بیانات حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)  ( 1376/12/18 ) شماره‌ی 2046

موضوعات

ضميمه

خلاصه

ما خيال می‏کنيم که مثلاً يک آدم ثروتمند پولداری صدقه‏اش اين است که حالا هزار تومان تو صندوق صدقات بيندازد. آخر صدقه‏ی او که هزار تومان نيست. بايد يک فرقی بين او و من طلبه که هيچ چيز ندارم بايد وجود داشته باشد که بايد آن کسانی که امکانات دارند درمورد امام‏حسن‏مجتبی )عليه‏الصّلاةوالسّلام( دارد که چند بار ايشان اموالشان را تنصيف کردند. نصف، هرچه داشتند. واقعاً اين به زبان آسان است. ببينيد چه‏قدر کار بزرگی است اين کار. نصف کردند هرچه داشتند. سرمايه، زمين، خانه، لباس چه چه چه، همه راتقسيم کردند دوقسمت. يک قسمت را دادند به فقرا. يک قسمت را برای خودشان نگه داشتند. دومرتبه - آن‏طور که در ذهنم هست خودشان را - از همه‏ی اموالشان خارج کردند. اين از آن ديگر مهمتر و عجيب‏تر است؟! يعنی شما فرض کنيد خانه‏تان را بفروشيد، دکان‏تان را بفروشيد، سرمايه را بدهيد فقط به قدرضرورت لباس تنتان نگه داريد مثل يک آدم. »صفرالکف محض« بازمشغول کار بشويد ازنو. بدون سرمايه، بدون چيزی، خيلی اين مهم است. خب، اين‏جوری بودند. گفت: »زان که ايشان خسرو دين بوده‏اند« »خسرو دين« يعنی اين. اينهاست که ما در علن، در خفا، تو دلمان، دربلندی، هی برای اينها ازطرف خدا سلام درخواست می‏کنيم. هی اصرار، با اصرار ]می‏گوييم[: »اللّهم صلّ علی محمّد و ال محمّد«. چرا اين‏جور ما دعا می‏کنيم، تضرع می‏کنيم پيش خدا که خدايا برای اينها صلوات بفرست؟ آخر چه شده مگر؟ اينها اينند. اين‏قدربزرگند؛ اين‏قدراينها عزيزند؛ اين‏قدر نورانيند! همين وجود مبارک علی‏بن‏موسی الرضا )عليه‏الصّلاةوالسّلام( که اشاره کرديد خب، تو حالاتشان ببينيد، صدقات و انفاقات اينهاست. اينها را، مردم راتشويق کنيد، وادار کنيد به اين‏که اين کسانی که دارند اين‏جوری عمل بکنند. نمی‏گوييم حالا اينها ثروتشان را نصف کنند. فضلاً ازاين‏که ازثروتشان خارج بشوند. نه. هرسالی مثلاً فرض کنيد که‏يکبار ده، يک ثروتشان رابدهند. بيستم يک ثروتشان را بدهند برای فقرا(32). تو همين صندوق که شما می‏دهيد، تو همين صندوق بريزند، بريزند برای شما. اين کارها رابکنند. فرض بفرماييد که زيادی دارند خوب آن زيادی را يک خرده ببرند، يک مدرسه يکجا درست کنند. نه اين‏که يکبار برای هميشه، برای همه‏ی عمر. نه مکرر اين کاررابکنند. اين کارها اگر چنانچه انجام بشود، باب بشود، اين روحيه، اين لطافت در دلها بوجود بيايد، من خيال می‏کنم که ان‏شاءاللَّه به تدريج کارها بهتر هم خواهدشد.

متن فارسی

ما خيال می‏کنيم که مثلاً يک آدم ثروتمند پولداری صدقه‏اش اين است که حالا هزار تومان تو صندوق صدقات بيندازد. آخر صدقه‏ی او که هزار تومان نيست. بايد يک فرقی بين او و من طلبه که هيچ چيز ندارم بايد وجود داشته باشد که بايد آن کسانی که امکانات دارند درمورد امام‏حسن‏مجتبی )عليه‏الصّلاةوالسّلام( دارد که چند بار ايشان اموالشان را تنصيف کردند. نصف، هرچه داشتند. واقعاً اين به زبان آسان است. ببينيد چه‏قدر کار بزرگی است اين کار. نصف کردند هرچه داشتند. سرمايه، زمين، خانه، لباس چه چه چه، همه راتقسيم کردند دوقسمت. يک قسمت را دادند به فقرا. يک قسمت را برای خودشان نگه داشتند. دومرتبه - آن‏طور که در ذهنم هست خودشان را - از همه‏ی اموالشان خارج کردند. اين از آن ديگر مهمتر و عجيب‏تر است؟! يعنی شما فرض کنيد خانه‏تان را بفروشيد، دکان‏تان را بفروشيد، سرمايه را بدهيد فقط به قدرضرورت لباس تنتان نگه داريد مثل يک آدم. »صفرالکف محض« بازمشغول کار بشويد ازنو. بدون سرمايه، بدون چيزی، خيلی اين مهم است. خب، اين‏جوری بودند. گفت: »زان که ايشان خسرو دين بوده‏اند« »خسرو دين« يعنی اين. اينهاست که ما در علن، در خفا، تو دلمان، دربلندی، هی برای اينها ازطرف خدا سلام درخواست می‏کنيم. هی اصرار، با اصرار ]می‏گوييم[: »اللّهم صلّ علی محمّد و ال محمّد«. چرا اين‏جور ما دعا می‏کنيم، تضرع می‏کنيم پيش خدا که خدايا برای اينها صلوات بفرست؟ آخر چه شده مگر؟ اينها اينند. اين‏قدربزرگند؛ اين‏قدراينها عزيزند؛ اين‏قدر نورانيند! همين وجود مبارک علی‏بن‏موسی الرضا )عليه‏الصّلاةوالسّلام( که اشاره کرديد خب، تو حالاتشان ببينيد، صدقات و انفاقات اينهاست. اينها را، مردم راتشويق کنيد، وادار کنيد به اين‏که اين کسانی که دارند اين‏جوری عمل بکنند. نمی‏گوييم حالا اينها ثروتشان را نصف کنند. فضلاً ازاين‏که ازثروتشان خارج بشوند. نه. هرسالی مثلاً فرض کنيد که‏يکبار ده، يک ثروتشان رابدهند. بيستم يک ثروتشان را بدهند برای فقرا(32). تو همين صندوق که شما می‏دهيد، تو همين صندوق بريزند، بريزند برای شما. اين کارها رابکنند. فرض بفرماييد که زيادی دارند خوب آن زيادی را يک خرده ببرند، يک مدرسه يکجا درست کنند. نه اين‏که يکبار برای هميشه، برای همه‏ی عمر. نه مکرر اين کاررابکنند. اين کارها اگر چنانچه انجام بشود، باب بشود، اين روحيه، اين لطافت در دلها بوجود بيايد، من خيال می‏کنم که ان‏شاءاللَّه به تدريج کارها بهتر هم خواهدشد.

متن عربی

مخاطب

قالب