ما را زير فشار قرار بدهند شخصيتهای انقلاب را زير سؤال می‏برند و از اول پيروزی انقلاب ما تا امروز ترور شخصيت يکی از شيوه‏های رايجی بوده که دولتهای سلطه گر جهانی بر عليه انقلاب ما انجام دادند اين يک کار ساده‏ای نيست اين کار را قبل از همه‏ی قدرتهای جهانی امروز و مسلط مأمون عباسی خواست انجام بدهد. خواست امام رضا را زير سؤال ببرد. لذا وليعهدی خودش را به امام رضا پيشنهاد کرد در ماجرای وليعهدی يک شگرد الهی و يک هوشياری منشاء گرفته‏ی از هدايت خدا. علی ابن موسی الرضا انجام داد و بکار بست که همه‏ی توطئه‏های مأمون خنثی شد که البته من اگر بخواهم اين را هم به تنهايی شرح بدهم مدتها طول می‏کشد اما اينها مطالبی است که روشن شده است برای ما جای ابهام ندارد امام رضا با نهايت زيرکی و با استفاده‏ی از الهام خدايی کار را به جايی رساند که مأمون عباسی به جای اينکه شخصيت علی ابن موسی الرضا را بتواند زير سؤال ببرد شخصيت خودش زير سؤال رفت. به جای اينکه بتواند زبانها را به بدگويی امام رضا باز کند زبانها به بدگويی خود او باز شد، به جای اينکه بتواند چهره‏ی منور فرزند پيغمبر را بر چشم مردم آن زمان و در چشم نسلهای آينده‏ی تاريخ زشت کند چهره‏ی خودش را زشت کرد و داغ ننگ امام کشی را به پيشانی خودش زد. امام رضا در دوران ولايت عهدی هم باز همان مبارزه‏ی جدی و پيروزی را ادامه داد تا به شهادت رسيد. زندگی امام رضا اين پيام را برای ما دارد پيام مبارزه. مبادا کسی خيال کند که مسلمان فقط در يک دوره‏ی از عمر خود مبارزه می‏کند و بعد می‏رود راحت می‏گيرد می‏خوابد. زندگی مسلمان سراپا مبارزه است. مبارزه‏ی با شيطانها چه شيطانهای درونی خود او يعنی اخلاقيات فاسد. و چه شيطانهايی که از خارج می‏خواهند او را منحرف کنند و چه شيطانهايی که راه زندگی سالم انسانهای بی گناه را می‏برند و می‏زنند.

متن فارسی

وقتی مأمون عباسی به حکومت رسيد ديد با بودن علی ابن موسی الرضا در مدينه و دستگاه عظيم و وسيعی که آن حضرت در سراسر کشور اسلامی آن روز به وجود آورده ادامه‏ی حکومت برای او ممکن نيست لذا به فکر تسلط و توسعه افتاد همانطوری که همه شنيده‏ايد تصميم گرفت زير يک پوشش ظاهراً انسانی و دوستانه علی ابن موسی الرضا)عليه السلام( را از مدينه به خراسان بياورد و آورد و تصميم گرفت که اگر نمی‏تواند خود علی ابن موسی الرضا را از بين ببرد. شخصيت آن حضرت را از بين ببرد اين که شما می‏گوييد امروز ضد انقلاب و اربابهای او و قدرتهای جهانی وقتی نمی‏توانند انقلاب ما را زير فشار قرار بدهند شخصيتهای انقلاب را زير سؤال می‏برند و از اول پيروزی انقلاب ما تا امروز ترور شخصيت يکی از شيوه‏های رايجی بوده که دولتهای سلطه گر جهانی بر عليه انقلاب ما انجام دادند اين يک کار ساده‏ای نيست اين کار را قبل از همه‏ی قدرتهای جهانی امروز و مسلط مأمون عباسی خواست انجام بدهد. خواست امام رضا را زير سؤال ببرد. لذا وليعهدی خودش را به امام رضا پيشنهاد کرد در ماجرای وليعهدی يک شگرد الهی و يک هوشياری منشاء گرفته‏ی از هدايت خدا. علی ابن موسی الرضا انجام داد و بکار بست که همه‏ی توطئه‏های مأمون خنثی شد که البته من اگر بخواهم اين را هم به تنهايی شرح بدهم مدتها طول می‏کشد اما اينها مطالبی است که روشن شده است برای ما جای ابهام ندارد امام رضا با نهايت زيرکی و با استفاده‏ی از الهام خدايی کار را به جايی رساند که مأمون عباسی به جای اينکه شخصيت علی ابن موسی الرضا را بتواند زير سؤال ببرد شخصيت خودش زير سؤال رفت. به جای اينکه بتواند زبانها را به بدگويی امام رضا باز کند زبانها به بدگويی خود او باز شد، به جای اينکه بتواند چهره‏ی منور فرزند پيغمبر را بر چشم مردم آن زمان و در چشم نسلهای آينده‏ی تاريخ زشت کند چهره‏ی خودش را زشت کرد و داغ ننگ امام کشی را به پيشانی خودش زد. امام رضا در دوران ولايت عهدی هم باز همان مبارزه‏ی جدی و پيروزی را ادامه داد تا به شهادت رسيد. زندگی امام رضا اين پيام را برای ما دارد پيام مبارزه. مبادا کسی خيال کند که مسلمان فقط در يک دوره‏ی از عمر خود مبارزه می‏کند و بعد می‏رود راحت می‏گيرد می‏خوابد. زندگی مسلمان سراپا مبارزه است. مبارزه‏ی با شيطانها چه شيطانهای درونی خود او يعنی اخلاقيات فاسد. و چه شيطانهايی که از خارج می‏خواهند او را منحرف کنند و چه شيطانهايی که راه زندگی سالم انسانهای بی گناه را می‏برند و می‏زنند.

متن عربی

مخاطب

قالب