روایاتی که علمای عامه از حضرت رضا نقل کرده اند
ابن حجر مینویسد علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن على بن ابی طالب هاشمی یعنی ابوالحسن الرضا از پدرش و عبیدالله بن ارطاة بن منذر روایت کرده است و پسرش هم چنین ابو عثمان مازنی نحوی و على بن على دعبلى و أيوب بن منصور نیشابوری و ابو الصلت عبد السلام بن صالح هروی و مأمون بن رشید و علی بن مهدی بن صدقه نیز از او روایت کرده اند وی نسخه ای از روایت او را دارد و ابواحمد داوود بن سليمان بن يوسف غازی قزوینی نیز نسخه ای از وی را دارد و عامر بن سلیمان طائی نسخه بزرگی از آن را در اختیار دارد و هم چنین ابو جعفر محمد بن محمد بن حبان تمار و دیگران.
۱ - مروج الذهب: ۴۴۱٫۲
روایاتی که علمای عامه از حضرت رضا نقل کرده اند ٫ ۱۶۱
فضایل اهل بیت
۱ - باسناده قال: قال رَسُول الله ﷺ إِنَّمَا سُمِّيَتْ ابْنَتِي فَاطِمَةُ، لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى فَطَمَهَا وَ فَطَمَ مَنْ أَحَبَّهَا مِنَ النَّارِ.
امام رضا از رسول خدا نقل کرده است که فرمود: «دخترم فاطمه را از آن جهت فاطمه گفتند که خدای تعالی او و دوستدارانش را از آتش دوزخ به دور ساخته است».
و باسناده، قالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ﷺ : إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَغْضِبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ يَرْضَى لِرضاها. همانا خدای تعالی به خاطر خشم فاطمه خشمگین و برای خشنودی وی خشنود می گردد.
و باسناده قال: قال رسول الله : يا عَلَى إِذَا كَانَ يَومُ الْقِيَامَةِ أَخَذْتُ بِحُجْزَةِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَ أَخَذْتَ اَنْتَ بِحُجُزَتِي وَ اَ وَ أَخَذَ وُلْدُكَ بِحُجْزَتِكَ وَ أَخَذَتْ شَيْعَةُ وُلْدِكَ بُحْجْزَتِهِمْ، أَفَتَرَى أَيْنَ يُؤْمَرُ بِنَا .
رسول خدا فرمود: یا علی چون روز قیامت شود، من دست به دامن
۱ - مقتل خوارزمی ۵۱٫۱ فصل پنجم خطیب بغدادی در تاريخ بغداد: ۳۳۱٫۱۳ طبری در ذخایر العقبی ص ۲۸ با این عبارت ان الله عز وجل فطم ابنتي فاطمه و ولدها و من احبهم من النار، فلذالك سميت فاطمه» آورده است.
- فرائد السمطين: ۴۶٫۲، ج ۳۷۸ طبری در ذخائر العقبی با این عبارت: «يَا فَاطِمَةُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ يَغْضَبُ لِغَضَبِكِ وَ يَرْضَى لرضاک» و نیز در مناقب امیرالمؤمنین ابن مغازلی: ۳۵٫۱، ح ۴۰۱ و مستدرک حاکم: ۱۵۴٫۳ چنین آمده است.
لطف خدای عزّ وجل بزنم و تو دست به دامن من شوی و فرزندان تو دامن تو را بگیرند و شیعیان فرزندانت دامان ایشان را به نظر تو آن گاه ما را به کجا و چه مقامی فرمان دهند؟!
۴ باسناده قالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ : يَا عَلَى أَنْتَ سَيِّدِ الْمُسْلِمِينَ وَ يَعْسُوبُ الْمُؤْمِنِينَ وَ إِمَامُ الْمُتَّقِينَ، وَ قَائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجِّلِينَ.
فرمود یا علی تو سرور مسلمانان و زمامدار مؤمنان و پیشوای پرهیزگاران و رهبر نخبگان و برجستگانی
۵- باسناده قالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ﷺ : لَمَّا أُسْرِيَ بِي إِلَى السَّمَاءِ، أَخَذَ جَبْرَئِيلُ ال بيدي وَ أَقْعَدَنِي عَلَى دُرْنُولٍ مِنْ دَرَانِيكِ الْجَنَّةِ ثُمَّ نَاوَلَنِي سَفَرْجَلَةً، فَأَنَا كِنْتُ أَقَلِّبُهَا فَانْفَلَقَتْ فَخَرَجَتْ مِنْهَا جَارِيَةٌ حَوْراءُ لَمْ أَرَ أَحْسَنَ مِنْهَا، فَقَالَتْ: السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدٌ قُلْتَ: مَنْ أَنْتِ ؟ فَقَالَتِ الرَّاضِيَةُ الْمَرْضِيَّةُ، خَلَقَنِي الْجَبَّارُ مِنْ ثَلاثَةِ أَصْنَافٍ أَسْفَلَى مِنْ مِسْكٍ وَ وَسَطِي مِنْ كَافُورٍ، وَ أَعْلايَ مِنْ عَنْبَرٍ، عَجَنَنى مِنْ مَاءِ الْحَيَوَانِ، ثُمَّ قَالَ لِيَ الْجَبَّارُ: كُونِي فَكُنْتُ خَلَقَنِي لِأَخِيكَ وَابْنِ عَمِّكَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ...
رسول خدا فرمود: چون مرا به آسمان بردند جبرئیل دست مرا
۱ - طبری، ریاض النضره: ۲۳۴٫۱ ، ابن مغازلی ص ۶۵ ابو نعيم، تاریخ اصفهان ۲۲۹٫۲ حلية الأولياء : ۶۳٫۱ و اسد الغابة: ۶۹٫۱
۲ - حموئى فرائد السمطين: ۸۸٫۱ طبری، ریاض النضره: ۲۷۹٫۱ و ذخائر العقبي ص
۹۰، زمخشری، ربیع الابرار : ۲۸۶٫۱، ابن مغازلی، مناقب ص ۴۰۱
گرفت و روی سکویی از سکوهای بهشت نشاند سپس یک گلابی به من داد و من آن را با دست زیر و رو میکردم از هم شکافت و دخترکی از حوریان بهشتی از آن میان درآمد که زیباتر از آن را ندیده بودم و گفت د درود بر تو یا محمد! گفتم: تو کیستی؟ گفت راضیه مرضیه ام خدای جبار مرا از سه قسمت آفریده است: قسمت پایین مرا از مشک و میانه ام را از کافور خوب و بالایم را از عنبر و مرا با آب حیات آمیخته است و سپس خدای جبار فرمود: بشنو! من شدم خدایم مرا برای برادر و پسر عمویت علی بن ابی طالب آفریده است.
- باسناده قال : قالَ رَسُولُ اللهِ : اَللَّهُمَّ ارْحَمْ خُلَفَائِي ثَلَاثَ مَرَّاتٍ قِيلَ : يَا نَبِيَّ اللهِ (خ) د: رَسُولَ اللهِ) وَ مَنْ خُلَفَائِكَ؟ قَالَ : الَّذِينَ يَأْتُونَ مِنْ بَعْدِى وَ يَرْوَونَ أَحَادِيثي وَ سُنَّتِي وَ يُعَلِّمُونَهَا النَّاسَ مِنْ بَعْدِي).
رسول خدا سه مرتبه گفت خدایا جانشینان مرا مورد لطف خودت قرار ده گفتند یا رسول الله جانشینان شما چه کسانی هستند؟ فرمود: آنهایی که پس از من بیایند و احادیث مرا و سنت مرا به مردم نقل کنند و آنها را به مردم تعلیم دهند.
باسناده قالَ : قَالَ رَسُولُ اللهِ : يَا عَلِيٌّ إِنَّكَ قَسِيْمُ النَّارِ وَالْجَنَّةِ
۱ - متقی هندی کنز العمال: ۲۲۱٫۱۰، به نقل از الوسیط طبرانی، ص ۲۲۹، ح ۲۹۲۰۸
وَإِنَّكَ تَقْرَعُ بَابَ الْجَنَّةِ فَتَدْخُلَهَا بِلا حِسَابٍ.
یا علی همانا تو تقسیم کننده دوزخ و بهشتی و براستی که تو در بهشت را میزنی و بی حساب وارد بهشت میگردی
باسناده قالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ : يَا عَلَى إِذَا كَانَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ كُنْتَ وَ وَلَدُكَ عَلَى خَيْلٍ بَلِقٍ مُتَّوِجُّونَ بِالدُّرِّ وَالْيَاقُوتِ فَيَأْمُرُ اللَّهُ بِكُمْ إِلَى الْجَنَّةِ وَ النَّاسُ يَنْظُرُونَ .
علی چون روز قیامت شود تو و فرزندانت سوار بر اسبان ابلق و مزین به در و یاقوت می ایستید و خداوند در حالی که مردم به شما می نگرند دستور میدهد وارد بهشت شوید
باسناده قال: قالَ رَسُولُ اللهِ : تَحْشُرُ ابْنَتِي فَاطِمَةُ وَ عَلَيْهَا حُلَّةٌ الْكِرَامَةِ قَدْ عُجِنَتْ بِمَاءِ الْحَيَوَانِ، فَيَنْظُرُ إِلَيْهَا الْخَلَائِقُ وَ يَتَعَجَّبُونَ مِنْهَا، ثُمَّ تُكْسَى أَيْضاً حُلَّتَيْنِ مِنْ حُلَلِ الْجَنَّةِ مَكْتُوبٌ عَلَى كُلِّ حُلَّةٍ بِخَطٍ أَخْضَرَ: ادْخُلُوا ابْنَةَ مُحَمَّدٍ الْجَنَّةَ عَلَى أَحْسَنِ الصُّورَةِ وَ أَحْسَنِ الْكَرَامَةِ وَ أَحْسَنِ الْمَنْظَرِ فَتَزُفُ إِلَى الْجَنَّةِ كَمَا تَزُقُ الْعَرُوسُ وَ يُوكِلُ بِهَا سَبْعُونَ أَلْفَ جَارِيَةٍ.
۱ - طبری، رياض النضره : ۲۱۱٫۲ این مغازلی، مناقب ص ۶۷ خوارزمی، مناقب ص
۲۳۶
۲ - طبری، ذخائر العقبى: ص ۱۳۵، ابن مغازلی، مناقب و کنز العمال: ۱۵۴٫۱۳ ج
روایاتی که علمای عامه از حضرت رضا نقل کرده اند ٫ ۱۶۵
(خ د: مُوَكِّلٌ).
رسول خدا فرمود: دخترم فـ فاطمه در حالی محشور می شود که لباس فاخر کرامت بر تن دارد و آن لباس با آب حیات سرشته شده است، و مردم به وی مینگرند و از شکوه و عظمتش در شگفتند وانگهی دو لباس فاخر دیگر از زیور فاخر بهشتی بر او پوشانده میشود که روی هر کدام به خط نوشته شده است دختر محمد را با بهترین شکل و نیکوترین کرامت و زیباترین منظر وارد بهشت کنید پس دامن کشان جانب بهشت می رود چنان که عروس به حجله میرود و هفتاد هزار کنیز در اطراف اویند.
۱۰ - باستاده قالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ﷺ : الْوَيْلُ لِظَالِمِي أَهْلِ بَيْتِي، عَذَابُهُمْ مَعَ الْمُنَافِقِينَ فِي الْدَرَكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ .
وای بر ستمگران به اهل بیت من که عذاب ایشان با منافقان در پایین ترین درجه از دوزخ است
۱۱ - باسناده قالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ : إِنَّ قَاتِلَ الْحُسَيْنِ فِي تَابُوتٍ مِنْ نَارٍ وَ عَلَيْهِ نِصْفُ عَذَابِ أَهْلِ النَّارِ (خ د: أَهْلِ الدُّنْيَا وَ قَدْ شُدَّتْ يَدَاهُ وَ
۱ - خوارزمی مقتل ۵۲٫۱۰ فصل پنجم حمويني، فرائد السمطين: ۶۳٫۲، ح ۳۸۸ طبری، ذخائر العقبی ص ۴۸ ابن مغازلی مناقب ص ۴۰۲ ، ابن حجر، لسان الميزان ۴۱۸٫۲
۲ - زمخشری، ربيع الابرار : ۸۲۸٫۲، ابن مغازلی، مناقب ص ۴۰۲، خوارزمی، مقتل الحسين: ۸۳٫۲ قندوزي ينابيع الموده ص ۲۶۱
رِجْلاهُ بِسَلاسِلَ مِنْ نَارٍ، مُنَكَسٌ فِي النَّارِ حَتَّى يَقَعَ فِي قَعْرِ جَهَنَّمَ وَ لَهُ رِيحٌ يَتَعَوَّذُ أَهْلُ النَّارِ إِلَى رَبِّهِمْ مِنْ شِدَّةِ نَتِنِهِ، وَ هُوَ فِيهَا خَالِدٌ ذَائِقُ الْعَذَابِ الْأَلِيمِ كُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلَ اللهُ لَهُمُ الْجُلُودُ ، حَتَّى يَذُوقُوا الْعَذَابَ لَا يُفَتَرُ عَنْهُمْ سَاعَةً وَ يُسْقُونَ مِنْ حَمِيمٍ جَهَنَّمَ فَالْوَيْلُ لَهُمْ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ..
همانا قاتل حسین الله در تابوتی از آتش قرار دارد و به قدر نصف عذاب اهل دوزخ را تنها او میبیند در حالی که دستها و پاهایش را به زنجیرها بسته اند، واژگونه به آتش دوزخ میاندازند تا در قعر جهنم قرار میگیرد. و به قدری بدبوست که دوزخیان از شدت عفونت او به خدا پناه میبرند و او همواره در دوزخ عذاب دردناکی را می چشد و هر گاه پوست بدنش بسوزد دوباره خداوند جایگزین میکند تا عذاب را بچشد و لحظه ای عذاب او قطع نمی شود و از آب جوشان جهنّم سیراب میشود پس وای بر ایشان از عذاب خدای عز وجل
۱۲ - باسناده قال: قالَ رَسُولُ اللهِ الله : إِذَا كَانَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ نُودِيتُ مِنْ بَطْنَانِ الْعَرْشِ: نِعْمَ الْأَبُ أَبُوكَ إِبْرَاهِيمُ وَ نِعْمَ الْأَخُ أَخُوكَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ .
۱ - اشاره دارد به سوره نساء ٫ ۵۶
- خوارزمی، مقتل الحسين: ۸۳٫۲ قندوزي ينابيع الموده ص ۲۶۱ شبلنجی، نور الأبصار: ص ۱۲۷.
- رافعی در التدوین، ضمن شرح حال على بن حسين بن بندار تمیمی عنبری و ابن مغازلی در مناقب ص ۶۷ و خوارزمی در مناقب ص ۲۳۶ این روایت را نقل کرده اند.
روایاتی که علمای عامه از حضرت رضا نقل کرده اند ٫ ۱۶۷
چون روز قیامت شود از درون عرش ندا دهند خوب پدری است پدرت ابراهیم و نیکو برادری است برادرت علی بن ابی طالب الله.
۱۳ - باسناده قال: قالَ رَسُولُ اللهِ : اشْتَدَّ غَضَبُ اللَّهِ وَ غَضَبُ رَسُولِهِ عَلَى مَنْ أَهْرَقَ دَمَ ذُرِّيَّتِي أَوْ آذَانِي فِي عِتْرَتِي.
رسول خدا فرمود خشم خدا و رسول خدا بر کسی شدت می یابد که خون ذريه مرا بریزد و یا مرا از طریق عترتم بیازارد.
۱۴ - باسناده قال: قالَ رَسُولُ اللهِ : يَا عَلَى إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى قَدْ غَفَرَ لَكَ وَ لِأَهْلِكَ وَ شِيعَتِكَ وَ لِمُحِبّى شِيعَتِكَ وَ لِمُحِبِي مُحِبّى شِيعَتِكَ فَأَبْشِرْ فَإِنَّكَ أَنْزَعُ الْبَطِينِ؛ مَنْزُوعُ مِنَ الشَّرْكِ، مَبْطُونُ مِنَ الْعِلْمِ.
یا علی خدا تو را و خاندان تو و شیعیانت را و دوستداران شیعیان تو و دوستداران دوستداران شیعه تو را آمرزیده است [ پس مژده باد تو را ای انزع البطین که از شرک مبرا و آکنده از دانشی
۱۵ - باسناده قال: قالَ رَسُولُ اللهِ : أَتَانِي مَلَكُ فَقَالَ: يَا مُحَمَّدُ! إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يُقْرِءُ عَلَيْكَ السَّلامَ وَ يَقُولُ: قَدْ زَوَّجْتُ فَاطِمَةَ مِنْ عَلَى فَزَوِّجْهَا مِنْهُ، وَ قَدْ أَمَرْتُ شَجَرَةَ طُوبَى أَنْ تَحْمِلَ الدُّرَّ وَالْمَرْجَانَ وَالْيَاقُوتَ وَ إِنَّ أَهْلَ السَّمَاءِ قَدْ فَرِحُوا بِذَالِكَ وَ سَيُولَدُ لَهُمَا وَلَدَانِ سَيِّدا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ بِهِمْ يَتَزَيَّنُ
۱ - طبراني، المعجم الكبير.
۲ - ابن مغازلی، مناقب ص ۴۰۰
أَهْلُ الْجَنَّةِ فَأَبْشِرْ يَا مُحَمَّدُ فَإِنَّكَ خَيْرُ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ .
از پیامبر اکرم نقل کرده است که فرمود فرشته ای بر من نازل شد و گفت یا محمد خدای تعالی تو را سلام میرساند و می گوید: فاطمه را من به همسری علی درآوردم تو هم او را به علی تزویج کن که من به درخت طوبی دستور داده ام تا در و مرجان و یاقوت برآورد و اهل آسمان از این بابت خوشحالند و به زودی از ایشان سروران اهل بهشت به دنیا می آیند. و به وسیله ایشان بهشتیان آراسته میگردند پس مژده باد ای محمد تو را که از همه پیشینیان و پسینیان بهتری
۱۶ و باسناده قالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ : يَا عَلِيُّ إِنَّكَ أُعْطِيتَ ثَلاثاً (مَا أُعْطِيتُ مِثْلَهُ قُلْتُ: فَدَاكَ أَبِي وَ أُمِّي فَمَا أُعْطِيتُ؟ قَالَ : أُعْطِيتَ صَهْراً مِثْلِي وَ أُعْطِيتَ مِثْلَ زَوْجَتِكَ فَاطِمَةَ وَ أُعْطِيتَ مِثْلَ وَلَدَيْكَ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ.
رسول خدا فرمود یا علی خداوند سه چیز را به تو داده که نظیر آنها را به من نداده است: پرسیدم آن سه چیز کدام است که به من داده اند، پدر و مادرم به فدایت؟ فرمود پدر زنی چون من و همسری چون فاطمه و پسرانی چون حسن و حسین را به تو مرحمت کرده است.
۱۷ - باسناده قال: قالَ رَسُولُ اللهِ ﷺ : يَا عَلِيُّ فِي الْقِيَامَةِ رَاكِبٌ غَيْرُنَا وَ
۱ - مناقب خوارزمی ص ۲۴۶، طبری، ذخائر العقبي ص ۳۲
۲ - خوارزمی، مقتل: ۱۰۹٫۱، فصل ششم.
روایاتی که علمای عامه از حضرت رضا نقل کرده اند ٫ ۱۶۹
نَحْنُ أَرْبَعَةٌ: فَقَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ مِنْ أَنْصَارٍ وَ قَالَ: فَدَاكَ أَبِي وَ أُمِّي وَ مَنْ هُمْ؟ قَالَ: أَنَا عَلَى دَابَّةِ الْبُرَاقِ وَ أَخِي صَالِحٌ عَلَى نَاقَةِ اللَّهِ الَّتِي عُقِرَت، وَ عَنِّى حَمْزَةَ عَلَى نَاقَتِيَ الْغَضْبَاءِ وَ أَخِي عَلَى بْنُ أَبِي طَالِبٍ عَلَى نَاقَةٍ مِنْ نُوقِ الْجَنَّةِ وَ بِيَدِهِ لَوَاءُ الْحَمْدِ يُنَادِي : لا إِلَهَ إِلَّا اللهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ فَيَقُولُ الْآدَمِيُّونَ: مَا هذا إِلَّا مَلَكُ مُقَرَّبُ أَو نَبِيٌّ مُرْسَلٌ أَو حَامِلُ عَرْشِ فَيُجِيبُهُمْ مَلَكُ مِنْ بَطْنَانِ الْعَرْشِ: يَا مَعْشَرَ الْآدَمِنِينَ لَيْسَ هَذَا مَلَكُ مُقَرَّبٌ وَلَأُنَبِيُّ مُرْسَلٌ وَ حَامِلُ عَرْشِ هَذَا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ.
رسول خدا فرمود: یا علی در روز قیامت کسی غیر از ما سوار بر مرکب نیست و ما چهار نفریم مردی از انصار پس از شنیدن این سخن پیامبر پرسید پدر و مادرم به فدایت آن چهار تن چه کسانی هستند؟ فرمود: من سوار بر مرکب براق و برادرم صالح سوار بر شتر خداست که آن را پی کردند و عمویم حمزه سوار بر ناقه غضبای من و برادرم علی بن ابی طالب سوار بر یکی از شتران بهشتی است در حالی که پرچمی در دست دارد به صدای بلند میگوید خدایی جز خدای یکتا نیست محمد رسول خداست پس آدمیان با دیدن وی (علی) میگویند این جز یک فرشته مقرب و یا پیامبر مرسل و یا حامل عرش نیست پس فرشته ای از انتهای عرش در پاسخ آنها می گوید: ای توده آدمیان این نه فرشته مقرب و نه پیامبر مرسل و
۱ - حمويني، فرائد السمطين: ۸۷٫۱ ابن عساكر: ۳۳۳٫۲، خطیب بغدادی، تاریخ بغداد
نه حامل عرش است بلکه این علی بن ابی طالب است.
۱۸ - باسناده قالَ: حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ عَلِيِّ بْنِ حُسَيْنِ : أَنَّهُ سُمِيَّ حَسَنَاً يَوْمَ سَابِعِهِ وَ اشْتُقَّ مِنْ اِسْمِ حَسَنٍ حُسَيْناً وَ ذَكَرَ أَنَّهُ لَمْ يَكُنْ بَيْنَهُمَا إِلَّا الْحَمْلَا.
امام رضا به نقل از پدرانش از علی بن حسین نقل کرده است که فرمود: حسن الا را در روز هفتم تولدش حسن نامیدند و نام حسین را از نام او گرفتند. و یادآور شد که بین تولد آن دو مدت بارداری بیشتر فاصله نشد.
۱۹ و باسناده، قالَ: سُئِلَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الله : عَنْ زِيَارَةِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ الله قَالَ: أَخْبَرَنِي أَبِي قَالَ: مَنْ زَارَ قَبْرَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٌّ لا عَارِفاً بِحَقِّهِ كَتَبَهُ اللَّهُ تَعَالَى فِي عِلِيِّينَ ثُمَّ قَالَ: أَنَّ حَوْلَ قَبْرِهِ لَسَبْعِينَ أَلْفَ مَلَكٍ شَعِئَاً غَبِراً يَبْكُونَ عَلَيْهِ إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ...
امام رضا فرمود: از جعفر بن محمد الله از زیارت قبر حسین لا پرسیدند، فرمود: پدرم خبر داد و گفت. معرفت زیارت کند خدای تعالی نام او را در علیین ثبت نماید. سپس فرمود: همانا پیرامون قبر حسین هفتاد هزار فرشته ژولیده و غبار آلود بر آن حضرت تا قیام قیامت میگریند.
۲۰ - وباسناده قالَ: عَنْ أَبِي الْقَاسِمِ الطَّائِيِّ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى
۱ - خوارزمی، مقتل: ۸۸٫۱ فصل ششم.
۲ - حموثى، فرائد السمطين: ۱۷۴٫۲ ج ۴۶۱، طبری، ذخائر العقبى ص ۱۵۱ با اندک تفاوت.
روایاتی که علمای عامه از حضرت رضا نقل کرده اند ٫ ۱۷۱
الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ﷺ : أَنَّ مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ سَأَلَ رَبَّهُ وَ رَفَعَ يَدَيْهِ وَ قَال: يَا رَبِّ إِنَّ أَخِي هَارُونَ قَدْ مَاتَ فَاغْفِرْ لَهُ فَأَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَيْهِ : يَا مُوسَى لَوْ سَأَلْتَني فِي الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ لَأَجَبْتُكَ مَا خَلَا قَاتِلِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيَّ فَإِنِّي أَنْتَقِمُ لَهُ مِنْ قَاتِلِهِ.
این مغازلی به اسناد خود از ابوالقاسم طائی به نقل از پدرش از قول علی بن موسی الرضا از پدرانش از علی بن ابی طالب لا که رسول خدا فرمود: موسی بن عمران دست به طرف آسمان بلند کرد و از خداوند درخواست کرد و گفت پروردگارا برادرم هارون که در گذشته است، او را بیامرز از طرف خدا وحی شد یا موسی اگر از من بخواهی اولین و آخرین را بیامرزم همه را می آمرزم جز قاتل حسین بن علی که به یقین از قاتل وی انتقام میگیرم.
۲۱ و باسناده قالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ : إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ الْحَسَنَةَ عَلَى مَنْ ظَلَمَ أَهْلَ بَيْتِي أَوْ قَاتَلَهُمْ أَوْ أَغَارَ عَلَيْهِمْ، أَو سَبَّهُمْ .
همو به اسناد خود از علی بن موسی به نقل از رسول خدا آورده است که خداوند بهشت را بر کسی که بر اهل بیت من ستم کند و یا آنها را بکشد و یا اموالشان را غارت کند و یا به ایشان ناسزا بگوید، حرام کرده است.
۲۲ و باسناده قال : قالَ رَسُولُ اللهِ : يَا عَلِيُّ أُعْطِيتَ ثَلاثاً لَمْ
۱ - ابن مغازلی، مناقب ص ۶۹ و خوارزمی، مقتل ۸۵٫۲
۲ - ذخائر العقبی ص ۴۹
٫ امام رضا در آثار دانشمندان اهل سنت
يَجْتَمِعْنَ لِغَيْرِكَ : مُصاهِرَتِي وَزَوْجَتُكَ وَوَلَدَيْكَ، وَالرَابِعُ لَوْلَاكَ مَا عُرِفَ الْمُؤْمِنُونَ..
و نیز میگوید: رسول خدا فرمود یا علی تو را سه چیز داده اند که در هیچ کس جمع نشود دامادی من و همسری فاطمه و دو پسرت و چهار می آن که اگر تو نبودی مؤمنان شناخته نمی شدند.
۲۳ و باسناده قال: قالَ رَسُولُ اللهِ : أَتَانِي مَلَكٌ فَقَالَ: يَا مُحَمَّدُ إِنَّ الله تَعَالَى يُقْرِءُ عَلَيْكَ السَّلامَ وَ يَقُولُ لَكَ : إِنِّي قَدْ زَوَّجْتُ فَاطِمَةَ ابْنَتَكَ مِنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ فِي الْمَلَاءِ الْأَعْلَى فَزَوِّجْهَا مِنْهُ فِي الْأَرْضِ.
و به اسناد خود از امام رضا نقل کرده است می گوید: رسول خدا فرمود فرشته ای بر من نازل شد و گفت یا محمد خدای تعالی سلام می رساند و میفرماید: من دخترت فاطمه را به همسری علی بن ابی طالب در ملاً اعلی در آوردم تو هم او را در زمین به وی تزویج کن!
۲۴- خوارزمی از احمد بن عامر بن سلیمان طائی به نقل از ابوالحسن بن موسی الرضا از پدران بزرگوارش از قول رسول خدا آورده است که فرمود: يَا عَلِيُّ إِنِّي سَأَلْتُ اللهَ تَعَالَى فِيكَ خَمْسَ خِصَالٍ فَأَعْطَانِي: أَوَّلُهَا فَسَأَلْتُ رَبِّي أَنْ تَنْشَقَّ عَنِّى الْأَرْضَ وَ انْفَضَّ التَّرابَ مِنْ رَأْسِي وَ أَنْتَ
۱ - ذخائر العقبی ۸۵٫۲ این حدیث به شماره ۱۶ با تفاوت زیادی از مقتل خوارزمی نقل شد.
روایاتی که علمای عامه از حضرت رضا نقل کرده اند ٫ ۱۷۳
مَعِي فَأَعْطَانِي وَ أَمَّا الثَّانِيَةَ فَسَأَلْتُ رَبِّي أَنْ يُوقِفَنِي عِنْدَ كَفَّةِ الْمِيزَانِ وَ أَنْتَ مَعِي فَأَعْطَانِي وَ أَمَّا الثَّالِثَةَ فَسَتَلْتُ اللهَ أَنْ يَجْعَلَكَ حَامِلَ لَوَائِيَ الْأَكْبَرُ وَ هُوَ لَواءُ اللهِ الْأَكْبَرُ مَكْتُوبٌ عَلَيْهِ الْمُفْلِحُونَ هُمُ الْفَائِزُونَ بِالْجَنَّةِ فَأَعْطَانِي. وَ أَمَّا الرَّابِعَةَ فَسَئَلْتُ اللهَ أَنْ يُسْقِيَ أُمَّتِي مِنْ حُوضِي فَأَعْطَانِي. وَ أَمَّا الْخَامِسَةُ فَسَأَلْتُ رَبِّى أَنْ تَكُونَ قَائِدَ أُمَّتِي إِلَى الْجَنَّةِ فَاعْطَانِي فَالْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنَّ عَلَيَّ بِذَالِكَ .
یا علی برای تو از خدا پنج خصلت را خواستم و مرحمت فرمود: نخست از پروردگارم خواستم که زمین قبر را در حالی بشکافد و خاک از سرم بزداید که تو با من باشی و خداوند مرحمت کرد دوم این که از خدا خواستم که مرا کنار دو کفه میزان در حالی نگه دارد که تو با من باشی خداوند مرحمت کرد. و اما سوم این که از خدا خواستم تو را بزرگترین پرچمدار من قرار دهد در حالی که آن پرچم بزرگترین پرچم خدا باشد و روی آن نوشته شده باشد رستگاران کسانی هستند که به بهشت نائل شده اند، پس خدا مرحمت کرد. و اما چهارم از پروردگارم خواستم که امت مرا از حوض کوثر
۱ - مناقب خوارزمی ص ۲۰۸
ابو المؤيد مؤفق الدين محمد بن احمد مکی خوارزمی، متوفای ۵۶۸ هـ شاگرد جار الله ابو القاسم محمود بن عمر زمخشری متوفی ۵۳۸ هـ صاحب الذريعه (۳۷۷٫۲۲) مینویسد وی از اعاظم عامه است و کتابی در ۴۰ باب در مناقب ابو حنیفه دارد ولی علی الله را از دیگر خلفا افضل میدانست و شاید با نوشتن کتاب مناقب تشیع خود را ابراز کرده باشد
٫ امام رضا در آثار دانشمندان اهل سنت
سیراب کند، خداوند عطا کرد و اما پنجم از پروردگارم درخواست کردم که تو رهبر امتم باشی تا وقتی که وارد بهشت شوند پس خداوند لطف کرد، پس خدا را از بابت همه اینها که بر من منت نهاده، سپاسگزارم.
۲۵ همو با همین اسناد از رسول خدا نقل کرده است فرمود: یا عَلِيُّ إِنَّكَ قَسِيمُ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ وَ إِنَّكَ تَنْقُرُ بَابَ الْجَنَّةِ فَتَدْخُلُهَا بِالْحِسَابِ .
یا علی تو بهشت و دوزخ را تقسیم میکنی و دروازه بهشت را میزنی و بی حساب وارد آنجا می شوی
۲۶ و نیز با همان اسناد از رسول خدا نقل کرده است فرمود: اذا كَانَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ نُودِيَ مِنْ بَطْنَانِ الْعَرْشِ يَا مُحَمَّدُ نِعْمَ الْأَبُ أَبُوكَ إِبْرَاهِيمَ الْخَلِيلِ وَ نِعْمَ الْأَخُ أَخُوكَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ .
چون روز قیامت شود از انتهای عرش ندا آید خوب پدری است پدرت ابراهیم خلیل و نیکو برادری است برادرت علی بن ابی طالب
۲۷ و باز با همان اسناد از رسول خدا نقل کرده است، می فرماید: یا عَلِيُّ إِنَّ اللَّهَ قَدْ غَفَرَ لَكَ وَلِأَهْلِكَ وَ لِشِيعَتِكَ وَ مُحِبّي شِيعَتِكَ وَ أَبْشِرْ فَإِنَّكَ الْأَنْزَعُ الْبَطِينِ مَنْزُوعُ مِنَ الشِّرْكَ بَطِينٌ مِنَ الْعِلْمِ.
یا علی به راستی که خدا تو را و خاندان تو و شیعیان تو و دوستان
۱ - مناقب خوارزمی ص ۲۰۹ ۲ - همان.
روایاتی که علمای عامه از حضرت رضا نقل کرده اند ٫ ۱۷۵
شیعیانت را آمرزیده است و مژده باد تو را که تو انزع البطینی؛ از شرک مبرا و از علم و دانش سرشاری
۲۸ و نیز با همان اسناد از رسول خدا نقل کرده می فرماید: یا عَلِيُّ أَنْتَ سَيِّدُ الْمُسْلِمِينَ وَ اِمَامُ الْمُتَّقِينَ وَ قَائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ وَ يَعْسُوبُ الدِّينِ.
یا علی تو سرور مسلمانان رهبر ،پرهیزگاران زمامدار نخبگان و سرآمد دیندارانی
۲۹ و باز از رسول خدا با همان اسناد آورده است که آن حضرت فرمود: یا عَلِيُّ إِذَا كَانَ يَومَ الْقِيَامَةِ أَخَذْتُ بِحُجْزَةِ اللَّهِ وَ أَخَذْتَ أَنْتَ بِحُجْزَتِي وَ أَخَذَ وُلْدِكَ بِحُجْزَتِكَ وَ أَخَذَ شِيعَةُ وُلْدِكَ بِحُجْزَتِهِمْ فَتَرَى أَيْنَ يُؤْمَرُ بِنَا .
یا علی چون روز قیامت شود من دست به دامان لطف خدا بزنم و تو دست به دامان من و فرزندانت دست به دامان تو و شیعیان ایشان دست به دامان ایشان پس ببینی که ما را به کجا فرمان دهند
۳۰ خوارزمی با همان اسناد از امام رضا به نقل از پدران گرامیش از قول رسول خدا آورده است فرمود: لَمَّا أُسْرِيَ بِي إِلَى السَّمَاءِ، أَخَذَ جَبْرَئِيلُ اللا بِيَدِي وَ أَقْعَدَنِي عَلَى دُرْنُولٍ مِنْ دَرَانِيكِ الْجَنَّةِ ثُمَّ نَاوَلَنِي سَفَرْجَلَةً، فَأَنَا كِنْتُ أُقَلِّبُهَا فَانْفَلَقَتْ فَخَرَجَتْ مِنْهَا جَارِيَةٌ حَوْراءُ لَمْ أَرَ أَحْسَنَ مِنْهَا، فَقَالَتْ: اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدٌ قُلْتَ: مَنْ أَنْتِ ؟ فَقَالَتْ: الرَّاضِيَةُ
۱ - مناقب خوارزمی، ص ۲۰۹
الْمَرْضِيَّةُ، خَلَقَنِي الْجَبَّارُ مِنْ ثَلاثَةِ أَصْنَافٍ أَسْفَلَى مِنْ مِسْكٍ وَ وَسَطِي مِنْ كَافُورٍ، وَ أَعْلايَ مِنْ عَنْبَرٍ، عَجَنَنِي مِنْ مَاءِ الْحَيَوَانِ، ثُمَّ قَالَ لِيَ الْجَبَّارُ: كُونِي فَكُنْتُ خَلَقَنِي لِأَخِيكَ وَابْنِ عَمِّكَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ..
رسول خدا فرمود: چون مرا به آسمان بردند، جبرئیل دست مرا گرفت و روی سکویی از سکوهای بهشت نشاند سپس یک گلابی به من داد و من آن را با دست زیر و رو میکردم از هم شکافت و دخترکی از حوریان بهشتی از آن میان درآمد که زیباتر از آن را ندیده بودم و گفت: درود بر تو یا محمد گفتم تو کیستی؟ گفت: راضیه ،مرضیه، ام خدای جبار مرا از سه قسمت آفریده است: قسمت پایین مرا از مشک و میانه ام را از کافور خوب و بالایم را از عنبر و مرا با آب حیات آمیخته است و سپس خدای جبار فرمود: بشنو من شدم خدایم مرا برای برادر و پسر عمویت علی بن ابی طالب الله آفریده است.
۳۱ با همان اسناد از رسول خدا نقل کرده است، فرمود: تُحْشَرُ ابْنَتِي فَاطِمَةُ الله يَومَ الْقِيَامَةِ وَ مَعَهَا ثِيَابٌ مَصْبُوغَةٌ بِالدَّمِ فَتُعَلِّقُ بِقَائِمَةٍ مِنْ قَوَائِمِ الْعَرْشِ فَتَقُولُ: يَا عَدْلُ احْكُمْ بَيْنِي وَبَيْنَ قَاتِلِ وَلَدِي قَالَ رَسُولُ اللهِ : فَيَحْكُمُ اللهُ تَعَالَى لِابْنَتَى وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَغْضِبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ يَرْضَى لِرِضَاهَا .
۱ - مناقب خوارزمی ص ۲۱۰
روایاتی که علمای عامه از حضرت رضا نقل کرده اند ٫ ۱۷۷
دخترم فاطمه روز قیامت در حالی محشور میشود که جامه ای آغشته به خون به همراه دارد و دست به قائمه ای از قائمههای عرش میزند و می گوید: ای خدایی که عدالت محضی بین من و کشنده پسرم حکم کن رسول خدا فرمود: پس سوگند به پروردگار کعبه که خدای تعالی برای دخترم حکم می فرماید آری خدای عزّ وجل برای خشم فاطمه خشمگین و برای خشنودی او خشنود میگردد.
۳۲ و با همان اسناد از امام رضا تا پیامبر قال: قال رسول الله ﷺ:
أَتَانِي مَلَكٌ فَقَالَ: يَا مُحَمَّدُ! إِنَّ اللهَ تَعَالَى يُقْرِءُ عَلَيْكَ السَّلَامَ وَ يَقُولُ: قَدْ زَوَّجْتُ فَاطِمَةَ مِنْ عَلَى فَزَوِّجْهَا مِنْهُ، وَ قَدْ أَمَرْتُ شَجَرَةَ طُوبَى أَنْ تَحْمِلَ الدُّرَّ وَالْيَاقُوتَ وَالْمَرْجَانَ وَ إِنَّ أَهْلَ السَّمَاءِ فَرِحُوا بِذَالِكَ وَ سَيُولَدُ مِنْهُمَا وَلَدَانِ سَيِّدا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ بِهِمَا يَتَزَيَّنُ أَهْلُ الْجَنَّةِ فَأَبْشِرْ يَا مُحَمَّدُ فَإِنَّكَ خَيْرُ
الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ.
الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ.
می گوید: رسول خدا فرمود فرشته ای بر من نازل شد و گفت: یا محمد خداوند تو را سلام میرساند و میفرماید من فاطمه را به همسری علی در آوردم، پس تو هم او را به همسری وی درآور! و من به درخت طوبی فرمان داده ام تا در و یاقوت و مرجان به بار آورد و به راستی که اهل آسمان بدان وسیله خشنودند و بزودی از این دو دو پسر به دنیا می آید که سرور جوانان بهشتند و به وسیله ایشان اهل بهشت آراسته میگردند. پس مژده باد
تو را یا محمد که تو بهترین اولین و آخرین هستی.
٣٣ - إِنَّ الْحَسَنَ الْمُجْتَبى دَخَلَ الْخَلاءَ فَوَجَدَ لُقْمَةً مُلْقَاةً فَمَسَحَهَا بِعُودٍ فَدَفَعَهَا إِلَى رَقِيقِهِ فَلَمَّا خَرَجَ طَلَبَها قَالَ أَكَلْتُهَا يَا مَوْلايَ، قَالَ لَهُ: أَنْتَ حُرَّ لِوَجْهِ اللهِ. ثُمَّ قَالَ: سَمِعْتُ جَدّى يَقُولُ: مَنْ وَجَدَ لُقْمَةً مُلْقَاةً فَمَسَحَهَا أَوْ غَسَلَهَا ثُمَّ أَكَلَهَا أَعْتَقَهُ اللهُ مِنَ النَّارِ فَلا أَكُونُ أَسْتَعْبُدُ رَجُلاً أَعْتَقَهُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ .
قندوزی مینویسد: امام على بن موسى الرضا لا نقل کرده است که امام حسن مجتبی وارد بیت الخلاء شد دید لقمه نانی) افتاده است، آن را با چوبی برداشت و به غلامش داد وقتی که بیرون آمد از او مطالبه کرد، گفت: مولایم من آن را خوردم امام مجتبی الله فرمود تو در راه خدا آزادی! سپس فرمود: من از جدم شنیدم که میفرمود هر که لقمه ای را ببیند، افتاده است و آن را بردارد و بشوید، سپس بخورد خداوند او را از آتش دوزخ آزاد کند. بنابراین من نمیخواهم مردی را که خدا از آتش دوزخ آزاد کرده است، برده خود قرار دهم.
۳۴- از حسین بن خالد به نقل از علی بن موسی الرضاء آورده است. فرمود: لا دِينَ لِمَنْ لأَوَرَعَ لَهُ، وَلَا إِيمَانَ لِمَنْ لا تَقِيَّةَ لَهُ، إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَعْمَلُكُمْ بِالتَّقِيَّةِ فَقِيلَ لَهُ يَابْنَ رَسُولِ اللهِ إِلَى مَتَى؟ قَالَ: إِلَى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ وَ هُوَ يَوْمُ خُرُوجِ قَائِمِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ، فَمَنْ تَرَكَ التَّقِيَّةَ قَبْلَ خُرُوجِ
روایاتی که علمای عامه از حضرت رضا نقل کرده اند ٫
قَائِمِنَا فَلَيْسَ مِنَّا فَقِيلَ لَهُ: يَابْنَ رَسُولِ اللهِ وَ مَنِ الْقَائِمُ مِنْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ؟ قَالَ: الرَّابِعُ مِنْ وُلْدِى اِبْنُ سَيِّدَةِ الْإِمَاءِ يُطَهِّرُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ مِنْ كُلِّ جَورٍ وَ يُقَدِّسُهَا مِنْ كُلِّ ظُلْمٍ وَ هُوَ الَّذِي يَشُلُّ النَّاسُ فِي وَلَادَتِهِ وَ هُوَ صَاحِبُ الْغَيْبَةِ قَبْلَ خُرُوجِهِ، فَإِذَا خَرَجَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِهِ وَ وَضَعَ مِيزانَ الْعَدْلِ بَيْنَ النَّاسِ، فَلَا يَظْلِمُ أَحَدٌ أَحَداً، وَ هُوَ الَّذِي تَطْوِي لَهُ الْأَرْضُ وَلَا يَكُونُ لَهُ ظِلُّ وَ هُوَ الَّذِي يُنَادِى مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ يَسْمَعُهُ جَمِيعُ أَهْلِ الْأَرْضِ بِالدُّعَاءِ إِلَيْهِ، يَقُولُ: أَلَا إِنَّ حُجَّةَ اللهِ قَدْ ظَهَرَ عِنْدَ بَيْتِ اللهِ فَاتَّبِعُوهُ فَإِنَّ الْحَقَّ مَعَهُ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ: «إِنْ نَشَاءُ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ ..
دین ندارد آنکه تقوا ندارد و ایمان ندارد کسی که پای بند تقیه نباشد همانا گرامی ترین شما در پیشگاه خدا کسی است که به تقیه پایبند باشد. پس عرض شد یا بن رسول الله تا چه وقت تقیه کند؟ فرمود تا روز مشخص و آن روزی است که قائم ما اهل بیت الله خروج میکند. بنابراین هر که تقیه را پیش از خروج قائم ما ترک کند از ما نیست.
پرسیدند: یابن رسول الله قائم شما اهل بیت کیست؟
۱ - شعراء ٫ ۴.
۲ - ينابع الموده، ص ۵۳۷ به نقل مسند الرضاء ، (۲۲۳٫۱) . ضمناً اکثر این احادیث با اندک تفاوتی در عبارات در منابع شیعه نیز آمده مانند این حدیث که در کمال الدين: ص ۳۷۱ آمده است.
فرمود: چهارمین فرزندم پسر بانوی کنیزان تا خداوند به وسیله او زمین را از هر ظلم و جوری پاک کند و از هر ستمی پاکیزه نماید و اوست که مردم در ولادت او شک میکنند و او پیش از خروج خود غایب می شود. و چون خروج کند، زمین به نور او روشن گردد و ترازوی عدالت را بین مردم قرار دهد و هیچ کس به دیگری ستم نکند و اوست که به خاطر او زمین درهم می پیچد و او سایه ندارد و اوست که منادی از آسمان تمام مردم زمین را به سوی او فرا میخواند به طوری که همه میشنوند می گوید: بدانید که حجت خدا کنار بیت الله ظاهر شده است از او پیروی کنید؛ زیرا که حق با اوست و این است معنای کلام خدا که میفرماید: اگر بخواهیم بر ایشان از آسمان نشانه ای می فرستیم تا در برابر آن کاملاً تسلیم باشند!
۳۵- همو از عبد السلام بن صالح هروی نقل کرده، می گوید: از دعبل بن علی خزاعی شنیدم که میگفت قصیده ای را که اولش شعر مداری آیاس خلت من تلاوة و منزل وحی مقفر العرصات است برای مولایم علی بن موسی الرضا ء خواندم تا به اینجا که رسید
خروج امام لامحالة خارج يقوم على اسم الله والبركات
يميز فينا كل حق و باطل
امام رضا گریه شدیدی کرد سپس سر مبارکش را به سمت من بلند کرد و فرمود: ای خزاعی این دو شعر را روح القدس به زبان تو تکلم کرد، و
روایاتی که علمای عامه از حضرت رضا نقل کرده اند ٫ ۱۸۱
آیا میدانی که این امام کیست و چه وقت قیام می کند؟ گفتم: مولایم نمی دانم جز این که من شنیده ام امامی از شما اهل بیت خروج میکند و زمین را از فساد پاک می سازد و چنان که پر از ظلم و جور شده است، پر از عدل و داد می نماید.
فرمود دعبل امام پس از من پسرم محمد است و پس از محمد پسرش علی و بعد از علی پسرش حسن است و پس از حسن پسر او حجت قائم است که انتظار او را در زمان غیبتش میکشند اگر جز یک روز از دنیا باقی نمانده باشد خدای عزّ وجل همان یک روز را طولانی خواهد ساخت تا این که او قیام کند و زمین را پر از عدل و داد نماید چنان که پر از ظلم و جور گشته است
و اما چه وقت؟ در مورد خبر دادن از وقت پدرم از قول پدرش از پدرانش نقل کرد که از پیامبر و پرسیدند یا رسول الله قائم از دودمان شما چه وقت قیام میکند؟ فرمود: مثل او مثل قیامت است که: «لا يُحَلِّيها لِوَقْتِها إِلا هُوَ ثَقُلَتْ فِي السَّمواتِ وَالْأَرْضِ لَا يَأْتِيْكُمْ إِلَّا بَغْتَةً ٢١.
۳۶- قندوزی از دیلمی در حدیث مرفوعی از علی بن موسی الرضاء از
۱ - اعراف ٫ ۱۸۷ این علم تنها نزد پروردگار من است و هیچ کس جز او نمیتواند وقت آن را آشکار سازد؛ آن در آسمانها و زمین مسأله سنگینی است و جز به طور ناگهانی به سراغ شما نمی آید.
٢ - ينابيع الموده ص ۵۴۴ . این حدیث در کمال الدین ص ۳۷۲ نیز آمده است.
۱۸۲ ٫ امام رضا در آثار دانشمندان اهل سنت
علی نقل کرده است که فرمود: إِنَّ اللهَ حَرَّمَ الْجَنَّةَ عَلَى مَنْ أَظْلَمَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِي أَوْ قَاتَلَهُمْ أَوْ أَعَانَ عَلَيْهِمْ، أَوْ سَبَّهُمْ..
همانا خداوند بهشت را بر ستمگران به اهل بیتم و قاتلان و کسانی که در قتل ایشان با قاتلان ایشان همیاری کنند و یا به ایشان ناسزا بگویند، حرام کرده است.
۳۷- خوارزمی به اسناد خود از علی بن موسی به نقل از پدرش و او از
آباء گرامش از علی آورده است میگوید رسول خدا فرمود:
يَا عَلِيٌّ إِنَّ فِيكَ مَثَلاً مِنْ عِيسَى بْنِ مَرْيَمَ؛ أَحَبَّهُ قَومٌ فَأَفْرَطُوا فِي حُبِّهِ فَهَلَكُوا فِيهِ، وَ أَبْغَضَهُ قَومٌ فَأَفْرَطُوا فِي بُغْضِهِ فَهَلَكُوا فِيهِ وَاقْتَصَدَ فِيهِ قَوْمٌ فَنَجَوا .
یا علی در تو شباهتی به عیسی بن مریم است؛ گروهی او را به قدری دوست داشتند که افراط کردند و هلاک شدند و گروهی او را دشمن داشتند و در دشمنی با او تندروی کردند و هلاک شدند ولی گروهی درباره او میانه روی کردند نجات یافتند.
۳۸ و نیز با همان اسناد از علی الله نقل کرده می گوید: رسول خدا فرمود: فِي الْقِيَامَةِ رَاكِبٌ غَيْرُنَا وَ نَحْنُ أَرْبَعَةٌ: قالَ: فَقَامَ رَجُلٌ مِنْ الْأَنْصَارِ فَقَالَ: فَدَاكَ أَبِي وَ أُمِّى اَنْتَ وَ مَنْ؟ قَالَ: أَنَا عَلَى دَابَّةِ اللَّهِ الْبُرَاقِ وَ أَخِي صَالِحٌ
۱ - ينابيع الموده ص ۳۳۲
۲ - مناقب خوارزمی ص ۲۰۹
روایاتی که علمای عامه از حضرت رضا نقل کرده اند ٫ ۱۸۳
عَلَى نَاقَةِ اللَّهِ الَّتِي عُقِرَت، وَ عَنِّى عَلَى نَاقَتِيَ الْغَضْبَاءِ وَ أَخِي عَلَى بْنُ أَبِي طَالِبٍ عَلَى نَاقَةٍ مِنْ نُوقِ الْجَنَّةِ وَ بِيَدِهِ لَوَاءُ الْحَمْدِ يُنَادِي: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ فَيَقُولُ الْآدَمِيُّونَ: ما هذا إِلَّا مَلَكٌ مُقَرَّبُ أَو نَبِيٌّ مُرْسَلٌ أو حَامِلُ عَرْشِ فَيُجِيبُهُمْ مَلَكَ مِنْ بَطْنَانِ الْعَرْشِ : يَا مَعْشَرَ الْآدَمِنِينَ لَيْسَ هَذَا مَلَكٌ مُقَرَّبُ وَ لَأَنَبِيٌّ مُرْسَلٌ وَ حَامِلُ عَرْشِ هَذَا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ لَيْسَ فِي الْقِيَامَةِ.
روز قیامت جز ما کسی سواره نیست و ما چهار نفریم. مردی از انصار از جا برخاست و گفت: پدر و مادرم به فدایت شما و چه کسی است؟ فرمود: من سوار بر براق الهی برادرم صالح سوار بر شتری است که پی کردند و عمویم (حمزه) سوار بر شتر من و برادرم علی سوار بر شتری از شتران بهشتی در حالی که پرچم حمد در دست دارد در مقابل عرش ایستاده، ندا می دهد لا اله الا الله محمد رسول الله! پس آدمیان می پرسند این جز فرشته مقرب یا پیامبر مرسل و یا حامل عرش پروردگار جهانیان نیست می فرماید: فرشته ای در جواب آنها از میانه عرش میگوید ای توده آدمیان او نه ملک مقرب و نه حامل عرش است بلکه صدیق اکبر علی بن ابی طالب الله است.
۳۹- مسعودی می نویسد: ابراهیم بن موسی گفت من از علی بن موسی چیزی را با اصرار درخواست کردم و او هم چنان وعده می داد تا این که
۱ - مناقب خوارزمی ص ۲۰۹ این حدیث از منابع مختلف در صفحات قبل با تفاوت
اندکی نقل شد.
روزی به استقبال والی مدینه درآمد و من هم همراه او بودم تا کنار قصر فلان که آمد زیر درختانی پیاده شد من بودم و او و سومین نفری با ما نبود، گفتم: فدایت شوم این عید بر ما سایه افکنده در حالی که به خدا سوگند یک درهم در اختیار ندارم او پس از شنیدن سخن من به شدت تازیانه اش را به زمین کشید، آنگاه دست زد و یک کیسه زر را برداشت و فرمود: از اینها استفاده کن و آنچه دیدی پنهان دار! «انْتَفِعْ بِهَا وَ اكْتُمْ مَا رَأَيْتَ».
۴۰ همو از سام بن نوح بن دراج نقل کرده میگوید: نزد غسان قاضی بودیم مردی والامقام از اصحاب حدیث از مردم خراسان بر او وارد شد. وی او را گرامی داشت و بالا نشاند و به گفتگو پرداختند، آن مرد گفت: من از هارون الرشید شنیدم که میگفت امسال به مکه می روم و علی بن موسی را گیرم و او را به جایی که پدرش هست باز میگردانم
من با خود گفتم چیزی بهتر از آن نیست که به خدا و رسولش تقرب جویم و خدمت آن مرد (علی بن موسی بروم و او را زنهار دهم از این رو راهی مکه شدم و خدمت على الرضا رسیدم و گفته هارون را به اطلاع وی رساندم، گفت: خداوند جزای خیرت دهد سپس فرمود: «لَيْسَ عَلَيَّ مِنْهُ بَأْسٌ أَنَا وَ هَارُونَ كَهَاتَيْنِ» وَ أَوْ مَا بِاصْبَعِهِ .
از طرف او بر من باکی نیست من و هارون مثل این دو انگشت خواهیم
1 - اثبات الوصيه ص ۲۰۲
۲ - همان ص ۱۹۹
روایاتی که علمای عامه از حضرت رضا نقل کرده اند ٫ ۱۸۵
بود کنار هم دفن میشویم.
۴۱ میگوید: علی بن حمزه بطائنی زیاد قندی و ابن ابی سعید مکاری جمع شدند و نزد رضا رفتند و بر او وارد شدند و پرسیدند: شما امامید؟ فرمود: آری گفتند از تهدیدهای هارون نمیترسی، در حالی که هیچ یک از پدران تو بمانند تو خود را مشهور نساخت؟ فرمود: ابا جهل خدمت پیامبر رسید و گفت تو پیامبری؟ فرمود: آری. پرسید از من نمی ترسی؟ فرمود: اگر از تو به من صدمه ای رسید، من پیامبر نیستم، من هم می گویم اگر از هارون شری به من رسید، پس من امام نیستم!
ابن ابی سعید گفت مسئله ای را بپرسم؟ فرمود: با این که پیرو من نیستی چرا از من می پرسی؟ با وجود این هر چه میخواهی بپرس؟
گفت چه میگویید درباره مردی که میگوید هر برده ای که از قدیم در ملک من است آزاد کدام یک از بردگانش آزاد میشوند؟
فرمود: هر کدام از بردگانش که بیش از شش ماه در ملک او بوده است آزاد است به دلیل قول خداى تعالى: وَالقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنازِلَ حَتَّى عَادَ كَالعُرْجُونِ الْقَدِيمِ» در حالی که بین «عرجون» قدیم و جدید شش ماه
۱ - پس ٫ ۳۹ و ما برای ماه منزلهایی قرار دادیم و به هنگامی که این منزلها را طی کرد، سرانجام به صورت شاخه های کهنه قوسی شکل و زرد رنگ خرما در می آید.
است.
۴۲ - همو از احمد بن عمر حلال نقل کرده میگوید: به حضرت رضا گفتم من از هارون نسبت به شما بیمناکم فرمود هیچ باکی مرا از او نیست خدای تعالی شهرهایی را آفریده است که از آنها طلا می روید و خداوند آنها را به وسیله ناتوان ترین مخلوقش یعنی مورچگان پاسداری میکند در حالی که اگر فیلی آهنگ آنجا را کند، نخواهد رسید.
و شاء می گوید: از آن شهرها پرسیدم فرمود: آنها بین رود بلخ و تبت است که طلا میرویانند و در آنها مورچگانی بزرگی چون سگان است که پرنده ای از آنجا نمیگذرد تا چه رسد به دیگر چیزها! آن مورچه ها شبها در لانه ها کمین میکنند و روز آشکار میشوند چه بسا با چهارپایانی این شهرها را غارت کرده و همان شب تا سی فرسخی میروند ولی چهار پایان تحمل نمیکنند همان شب بر میگردند و مورچه ها صبح به جستجو در می آیند به کسی نمیرسند جز این که باد به سرعت می وزد و چون به آنها می رسد، قطعات گوشتی پیش آنها می اندازد آنها سرگرم میشوند، در حالی که اگر چنین نبود مورچه ها به آنها میرسیدند خودشان و چهار پایانشان را قطعه قطعه می کردند!.
۴۳- همو از صفوان بن یحیی نقل کرده میگوید: چون ابوابراهیم امام
1 - اثبات الوصيه ص ۱۹۹
روایاتی که علمای عامه از حضرت رضا نقل کرده اند ٫ ۱۸۷
کاظم درگذشت و ابوالحسن سخن آغاز کرد و پرده از سیمای (علم و دانش خود برداشت و هر چه میپرسیدند جواب میگفت نسبت به او بیمناک شدیم، عرض کردیم کار بزرگی را پدید آوردید ما از این طاغوت ستمگر نسبت به شما بیم داریم فرمود او هر کاری که میتواند بکند، ولی بر من تسلطی ندارد! «لِيَجْتَهِدْ جِهْدَهُ فَلَا سَبِيلَ لَهُ عَلَيَّ».
۴۴ از موسی بن مهران نقل کرده است میگوید رضا را در مدینه دیدم در حالی که نگاهی به هر ثمه کرد و فرمود گویی که میبینم او را به مرو برده اند و گردنش را زده اند.
بعداً همان طور شد که فرموده بود.
۴۵ می گوید: موسی بن مهران طی نامه ای به آن حضرت درخواست کرد تا برای پسر بیمارش دعا کند در پاسخ وی نوشت خداوند تو را فرزند صالحی مرحمت میکند پس آن پسر علیل و بیمار درگذشت و پسر دیگری از او به دنیا آمد و صالح گردید.
۴۶- از اسماعیل بن سهل به نقل از یکی از اصحابش آورده است. میگوید: خدمت علی بن موسی بودم که علی بن ابی حمزه و این سراج و ابن ابی سعید مکاری وارد شدند. علی بن حمزه گفت از پدرانت شنیده ایم که هیچ
1 - اثبات الوصية، ص ۲۰۰
۲ - همان.
امامی وقتی که میمیرد جز ،امامی مثل خود او عهده دار امر کفن و دفن او نمی شود!
حضرت رضا فرمود: به من بگو آیا حسین بن علی امام بود یا نه ؟ گفت: امام بود. فرمود: پس چه کسی امر او را عهده دار شد؟ گفت: علی بن
حسين.
فرمود: علی بن حسین کجا بود؟ گفت در دست عبیدالله بن زیاد در کوفه زندانی بود!
فرمود: پس چگونه با وجود زندان عهده دار امر پدر شد؟ گفتند: برای ما نقل کرده اند که وی بدون این که آنها بفهمند از زندان بیرون شد تا کارهای پدر را انجام و سپس به جای اول بازگشت
حضرت رضا فرمود اگر چنین بود که علی بن حسین با این که در بند بود امکان یافت پس صاحب این امر با وجود نبودن در بند می تواند به بغداد بیاید و امر پدر را بر عهده گیرد و سپس بازگردد در حالی که نه زندانی است و نه اسیر
ابن ابی حمزه گفت: برای ما نقل کرده اند که امام از دنیا نمی رود تا جانشین خودش را ببیند!
حضرت رضا فرمود: آیا این حدیث را جز در مورد قائم ال نیز نقل کرده اند؟ گفتند: خیر.
فرمود: نه چنین نیست بلکه روایت کرده اند ولی شما نمی دانید برای چه
روایاتی که علمای عامه از حضرت رضا نقل کرده اند ٫ ۱۸۹
گفته اند و چه معنایی دارد؟
ابن ابی حمزه گفت: آیا چنین چیزی در حدیث آمده است؟
حضرت رضا فرمود وای بر تو این قدر گستاخ شده ای که در برابر من استدلال میکنی آن هم درباره چیزی که سخت استوار است؟!
سپس فرمود: خدای تعالی به زودی جانشین مرا به من نشان خواهد داد!
و آن گاه به علی بن ابی حمزه فرمود ای پیرمرد از خدا بترس و از جمله مانع شوندگان از دین خدا مباش!
۴۷- همو از محمد بن فضیل نقل کرده میگوید سالی که هارون به جعفر بن یحیی غضب کرد و یحیی بن خالد و پسرش فضل را زندانی نمود و بر سر برامکه آنچه باید بیاید آمد حضرت رضا در عرفات وقوف داشت دعا می کرد سپس سر به زیر انداخت به طوری که نزدیک بود پیشانیش به جلوی پایش بخورد
آن گاه سر بلند کرد از دلیل این رفتارش پرسیدند، فرمود: من دانستم بر این قوم - یعنی برمکیان - چه میگذرد از آن زمانی که کردند، آنچه کردند. ولی خداوند امروز دعای مرا استجاب کرد.
وقتی که برگشتیم چند روزی نگذشته بود که خبر یورش بر جعفر و قتل او و بازداشت پدر و برادرش رسید و حال و وضع آنها دگرگون شد؛ خداوند شکست آنها را جبران نکرد و تا روز قیامت حال آنها و فرزندانشان به وضع
اول برنگشت.
۴۸ از موسی بن مهران نقل کرده میگوید علی بن موسی را در مسجد مدینه دیدم در حالی که هارون ستمگر داشت سخنرانی می کرد. فرمود: «تَرَونِي إِنِّي وَ إِيَّاهُ نُدْفَنُ فِي بَيْتٍ وَاحِدٍ وَ إِنَّهُ لَا يَحِبُّ بَعْدَهُ أَحَدٌ مِنْ هذا الْبَيْتِ».
مرا می بینید همانا من با او در یک خانه دفن میشویم و براستی که کسی پس از وی از این خانه به حج نخواهد رفت.
۴۹- به نقل از حسین بن بشار آورده است میگوید: حضرت رضا به من فرمود: «هم اکنون عبدالله (مأمون) دارد برادرش محمد (امین) را می کشد!
عرض کردم: عبدالله پسر هارون برادرش محمد پسر زبیده را میکشد؟!
فرمود: آری، عبدالله در خراسان برادرش محمد بن هارون را میکشد!
گفتم: عبدالله (مأمون) که در خراسان همراه طاهر و هر ثمه است (برادرش امین پسر زبیده را که در بغداد است میکشد؟!
فرمود: آری آنچه راجع به آنها باید اتفاق بیفتد، اتفاق افتاد و او را کشت ۳
۱ - همان ص ۲۰۲
- اثبات الوصيه ص ۲۰۲ - همان.
روایاتی که علمای عامه از حضرت رضا نقل کرده اند ٫ ۱۹۱
۵۰- از حسن بن علی وشاء نقل کرده میگوید بر حضرت رضا ء وارد شدم، فرمود پدرم دیشب نزد من بود؛ به من نشان داد که از این گرفتاری ها خلاص میشوم و در عالم خواب به من چیزی گفت سپس فرمود: خواب و بیداری ما یکسان است
۵۱- از امية بن علی نقل کرده میگوید سالی که حضرت رضا به حج رفت من همراه آن حضرت بودم سپس راهی خراسان شد، در سفر حج پسرش ابو جعفر نیز همراه او بود و یک سال داشت و حضرت رضا خانه خدا را وداع می کرد همین که از طوافش فارغ شد به مقام (ابراهیم) برگشت و در کنار آن نماز گزارد در حالی که ابو جعفر بر شانه موفق خادم بود و او را طواف میداد. همین که او را به حجر رساند ابوجعفر پایین آمد و نشست؛ طول داد موفق گفت: فدایت شوم مولایم برخیز فرمود: می خواهم تا خدا بخواهد از اینجا برنخیزم و در چهره اش آثار اندوه پیدا بود موفق خدمت ابوالحسن رفت و ماجرا را به اطلاع وی رساند، پس ابوالحسن از جا برخاست و نزد وی آمد و فرمود: عزیزم برخیز عرض کرد: نمی خواهم از این جا بلند شوم و چگونه برخیزم در حالی که میبینم شما این خانه را وداع میکنید آن هم وداعی که هرگز بر نمیگردید؟ حضرت رضا فرمود: با من برخیز پس وی از جا بلند شد!
1 - اثبات الوصيه ص ۲۰۳
۵۲- مسعودی می گوید: گروهی از اصحاب علی الرضا نقل کرده اند که آن حضرت فرمود: من وقتی که خواستم از مدینه بیرون شوم تمام خانواده ام را جمع کردم و به آنها دستور دادم تا بر من گریه کنند به طوری که صدای گریه شان را بشنوم آنگاه دوازده هزار دینار بین آنها تقسیم کردم با علم به این که هرگز نزد ایشان بر نمیگردم
راوی میگوید سپس ابو جعفر را برداشت و وارد مسجد کرد و دست او را روی دیوار قبر (پیامبر) گذاشت و به آن چسباند و از رسول خدا نگهداری و حفاظت او را خواست. پس ابو جعفر عرض کرد: پدرجان به خدا سوگند که تو به جانب خدا میروی
آن گاه ابوالحسن همه وکلایش را دستور داد تا به سخن وی (ابوجعفر) گوش فرا دهند و از او اطاعت کنند و مبادا مخالفت او را نمایند و در نزد افراد موثق بر (امامت) او تصریح کرد و به ایشان فهماند که وی جانشین و قائم مقام اوست و خود همان طوری که مأمون خواسته بود از راه بصره حرکت کرد.
۵۳ و نیز میگوید از ابو حبیب نباجی نقل کرده اند که گفت: رسول خدا را در خواب دیدم که به «نباج» آمده و در مسجدی فرود آمده است که همه ساله حاجیها در آنجا منزل میکنند و گویی که من خدمت ایشان رفتم و بر او سلام دادم و مقابلش ایستادم دیدم طبقی از لیف خرمای
رزر
روایاتی که علمای عامه از حضرت رضا الله نقل کرده اند ٫ ۱۹۳
مدینه جلوی آن حضرت و داخل آن خرمای صیحانی (بهترین نوع خرما) است و گویا یک مشت از آن خرما را برداشت و به من مرحمت کرد، شمردم دیدم هیجده عدد است - و در روایتی گفت بیست و یک خرما بود پس آن را تأویل کردم که به شمار هر خرما یک سال زنده می مانم و چون روز بیستم شد، میان زمینم مشغول امر زراعتم بودم که کسی آمد خبر داد، ابوالحسن الرضا از مدینه تشریف آورده و به همان مسجد فرود آمده است. و دیدم که مردم به جانب وی می شتابند من هم خدمت آن حضرت رفتم، دیدم در همان جایی که در خواب دیدم پیامبر الله نشسته و زیرش بوریایی بود آن حضرت نشسته و در زیرش بوریایی است و در جلویش طبقی از لیف خرما و داخل آن خرمای صبحانی پس به آن حضرت سلام دادم، جواب سلام مرا داد و به نزدیک خود فرا خواند و مشتی از آن خرماها را داد، شمردم، دیدم همان تعدادی است که رسول خدا داده بود! عرض کردم یابن رسول الله بیشتر مرحمت کنید فرمود اگر رسول خدا به تو بیشتر داده بود من هم میدادم و آن روز را ماند و از راه بصره و اهواز و فارس و کرمان به قصد خراسان حرکت کرد.
۵۴ از ریان بن صلت نقل کرده میگوید همین که خواستم راهی عراق شوم برای خداحافظی امام رضا رفتم با خودم گفتم: پس از خداحافظی پیراهنی از پیراهن هایش را که میپوشیده درخواست کنم تا در آن گفتم
کنند و چند درهم از او بخواهم تا برای دخترانم انگشترهایی فراهم کنم ولی همین که خدا حافظی کردم گریه و اندوه جدائیش چنان مرا مشغول کرد که نتوانستم درخواستی بکنم چون از محضرش بیرون آمدم، صدا زد: ریان برگرد پس برگشتم فرمود: آیا نمیخواهی پیراهنی از پیراهنهایی که تنم می کردم به تو بدهم تا وقتی که از دنیا رفتی کفنت کنند؟ و آیا دوست نداری چند در همی به تو دهم تا بدان وسیله انگشترهایی برای دخترانت فراهم کنی؟ عرض کردم: آقای من در دلم بود که اینها را از شما درخواست کنم ولی غم جدایی شما مانع شد پس گوشه متکی را برداشت، پیراهنی درآورد و آن را به من داد و یک طرف جانماز را بلند کرد و چند درهم برداشت به من مرحمت کرد شمردم که سی در هم بود.
۵۵- حسن بن على وشاء معروف به پسر بنت الیاس میگوید به خراسان رفتم و مقداری لباسهای با نقش و نگار همراهم بود، شب هنگام وارد شهر مرو شدم و با خود گفتم که آنها را به علی بن موسی تقدیم کنم! در جایی که فرود آمدم به غلام سیاهی برخورد کردم گویا از مردم مدینه بود، به من گفت آقایم به شما میفرماید آن پارچه با نقش و نگاردار را که همراه شماست، نزد من بیاورید تا غلاممان را که از دنیا رفته است با آن کفن کنیم پرسیدم: آقای شما کیست؟
گفت: علی بن موسی گفتم همراه من پارچه با نقش و نگاری نیست جز
روایاتی که علمای عامه از حضرت رضا نقل کرده اند ٫ ۱۹۵
آنچه را که بین راه فروختم غلام با شنیدن سخن من رفت و دوباره برگشت و گفت: آری، با این همه یک پارچه نقش دار نزد تو هست! من قسم خوردم چنان چیزی را نمیدانم که به همراه من باشد غلام رفت، سومین بار برگشت و گفت: آن پارچه داخل زنبیل فلان کس است با خود گفتم: اگر درست باشد پس راهنمایی خوبی کرده است. در حالی که دخترم یک پارچه نقش و نگارداری را به من داد و گفت آن را بفروش و با پول آن برایم مقداری فیروزه و فلز برنجی خریداری کن و من فراموش کرده بودم به غلامم گفتم: برو آن زنبیلی را که گفت بیاور آورد و باز کرد دیدم آن پارچه نقش دار در بین جامه های داخل آن است به آن غلام دادم و گفتم بهایی برای آن نمی گیرم!
غلام رفت و برگشت و گفت: چیزی که مال تو نیست هدیه میکنی این را فلان دخترت به تو داده و از تو خواسته تا با پول آن مقداری فیروزه و فلز برنجی برای او بخری بنابراین خواسته او را با این پول بخر! با آن غلام مبلغی که برابر با ارزش آن پارچه در خراسان بود فرستاده بود! من از آن وضع در شگفت شدم و با خود گفتم به خدا سوگند چند مسئله ای که در آنها شک و تردید دارم برایش مینویسم وانگهی او را بدان وسیله می آزمایم – مسائلی بود که پدرش از او پرسیده بود - پس آن مسائل را داخل کیف کوچکی قرار دادم و فردا صبح در خانه اش بردم در حالی که مسائل داخل آستینم بود و همراهم دوستی که مخالف (امامت) بود، حضور داشت که در
جریان این کار نبود.
همین که در خانه امام رسیدم دیدم عربها سران سپاه، سپاهیان و غلامان خدمت آن حضرت می آیند من گوشه ای نشستم و با خود گفتم کی نوبت به من می رسد؟ در این فکر بودم که نشستم طولانی شد و تصمیم گرفتم برگردم ناگهان خدمتکاری به تون آمد و به صورت افراد نگاه میکرد و می گفت: پسر بنت الیاس صراف کجاست؟ گفتم من هستم غلام از آستینش کیفی درآورد و گفت: این جواب مسائل تو و تفسیر و توضیح آنهاست! من کیف را باز کردم دیدم بیان مسائلی است که همراه من است با خود گفتم: اشهد ان لا اله الا الله ... گواهی میدهم که خدایی راستین جز خدای یکتا نیست و خدا و رسولش را گواه میگیرم که تو حجت خدایی و از خداوند طلب آمرزش می کنم و به سوی او توبه و بازگشت دارم و از جا بلند شدم، رفیقم گفت: به کجا این قدر با عجله؟! گفتم امروز خواسته ام برآورده شد، بعدها برای دیدارش بر می گردم.
۵۶- همو از حسن بن بشار واسطی نقل کرده است، می گوید: حسن بن قیام صیرفی از من خواست تا از علی الرضا الله برای او اجازه ملاقاتی بگیرم من هم گرفتم. وقتی که به خدمت آن حضرت رسید پرسید: آیا شما امامید؟ فرمود: آری ابن قیام گفت من گواهی میدهم که شما امام نیستید! فرمود: از کجا دانستی؟ گفت: چون برای ما از ابو عبدالله امام صادق) نقل کرده اند که
روایاتی که علمای عامه از حضرت رضا نقل کرده اند ٫ ۱۹۷
فرموده است امام عقیم نمیشود در حالی که شما به این سن رسیده اید و فرزندی ندارید امام سر به طرف آسمان کرد سپس فرمود: خداوندا من تو را گواه میگیرم که شب و روزهایی نگذرد مگر این که ، من فرزندی دهی زمین را پر از عدل و داد نماید چنان که پر از ظلم و جور شده باشد!
راوی میگوید از آن روز شمردم تا روز ولادت ابو جعفر (امام جواد ) به تعداد ماههای بارداری فاصله شد!
۵۷- مسعودی به اسناد خود از عبدالرحمان بن یحیی نقل کرده می گوید: در حضور مولایم رضا الله بودم در همان بیماری که به درگذشت آن حضرت انجامید ناگهان نگاهی به طرف من کرد و فرمود: عبدالرحمان در آخر امروز که صدای شیون بلند شد پسرم محمد سراغ تو خواهد آمد و تو را برای غسل فرا می خواند و چون غسلم دادید و بر من نماز خواندید، بدان که این طاغوت (مأمون) نمی تواند بر من اشکالی ایجاد کند و هرگز نمی تواند
راوی میگوید به خدا سوگند که سرورم داشت در مقابل من سخن می گفت ناگهان غروب آن روز فرا رسید یک مرتبه متوجه شدم که دنیا را ترک گفته است مرا غم و غصه شدیدی فرا گرفت به نزدیک آن حضرت رفتم، ناگهان کسی از پشت سر مرا صد زد عبدالرحمان نگاه کردم دیدم دیوار شکافت مولایم ابو جعفر آمد در حالی که جامه ای پشمی بر تن و عمامه سیاهی بر سر داشت فرمود عبدالرحمان برای غسل مولایت برخیز
و او را روی تخته غسل بگذار و او را با جامه غسل داد مثل غسل دادن رسول خدا و چون از غسل فارغ شد نماز گذارد و من هم با او نماز خواندم، سپس فرمود: عبدالرحمان بدان که این طاغوت را نمی بینم اشکالی برای او ایجاد کند و هرگز نمیتواند و همواره در حضور آقایم بودم تا این که سپیده صبح دمید، ناگهان مأمون با جمع زیادی آمد و هیبت او مانع شد که من سخن آغاز کنم او گفت: عبدالرحمان بن یحیی چقدر شما دروغ میگویید؛ گمان می برید که هیچ امامی نمی میرد مگر این که فرزندش جانشین و عهده دار امر کفن و دفن او میشود اینک علی بن موسی در خراسان در گذشته است در حالی که پسرش محمد در مدینه است؟
گفتم یا امیرالمؤمنین چون شما اول گفتید پس بشنوید که چون دیروز فرا رسید آقایم به من چنین و چنان گفت به خدا سوگند هنوز نماز مغرب را نخوانده بودم که او درگذشت و نزدیک او رفتم به ناگاه از پشت سرم کسی گفت: آرام باش ای عبدالرحمان - تمام جریان را برای مأمون نقل کردم مأمون گفت: اوصاف او امام جواد را برایم بگو او را با جامه و لباسش توصیف کردم و دیواری را که بیرون آمد به او نشان دادم پس خودش را به زمین انداخت و همچون گاو صدا میکرد و میگفت وای بر تو ای مأمون چه حالی داری با کاری که کردی؟ خدا فلانی و فلانی را لعنت کند که اینها مرا به این کار وادار کردند!
روایاتی که علمای عامه از حضرت رضا نقل کرده اند ٫
۵۸ همو از صفوان بن یحیی به نقل از حکیمه دختر ابو ابراهیم موسی آورده است می گوید: وقتی که مادر ابی جعفر امام جواد) وضع حمل کرد. طی نامه ای به امام رضا نوشتم که کنیز شما سبیکه وضع حمل کرد، وی در پاسخ من نوشت: آری او در فلان ساعت از فلان روز فلان ماه وضع حمل کرده است. اکنون که او وضع حمل کرده تا هفت روز کنار او باش
راوی میگوید همین که وضع حمل کرد و نوزاد به زمین افتاد، گفت: اشهد ان لا اله الا الله وأن محمداً رسول الله و چون روز سوم شد، عطسه زد و گفت: درود خدا بر محمد و بر امامان هدایتگر
۵۹ و نیز از زکریا بن آدم نقل کرده میگوید: من خدمت امام رضا بودم که ابو جعفر ا را آوردند که حدود چهل سال داشت، دستها را بر زمین زد و سر به طرف آسمان مدتی فکر میکرد حضرت رضا فرمود: جانم به فدایت از وقتی که نشسته ای درباره چه چیز این همه فکر میکنی؟ عرض کرد: درباره آنچه با مادرم فاطمه کردند هان به خدا سوگند آن دو را بیرون می آورم پس میسوزانمشان و آن گاه خاکسترشان را در دریا می ریزم
حضرت رضا با شنیدن این سخنان او را به نزدیک خود فرا خواند و پیشانیش را بوسید سپس فرمود: پدر و مادرم به فدایت تو برای امامت)
شایسته ای!
۶۰- همو از یحیی صنعانی آورده است میگوید: نزد حضرت رضا لا بودم، فرمود: آری این است آن مولودی که پر برکت تر از این (جواد الائمه) برای شیعیان ما کسی نزاده است ۲
۶۱- از حنان بن سدیر نقل کرده میگوید به حضرت رضا گفتم: آیا ممکن است امامی بدون فرزند و بلا عقب باشد؟ فرمود بدان که از من جز یک فرزند باقی نمیماند ولی خداوند از او فرزندان زیاد به وجود می آورد و همواره ابو جعفر الله با این که نوجوان و خردسال بود کارهای حضرت رضا را در مدینه انجام میداد و غلامان را امر و نهی می کرد و کسی از آنها نافرمانی او را نمی کردند.
۶۲- از حسن بن جهم نقل کرده است میگوید بر حضرت رضا وارد شدم در حالی که ابو جعفر خردسال و در حضور او بود، پس از سخنان زیادی که گذشت به من فرمود حسن اگر به تو بگویم این امام تو است، چه میگویی؟ عرض کردم فدایت شوم همان را میگویم که شما می گویید فرمود راست گفتی سپس شانه ابو جعفر را برهنه کرد چیزی همانند رمز انگشتان را به من نشان داد و گفت . چنین رمزی در چنین موضعی از پدرم
1 - اثبات الوصيه ص ۲۱۱
۲ - همان.
روایاتی که علمای عامه از حضرت رضاء الا نقل کرده اند ٫
موسی الله وجود داشت!
۶۳- از صفوان بن یحیی نقل کرده است میگوید ابو الحسن الرضا به من فرمود: ابو جعفر «محدث» است. یعنی از عالم غیب فرشتگان با او سخن میگویند و او آنچه باید بیاموزد می آموزد.
۶۴ قندوزی از حسین بن خالد نقل کرده میگوید: علی بن موسی الرضا فرمود: «لا دِينَ لِمَنْ لأَوَرَعَ لَهُ، وَلَا إِيمَانَ لِمَنْ لا تَقِيَّةَ لَهُ، إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَعْمَلُكُمْ بِالتَّقِيَّةِ ... دین ندارد کسی که پرهیزگار نیست و ایمان ندارد آن که تقیه نمیکند و به راستی که گرامی ترین شما نزد خدا کسی است که به تقیه پای بندتر است
عرض شد: یابن رسول الله تا چه وقت تقیه کنند؟ فرمود: تا آن روز معلوم و آن روز خروج قائم ما اهل بیت است. بنابراین هر که پیش از خروج قائم ما تقیه را ترک کند از ما نیست.
گفتند: یابن رسول الله قائم شما اهل بیت کیست؟
فرمود چهارمین از فرزندان من پسر بانوی کنیزان که زمین را از هر ظلم و جوری پاک میکند و از هر ستمی پاکیزه میسازد و هموست که مردمان در تولد او تردید میکنند و پیش از خروجش صاحب غیبت است. و چون خروج کند، زمین به وسیله نورش بتابد و ترازوی عدالت را میان مردم برقرار - اثبات الوصيه ص ۲۱۲
۲ - همان.
کند پس کسی به دیگری ستم نکند و اوست که زمین برایش در هم پیچد، و او سایه ندارد منادی از آسمان ندا دهد به طوری که تمام اهل زمین بشنوند همه را به سوی او فرا خواند و بگوید هان حجت خدا در نزد بیت الله ظهور کرده است از او پیروی کنید زیرا که حق با او و در اوست و همان است قول خدای تعالی که میگوید: «إِنْ نَشَأْءُ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ .
۶۵- همو از عبدالسلام بن صالح هروی نقل کرده، می گوید: من از دعبل بن علی خزاعی شنیدم که میگفت قصیده ام را که با این بیت شروع می شود:
مدارس آیات خلت من تلاوة و منزل وحی مقفر العرصات برای مولایم علی بن موسی الرضا خواندم و چون به این گفته ام، رسید: خروج امام لا محالة خارج يقوم على اسم الله والبركات يميز فينا كل حق و باطل و يجزى على النعماء و النقمات
امام رضا به شدت گریست سپس سر به طرف من بلند کرد و فرمود: ای خزاعی روح القدس با زبان تو این دو شعر را گفته است آیا میدانی که این امام کیست؟ و چه وقت قیام میکند؟
عرض کردم نه مولای من جز این که من شنیده ام امامی از شما قیام
۱ - شعرا : اگر ما بخواهیم از آسمان آیه ای برای آنها نازل میکنیم که گردنهایشان در برابر آن خاضع گردد.
٢ - ينابيع الموده ص ۵۳۷
روایاتی که علمای عامه از حضرت رضا نقل کرده اند ٫ ۲۰۳
میکند و زمین را از فساد پاک میسازد و آن را پر از عدل و داد میکند چنان که پر از ظلم و جور شده است!
فرمود دعبل امام پس از من محمد پسر من است و پس از محمد پسرش علی و بعد از علی پسرش حسن و پس از حسن، پسرش حجت قائم است که در غیبتش مورد انتظار و در ظهورش مورد اطاعت است. اگر یک روز از دنیا باقی نمانده باشد هر آینه خداوند آن یک روز را طولانی خواهد کرد تا خروج کند و زمین را پر از عدل و داد کند چنان که پر از ظلم و جور گشته است اما چه وقت؟ پدرم از پدرانش نقل کرد که از رسول خدا پرسیدند قائم از فرزندان تو چه وقت ظهور میکند؟
فرمود: مثل او مثل قیامت است که کسی جز خدا زمان آن را نمی داند؛ در آسمانها و زمین این مطلب سنگین است بر شما نخواهد آمد مگر ناگهانی .
۶۶- قندوزی از دیلمی در حدیث مرفوعی از على بن موسى الرضا لله نقل کرده است میگوید علی اله فرمود: خداوند بهشت را بر کسانی که به اهل بیت من ستم کنند یا آنها را بکشند و یا بر ایشان دشنام دهند، حرام فرموده است.
۱ - اعراف ٫ ۱۴۷
٢ - ينابيع الموده ص ۵۴۴ این حدیث با تفاوتی قبلاً ذکر شد.
- ينابيع الموده ص ۳۳۲
۶۷ قندوزی از ابوذکوان از قول ابراهیم بن عباس صولی کاتب نقل کرده می گوید: روزی حضور علی بن موسی الا بودم به من فرمود: در دنیا یک نعمت حقیقی وجود ندارد یکی از فقیهان حاضرن عرض کرد: پس این سخن خدا چیست که میفرماید: «ثُمَّ لَتُسألُنَّ يُومَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ»، این نعمت مورد سؤال آب سرد است؟
حضرت رضا با صدای بلند فرمود شما این طور تفسیر میکنید و آیه را به صورتهای مختلف در می آورید گروهی میگوید: آن نعمت آب سرد است و دیگری میگوید غذای پاکیزه است و گروهی دیگر میگویند: خواب خوش است
آن گاه حضرت رضا الله فرمود: پدرم از قول پدرش ابو عبدالله صادق لا نقل کرده است که فرمود تمام این گفته های شما درباره این سخن خدای تعالى «ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يُومَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ» نزد ایشان ذکر شد و او خشمگین شد و فرمود: خدای عز وجل از آنچه تفضل کرده از بندگانش نمی پرسد و بر ایشان بدان وسیله منت نمیگذارد در حالی که منت گذاری نسبت به یک احسان از آفریدگان زشت است پس چگونه چیزی را که مخلوق آن را نمی پسندد می شود به آفریدگار عز وجل نسبت داد؟ بلکه آن نعمت محبت ما اهل بيت است خداوند پس از توحید و نبوت از موالات ما بازخواست میکند زیرا
۱ - تكاثر ٫ ۸ سپس در آن روز همه شما از نعمتهایی که داشته اید بازپرسی
خواهید شد.
روایاتی که علمای عامه از حضرت رضا نقل کرده اند
که بنده اگر به این عهد وفا کرده باشد او را به نعمت بهشت ابدی می رساند! پدرم از قول پدرانش از امیرالمؤمنین الله نقل کرده است که رسول خدا فرمود: یا علی نخستین چیزی که پس از مرگ بازخواست میشود شهادت بر یگانگی خدا و رسالت محمد الله و این که تو ولی مؤمنانی به خاطر آنچه خدا و من برای تو مقرر داشتیم پس هر که اقرار کند و بدان معتقد باشد. سرانجامش به نعمت
بدون این که کسی بپرسد ابو ذکوان پس از این که این حدیث را نقل کرد ابتدا به سخن کرد و گفت من این حدیث را از چند جهت نقل کردم یکی از آن جهت که تو از بصره آهنگ مرا کردی و از جمله این که این حدیث را عموی تو به من افاده فرمود و دیگر این که من سرگرم بررسی اشعارم بودم و به جز اینها توجهی نداشتم تا این که پیامبر را در خواب دیدم در حالی که مردم به او سلام میکردند و او جواب سلام ایشان را می داد ولی من سلام دادم جواب سلام مرا نداد عرض کردم یا رسول الله! من از امت توام؟ فرمود: آری، اما تو حدیث نعمت را که از ابراهیم شنیده ای برای مردم نقل کن!
صولی میگوید این حدیثی است که مردم از پیامبر ا نقل کرده اند. جز این که در آن سخن از نعیم و آیه و تفسیر آن به میان نیامده است بلکه آنچه روایت کرده اند این است نخستین چیزی که در روز قیامت از بنده بازخواست میشود شهادت به یگانگی خدا و نبوت و موالات على بن
ابی طالب است.
۶۸- حموینی از امام رضا نقل کرده است، فرمود: «حَدَّثَنِی أَبي عَنْ جَدَى عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ أَنَّ رَسُولَ اللهِ ﷺ قَالَ: مَنْ رَآنِي فِي مَنَامِهِ فَقَدْ رَانِي فَإِنَّ الشَّيْطَانَ لا يَتَمَثَّلُ فِي صُورَتي وَلا في صُورَةِ أَحَدٍ مِنْ أَوْصِيَائِي، إِنَّ رُؤْيَا الصَّادِقَةَ جُزْءٌ مِنْ سَبْعِينَ جُزْءِ النُّبُوَّةِ».
می فرماید: پدرم از جدم از قول پدرش و او از پدران گرامش نقل کرده است که رسول خدا فرمود: هر که مرا در خواب بیند به راستی مرا دیده است زیرا که شیطان در صورت من و هیچ یک از اوصیای من نمی تواند نمودار شود همانا خواب راست یک جزء از هفتاد جزء نبوت (وحی) است.
۶۹- رُوِيَ عَنِ الْإِمَامِ عَلَى الرِّضَاء عَنِ النَّبِيِّ ﷺ إِنَّهُ قَالَ: «سَتُدْفَنُ بَضْعَةٌ مِنِّي بِخُرَاسَانَ مَا زَارَها مَكْرُوبٌ إِلَّا نَفَّسَ اللَّهُ كُرْبَتَهُ وَلَا مُذْنِبُ إِلَّا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ»
از علی الرضاء الله روایت شده است که پیامبر فرمود: در آینده پاره ای از تن من در خراسان دفن میشود؛ گرفتاری او را زیارت کند خداوند گرفتاری او را بر طرف کند و هر گنهکاری او را زیارت کند خداوند گناهانش را بیامرزد.
1 - ينابيع الموده ص ۱۳۱
- فرائد السمطين: ص ۲۰۵
- همان : ۲٫ ۱۹۰ حدیث ۴۶۷ مودة القربى ص ۱۴۰ و ينابيع الموده: ۳۴۱٫۲
روایاتی که علمای عامه از حضرت رضا نقل کرده اند ٫ ۲۰۷
٧٠ علی بن موسی به نقل از رسول خدا نقل کرده است فرمود: من مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ شَهِيداً ، اَلا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ مَغْفُوراً لَهُ، أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ تَائِباً، أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ مُؤْمِناً مُسْتَكْمِلَ الْإِيْمَانِ.
هر که به دوستی آل محمد بمیرد شهید مرده است بدانید هر که بر دوستی آل محمد بمیرد آمرزیده است بدانید هر که بر دوستی آل محمد بمیرد در حال تو به مرده است و بدانید هر که بر دوستی آل محمد بمیرد با ایمان کامل از دنیا رفته است. (207-160)
مواعظ و حکم
۱ - وباسناده، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ : عَلَيْكُمْ بِحُسْنِ الْخُلْقِ فَإِنَّ حَسَنُ الْخَلْقِ فِي الْجَنَّةِ لَامُحَالَةَ وَ إِيَّاكُمْ وَ سُوءُ الْخُلْقِ فَإِنَ سَيِّيءَ الْخُلْقِ فِي النَّارِ لامحالة ..
و همو به اسناد خود از امام رضا نقل کرده است که رسول خدا فرمود: بر شما باد به داشتن حسن خلق زیرا که آدم خوش اخلاق ناگزیر در بهشت است و زنهار از بداخلاقی که شخص بد خلق به طور حتم در دوزخ است.
۲- امام از رسول خدا نقل کرده است، فرمود: قال: قال رسول الله عَلَيْكُم بِالزَّيْتِ فَإِنَّهُ يَكْشِفُ الْمُرَّةَ وَ يَذْهَبُ بِالْبَلْغَمِ وَ يَشُدُّ الْعَصَبَ وَ يُحْسِنُ الْخُلْقَ وَ يَطِيبُ النَّفْسَ وَ يَذْهَبُ بِالْهَمِّ».
۱ - زمخشری، ربیع الابرار: ۵۰٫۲
۲ - همان، ۲۸۱٫۱
مواعظ و حكم ٫ ۲۰۹
زيتون بیشتر مصرف کنید که تلخی را می زداید و بلغم را بر طرف میکند و عصب را محکم و اخلاق را خوش و روح را لطیف و غم را زایل می نماید.
- قالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ الله: «إِنْ يَكُنْ فِي شَيءٍ شَفَاءٌ فَفِي شَرْطَةِ حَجَامٍ أَو شَرْبَةِ عَسَلٍ».
علی بن موسی از رسول خدا نقل کرده می فرماید: اگر در چیزی شفا باشد، در شاخ حجامتگر و یا در نوشیدن عسل خواهد بود.
۴- قال: قالَ رَسُولُ اللهِ : إِذَا طَبَخْتُمْ (الطَّعَامَ) فَأَكْثِرُوا الْقَرْعَ فَإِنَّهُ يَسُرُّ الْقَلْبَ الْحَزِينِ».
و نیز از رسول خدا نقل کرده است فرمود: هر گاه غذا می پزید خوب بپزید که دل غم زده را شاد میکند
۵- قَالَ: «دُعَاءُ أَطْفَالِ أُمَّتِي مُسْتَجَابُ مَا لَمْ يُقَارِبُوا الذُّنُوبَ...
از قول رسول خدا نقل کرده است فرمودد: دعای کودکان امتم مستجاب است تا وقتی که نزدیک گناهان نرفته اند.
۶- قال: قالَ رَسُولُ اللهِ ﷺ! «الدُّعَاءُ سِلاحُ الْمُؤْمِنِ وَ عِمَادُ الدِّينِ وَ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ».
۱ - زمخشری ربیع الابرار: ۱۲۸٫۴
۲ - همان: ۱۲۸٫۴
۳ - همان ۲۴۹٫۲
از رسول خدا نقل کرده است میفرماید دعا اسلحه مؤمن و ستون دین و روشنایی آسمانها و زمین است.
قالَ: حَدَّثَنِي أَبي عَلَى بْنِ أَبي طالبِ : قَالَ رَسُولُ اللهِ ﷺ: الطَّيبُ يَسُرُّ وَالْعَسَلُ يُسِرُّ ، وَالنَّظَرُ إِلَى الْخُضْرَةِ يَسُرُّ».
علی بن موسی از جدش علی بن ابی طالب به نقل از رسول خدا آورده است: سه چیز باعث خوشحالی است عطر عسل و نگاه کردن به
سبزه
ابن خلکان درباره معروف کرخی مینویسد در کوفه به مردی به نام ابن سماک برخوردم که مردم را موعظه میکرد و در ضمن سخنانش گفت: هر که به کلی از خدا اعراض کند خدا نیز از او کلاً رو گرداند. و هر که به قلب رو به خدا رود خداوند به رحمتش رو به او آورد و مردم را متوجه او سازد و هر که گاه و بی گاه خدا را یاد کند خداوند موقعی او را بیامرزد.» حرفهایش به دلم نشست رو به خدا آوردم و جز خدمت مولایم علی بن موسی تمام کارهایم را ترک کردم و این گفته ابن سماک را برای مولایم نقل کردم فرمود: پندپذیر باشی همین موعظه تو را کافی است.
- وَ قَالَ: «الْمُسْلِمُ الَّذِي يَسْلِمُ الْمُسْلِمُونَ مِنْ لِسَانِهِ وَ يَدِهِ».
۱ - زمخشری، ربيع الابرار: ۴۶۲٫۳
- وفيات الاعيان، ۲۳۲٫۵
- زمخشرى المستقصى في امثال العرب : ۳۴۴٫۲ بيروت دار الكتب العربيه: ۱۳۹۷
فرمود: مسلمان کسی است که مسلمانان از زبان و دستش در امان باشند.
۱۰ - وَ مَا رُوِيَ عَنْ أَهْلِ بَيْتٍ، إِنَّ رَسُولَ اللهِ ﷺ قَالَ: خَمْسَةٌ لَا أَتْرُكُهَا حَتَّى تَكُونَ سُنَّةً مِنْ بَعْدِي أَرْكَبُ الْحِمَارَ وَ يَرْدِفُنِي آخَرٌ وَ أُسَلَّمَ عَلَى الصَّغِيرِ وَ الْبَسُ الصَّوفَ وَ أَكُلَ مَعَ الْعَبِيدِ وَ أَجْلِسَ عَلَى الْأَرْضِ وَ أَكُلَ عَلَيْهَا».
از امام رضا به نقل از پیامبر آمده است، فرمود: «من پنج چیز را وا نگذاشتم تا این که پس از من سنت شود به الاغ سوار می شوم و دیگری را نیز در ردیفم سوار میکنم و بر خرد و کلان سلام می دهم و لباس پشمینه (خشن) میپوشم و با بردگان هم خوراک میشوم و روی زمین مینشینم و غذا می خورم
۱۱ - ابن حجر مینویسد: مبرد از ابو عثمان مازنی نقل کرده میگوید از على بن موسی الرضا ء پرسیدند آیا خداوند بندگان را تکلیف مالایطاق می کند؟ فرمود: «خداوند عادلتر از آن است که چنین تکلیفی بکند.
پرسیدند: آیا آنچه را بخواهند میتوانند انجام دهند؟ فرمود: «آنان ناتوان تر از آنند که چنان کنند! ۲
۱۲ و باسناده، قالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ : حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاةِ الْخَمْسِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ إِذَا كَانَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَدْعُوا لِعَبْدِهِ أَوَّلَ شَيْءٍ يَسْأَلُ عَنْهُ
- طرائق الحقائق ص ۵۹
- تهذيب التهذيب: ۳۸۷٫۷ امام در این حدیث جبر و تفویض را مردود شمرده است و به امر بین امرین اشاره دارد.
الصَّلاةَ فَإِنْ جَاءَ بِهَا تَامَّةً وَ إِلَّا زَنَّ بِهِ فِي النَّارِ.
رسول خدا فرمود: نمازهای پنج گانه را پاس بدارید، زیرا که خدای عز وجل چون روز قیامت شود بنده را فرا میخواند پس نخستین چیزی را که از او بازخواست میکند نماز است اگر کامل بجا آورده باشد چه خوب واگر نه او را در آتش دوزخ اندازند.
۱۳ - و باسناده، قال: قالَ رَسُولُ اللهِ الله : مَنْ بَهَتَ مُؤْمِناً أَوْ قَالَ فِيهِ مَا لَيْسَ فِيهِ، أَقَامَهُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى تَلَّ مِنْ نَارٍ حَتَّى يَخْرُجَ مِمَّا قَالَ فِيهِ .
کسی که زن و مرد مؤمنی را متهم کند و یا درباره او چیزی را بگوید که در او نیست خدای عز وجل او را بر تلی از آتش نگهدارد تا این که از گفته خود توبه کند و بازگردد.
۱۴ و باسناده، قالَ رَسُولُ اللهِ الله : لا تَسْتَرْضِعُوا الْحَمْقَاءَ وَ لَا الْعَمْشَاءَ فَإِنَّ اللَّبَنَ يُعْدِي .
رسول خدا فرمود: بچه شیرخوارتان را برای شیر دادن به زن نادان و زنی که چشمش ضعیف باشد و اکثر اوقات اشک بریزد ندهید زیرا که شیر صفات شیر دهنده را به شیرخوار منتقل میکند.
۱۵- و باسناده، قالَ رَسُولِ اللهِ : إِذا أَكَلْتُمُ الْشَّرِيدَ فَكُلُوهُ مِنْ جَوَانِبِهِ
۱ - طبراني، المعجم الكبير.
۲ - زمخشری، ربيع الابرار : ۱۸۳٫۲، متقی هندی کنز العمال: ۵۶۴٫۳، ج ۷۹۲۴
مواعظ و حكم ٫ ۲۱۳
فَإِنَّ الذُّرْوَةَ فِيهَا الْبَرَكَةُ.
رسول خدا فرمود هر گاه غذایی مانند آبگوشت را می خورید، از کنارهای آن بخورید زیرا که برکت در قسمت بالای آن است.
۱۶ - قالَ : قَالَ رَسُولُ اللهِ : الْمَغْبُونُ لَا مَحْمُودَ وَلَا مَأْجُورَ .
رسول خدا فرمود کسی که در معامله گول بخورد، نه قابل ستایش است و نه پیش خدا اجری دارد.
۱۷ - باسناده، قالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ : اِصْطَنِعِ الْخَيْرَ إِلَى مَنْ هُوَ أَهْلُهُ وَ إِلَى مَنْ لَيْسَ بِأَهْلِهِ، فَإِنْ لَمْ تُصِبْ أَهْلَهُ فَأَنْتَ مِنْ أَهْلِهِ .
امام رضا از رسول خدا نقل کرده است که فرمود: کار نیک را نسبت به هر کسی انجام دهید؛ چه شایسته باشد و چه شایسته نباشد، زیرا اگر چه نیکی شما به اهلش نرسد شما از نیکوکاران هستید.
۱۸ و باسناده، قالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ : تَخَتَّمُوا بِخَوَاتِيمِ الْعَقِيقِ فَإِنَّهُ
لا يُصِيبُ أَحَدُكُمْ غَمَّ مَادَامَ ذَلِكَ عَلَيْهِ .
انگشترهای عقیق به انگشت کنید تا وقتی که در دست شماست به کسی
۱ - زمخشری، ربیع الابرار : ۷۷٫۲
۲ - زمخشری حدیث فوق را با این عبارت آورده است: ما كَسَى عَنْ دِرْهَمَيْكَ فَإِنَّ الْمَغْبُونَ لَأَمَحْمُودَ وَ لَا مَأْجُورَ».
۳ - همان، ۶۵۴٫۲
۴ - زمخشرى، ربيع الأبرار: ۲۴٫۴
از شما اندوهی نرسد.
۱۹- و باسناده، قال: قالَ رَسُولُ اللهِ : مَا مِنْ شَيْءٍ فِي الْمِيزَانِ أَثْقَلُ مِنْ حُسْنِ الْخُلْقِ.
هیچ چیز در میزان سنگین تر از خوشخویی نیست.
۲۰ - و باسناده، قالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ : أَحْسَنُ النَّاسِ إِيمَاناً أَحْسَنُهُمْ
خُلْقاً وَ الْطَفُهُمْ بِأَهْلِهِ وَ أَنَا الْطَفُكُمْ بِأَهْلِي .
بهترین مردم از جهت ،ایمان خوش خلق ترین و مهربان ترین کس به
خانواده است و من از همه کس به خانواده ام مهربان ترم.
۲۱ - و باسناده، قالَ: حَدَّثَنِي أَبي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبِ اللهِ قَالَ: إِذا أَرَادَ أَحَدُكُمْ الْحَاجَةَ فَلِيُبَاكِرْ فِي طَلَبِهَا يَوْمَ الْخَمِيسِ وَ لِيَقْرَءُ إِذَا خَرَجَ مِنْ مَنْزِلِهِ آخِرَ سُورَةِ آلِ عِمْرَانَ، وَ آيَةَ الْكُرْسِيِّ وَ إِنَّا اَنْزَلْنَاهُ وَ أُمَّ الْكِتَابِ فَإِنَّ فِيهَا قضَاءُ حَوَائِجُ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ .
امام رضا له فرمود: پدرم علی بن ابی طالب الله فرموده است: هر گاه کسی از شما حاجتی دارد باید روز پنج شنبه صبح زود در پی آن برخیزد و چون از منزلش بیرون می رود آخر سوره آل عمران و آية الكرسي و انا انزلنا را بخواند که برآورده شدن حاجتهای دنیا و آخرت در این هاست.
۱ - زمخشری، ربيع الابرار : ۵۰٫۲
۲ - همان: ۵۰٫۲ .
۳ - همان: ۶۵۴٫۲
۲۲- و باسناده، قال: حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ : قَالَ: أَدْنَى الْعُقُوقِ أُيِّ، لَوْ عَلِمَ اللهُ شَيْئاً أَهْوَنَ مِنْ أُفٍّ لَنَهَى عَنْهُ.
فرمود پدرم از جعفر بن محمد ال نقل کرد که کمترین عاق والدین شدن گفتن اف است زیرا اگر خداوند چیزی را آسان تر از آن می دانست هر آینه از آن نهی می کرد.
۲۳- و باسناده، قال: قالَ رَسُولُ اللهِ : مَا كَانَ وَلَا يَكُونُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مُؤْمِنُ الْأَوَلَهُ جَارٌ يُؤْذِيهِ .
و نیز از امام رضا به نقل از رسول خدا آورده است که فرمود: کسی نه مؤمن است و نه میتواند تا قیامت مؤمن باشد، مگر همسایه ای داشته باشد که او را بیازارد.
۲۴- و باسناده، قال: قالَ رَسُولُ اللهِ : الْإِيمَانُ إِفْرارُ بِاللِّسَانِ وَ مَعْرِفَةُ بِالْقَلْبِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ .
از امام رضا نقل کرده میگوید: رسول خدا فرمود: ایمان عبارت است از اقرار به زبان و معرفت به قلب و عمل به وسیله اعضاء و جوارح.
۱ - زمخشری ربیع الابرار: ۵۷۶٫۲
۲ - همان.
- ابن ماجه، سنن: ۲۵٫۱، ح ۶۵ بیهقی، شعب الايمان ص ۱۲ متقی هندی، کنز العمال:
۲۳٫۱، ج ۲، خطیب بغدادی، تاریخ بغداد ۳۸۵٫۹ رافعی، التدوين: ۴۶۲٫۱
۲۵ - باسناده، قالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ : يَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِي، فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِن مِنْ عَذَابِي.
خدای عزوجل میفرماید: لا اله الا الله حصار من است و هر که بر حصار من وارد شود از عذاب من در امان است.
۲۶- قالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ : «الْعِلْمُ خَزَائِنُ وَ مِفْتَاحَهَا السُّؤالُ فَاسْأَلُوا يَرْحَمَكُمُ اللَّهُ فَإِنَّهُ يُوجَرُ فِيهِ أَرْبَعَةُ: السَّائِلُ وَالْمُعَلِّمُ وَالْمُسْتَمِعُ وَالْمُحِبُّ لَهُ».
فرمود: علم گنجینه هایی است که کلیدهای آن گنجینه ها پرسیدن است. بنابراین بپرسید خدا شما را بیامرزد زیرا که چهار تن در پرسیدن مأجورند کسی که میپرسد کسی که آموزش میدهد و آن که میشنود و آن که دوستدار اوست.
۲۷- حافظ ابونعیم اصفهانی از اباصلت هروی به نقل از علی بن موسی از پدرش از قول جد و آباء گرامش آورده است میفرماید: رسول خدا فرمود: «كُونُوا دُراةً وَلا تَكُونُوا رُواةً، حَديثُ تَعْرِفُونَ فِقْهَهُ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ تَرْوَونَهُ».
اهل درک و فهم باشید نه تنها نقل قول کنید یک حدیث را به خوبی
۱ - متقی هندی کنز العمال: ۵۲٫۱، ج ۱۵۸ زمخشری، ربیع الابرار: ۲۴۹٫۲، رافعی التدوين: ۲۱۴٫۲
۲ - رافعي التدوين: ص ۳۰۳، ابن حجر، لسان الميزان: ۴٫۷٫۲
- اخبار اصفهان: ۱۳۸٫۱
بفهمید بهتر از هزار حدیثی است که نقل کنید.
۲۸ حافظ ابوكر خطیب بغدادی از عبدالله بن عامر بن سلیمان طائی به نقل از پدرش موسی بن جعفر و او از پدرش محمد بن علی و آن حضرت از قول پدرش علی بن حسین از پدرش حسین بن علی و او از پدرش علی بن ابی طالب نقل کرد که رسول خدا فرمود: «الْإِيمَانُ اقرارُ بِاللِّسَانِ وَ مَعْرِفَةُ بِالْقَلْبِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ».
۲۹ - حافظ ابونعیم اصفهانی به نقل از اباصلت عبد السلام بن صالح هروی نقل کرده میگوید همراه على بن موسى الرضا الله بودم سوار بر استر ابلق سیاه و سفید بود دانشمندان شهر ياسين بن نضر احمد بن حرب، يحيى بن یحیی و عده ای از اهل علم به دنبال مرکب وی دویدند و به لجام مرکب چسبیدند و گفتند به حق پدران پاکیزه ات باید یک حدیثی که از پدرانت شنیده ای برای ما بگویی
فرمود: پدرم عبد صالح موسی بن جعفر از پدرش جعفر بن محمد الصادق و او از پدرش ابو جعفر باقر العلم، شکافنده علم انبیاء از قول پدرش علی بن حسین و او از پدرش حسین سرور اهل بهشت و او از پدرش سرور عرب علی بن ابی طالب نقل کرده است که فرمود از رسول خدا پرسیدم: ایمان چیست؟ فرمود معرفت به قلب و اقرار به زبان و عمل به ارکان
۱ - تاريخ بغداد ۳۸۵٫۹ این حدیث را با این که قبلاً نقل کرده بودیم، ولی در اینجا چون با سند کامل یافتیم دوباره نقل کردیم
ابو علی میگوید: احمد بن حنبل به من گفت اگر این اسناد را به دیوانه بخوانند از دیوانگی بهبود یابد این حدیث عیبی جز بالا بودن اسناد ندارد!
۳۰- شهاب الدین نویری میگوید علی بن موسی الله فرمود: «الْقَنَاعَةُ تُجْمَعُ إِلَى صِيَانَةِ النَّفْسِ وَ عِزُّ الْقُدْرَةِ طَرْحُ مَؤُنَةِ الْاِسْتِكْثَارِ وَ الْتَّعَبُ لِأَهْلِ الدُّنْيَا، وَ لا مَلِكَ طَرِيقَ الْقَنَاعَةِ الْأَرْجُلانِ : إِمَّا مُتَقَلِّلُ يُرِيدُ أَجْرَ الْآخِرَةِ، أَوْ كَرِيمٌ يُنَزَّهُ عَنْ آثَامِ الدُّنْيَا».
قناعت جامع خویشتن داری و عزت نفس است و عزت قدرت باعث از بین رفتن زیاده خواهی و باعث رنج دنیا خواهان است. و راه قناعت را جز دو گروه به اختیار ندارند یا تنگدستی که اجر اخروی می طلبد یا بخشنده ای که از آلودگیهای دنیا به دور است.
۳۱- حديث سلسلة الذهب ، رهبر دنیا و ستون دین محمد بن ابو سعید بن عبدالکریم وزان از کتاب تاریخ نیشابور نقل کرده است که چون علی بن
۱ - اخبار اصفهان ۱۳۸٫۱
- نهاية الأرب: ۲۴۷٫۳
- در مورد وجه تسمیه «سلسلة الذهب دو دلیل در آثار بزرگان آمده است: ۱ چون از امام رضا تا پیامبر در سند حدیث همانند حلقه های زرین نام برده شده است. ۲ چون هزاران نفر با قلمدانهای مرصع و زرین برای نوشتن حدیث آماده شده بودند و سخنان امام ها را نوشتند در کتاب الحياة السياسية للإمام الرضا (بخش شخصیت امام رضا آمده است یکی از امیران سامانی این حدیث را با سند به آب طلا نوشت و دستور داد که با او دفن کنند.
موسى الرضا وارد نیشابور شد در آن سفری که در نهایت به فضیلت شهادت نائل آمد، وی داخل کجاوه ای پوشیده روی استر شهبائی وارد شهر نیشابور شد دو رهبر حافظ احادیث نبویه و راهنمایان بر سنت محمدی ﷺ ابو ذرعه رازی و محمد بن مسلم طوسی، به همراه جمعیت بی شماری از طالبان علم و اهل حدیث و روایت جلو رفتند و عرض کردند: ای آقای بزرگوار و ای فرزند امامان بزرگوار تو را به حق پدران و نیاکان پاک و بزرگوارت باید چهره پاک و با میمنت تو را ببینیم و حدیثی از پدرانت از قول جدت محمد را برای ما نقل کنی تا از تو یادگاری در نزد ما باشد!
پس استر باز ایستاد و آن حضرت به غلامانش دستور داد تا سایبان را از روی کجاوه بردارند و چشم خلایق با دیدن طلعت مبارکش روشن گشت؛ او را گیسوانی افتاده بر شانه بود و تمام مردم با اختلاف طبقات ایستاده بودند و نگاه میکردند؛ بعضی با گریه و ناله و برخی به خاک آلوده و سم استرش را بوسه می زدند و بی تابی میکردند. بزرگان علما و فقها فریاد زدند: ای توده مردم بشنوید گوش دل بسپارید و ساکت باشید تا آنچه برایتان سودمند است بشنوید و با فریاد و گریه تان ما را نیازارید اینجا بود که امام رضا فرمود: پدرم موسی کاظم از پدرش جعفر صادق از پدرش محمد باقر و او از پدرش زین العابدین علی و او از پدرش حسین شهید کربلا از پدرش علی بن ابی طالب لا نقل کرده فرمود حبیبم نور چشم رسول خدا از
جبرئیل نقل کرد و گفت من از درگاه رب العزه سبحان شنیدم که می فرمود: كَلِمَةُ لَا إِلَهَ إِلا اللَّهَ حِصْنِي وَ مَنْ قَالَهَا دَخَلَ حِصْنِي وَ مَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذابی» سپس سایبان را روی کجاوه انداختند و حرکت کرد و کسانی را که با قلم و دواتها حاضر بودند و می نوشتند شمردند افزون بر بیست هزار نفر بودند.
ابونعیم پس از نقل حدیث میگوید این حدیث با همین اسناد ثابت مشهود و به یقین از قول پاکان از نیاکان آن حضرت است.
۳۲- حافظ ابو نعیم اصفهانی از عامر طائی به نقل از علی بن موسی الرضا از پدران گرامش از علی آورده است که فرمود: سخت ترین اعمال سه تاست دادن حق از طرف خودت و یاد خدا در هر حال و برابری و مواسات در مال با برادر دینی .
۱ - فصول المهمه ابن صباغ ص ۲۵۳ در کتب شیعه از جمله عيون اخبار الرضا ۱۳۵٫۲ آمده است همین که مرکب حرکت کرد امام ها ندا داد: بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطها شیخ صدوق پس از نقل این عبارت میفرماید: مقصود امام این است که وی از طرف خدا امام و مفترض الطاعه مردم است. در ینابیع المودة قندوزی نیز آمده است که با این جمله وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِها ابلاغ کرده است که وی امام تمام مسلمانان است و اطاعت وی بر همه واجب است. (220-208)