یکی از اهداف شوم مأمون در موضوع دعوت امام رضا به مرو و تفويض ولا يتعهدی به آن حضرت این بود که با نزدیک کردن آن حضرت به دستگاه خلافت و قدرت سیاسی او را به جاه طلبی و دنیا پرستی متهم کند، ولی مناعت طبع و عزت نفس آن امام نقشه مأمون را نقش بر آب ساخت آن حضرت با بی اعتنایی به زرق و برق دنیا و تشکیلات سلطنتی مأمون به زندگی بی آلایش دوران پیش از ولایتعهدی خود ادامه داد و در برابر سیاست مأمون که تلاش میکرد آن حضرت را وارد کارهای حکومتی کند، فرمود:
دعوت به ایران و تفویض ولایتعهدی هرگز نعمتی برایم نیفزوده است. هنگامی که در مدینه بودم دست نوشته ام در شرق و غرب نفوذ و احترام داشت، در آن زمان بر استرم سوار میشدم و با آرامی و آزادی کوچه های مدینه را می پیمودم و این حالت از همه چیز برایم گواراتر و مطلوب تر بود. (2. همان، ص ۱۵۵)