امام رضا عليه السلام و واقفيه
واقفیه جماعتی از اصحاب و وکلاء حضرت موسی بن جعفر بودند که از طرف آن بزرگوار از شیعیان سهم امام و خمس و وجوه بریه را می گرفتند در میان این جماعت چهره های بزرگی هم بودند که از نظر وجهه اجتماعی در میان شیعیان اعتبار داشتند گروهی از این جماعت قطعاً با دستگاه خلافت مربوط بودند و منافقانه زندگی میکردند و جماعتی هم در اثر شبهه هائی که پیش آمده بود منحرف شدند. واقفیه همه از اهل حدیث و راویان حضرت صادق و کاظم سلام الله عليهما بشمار می رفتند و نام آنها در کتب رجال آمده و امام رضا از این جماعت بسیار منزجر بود و آنها را لعن و نفرین می کرد شیخ کشی در رجال خود از این گروه یاد می کند و جریان فکری و خطوط عقیدتی آنها را شرح داده است.
14
امام رضا علیه السلام در اهواز
سپس از بصره خارج شد و در سر راه خود وارد اهواز شد اهواز در آن ایام مرکز منطقه خوزستان بود و شهر بزرگی بشمار می رفت در اخبار و روایات آمده که امام علیه السلام در این جا به علت گرمای شدید و یا علت دیگری بیمار شد و همین موضوع باعث شد که آن جناب چند روزی در اهواز اقامت کند و به استراحت بپردازد.
از جریان ورود حضرت رضا علیه السلام به اهواز معلوم می گردد که مردمان اطراف و نواحی از ورود حضرت رضا سلام الله علیه به اهواز اطلاع داشته اند از این جهت افرادی از شهرهای دیگر خوزستان به اهواز آمدند و از آن جناب مسائل پرسیدند و از کسانی که در اهواز خدمت امام رسیدند ابوهاشم جعفری میباشد که به حضور امام رسید با او به گفتگو پرداخت.
امام در دهکده اربق
امام رضا در سر راه خود به دهکده اربق رسید جعفر بن محمد نوفلی گوید من در سرپل اربق خدمت آن حضرت رسیدم و بر او سلام کردم و دربارۀ این که گروهی می گویند: پدرش زنده است با او ر گفتگو کردم امام فرمود آنها دروغ می گویند پدرم از دنیا رفت و میراث او هم تقسیم شد اینها جماعت واقفیه هستند که ما قبلا درباره آنها مختصری بحث کردیم.
دهکده اربق در نزدیک رامهرمز قرار دارد و در آن جا مسجدی هم هست که مردم میگویند امام رضا علیه السلام در آنجا نماز گذارده است امام رضا از طریق رامهرمز به استان فارس و از آن جا از راه نائین و یزد و کاشمر وارد نیشابور شد و اکنون در اطراف نائین و یزد آثار و نشانه هائی از امام علیه السلام وجود دارد که این اخبار را تأیید میکند و در این مقدمه مختصر جای گفتگو از آنها نیست.
تشنگی همراهان امام رضا علیه السلام
حضرت رضا سلام الله علیه در مسیر خود بسوی خراسان و سرزمین خشک و کویری سوزان رسیدند همراهان تشنه شدند و آبی برای نوشیدن پیدا نکردند قنبری مردی از اولاد قنبر کبیر، غلام علی علیه السلام که با امام علیه السلام همراه بود گوید: تشنگی بر ما غلبه کرد گرمای سوزان و شنهای داغ بیابان هر لحظه ما را تهدید می کردند و آبی هم برای نوشیدن نبود بیم آن می رفت که خود و چهار پایان نابود گردیم.
25