عیون اخبارالرضا (علیه آلاف تحیه و ثنا) ( ج1. ص94 ) شمارهی 231
موضوعات
سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره علمی و فرهنگی امام > وضعيت فکری و فرهنگی عصر امام > فعاليت واقفه > پاسخ امام
خلاصه
محمّد بن جمهور از حمد بن حمّاد نقل میکند: يکی از نمايندگان امام کاظم عليه السّلام، عثمان بن عيسی رواسی بود که در مصر سکونت داشت و اموال زياد و شش کنيز داشت. امام رضا عليه السّلام کسی را به سراغ او فرستاد و پيغام داد که آن شش کنيز و نيز آن اموال را برای حضرت بفرستد. راوی میگويد: عثمان بن عيسی در نامه ای برای آن حضرت نوشت: پدرت هنوز نمرده است. حضرت در پاسخ او نامه ای نوشتند که: پدرم فوت کرده و ارثش را تقسيم کرده ايم، و اخبار صحيحی از مرگ آن حضرت در دست است، و حضرت دلايلی نيز ارائه دادند.
متن فارسی
محمّد بن جمهور از حمد بن حمّاد نقل میکند: يکی از نمايندگان امام کاظم عليه السّلام، عثمان بن عيسی رواسی بود که در مصر سکونت داشت و اموال زياد و شش کنيز داشت. امام رضا عليه السّلام کسی را به سراغ او فرستاد و پيغام داد که آن شش کنيز و نيز آن اموال را برای حضرت بفرستد. راوی میگويد: عثمان بن عيسی در نامه ای برای آن حضرت نوشت: پدرت هنوز نمرده است. حضرت در پاسخ او نامه ای نوشتند که: پدرم فوت کرده و ارثش را تقسيم کرده ايم، و اخبار صحيحی از مرگ آن حضرت در دست است، و حضرت دلايلی نيز ارائه دادند.
عثمان بن عيسی در پاسخ نوشت: اگر پدرت زنده باشد، که شما در اين اموال حقّی نداری. و اگر طبق گفته شما، مرده باشد، به من دستور نداده که آن اموال را به شما بدهم، من آن کنيزان را آزاد کردم و به عقد ازدواج در آوردم.
مؤلّف اين کتاب (شيخ صدوق) می گويد: موسی بن جعفر عليهما السّلام کسی نبود که مال جمع کند، ولی آن حضرت در دوران هارون الرَشيد بود و دشمنان زيادی داشت، و نمی توانست اموال جمع شده را، به مستحقّين برساند و فقط عدّه کمی از افراد مطمئن بودند و به صورت پنهانی اين کار را می کردند. پس اين اموال، به اين صورت گردآوری شده بود، و آن حضرت می خواست که گفته های افراد بدگو تحقّق پيدا نکند که می گفتند: برای آن حضرت اموال زيادی آورده می شود و قائل به امامت خويشتن است، و او مردم را به قيام عليه خليفه تحريک می کند. اگر اين بدگويی ها نبود، اين اموال را به افراد گوناگون می داد، علاوه بر اين، اموال فقرا هم نبود بلکه هدايا و تحفه هايی بود که دوستان آن حضرت برای احترام و تکريم آن بزرگوار، به ايشان هديه کرده بودند.
متن عربی
حَدَّثَنَا أَبِی وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِيدِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالا حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی الْعَطَّارُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ حَمَّادٍ قَالَ کَانَ أَحَدُ الْقُوَّامِ عُثْمَانَ بْنَ عِيسَی الرَّوَاسِیَّ وَ کَانَ یَکُونُ بِمِصْرَ وَ کَانَ عِنْدَهُ مَالٌ کَثِيرٌ وَ سِتُّ جَوَارِیَ قَالَ فَبَعَثَ إِلَیْهِ أَبُو الْحَسَنِ الرِّضَا ع فِيهِنَّ وَ فِی الْمَالِ قَالَ فَکَتَبَ إِلَیْهِ أَنَّ أَبَاکَ لَمْ یَمُتْ قَالَ فَکَتَبَ إِلَیْهِ أَنَّ أَبِی قَدْ مَاتَ وَ قَدْ قَسَّمْنَا مِيرَاثَهُ وَ قَدْ صَحَّتِ الْأَخْبَارُ بِمَوْتِهِ وَ احْتَجَّ عَلَیْهِ فِيهِ قَالَ فَکَتَبَ إِلَیْهِ إِنْ لَمْ یَکُنْ أَبُوکَ مَاتَ فَلَیْسَ لَکَ مِنْ ذَلِکَ شَیْءٌ وَ إِنْ کَانَ قَدْ مَاتَ عَلَی مَا تَحْکِی فَلَمْ یَأْمُرْنِی بِدَفْعِ شَیْءٍ إِلَیْکَ وَ قَدْ أَعْتَقْتُ الْجَوَارِیَ وَ تَزَوَّجْتُهُنَ قال مصنف هذا الکتاب لم يکن موسی بن جعفر ع ممن يجمع المال و لکنه حصل فی وقت الرشيد و کثر أعداؤه و لم يقدر علی تفريق ما کان يجتمع إلا علی القليل ممن يثق بهم فی کتمان السر فاجتمعت هذه الأموال لأجل ذلک و أراد أن لا يحقق علی نفسه قول من کان يسعی به إلی الرشيد و يقول إنه تحمل عليه [إليه] الأموال و يعتقد له الإمامة و يحمل علی الخروج عليه و لو لا ذلک لفرق ما اجتمع من هذه الأموال علی أنها لم تکن أموال الفقراء و إنما کانت أموالا يصل بها مواليه ليکون له إکراما منهم له و برا منهم به ع
مخاطب
جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران
قالب
سخنرانی ، کارگاه آموزشی ، کتاب داستان بلند و رمان ، کتاب معارفی