نصوص دال بر امامت امام
درباره روایات و نصوصی که دال بر امامت امام رضا می باشد، در میان اهل سنت فقط ابن صباغ مالکی به صورت مفصل و محمد خواجه پارسا به اختصار به این روایات اشاره کرده اند.
ابن صباغ سه روایت در این باب نقل کرده که به آنها اشاره می شود:
۱ - و ممن روى ذلك من اهل العلم والدين داود بن كثير الرقي قال: قلت لموسى الكاظم علیه السلام: «جُعِلْتُ فَدَاكَ إِنِّي قَد كَبُرَتْ سِنِّي فَخُذْ بِيَدِي وَ أَنقِذْنِي مِنَ النَّارِ مَنْ صَاحِبُنَا بَعْدَكَ؟ قَالَ: فَأَشَارَ إِلَى ابْنِهِ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضا، فَقَالَ: هَذَا صَاحِبُكُمْ بَعْدِي.».(۱ - فصول المهمه ص ۲۴۳)
ابن صباغ میگوید از جمله کسانی که از اهل علم و دین میباشند و این روایات را نقل کرده اند داود بن کثیر رقی میباشد. وی به امام کاظم چنین گفت: «فدایت شوم، پیر شده ام دستم را بگیر و مرا از آتش دوزخ نجات بده، بعد از تو سرپرستمان کیست؟ امام در حالی که اشاره به فرزندش ابوالحسن الرضا میکرد فرمود این شخص سرپرست شما پس از من است.
٢ - روى عن المخزومي و كانت أمه من ولد جعفر بن ابی طالب رضى الله عنه، قال: «بَعَثَ إِلَيْنَا مُوسَى الْكاظِمُ فَجَمَعْنَا ثُمَّ قَالَ: أَتَدْرُونَ لِمَ جَمَعَتُكُمْ؟ فَقُلْنَا: لا. قَالَ: اشْهَدُوا إِنَّ ابْنِي هَذَا، وَ أَشَارَ إِلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا، هُوَ وَصِيِّي وَالْقَائِمُ بِأَمْرِي وَ خَلِيفَتِي مِنْ بَعْدِي مَنْ كَانَ لَهُ عِنْدِي دَيْنٌ فَلْيَأْخُذْهُ مِنْ ابْنِي هَذَا، وَ مَنْ كَانَتْ لَهُ عِنْدِي عِدَةٌ فَلْيَسْتَنْجِزْهَا مِنْهُ وَ مَنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ بُدُّ مِنْ لِقَائِي فَلَا يَلْقِنِي إِلَّا بِكِتَابِهِ.».(۱ - فصول المهمه ص ۲۴۴)
مخزومی مادرش از اولاد جعفر بن ابی طالب میباشد و با امام کاظم قرابت داشت وی نقل میکند روزی (امام موسی کاظم له ما را جمع کرد و خطاب به ما فرمود: آیا میدانید چرا شما را جمع کردم؟ در پاسخ گفتیم: خیر. امام در حالی که اشاره به (امام) علی بن موسى الرضا کردند، فرمودند: به این فرزندم خوب بنگرید وی وصی و جانشین بعد از من است، هر کس از من طلبی دارد از این فرزندم باز ستاند و به هر کس وعده ای داده ام از این فرزندم بطلبد و هر کس خواستار ملاقات من بود باید با اجازه این فرزندم باشد.».
۳ ـ روى عن زياد بن مروان العبدى قال: دخلت على موسى الكاظم و عنده ابنه ابو الحسن الرضا، فقال لى: «يا زياد هذا ابْنِي عَلَى، كِتَابُهُ كِتَابي وَكَلَامُهُ كَلَامی وَ رَسُولُهُ رَسُولِي وَ مَا قَالَ فَالْقَولُ قَوْلُهُ».(۱ - فصول المهمه ص ۲۴۴)
زیاد بن مروان میگوید: «روزی بر (امام موسی کاظم وارد شدم و نزد او (امام) علی بن موسی ال بود. (امام موسی کاظم الله به من فرمود: ای زیاد این فرزندم علی است نوشته اش نوشته من و سخنش سخن من و فرستاده او فرستاده من و هر چه بگوید، حجت است.»
۴- محمد خواجه پارسای بخاری حنفی میگوید: قال موسى بن جعفر: عَلَى ابْنِي أَكْبَرُ ولدي، وَأَسْمَعُهُمْ لِقَولي، وَأَطُوعُهُمْ لِأَمْرِى مَنْ أَطَاعَهُ رَشَدَهُ».(٢ - ينابيع الموده: ۱۶۶٫۳)
موسى بن جعفر الله فرمود: پسرم علی بزرگترین پسر من از همه فرزندانم حرف شنوتر و فرمانبردارتر است هر که از او پیروی کند هدایت یابد.