معجزات حضرت ابوالحسن امام رضا (از ولادت تا شهادت مظلومانه)  ( صص17-18 ) شماره‌ی 2115

موضوعات

معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > امامان معصوم > امام رضا (عليه السلام) > مادر > چگونگی ازدواج با امام کاظم (عليه السلام)

خلاصه

او گفت : سزاوار نیست که چنین کنیزی نزد تو باشد، این کنیز شایسته است نزد بهترین فرد روی زمین باشد اندکی پیش او نمی ماند جز اینکه از او فرزندی متولد خواهد شد که شرق و غرب عالم تابع او می شوند. هشام بن احمر گوید: من آن کنیز را خدمت مولایم امام کاظم آوردم و چیزی نگذشت که امام رضا از او به دنیا آمد

متن

·        پاکیزه ترین مادران عالم

عماد الدین طبری در کتاب «بشارة المصطفی» می نویسد: هشام ابن احمر گوید: امام کاظم ا به من فرمود:

هل علمت أحداً من أهل المغرب قدم؟

آیا خبر داری که کسی از اهل مغرب آمده؟

عرض کردم: نه .

فرمود: چرا یک نفر آمده برخیز به سوی او برویم.

هر دو سوار مرکب شدیم و به نزد او رفتیم دیدیم مردی از اهل مغرب است که چند برده با خود دارد.

امام کاظم به او فرمود: کنیزهای خود را نشان بده . او نه کنیز برای ما نشان داد ، هر کدام از آنها را که نشان میداد امام کاظم بالا می فرمود: این را نمی خواهم .

در این موقع امام کاظم به او فرمود: کنیز دیگری را نشان بده؟

وی گفت : دیگر کنیزی ندارم

حضرت فرمود: چرا ، کنیز دیگری نشان بده.

گفت : سوگند به خدا؛ فقط یک کنیز دارم که آن هم بیمار است .

حضرت فرمود اگر اشکالی ندارد او را نشان بده

او از نشان دادن آن کنیز امتناع ورزید و امام له بازگشت .

فردا صبح امام مرا نزد من فرستاد و فرمود: برو به او بگو نهایت قیمت آن کنیز چقدر است؟ وقتی گفت : فلان مبلغ ، تو بگو: خریدم. فردا صبح نزد او رفتم و گفتم آن کنیز را چند میفروشی؟

گفت : کمتر از فلان مبلغ نمی فروشم.

گفتم به همان مبلغ خریدم

گفت: من هم پذیرفتم کنیز مال تو ولی به من بگو آن شخصی که دیروز همراه تو بود چه کسی بود؟

گفتم : شخصی از بنی هاشم بود.

گفت : از کدام بنی هاشم؟

گفتم بیش از این در مورد او نمیدانم. او گفت : من همینک داستان این کنیز را برایت تعریف میکنم من این کنیز را از دورترین منطقه مغرب خریدم زنی از اهل کتاب مرا دید و گفت: این چه کنیزی است که نزد توست؟ گفتم او را برای خودم خریده ام.

او گفت : سزاوار نیست که چنین کنیزی نزد تو باشد، این کنیز شایسته است نزد بهترین فرد روی زمین باشد اندکی پیش او نمی ماند جز اینکه از او فرزندی متولد خواهد شد که شرق و غرب عالم تابع او می شوند.

هشام بن احمر گوید: من آن کنیز را خدمت مولایم امام کاظم آوردم و چیزی نگذشت که امام رضا از او به دنیا آمد. ( قطره ای از دریای فضائل اهل بیت : ۲ ٫ ۶۷۱ ح ۲ بشارة المصطفى : ۲۱۵، الخرائج : ۲ ٫ ۶۵۳ ح

با کمی اختلاف) بحار الانوار: ۴۶٫ ۷ ح ۱۱ )

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

سخنرانی ، کتاب معارفی