مناظرات امام رضا علیه السلام با علمای ادیان مختلف  ( صص 95-89، 110-98 ) شماره‌ی 2315

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره علمی و فرهنگی امام > مبارزه با انحرافات و تهاجم فکری و فرهنگی دشمنان > نمونه هايی از مناظره حضرت با عالمان > مناظره با جاثليق ‌ راس الجالوت و بزرگان صابئين

خلاصه

سرانجام زمان موعود فرا رسید امام رضا الاسلام وارد مجلس مناظره شدند همه برخاستند و حضرت در جایگاه خود نشستند. همه هنوز ایستاده مناظرات امام رضا ایلام با علمای ادیان بودند تا این که فرمان نشستن حضار داده شد مأمون مدتی با آن حضرت صحبت کرد آن گاه به جاثلیق رو نمود و گفت ای جاثلیق ایشان عمو زاده ام علی بن موسی بن جعفر و از فرزندان فاطمه دختر پیامبرمان و على بن أبي طالب هستند مایلم با ایشان گفت و گو و مباحثه منصفانه ای داشته باشید جاثلیق گفت چگونه با مردی بحث نمایم که به کتابی استناد و استدلال نماید که من آن را قبول ندارم و منکرش هستم و به سخنان پیامبری احتجاج مینماید که من به ایشان اعتقادی ندارم؟ آن حضرت فرمودند: ای مسیحی اگر به انجیل استناد و استدلال کنم می پذیری

متن

مناظره با جاثلیق مسیحي وجالوت يهودي

سرانجام زمان موعود فرا رسید امام رضا الاسلام وارد مجلس مناظره شدند همه برخاستند و حضرت در جایگاه خود نشستند. همه هنوز ایستاده مناظرات امام رضا ایلام با علمای ادیان بودند تا این که فرمان نشستن حضار داده شد مأمون مدتی با آن حضرت صحبت کرد آن گاه به جاثلیق رو نمود و گفت ای جاثلیق ایشان عمو زاده ام علی بن موسی بن جعفر و از فرزندان فاطمه دختر پیامبرمان و على بن أبي طالب هستند مایلم با ایشان گفت و گو و مباحثه منصفانه ای داشته باشید جاثلیق گفت چگونه با مردی بحث نمایم که به کتابی استناد و استدلال نماید که من آن را قبول ندارم و منکرش هستم و به سخنان پیامبری احتجاج مینماید که من به ایشان اعتقادی ندارم؟ آن حضرت فرمودند: ای مسیحی اگر به انجیل استناد و استدلال کنم می پذیری؟ جاثلیق :گفت آیا میشود آن چه انجیل بیان داشته است قبول نکنم؟ بله بر خلاف میل باطنیم قبول خواهم کرد آن حضرت فرمودند: با این شرط هر چه میخواهی بپرس و جواب منطقی را بشنو ؟ جاثلیق پرسید درباره پیامبری عیسی و کتابش چه نظری دارید؟ آیا منکر آن دو هستید؟ آن حضرت فرمودند من به نبوت حضرت عیسی و کتابش و به آن چه پیروانش را بدان بشارت داده و حواریون و طرفداران با وفایش آن مژده را قبول داشته اند ایمان دارم ولی هر (عیسی) ای که به پیامبری محمد و قرآن کتابش ایمان نداشته باشد و پیروانش را به معظم له مژده نداده باشد انکار خواهم کرد جائلیق گفت مگر هر حکمی احتیاج به دو شاهد عادل ندارد؟ آن حضرت فرمودند بله هر حکمی به دو شاهد عادل نیاز دارد. جائلیق گفت: دو شاهد عادل از غیر هم کیشانت که مسیحیت نیز آن دو شاهد را قبول نمایند معرفی کن و از ما هم از غیر همکیشانمان دو شاهد عادل بخواه آن حضرت فرمودند منصفانه سخن گفتی! آیا فرد عادلی که

جناب مسیح ایشان را قبول داشته و محترمش میدانسته قبول خواهی کرد؟ جاثلیق گفت این عادل چه کسی است؟ نامش را ببر آن حضرت فرمودند: درباره يوحنا دیلمی چه خواهی گفت؟ گفت به به محبوب ترین فرد نزد مسیح را اسم بردی آن حضرت فرمودند تو را سوگند می دهم، آیا در انجیل یادآوری نشده که یوحنا از فرمایش حضرت مسیح خبر داد که آگاه باش و مژده داد به دین محمد مرد عربی که بعد از من مسیح خواهد آمد و من نیز مژده مسیح را به حواریون بشارت دادم و آنان نیز به او ایمان آوردند؟ جاثلیق گفت: آری یوحنا از فرمایش حضرت مسیح چنین بشارتی را داده است و نبوت مردی را مژده داده و نیز از اهل بیت و وحی او نیز امیر مؤمنان امام علی بن ابی طالب ) خبر داده است و تعیین ننموده که این بشارت چه زمانی تحقق خواهد یافت و آنان را نیز به ما معرفی ننموده است تا آنان را بشناسیم. حضرت امام رضا الله فرمود: چنانچه فردی توانایی خواندن انجیل را داشته باشد در همین جلسه حاضر نمایم تا مطالب مربوط به محمد و اهل بیت له و پیروانش را برایت بخواند آیا ایمان خواهی آورد؟! جاثلیق :گفت حرف منطقی است. آن حضرت به نسطاس رومی فرمودند: سفر ثالث (سفر (بكسر سین کتاب بزرگی را گویند که گفته میشود تمرین سفرهای بسیار و طولانی است. عيون اخبار الرضا) انجیل را تا چه حدی از حفظ داری؟ عرض کرد: حافظ تمام و کمال آن هستم. آن گاه رو به رأس الجالوت کرد و فرمود: آیا انجیل خوانده ای؟ عرض کرد آری آن حضرت فرمودند: من سفر ثالث را

می خوانم چنان چه در آن جا مطلبی درباره محمد و اهل بیت الام و پیروانش پیدا شد شهادت بدهید و اگر در این باره موضوعی نبود، شهادت ندهید. سپس آن حضرت شروع به خواندن سفر ثالث نمودند و هنگامی که به موضوع پیامبری الله رسیدند متوقف شده و فرمودند: تو را به حق مسیح و مادرش سوگند میدهم آیا فهمیدی که عالم به انجیل میباشم؟ عرض کرد آری آن گاه موضوع مربوط به محمد و اهل بیت و پیروان و امتش را قرائت کرد و فرمودند حالا چه میگویی؟ این خود سخنان حضرت مسيح الا میباشد چنان چه این موضوع را انکار کنی قتلت واجب میشود زیرا به پروردگار و پیامبر و کتابت کافر شده ای جاثلیق عرض کرد موضوعی را که انجیل به صراحت برایم روشن نموده است منکر نمی شوم بلکه بدان اقرار مینمایم آن حضرت حاضران را بر اقرارش شاهد گرفتند. آن گاه حضرتش فرمودند حالا هر چه میخواهی بپرس؟ جاثلیق پرسید: حواریون حضرت مسیح و نیز علمای انجیل چند نفرند؟ آن حضرت فرمودند از خوب شخصی پرسیدی حواریون دوازده نفرند که عالم ترین و فاضل ترین آنان الوقا بوده است و علمای مسیحی سه نفر بوده اند یوحنای اکبر و بزرگتر در «اچ (در نسخه ای با (خ) و (اخ) منطقه ای در بصره میباشد.) و یوحنا در «قرقیسیا (شهری در خابور در کنار فرات عيون اخبار الرضا - ص ۱۵۸) و یوحنا دیلمی در «رجاز» و موضوع مربوط به پیامبر الله و دودمان و اهل بیت و امت و پیروانش نزد آنها بوده و همان کسانی بودند که پیروان عیسی الله و بنی اسرائیل را به پیامیری حضرت محمد و اهل بیت بشارت داده اند سپس آن حضرت فرمودند: ای مسیحی به خدا قسم ما به عیسایی(منظور این است که به عیسایی که معتقدند او پسر خدا یا شریک خدا است و عبادتش

میکنند ایمان ندارند زیرا وجود ندارد.) که به محمد ایمان داشته است ایمان داریم و نسبت به عیسی شما اعتراضی نداریم غیر سستی نماز و روزه اش. جاثلیق عرض کرد به خدا سوگند دانش خود را فاسد کردی و تضعیف شدی و حال آن که من خیال میکردم تو عالم ترین فرد در میان مسلمانان هستی آن حضرت فرمودند مگر چه شده است که چنین می پنداری؟ عرض کرد فرمودی که عیسی سستی در نماز و روزه می کرد و حال آن که عیسی حتی یک روز بدون روزه نبود و شب ها نمی خوابید و همه روزهایش به روزه داری و شبهایش به شب زنده داری می گذشت. حضرت فرمودند برای اعتقاد و تقرب به چه کسی نماز می خواند و روزه میگرفت؟ جاثلیق ساکت شد و نتوانست جوابی بدهد. آن حضرت فرمودند موضوعی را میخواهم از شما بپرسم. جاثلیق گفت: سؤال کن چنانچه بتوانم جواب خواهم گفت آن حضرت فرمودند: چرا نمی پذیری که زنده کردن مردگان توسط عیسی به اجازه خداوند متعال بوده است؟! جاثلیق عرض کرد کسی که مرده را زنده نماید و نابینا و مريض مبتلا به بیماری پیسی و جزام را بهبودی ،بخشد خداوندی است که سزاوار پرستش است آن حضرت فرمودند یسع هم مثل عیسی کارهایی انجام میداد روی آب راه میرفت مرده زنده می نمود، نابینا و بیماران مبتلای به بیماری پیسی و جزام را بهبود میبخشید ولی پیروانش او را خدا نمی دانستند و عبادتش نمی کردند حزقیل پیامبر نیز مانند عیسی بن مریم مرده زنده مینمود؛ به طوری که سی و پنج هزار نفر مردگانی که شصت سال از مرگشان می گذشت را زنده کرد . (اشاره به سوره بقره آیه ی ۲۴۳ آیه شریفه: ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِن دِيَارِهِمْ آیا حال کسانی که از بیم مرگ از خانه های خود خارج شدند را ندیدی؟) سپس آن حضرت به رأس الجالوت رو کرد و فرمود موضوع این افراد از جوانان بنی اسرائیل را در تورات خوانده ای و دریافته ای؟ بخت نصر آنان را از بین اسرای بنی اسرائیل که در زمان حمله به بیت المقدس اسیر جنگی گردیده بودند انتخاب نمود و به بابل برد پروردگار عزیز و بزرگ نیز او را به طرف آنان اعزام و همگی را زنده کرد و این موضوع در تورات موجود است و هر کس از شما منکر آن شود کافر است. رأس الجالوت عرض کرد: این موضوع را کاملاً شنیده و نسبت به آن آگاهی و شناخت دارم. آن حضرت فرمودند: درست گفتی من صفحه ای از تورات را میخوانم کاملاً دقت و توجه کن که چگونه صحیح و روشن میخوانم راوی گفت آن گاه آیاتی از تورات برای ما تلاوت فرمود به طوری که رأس الجالوت با شنیدن صدای آن حضرت بدنش به لرزه افتاد و به چپ و راست حرکت می کرد. امام رضا به جاثلیق رو کرد و فرمود: ای مسیحی! آیا آنانی که گفتم، قبل از عیسی بوده اند یا عیسی الله قبل از آنان بوده است؟ جاثلیق عرض کرد: آنان قبل از عیسی بوده اند. آن حضرت فرمود قریش همگی به حضور پیامبر خدا شرفیاب شدند و خواستار زنده شدن مردگانشان گردیدند، آن حضرت علی بن أبي طالب را همراهشان به گورستان و صحرا اعزام کرد و فرمود به صحرا برو و با صدای بلند هر یک از آنان را که خواسته اند صدا کن و بگو فلانی فلانی .... محمد پیامبر خدا می فرماید به اذن پروردگار عزیز و بزرگ بر خیزید از این رو همگان برخاستند و خاکهای قبر خود را از سرهایشان میریختند و مردم قریش نیز از حضرت درباره امورشان میپرسیدند و اقرار میکردند که محمد پیامبر گردیده است و مردگان از قبرهایشان برخاسته و میگفتند ای کاش ما او را درک کرده و ایمان می آوردیم. (از معجزات ختمی مرتبت ﷺ بوده است. )

95

مناظره امام رضا با رأس الجالوت یهودی

آن گاه امام رضا به رأس الجالوت فرمودند: تو را به ده آیه و نشانه ای (همان ده نشانه عبارتند از ید موسی عصا، لسان، البحر، الطوفان، الجراد، القمل، الضفاذع الدم، وتحريم الصيد.) که بر موسی بن عمران نازل گردید سوگند می دهم! آیا در تورات خبر مهم پیامبری محمد له و پیروانش را خوانده و دریافته ای که آن زمان که پیروان دیگری شتر سوار بیایند و پروردگار را بسیار و فراوان عبادت وتسبیح گویند عبادت و تسبیح مخصوص و جدیدی در معبدها و با روشی خاص به جا میآورند و در آن زمان بنی اسرائیل باید به طرف آنان و پادشاهان خود پناهنده شوند تا روح و روانشان آرامش یابد، زیرا آنان اسلحه و شمشیرهایی در اختیار دارند که با آنها میتوانند در گوشه و کنار کره زمین از کفار انتقام بگیرند آیا همین طوری که گفتم در تورات نوشته شده است؟ رأس الجالوت عرض کرد بله ما همین طوری که فرمودید در تورات خوانده و یافته ایم آن گاه آن حضرتش به جاثلیق فرمود: ای نصرانی تا چه اندازه با کتاب (شعیا ) آشنایی و آگاهی داری؟ عرض کرد حرف به حرف با آن آشنایی و آگاهی دارم آن حضرت به هر دوی آنان (جاثلیق ورأس الجالوت فرمود: آیا قبول دارید که این سخن از سخنان او میباشد ای مردم من صورت آن شخص الاغ سوار را دیدم که لباس هایی از نور بر تن داشت و آن شتر سوار را مشاهده کردم که نورش همانند نور ماه بوده ؟ آن دو نفر پاسخ دادند: آری شعیا این موضوعات را گفته است. آن حضرت فرمودند: آیا با سخن عیسی السلام در انجیل آشنایی داری؟ من به سوی خدای شما و خدای خودم میروم و فارقلیطا (همان لفظ عبرانی است به معنی جدا کننده حق از باطل و پیدا کننده پنهانی ها و مراد خاتم الانبياء محمد مصطفی ﷺ میباشد از کلمه عبری فارقلیطا) که در بعضی کتب با کمی اختلاف (فار قلیط در زبان عرب و مضمون آیه ۶ از سوره صف میباشد که فرمود: وان قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَنبَنِي إِسْرَاهِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُم مُصَدِّ قَالَمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَيَةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولِ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءَهُم بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُّبِينٌ : وهنگامی را که عیسی پسر مریم گفت: ای فرزندان اسرائيل من فرستاده خداوند متعال به سوی شما هستم تورات را که پیش از من بوده تصدیق

می کنم و به فرستاده ای که پس از من می آید و نام او (احمد) است بشارتگرم) پس وقتی برای آنان دلایل روشن آورد گفتند: این سحری آشکار است.) خواهد آمد، واوست که به سود و به حق شهادت خواهد داد همان گونه که من برایش شهادت داده ام و اوست که همه چیز را برایتان تفسیر و روشن خواهد نمود و رسوائی های ملت هاو پیروان را آشکار خواهد کرد و ستون خیمه کفر را میشکند. جاثلیق عرض کرد هر چه را از انجیل خوانده ای قبول دارم.

اثبات تحريف انجيل فعلى

امام رضا فرمود: آیا این موضوع را در انجیل خوانده و یافته ای؟ عرض کرد آری آن حضرت الله فرمود: انجیل فعلی حقیقی واصلی نیست. ای جائلیق آیا مرا از انجیل اول اصلی و حقیقی و شرعی که آن را گم کرده بودید با خبر میکنی که آن را نزد چه کسی یافتید و این انجیل فعلی را چه کسی برایتان وضع کرده است؟ عرض کرد انجیل را، ما فقط یک روز گم کردیم و بعد آن را پیدا نمودیم و یوحنا و متی آن را برایمان پیدا نمودند. آن حضرت فرمود چقدر نسبت به موضوع انجیل حقیقی واصلی و شرعی وانجيل فعلی (موجود و علمای آن بی خبر و بی شناخت هستی!! اگر این موضوعی که میگویی صحیح باشد چرا این همه اختلاف در همین انجیل دارید؟ این اختلافات همگی در این انجیلی است که در دست دارید اگر انجیل اول، حقیقی اصلی و شرعی میبود در آن اختلاف نمی کردید؟ ولی من تو را آگاهی میدهم که برای تو مفید باشد بدان روزی که انجیل اول مفقود شد مسیحی ها پیش علمای خود رفتند و گفتند: عیسی بن مریم ا را به شهادت رسانیدند و انجیل ما مفقود گشته است شما علما چه دارید؟

 

الوقا ومرقابوس (همان علمای اهل انجیل میباشند.) در جوابش گفتند ما | انجیل را از حفظ داریم و هر روز یکشنبه یک (سفر) از آن را برایتان استخراج می کنیم نگران نباشید وكنيسه ها و معبدها مکانهای عبادت را خالی نگذارید هر یکشنبه یک (سفر) برایتان تلاوت خواهیم کرد تا تمام انجیل گردآوری گردد. از این رو الوقا، مرقابوس يوحنا ومتى نشستند و این انجیل فعلی جعلی غیر حقیقی را به جای انجیل اول حقیقی اصلی و شرعی جعل و وضع نمودند!! و این چهار نفر شاگرد شاگردان اولیه بوده اند آیا این موضوع را می دانستی؟

اقرار صریح جاثليق

جاثلیق عرض کرد این موضوع را تا کنون نمی دانستم و اکنون فهمیدم و به آشنایی و فضل و علم شما نسبت به انجیل پی برده ام و برایم روشن شد و قلبم شهادت میدهد موضوعاتی را که فرمودید حق است و خود را مقصر میدانم که چرا تا کنون این موضوعات را نمی دانستم. سپس آن حضرت فرمودند شهادت آن علما در نظرت چگونه است؟ عرض کرد آنان علمای انجیل هستند و هر چه شهادت بدهند حق است. آن حضرت به مأمون و حاضران از خانواده اش و دیگران فرمود؛ شاهد باشید همگان گفتند ما شاهد هستیم. آن گاه حضرتش به جاثلیق فرمود: تو را به حق پسر عیسی و مادرش مریم له سوگند میدهم، آیا می دانی که متی گفته است مسیح فرزند داوود فرزند ابراهیم فرزند اسحاق فرزند یعقوب فرزند یهودا فرزند خضرون (حضرون میباشد و مرقابوس در نسب عیسی بن مریم الله گفته است: «او عیسی بن مریم (کلمه) خدا می باشد که پروردگار ایشان را در جسد انسانی قرار داد و به صورت یک انسان در آورد والوقا گفته است: عيسى بن مريم له و مادرش دو انسان از خون و گوشت بودند و روح القدس در آنان حلول کرد. از طرفی، تو قبول می کنی موضوعی که عیسی درباره خودش فرموده باشد که ای حواریون به حقیقت و صداقت برایتان میگویم هیچ فردی به آسمان نخواهد رفت مگر آنکه از آن فرود آمده باشد ولی استثناء آن همان شتر سوار، خاتم الانبیاءﷺ است که ایشان به آسمان بالا میرود و فرود می آید. درباره این سخن و موضوع نظرت چیست؟ جاثلیق عرض کرد این گفتار عیسی میباشد و ما آن را منکر نمی شویم آن حضرت فرمودند درباره شهادت وتصديق الوقاء، مرقابوس ومتى درباره عیسی واصل و نسب ایشان چه نظری داری؟ جائلیق عرض نمود: به عیسی افترا زده اند آن حضرت به حاضران فرمودند: آیا هم اکنون صداقت آنان را تصدیق نکرد و نگفت آنان علماء انجیل میباشند و سخنانشان حق و صحیح است؟ جاثلیق عرض کرد ای عالم مسلمان مایلم مرا درباره این چهار نفر و اشتباهی که کرده ام معاف بدارید و چشم پوشی فرمایید. آن حضرت فرمودند تو را عفو کرده و معاف می دارم. حالا هر چه می خواهی بپرس؟ جاثلیق عرض نمود جا دارد دیگری بپرسد و به حق مسیح سوگند، خیال نمی کردم بین علمای مسلمانان شخصی مثل حضرت عالی موجود باشد.

اثبات خاتميت نبوت محمد بن عبد الله ﷺ

امام رضا به رأس الجالوت رو کرده فرمود: تو از من می پرسی یا من از شما بپرسم؟ عرض کرد: من میپرسم و تنها استدلال و جواب هایی را میپذیرم که از تورات یا انجیل یا زبور داوود یا آن چه در صحف و کتاب ابراهیم و موسی باشد آن حضرت فرمودند هیچ دلیل و منطق و جوابی را قبول نکن مگر از تورات به زبان موسی بن عمران وانجيل عيسى بن مريم وزبور داوود رأس الجالوت پرسید به چه دلیلی نبوت محمد را ثابت می فرمایید؟ آن حضرت فرمود: پیامبری آن حضرت را عیسی بن مریم موسى بن عمران و داوود و خليفه های خداوند عزیز و بزرگ در زمین شهادت داده و تصدیق نموده اند او عرض نمود شهادت و گواهی و تصدیق موسی بن عمران را ثابت نما آن حضرت فرمودند ای یهودی می دانی که موسی به بنی اسرائیل سفارش و تاکید کرد و به آنان گفت: به زودی پیامبری از برادرانتان مبعوث خواهد شد ایشان را تصدیق نمایید و از معظم له پیروی و حرف شنوایی داشته باشید آیا میدانی بنی اسرائیل برادرانی غیر از فرزندان اسماعیل نداشتند؟ چنان چه میدانی خویشاوندی بنی اسرائیل يعقوب واسماعیل و ارتباط بین آن دو از جانب ابراهیم می باشد. (اسماعیل و اسحاق هر دو پسر ابراهیم و اسرائیل نام یعقوب که پسر اسحاق است و پیامبر ما از فرزندان اسماعیل و فرزندان اسرائیل از فرزندان اسحاق هستند.)

شهادت و اقرار حضرت عیسی بر نبوت و خاتمیت پیامبر ما

بر نبوت و خاتمیت حضرت محمد بن عبد الله او حكمت بالغه الهيه به جای ذبح اسماعیل شهادت سید الشهداء امام حسین مقدر فرمود؛ یعنی در حقيقت سيد الشهداء امام حسین فدای وجود ذي جود جد بزرگوارش شد که در صلب اسماعیل بود. (همان عيون اخبار الرضا پانویس ۱۶۴ و ۱۶۵ مینویسد آمدن خاتم الأنبياء با ذکر نام دوازده امام از جانشینانش در تورات به زبان عبری آورده است که عیناً نقل می شوند میذ ميذ محمد المصطفى ايليا ( على المرتضى قيذور الحسن المجتبی ایربیل «الحسين الشهيد مشفور زين العابدين، مسهور محمد الباقر»، مشموط جعفر الصادق»، ذومرا موسى الكاظم، هداذ على بن موسى الرضا، تيمورا محمد التقى نسطور على النقى» نوقش الحسن العسكرى قديمونيا محمد بن الحسن صاحب الزمان و برای صاحب

شریعت ختمی مرتبت و دوازده جانشین و امام میباشد که نه کم و نه زیاد میشوند.) با استدلال منطقی آن حضرت رأس الجالوت عرض کرد آری این سخنان موسی می باشد و ما انکار نمی نماییم آن حضرت فرمودند: آیا پیامبری غیر از حضرت محمدﷺ از برادران بنی اسرائیل آمده است؟ عرض نمود نه نیامده است. حضرت فرمود: آیا این موضوع در نظرت صحیح نمی باشد؟ گفت: بله کاملاً درست است، ولی مایلم صحت و مدرکی از تورات برایم بیاوری و اثبات کنی. حضرت فرمود: آیا این موضوع را انکار میکنی که تورات به شما می گوید: نور از کوه طور سینا آمد و نورش از کوه ساعیر بر ما درخشید و از کوه فاران بر ما ظاهر و هویدا گشت رأس الجالوت عرض کرد: این کلمات را خوانده و شناخته ام، ولی تفسیر آنها را نمی دانم حضرت فرمودند: من برایت می گویم تا بدانی و اما جمله آمدن نور از کوه سینا (کوهی در شام به نام طور) است و اضافه شده است به (سینا) که نام درختی است به طور سینا مشهور گردیده است. عیون اخبار الرضاء ص ۱۶۵)به وحی پروردگار تبارک و تعالی بر موسی ال در کوه طور سینا اشاره دارد، و جمله نور آن از کوه ساعیر بر ما درخشید به کوهی اشاره دارد که باری تعالی به عيسى بن مریم وحی میفرمود و جمله نور از کوه فاران بر ما هویدا میشد اشاره به کوهی از کوههای مکه اشاره دارد که به مدت یک روز راه رفتن تا مکه فاصله دارد و موسی بر نبوت محمد شهادت داده، همان طوری که شعیای پیامبر نیز شهادت داده است که آخرین جواب استدلالی آن در سوال رأس الجالوت یهودی است. (عیون اخبار الرضاء ص ۱۶۵)

حضرت امام رضاء فرمود: طبق اقرار تو و دوستانت در تورات آمده است که شعیای پیامبر فرموده است: دو نفر سواره را میبینم که زمین برایشان نورانی میشود یکی از آن دو نفر بر الاغی و دیگری بر شتری سوار است آیا میتوانی بگویی سوار بر الاغ و سوار بر شتر چه کسانی بوده اند؟ 

رأس الجالوت عرض کرد آن دو نفر سوار را نمی شناسم، شما به من معرفی کنید. آن حضرت فرمودند کسی که بر الاغ سوار است، عیسی الام و شخصی که بر شتر سوار است محمد مصطفی است؛ آیا این موضوعاتی را که در تورات آمده است انکار میکنی؟ عرض کرد: نه منکر نمی شوم، حضرت فرمودند: آیا حیقوق پیامبر را می شناسی؟ عرض کرد: آری، کاملا میشناسم، آن گاه حضرت فرمود کتاب شما این موضوع

را با استدلال و مدرک و دلیل بیان میکند که حیقوق پیامبر فرمودند: پروردگار از کوه فاران بیان یا بینات (عيون اخبار الرضا ص ۱۶۵) آورده و آسمان ها از اذکار و تسبیح محمد و پیروانش پر گردیده و سوارانش بر دریا می روند (عيون اخبار الرضا ص ۱۶۴ از جمله معجزات بسیار ختمی مرتبت  میباشد کما اینکه امیر مومنان امام علی آن حدیث را نقل فرموده است.)، همان طوری که در خشکی می روند و بعد از خرابی بیت المقدس کتاب جدیدی برایمان می آورد و آن کتاب جدید قرآن کریم است که فرقان نیز نامیده میشود (عيون اخبار الرضا پاورقی، ص ۱۶۵) آیا این موضوعات آشنا شده و شناخت و ایمان می آوری؟ رأس الجالوت عرض نمود این موضوعات را حیقوق پیامبر فرموده است و ما سخنانش را انکار نمی کنیم.

جواب نقضى واثبات خاتمیت پیامبر خاتم خداوند متعال

امام رضا به رأس الجالوت فرمود کتاب زبور داوود که تو آن را می خوانی گفته است: «خداوندا! ایجاد کننده سنت بعد از فترت (عيون اخبار الرضا  پاورقی ص ۱۶۶ فترت بفتح مدت زمان بین دو پیامبر از پیامبران الهی است و فترت بکسر سستی و شکست.) را مبعوث فرما آیا پیامبری غیر از محمد ﷺ میشناسی که بعد از زمان فترت سنت (ایزدی را آورد واحیا کرد؟ رأس الجالوت :گفت این گفتار داوود است می دانم و میشناسم و انکار نمی کنم ولی پندار من این بود دوران فترت در عصر عیسی بوده است. حضرت فرمود تو اشتباه پنداشتی، عیسی با سنت تورات مخالفت نکرده؛ بلکه به صراحت با آن موافق بوده تا این که پروردگار او را به آسمان بالا برد و در انجیل آمده است که پسر زن نیکوکار می رود و فارقلیطا بعد از ایشان خواهد آمد که مشکلات سنگینی ها سختی ها و.... را آسان نموده و هر چیزی را برایتان تفسیر فرموده؛ همان گونه که من به او شهادت میدهم ایشان هم برای من شهادت خواهد داد و من با امثال برای شما استدلال کرده ام و ایشان با تأویل مشکلات و سختی ها خواهد کرد آیا به این موضوعات در انجیل ایمان داری؟ عرض کرد: آری. امام رضا فرمود من درباره نبوت موسی بن عمران از شما می پرسم؟ عرض نمود بپرس آن حضرت فرمودند: ای رأس الجالوت چه دلیلی بر نبوت موسی بن عمران داری مرد یهودی عرض کرد معجزاتی آورده است که پیامبران پیش از او نیاورده بودند. حضرت فرمود چه معجزه ای؟ گفت شکافتن دریا مار شدن عصا ضربه زدن به سنگ و جاری شدن چندین چشمه از آن ید بیضاء دست سفید و درخشندگی چشم گیر و نشانه های دیگری که بندگان دیگر خداوند نمی توانستند مانند آن ها را داشته باشند. آن حضرت فرمود قبول نمودی تصدیق پیامبری شخصی که کارهایی انجام می دهد که دیگران نمی توانند انجام دهند بر شما واجب نیست؟ گفت: خير واجب نیست زیرا موسی به سبب مقام و منزلتی که به درگاه باری تعالی داشت بی نظیر بود و هر کس ادعای پیامبری کند بر ما واجب نیست که به او ایمان بیاوریم مگر این که معجزاتی همانند معجزات موسی بیاورد.

حضرت فرمودند چگونه به پیامبرانی که پیش از موسی بوده اند ایمان آوردید در صورتی که دریا را نشکافتند از سنگ دوازده چشمه روان جاری ننمودند ید بیضاء نداشتند و مار را به عصا تبدیل ننمودند که جست و خیز کند؟ یهودی :گفت من که گفتم باید معجزاتی داشته باشد اگر چه همانند معجزات موسی نباشند تا نبوتش اثبات گردد و تصدیقشان واجب شود حضرت فرمود: ای رأس الجالوت چرا به نبوت عيسى بن مريم ايمان نمی آوری با وجودی که مردگان را زنده مینمود و نابینایان و بیماران مبتلای به پیسی و جذام را بهبودی داده و شفا می داد و از گل به اذن پروردگار پرنده زنده می آفرید؟

أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأَحْيِ الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ «واو را به عنوان پیامبری به سوی بنی اسرائیل میفرستد که او به آنان می گوید در حقیقت، من از جانب پروردگارتان برایتان معجزه ای آورده ام من از گل برای شما چیزی به شکل پرنده میسازم آن گاه در آن میدمم، سپس به اذن خدا پرنده ای میشود و به اذن خدا نابینایی مادرزاد و بیمار پیسی را بهبود می بخشم و مردگان را زنده میگردانم و شما را از آنچه می خورید و در خانه هایتان ذخیره میکنید خبر میدهم مسلماً در این معجزات برای شما اگر مؤمن باشید عبرت است. (آل عمران: آیه ۴۹)

رأس الجالوت عرض کرد ما معجزات عیسی را ندیده ایم، حضرت فرمود: آیا معجزات موسی را دیده ای یا این که افراد مورد اطمینان برایتان اخبار معجزاتش را خبر داده و نقل نموده اند؟ گفت آری برای ما گفته اند حضرت فرمود درباره معجزات بسیار عيسى بن مريم الاخبار متواتر به شما رسیده و نقل گردیده چرا همان گونه که موسی را تصدیق نموده اید و ایمان آورده اید به عیسی ایمان نیاورده اید؟ مرد یهودی پاسخی نداشت و نتوانست پاسخ دهد و این خود دلیل محکومیت و مغلوبیت وراه وروش اشتباه آنهاست حضرت فرمود همین گونه خواهد بود نبوت حضرت محمد و هر پیامبر دیگری که از جانب خداوند متعال مبعوث گردد و از جمله معجزات آن حضرت سرور کائنات محمد مصطفى کودکی است که از دوران کودکی از نعمت پدر محروم ویتیم بوده و در نیازمندی و فقیری به سر برده و بعد چوپانی میکرده و درس نخوانده و مکتب نرفته و نزد معلمی نرفته و با تمام این قرآنی آورد که داستان های پیامبران گذشته را حرف به حرف و اخبار پیشینیان و آیندگان را تا روز رستاخیز بیان داشته و روشن کرده است و معجزات بسیار دیگری که قابل شمارش نبودند داشته است. رأس الجالوت گفت نزد ما خبر و موضوع عيسى ومحمد صحیح نبوده از این رو لازم نیست که به چیزی که ثابت نشده ایمان بیاوریم. حضرت فرمود از این روست که شهادت شاهدی که برای عیسی و محمد گواهی و شهادت داده اند باطل است؟ باز در این مورد یهودی پاسخی نداشت و عملاً در حضور همگان محکوم گردید ضمن این که خود بارها نیز اقرار کرده بود که خداوند متعال درباره امثال آنها می فرماید:

فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ... پس آن کس که کفر ورزیده بود مبهوت ماند و خداوند قوم ستمکار را که به اراده و اختیار خود ستم به خود روا داشته و کفر ورزیده اند) هدایت نمی کند».(بقره (۲): آیه ۲۵۸) 

110

مخاطب

میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

کتاب معارفی