پیشنهاد خلافت و ولایت عهدی به امام رضا علیه السلام
بعد از این که امام رضا سلام الله علیه وارد مرو شد و چند روزی گذشت مأمون در خلوت به امام رضا پیشنهاد کرد که خلافت را بپذیرد و گفت من فهمیده ام که خلافت حق شما می باشد و اکنون تصمیم گرفته ام آن را به شما برگردانم. امام علیه السلام که از سوءنیت او مطلع بود پیشنهاد او را نپذیرفت مأمون مکرر این خواسته خود را به آن حضرت اظهار داشت و بر اصرار خود افزود که این حق شما می باشد.
یکی از روزها که سخت اصرار می ورزید امام رضا فرمود: اگر خلافت مال شما میباشد که حق ندارید آن را به دیگری واگذار کنید و اگر بشما تعلق ندارد بازهم حق ندارید در آن دخالت کنید و کسی دیگر را جای خود بنشانید هنگامی که امام این چنین پاسخ او را قاطعانه دادند او از اصرار خود دست برداشت و گفت: پس ولایت عهدی ما را قبول کنید و بعد از ما خلافت نمائید.
امام رضا علیه السلام فرمود: هنگامی که خلافت را قبول نمی کنم ولایت عهدی را چگونه قبول کنم این را هم نمی پذیرم، در این جا مأمون لحن کلامش عوض شد و امام را تهدید کرد که باید این را قبول کنی و امتناع فایده ندارد حضرت رضا علیه السلام هنگامی که دریافت مسئله بصورت دیگری درآمده و اجبار در میان است و جانش در معرض خطر میباشد ناچار ولایت عهدی را با شرائطی پذیرفت.