داستان غدیر خم
سلام و درود بر بهترین و برترین آفریدگان خاتم پیامبران و مورد علاقه پروردگار جهانیان محمد بن عبد الله الله و دودمان پاک و پاکیزه اش که فرمود:
إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ: كِتَابَ اللَّهِ وَعِتَرَتي إِن تَمَسَّكْتُم بِهِمَا لَن تَضِلُّوا أَبَداً حَتَّى يَرِدَا عَلَى الحَوضِ؛ به راستی که به زودی من (به سبب شهادت از بین شما به دیار پروردگار عزیزم میروم و دو گوهر گرانبها و ارزشمند را به امانت و ودیعه بین شما میگذارم یکی کتاب خداوند متعال (یعنی قرآن کریم و دیگری دودمانم که از هم جدا شدنی نیستند و هر کس دست به دامان آن دو بشود یعنی اعتقاد به امامت انتصابي الهي بلافصل امامان دوازده گانه معصوم و به کار بستن مندرجات قرآن کریم معتقد باشد هرگز گمراه و بیچاره نخواهد شد تا همدیگر را کنار حوض کوثر دیدار و از عملکردتان با آن دو گوهر گرانبها جویا شوم. (فرهنگ مطالعه و نگارش در اسلام از همین نگارنده ص ۱۱۰ به نقل از الصواعق المحرقه ص ۱۴۹ باب ۱۱ مجمع الزوائد : ج ۹ ص ۱۶۲ - ۱۶۹ ، المراجعات: ص ۳۶۱ - ۴۱۰. به نقل مسند احمد بن حنبل: ج ۵، ص ۱۲۲، ۱۸۲ و ۱۸۹ ، الدر المنثور جلال الدین سیوطی شافعی: ج ۲، ص ۶۰ ينابيع الموده قندوزی حنفی ۳۸ و ۴۲ و ۳۱ نفر از راویان مهم نام برده در نقل حدیث ثقلین است و تمام مستنداتش از کتابهای معتبر عامه که قابل مراجعه پویندگان و محققان محترم خواهد بود.)
این حدیث شریف که از حد تواتر هم گذشته و در کتابهای معتبر شیعه و عامه نوشته شده که جای انکار هیچ فردی نخواهد بود مگر برای هر کلمه آن توجيهات غلط و من در آوردی و بر خلاف مشیت ربانی یکتای بی همتا و معصومانش بنمایند.
كتب عامه و نقل احادیث امامت انتصابی الهی
در ضمن احادیث عامه درباره امامت انتصابی الهی احادیثی دارند و می نویسند:
وَقَالَ رَسُولُ اللهِ ﷺ إِنِّي تَرَكتُ فِيكُمُ مَا إِن تَمَسَّكْتُم بِهِ لَن تَضِلُّوا بَعدِى كِتَابَ الله حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّماء إلى الأرض وَعِتْرَتِي أهل بيتي، وَلَن يَفْتَرقَا حَتَّى يَردَا عَلَى الحَوضَ، فَانظُرُوا كَيْفَ تخلفوني فيهما؛ پیامبر خدا فرمود به راستی که چیزهایی را بین شما گذاشتم که اگر دست به دامن آنها بشوید بعد از من هرگز گمراه نخواهید شد کتاب خدا که ریسمانی است بین آسمان و زمین و دودمان و اهل بیت من - که از هم جدا شدنی نیستند تا روز رستاخیز - و دیدارتان سر حوض کوثر مواظب باشید چه رفتاری با آن دو که بین شما به جا گذاشته ام خواهید داشت.
آن گاه خواجه کائنات محمد مصطفی الله دست امیر مومنان امام علی بن ابی طالب را گرفت و بلند کرد و فرمود:
ای مردم آیا من به افراد با ایمان اولی و نزدیک تر و بهتر از خودشان نیستم؟
همگان گفتند: آری بهتر و نزدیکتری آن گاه راجع به تبری و تولی مطالبی فرمودند.
اعلام تبری و تولی در غدیر خم
«أَيُّهَا النَّاسُ الَستُ أُولَى بِالمُؤْمِنِينَ مِن أَنفُسِهِم؟ قَالُوا: بَلَى. قَالَ: مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِيٌّ مَولاهُ، اللَّهُمَّ وَال مَن وَالاهُ، وَعَادِ مَن عَادَاهُ وَأَحبب مَن أَحَبَّهُ، وَأَبْغِضُ مَن أَبْغَضَهُ، وَانصُرُ مَن نَصَرَهُ، وَاخْذُلْ مَن خَذَلَهُ، وَأَدِرِ الحَقَّ مَعَهُ حَيْثُ دَارَ، أَلا فَلَيُبَلِّغِ الشَّاهِدُ الغَائِبِ، قَالَ: اللَّهُ أكبر على إكمال الدِّينِ وَإِتمَامِ النِّعْمَة وَرِضَى الرَّبِّ؛ هر كس من سرور و پیشوای او هستم این علی سرور و پیشوایش می باشد. خداوندا یاری کننده اش را یاری فرما و دشمن او را دشمن بدار و دوست بدار دوستدارش را و دشمن بدار دشمنش را و یاری فرما یاری دهنده اش را و خوار و ذلیل بدار خوار کننده و اهانت کننده اش را و حق و حقیقت و عدالت را در هر حال با او همراه و قرین فرما حاضران این مطالب و پیام جهانی را به غائبان برسانید و اطلاع دهید.
بیعت عملی در غدیر خم
سپس به آنان این گونه امر فرمود:
سَلِّمُوا عَلَى عَلِى بِإِمْرَةِ المُؤْمِنِينَ فَكَانَ مِمَّا أَكَدَ اللَّهُ عَلَيْهِمَا فِي ذَلِكَ اليَومِ؛ با حضرت علی بیعت کرده و تبریک گفته و به امیرمومنین خطاب کنید و از فرمان موکد خداوند نسبت به امامت انتصابی بلافصل و امیرمومنان بودن امام علی بوده است و برای بیعت گرفتن دستور فرمودند دو چادر تهیه و بر پا نمودند و نشت و ظرف آب بزرگی تهیه نموده که زنان حاضر با آن حضرت با دست گذاشتن در تشت و ظرف آب - چون نامحرم بودند - و در طرف دیگر ظرف آب آن حضرت دست مبارکش را گذاشته که حسب الامر خداوند متعال بیعت عملی شود که با پیش بینی انکار کنندگان اتمام حجت گردد و حتی ابوبکر و عمر آمدند و با جمله:
بَخٌ بَخٌ يَا عَلِيُّ أَصْبَحْتَ مَولايَ وَمَولَى كُلِّ مُؤْمِنٍ وَمُؤْمِنَةٍ؛ يعنى تبریک و تهنیت یا علی که امروز تو سرور و امام و پیشوای من و هر زن و مرد با ایمانی گردیدی». (خاندان ارگانی بهبهانی بقلم مولف ص ۲۴۹ به نقل از کتب معتبر فريقين خاصه وعامه تفسیر طبری ج ۳، ص ۴۲۸، کافی ج ۱، ص ۲۹۲ ، ح ۱، بحار الانوار: ج ۲۸، ص ۲۷۶ وج ۳۷، ص ۱۰۹، ح ۱ وص ۲۹۱ ، ح ۴ والغدير: ج ۱، ص ۲۷۲)
همه این مطالب در کتب معتبر عامه به طور مفصل نوشته شده است.