امام ریٔوف برگزیده ای از سیره امام رضا (ع)  ( صص 33-32 ) شماره‌ی 2297

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره علمی و فرهنگی امام > ارتباط و اهميت دادن به شاعران (رسانه آن عصر) > شعر ابونواس در رثای امام رضا (عليه السلام)

خلاصه

محمد بن یحیی می گوید : « روزی ابو نواس امام را که با قاطر از مجلس مأمون بر میگشت دید و نزد او رفت و به او سلام کرد و به او گفت: ای فرزند رسول خدا درباره تو اشعاری سروده ام که دوست دارم آنها را بشنوی. سپس امام به او فرمود بخوان! او نیز خواند. سپس امام رضا الله به او فرمود: اشعاری درباره ما گفته ای که کسی مثل آن را نگفته است. ای غلام! آیا از بودجه ما چیزی مانده است ؟ غلام گفت: سیصد دینار مانده امام فرمود: آن را به ابو نواس بده سپس فرمود: شاید سیصد دینار کم باشد. قاطر را نیز به او بده(۱).(. كشف الغمة، ج ۲، ص ۳۱۷؛ المناقب ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۳۶۶) بدین ترتیب امام هم از او حمایت مالی کرد و هم گامی در راستای ترویج فرهنگ امام شناسی و تشیع برداشت و به دیگران نیز این آموزه سترگ را فرا آموخت.

متن

صله به شاعران و مادحان

فرهنگ صله دادن به شاعران و مادحان اهل بیت در سیره امام رضا الله رونقی چشمگیر یافت. امام با این حرکت سعی در ترویج سیره نبوی و خاندان عصمت و نبوت داشت و بیشترین بهره را از این رفتار به تعالی فرهنگ شیعی رساند.

محمد بن یحیی می گوید : « روزی ابو نواس امام را که با قاطر از مجلس مأمون بر میگشت دید و نزد او رفت و به او سلام کرد و به او گفت: ای فرزند رسول خدا درباره تو اشعاری سروده ام که دوست دارم آنها را بشنوی. سپس امام به او فرمود بخوان! او نیز خواند. سپس امام رضا الله به او فرمود: اشعاری درباره ما گفته ای که کسی مثل آن را نگفته است. ای غلام! آیا از بودجه ما چیزی مانده است ؟ غلام گفت: سیصد دینار مانده امام فرمود: آن را به ابو نواس بده سپس فرمود: شاید سیصد دینار کم باشد. قاطر را نیز به او بده(۱).(. كشف الغمة، ج ۲، ص ۳۱۷؛ المناقب ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۳۶۶) بدین ترتیب امام هم از او حمایت مالی کرد و هم گامی در راستای ترویج فرهنگ امام شناسی و تشیع برداشت و به دیگران نیز این آموزه سترگ را فرا آموخت.

چه این که یکی از وظایف امام، شناساندن جایگاه خود به مردم است تا بدین وسیله دلها بیش تر به سوی او روی آورند.

در این زمینه اباصلت میگوید: «امام رضا با مردم با زبان و لهجه آنها صحبت می کرد. او فصیح ترین و آگاه ترین مردم به هر زبان و لهجه ای بود. روزی به او گفتم : ای فرزند رسول خدا! من از تو تعجب میکنم چگونه به این همه لهجه و زبان آگاه هستی ؟ فرمود: ای اباصلت ! من حجت خدا بر بندگانش هستم و خدا حجتی بر بندگان قرار نمیدهد که با زبان و لغت آنها آشنا نباشد. آیا سخن امیر المؤمنین اله به گوش تو نرسیده که فرمود: فصل الخطاب به ما داده شده است. آیا فصل الخطاب چیزی جز شناخت تمام زبان هاست ؟!»(۲).(كشف الغمة ، ج ۲، ص ۳۲۹؛ بحار الأنوار، ج ۲۶، ص ۱۹۰ اعلام الوری، ص ۳۳۲)

مخاطب

نوجوان ، جوان ، میانسال

قالب

سخنرانی ، کتاب داستان كوتاه ، کتاب معارفی