سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > ولايتعهدی > ولايتعهدی امام رضا (عليه السلام)
حضرت رضا علیه السلام با شرائطی ولایت عهدی مأمون را قبول کرد و این موضوع در مجلسی که برای این کار رسماً تشکیل شد و همه بزرگان لشکری و کشوری و قاضیان و حاکمان و اشراف و اعیان در آن حضور داشتند اعلام شد و طی بخشنامه ای از طرف مأمون به همه والیان و عاملان در سراسر کشور او، به اطلاع مردم رسید و خطبا در منابر رسمی آن را به اطلاع عموم رساندند.
بعد از این که آن حضرت بعنوان ولیعهدی برگزیده شد نخست فرزندش عباس با امام رضا علیه السلام بیعت نمود و بعد نوبت به عباسیان که در نزد مأمون بودند رسید و آنها هم بیعت کردند سپس رجال کشوری و لشکری بیعت نمودند بعد از آن مأمون امام رضا علیه السلام را در کنار خود جای داد و عباس خطیب برخاست و خطبه بلیغی خواند و در پایان این بیت را قرائت کرد
لابد للناس من شمس و من قمر فانت شمس وهذا ذلك القمر
ولایت عهدی امام رضا علیه السلام
حضرت رضا علیه السلام با شرائطی ولایت عهدی مأمون را قبول کرد و این موضوع در مجلسی که برای این کار رسماً تشکیل شد و همه بزرگان لشکری و کشوری و قاضیان و حاکمان و اشراف و اعیان در آن حضور داشتند اعلام شد و طی بخشنامه ای از طرف مأمون به همه والیان و عاملان در سراسر کشور او، به اطلاع مردم رسید و خطبا در منابر رسمی آن را به اطلاع عموم رساندند.
بعد از این که آن حضرت بعنوان ولیعهدی برگزیده شد نخست فرزندش عباس با امام رضا علیه السلام بیعت نمود و بعد نوبت به عباسیان که در نزد مأمون بودند رسید و آنها هم بیعت کردند سپس رجال کشوری و لشکری بیعت نمودند بعد از آن مأمون امام رضا علیه السلام را در کنار خود جای داد و عباس خطیب برخاست و خطبه بلیغی خواند و در پایان این بیت را قرائت کرد
لابد للناس من شمس و من قمر فانت شمس وهذا ذلك القمر