امام رضا علیه الصلاة و السلام  ( ص 29 ) شماره‌ی 2358

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > سفر امام رضا (عليه السلام) از مدينه تا مرو > سکونت در نيشابور > کرامت و معجزه در نيشابور

خلاصه

حضرت از همان مسیری که مأمون معین کرده بود از مدینه حرکت کرد تا وقتی که داخل قم شد اهل قم به استقبال حضرت آمدند و هر کدام میل داشتند که حضرت به منزل آنها بروند و برای پذیرایی از حضرت با هم مخاصمه میکردند. آن حضرت فرمود که شتر من مأمور است، یعنی هر جا که او فرود آمد آنجا وارد می شوم. آن شتر آمد تا در یک خانه خوابید (۲) (مدتی نگذشت که آن محل مقام رفیعی پیدا کرد و در زمان ما مدرسه ی معموره است. )که صاحب آن خانه در شب پیش از آن در خواب دیده بود که حضرت رضا فردا میهمان او خواهد بود. حضرت را در این سفر بر استری سوار کرده بودند که محل رکوب آن نقره خالص بود.

متن

امام در خانه پسنده و سبز شدن درخت بادام

حضرت در نیشابور و در ناحیه ای موسوم به لاشاباد وارد شد، در آنجا به خانه پسنده بانویی کهنسال اقامت کرد که گویا شب آن روز در خواب دیده بود که حضرت میهمان او شده است، به همین دلیل آن روز در کنار در خانه در انتظار ورود امام به سر میبرد و مردم از هر طرف آن حضرت را به خانه خودشان دعوت میکردند ولی آن حضرت که طرفدار مستضعفین بود و دوست داشت با آنها مصاحبت کند دعوت بانوی مستضعفی را پسندید. از این رو به او پسنده گفتند که حضرت در میان استقبال کنندگان ورود به خانه او را پسندیده بود.

امام در گوشه حیات خانه او بادامی را کاشت آن بادام سبز شد و روئید و رشد و رویش آن به قدری سریع بود که در طول یک سال به صورت درختی درآمد و بادام داد. بیماران مختلف از آن بادام میخوردند و شفا می یافتند و بانوانی که وضع حمل آنها شدید بود از برگ آن درخت میگرفتند و بر شکم خود میکشیدند و به راحتی وضع حمل میکردند.

مخاطب

نوجوان ، جوان ، میانسال

قالب

سخنرانی ، کتاب داستان بلند و رمان