الا بشروطها و أنا من شروطها :
آگاه باشید ( لا اله الا الله ) شروطی دارد و من از شروط آن هستم.
با این که در بیشتر کتب اهل سنت ادامه حدیث حذف شده، برخی از منصفین اهل سنت، مانند خواجه پارسای حنفی و قاضی بهجت آفندی شافعی ، ادامه حدیث را که اشاره به مقام والای امامت دارد، نقل کرده اند:
محمد خواجه پارسای بخاری حنفی (۸۲۲ هـ. ق.)
عن أبي الصلت عبد السلام بن صالح بن سليمان الهروي قال : كنت مع علي الرضا حين خرج من نيسابور و هو راكب بغلته الشهباء، فإذا أحمد بن الحرب و يحيى بن يحيى و إسحاق بن راهويه و عدة من أهل العلم قد تعلقوا بلجام بغلته فقالوا : يابن رسول الله ! بحق آبائك الطاهرين حدثنا بحديث سَمِعْتَه عَنْ أبيك عن آبائه ، فأخرج رأسه الشريف من مظلته و قال : لقد حدثني أبي موسى، عن أبيه جعفر، عن أبيه محمد، عن أبيه عليّ، عن أبيه الحسين، عن أبيه علي بن أبي طالب ، عن رسول الله ﷺ أنه قال :
سمعت جبرائيل الله يقول : سمعت الله ، جل جلاله ، يقول : " إني أنا الله لا إله إلا أنا فاعبدوني من جاء بشهادة أن لا إله إلا الله بالإخلاص دخل حصني، فمن دخل حصني أمن من عذابي ، و في رواية ، فلما مرت الراحلة نادانا : " الا بشروطها وأنا من شروطها ، قيل : من شروطها الإقرار بأنه إمام مفترض الطاعة(1) : (فصل الخطاب لوصل الأحباب ، بنابر نقل ينابيع المودة لذوي القربي ، ج ۳، ص ۱۶۸.)
از اباصلت نقل است که گفت: به هنگامی که علی ملقب به رضا، خدا از او خشنود باد، سوار بر استری خاکستری مایل به سیاه، از نیشابور خارج می شد همراهش بودم که در این هنگام احمد بن حرب و یحیی بن یحیی و اسحاق بن راهویه و تعدادی دانشمند لگام استرش را گرفتند و عرضه داشتند: ای فرزند رسول خدا به حق پدران پاکت حدیثی برای ما روایت کن که آن را از پدرت از پدرانت شنیده ای پس سر مبارکش را از خرگاه بیرون آورد و فرمود: پدرم موسی از پدرش جعفر از پدرش محمد از پدرش علی از پدرش حسین از پدرش علی بن ابی طالب از رسول خدا روایت کرد که فرمود: از جبرئیل شنیدم که میگفت از خداوند شنیدم که می فرمود: به راستی که من خداوندم خدایی جز من نیست پس مرا بپرستید. هر که با شهادت و گواهی مخلصانه به لا اله الا الله بیاید در در من وارد می شود و هر که در دژم داخل شود از عذابم در امان میماند و در روایتی چون کاروان حرکت کرد به ما فرمود: آگاه باشید شروطی دارد و من از شروط آن گفته شده است از شروط کلمه اخلاص، اقرار به واجب بودن هستم. اطاعت از اوست.
قاضی بهجت آفندی شافعی (۱۳۵۰ هـ. ق.)
ابو الصلت بن الصالح میگوید آنگاه که امام از نیشابور خارج گردید من نیز در رکاب او بودم امام در حال عزیمت به خراسان بر استری سفید سوار بود، جمعی از دانشوران خراسان از جمله اسحاق بن راهويه ، احمد بن حرب، يحيى بن يحيى حضور امام شرفیاب گشتند و عرض کردند ای فرزند رسول خدا با بیان روایتی که از آبا و اجداد پاکت شنیده ای ما را مسرور و مستفیض فرما حضرت رضا در مقابل پرسش آنان، سر مبارک خود را از کجاوه خارج ساخت و فرمود
إني سمعت من أبي موسى قال أبي : إني سمعت من ابي عبدالله جعفر إنه قال : سمعت من أبي محمد الباقر إنّه قال : سمعت من أبي، علي أنه قال : سمعت من أبي الحسين أنه قال : سمعت من أبي علي أمير المؤمنين أنه قال : إني سمعت من رسول الله ﷺ أنه قال : " من قال لا إله إلا الله دَخَلَ حصني فَمَنْ دَخَلَ حصني أمِنَ مِنْ عذابي ، ثم قال : " ألا بشروطها - و قال الإمام - أنا من شروطها ...
معنای این حدیث که با سلسله امامت به حضرت رسالت پناه می رسد چنین است: كلمة لا إله إلا الله حصن و حصار من است هر کس که داخل حصن من گردد از عذاب من در امان است ولی باید به شروط کلمه طیبه نیز عمل نماید و من از جمله شروط آن هستم»(1).(تشریح و محاکمه در تاریخ آل محمد ، ص ۱۵۷ - ۱۵۹ )