در دعای توسل به حضرت مهدی این گونه زمزمه میکنیم: «اللهم و قد أصبحت يومى هذا لا ثقه لى و لا رجاء و لا ملجأ و لا مفزع و لا منجي غير من توسلت بهم إليك متقرباً إلى رسولك محمد صلى الله عليه و آله، ثم على أمير المؤمنين و الزهراء سيدة نساء العالمين و الحسن و الحسين و على و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و على و الحسن و من بعدهم يقيم الحجه إلى الحجه المستوره من ولده المرجو للأمه من بعده، اللهم فاجعلهم في هذا اليوم و ما بعده حصنى من المكاره و معقلى من المخاوف و نجني بهم من كل عدو و طاغ و باغ و فاسق و من شر ما أعرف و ما أنكر و ما استتر عنى و ما أبصر و من شر كل دابه ربي آخذ بناصيتها إنك على صراط مستقيم، اللهم بتوسلى بهم إليك و تقربي بمحبتهم و تحصني بإمامتهم أفتح على في هذا اليوم أبواب رزقك و انشر على رحمتك و حببني إلى خلقك و جنبني بغضهم و عداوتهم، إنك على كل شيء قدير».( خداوندا! من امروز صبح کردم در حالی که هیچ پشتیبان و پناهگاه و ملجایی ندارم جز کسانی که به آنان متوسل شده ام از آل رسولت علی و فاطمه و حسن و حسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و علی و حسن و محمد که درود تو بر تمامی آنان باد. خداوندا! آنان را در من از ناخوشایندی ها و پناهگاهم از چیزهای هراسناک قرار ده و مرا به حق آنان از هر دشمن سرکش و هر فاسق ستم کار و از شر آنچه که میشناسم یا نمیشناسم و از شر آنچه که بر من پوشیده است و آنچه که میبینم و از شر هر جنبنده ای که اختیارش به دست پروردگار من است. نجات بخش که همانا پروردگارم بر راه راست است. خداوندا به همین که من آنان را وسیله ی خود به سوی تو قرار داده و با دوستی ایشان خود را به تو نزدیک ساخته ام درهای رحمت و آمرزش خود را بر من بگشا و مرا به نزد آفریدگانت محبوب گردان و دشمنی و کینه ی آنان را از من دور دار که تو بر هر چیزی توانایی.)
نکته و پیام مهم این دعا عبارت است از وساطت امام
. خداوندا! من امروز صبح کردم در حالی که هیچ پشتیبان و پناهگاه و ملجایی ندارم جز کسانی که به آنان متوسل شده ام از آل رسولت علی و فاطمه و حسن و حسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و علی و حسن و محمد که درود تو بر تمامی آنان باد. خداوندا! آنان را در من از ناخوشایندی ها و پناهگاهم از چیزهای هراسناک قرار ده و مرا به حق آنان از هر دشمن سرکش و هر فاسق ستم کار و از شر آنچه که میشناسم یا نمیشناسم و از شر آنچه که بر من پوشیده است و آنچه که میبینم و از شر هر جنبنده ای که اختیارش به دست پروردگار من است. نجات بخش که همانا پروردگارم بر راه راست است. خداوندا به همین که من آنان را وسیله ی خود به سوی تو قرار داده و با دوستی ایشان خود را به تو نزدیک ساخته ام درهای رحمت و آمرزش خود را بر من بگشا و مرا به نزد آفریدگانت محبوب گردان و دشمنی و کینه ی آنان را از من دور دار که تو بر هر چیزی توانایی.
عصر (ارواحنا فداه) بین خدا و همه ی امور هستی البته عبارات دیگری در بین این دعاها وجود دارد که دارای همین مضمون و معناست، مثل: «فإنهم معادن کلماتک و خزان علمک و ارکان توحیدک و دعائم دینک و ولاه أمرك.» آنچه که این مضامین به ما می آموزد به این امر معطوف است که امام عصر (ارواحنا فداه در همه ی امور انسانها و بلکه همه ی موجودات به عنوان واسطه ی فیض خداوندی است و فیض الهی معرفت دانش رزق و روزی مادیات و معنویات از طریق ایشان به موجودات میرسد. مبنای نظری این مسأله از این قرار است که انسان کامل در اندیشه ی عارفان برجسته ی شیعه از جهت مراتب وجودی و نزول حقایق الهی تا پایین ترین مراتب هستی نقش تار و پود اصلی کائنات را دارد و این نقش به عنوان نقشی کاملاً توحیدی و الهی تلقی شده است؛ زیرا حقیقت آن که با عناوینی مثل حقیقت محمدیه حقیقت احمديه حق مخلوق، عالم أعلى، و روح محمدی تعبیر میشود تجلی تمام عیار و کامل اسماء و صفات الهی است و هر موجودی از موجودات مظهر و تجلی جنبه ای از کمالات توحید افعالی اویند به این معنا که امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نباید به عنوان شخصی با ابعاد مادی و مشخصات محدود بشری تلقی شود که جدای از سایر موجودات در کناری ایستاده و به تدبیر امور می پردازد؛ بلکه آمرزش خود را بر من بگشا و مرا به نزد آفریدگانت محبوب گردان و دشمنی و کینه ی آنان را از من دور دار که تو بر هر چیزی توانایی ایشان به عنوان حقیقت و روحی دمیده شده در کالبد هستی است که در تار و پود وجود همه ی کائنات حضور دارد به ویژه این که ایشان تجلی و بلكه عين اسما و صفات الهی هستند و بنا به بیان والای امر عارفان علی بن ابی طالب (علیه السلام) که عرض کرد و بأسمائك التي ملأت أركان كل شیء»، اسمای الهی همه ی زیر ساختهای اشیای عالم را پر و لبریز کرده است. بنابراین وجود نازنین امام عصر (ارواحنا فداه در همه ی تار و پود هستی و در همه ی ابعاد وجودی انسان حضور داشته و دوام فیض الهی نیز به کائنات به همین حضور ایشان وابسته است این واسطه در زبان عرفای بزرگ شیعه به حجاب اقرب تعبیر شده است که مرز میان عالم امکان و وجوب به شمار می رود. و این نکته همان معنای «لا فَرْقَ بَيْنَكَ وَبَيْنَهَا إِلا أَنَّهُمْ عِبَادُک» است که در بیان حضرت حجت (عجل الله تعالى فرجه الشريف) از ناحیه ی مقدسه آمده است.
مراتب نزول حقایق که از ناحیه ی حضرت الهی الوهیت) تا پایین ترین مراتب خلقت صورت میپذیرد مورد نظر و توجه همه ی اندیشمندان الهی (الهی دانان) قرار گرفته و اصول نظری و عقلی متعددی برای ترسیم و تبیین
۱ در بیان نورانی حضرت علی (علیه السلام) آمده است که «أنا أسماء الله الحسنى و أمثاله العليا»: سید هاشم بحراني البرهان في تفسير القرآن، تحقيق موسسه سه البعثه (قم)، تهران، بنیاد بعثت ۱۴۱۶ق، ج ۴، ص ۹۵؛ مجلسی، بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۴۶ و ج ۸۸، ص ۱۷۶
كفعمي البلد الأمين ۱۸۸ در سایر روایات نیز شبیه به این عبارات آمده است: مجلسی، بحار الأنوار، ج ۹۵، ص ۱۸۰.
میرزا جواد آقا ملکی تبریزی المراقبات تهران موسسه دار الإعتصام، بی تا، ص ۴۸
آن ارایه شده است. آنچه که در اندیشه ی فلسفی حکمای اسلامی مطرح بوده و بیشتر عارفان نیز آن را اخذ کرده و بر مبنای آن سخن گفته اند عبارت است از وجود سلسله ی علت و معلول که هیچ مورد خطا و استثنایی در آن وجود ندارد.
در این نگرش خدا علت نخستین است و مخلوقات خدا نیز به ترتیب مراتب از نخستین مخلوق تا پایین ترین مراتب هستی به عنوان معلول های آن به شمار میروند به این ترتیب که مخلوق اول علت مخلوق دوم مخلوق دوم هم علت مخلوق سوم تا به سر حد عدم که هیولای نخستین است برسد حتی اگر فقط یک مخلوق بسیط و متعالی هم قابل فرض بوده باشد و سایر مخلوقات در درون کلیت این مخلوق باشند، باز هم سلسله ی علت و معلول حفظ شده است. با این نقطه نظر هر آنچه که از کمالات وجودی به معلولهای زیرین مراتب پایین دست میرسد تحت عنایت و اشراف معلول و مخلوق نخستین است.
این معنا در زبان روایات و دعاهای رسیده از معصومین (علیهم السلام) با سبب متصل بین زمین و آسمان تعبیر شده است؛ به ویژه این که در دعای ندبه این گونه نجوا میکنیم: «أين السبب المتصل بين الأرض و السماء». بنابراین حضرت مهدی و سایر ائمه (عليهم السلام) عروه الوثقی برای همه ی مخلوقات بوده و از وجود ایشان بهره مند هستند و فتح و ختم همه ی هستی
۱ نخستین مخلوق در اندیشه ی این دانشمندان همان وجود بسیط و حقیقت انسان کامل است.
به وسیله ی ایشان محقق میگردد و همچنین ایشان سبب اصلی انتشار رحمت الهی در میان مخلوقات هستند و از این رو در دعاهای مأثور با تعبیری مثل «معدن الرحمه»، «أبواب الله»، «أركان توحیده» و «معدن الهدی» از ائمه (علیهم السلام) یاد شده است.
با این رویکرد امام زمان (ارواحنا فداه شریک علت آفرینش به عنوان علت میانی و واسطه در فیض است و اگر وجود نازنین وی نبود، هیچ جنبنده و جمادی در کائنات باقی نمیماند و این همان معنای حقیقی و هستی شناختی عبارت لو بقيت الأرض بغير إمام لساخت»، «أنها لا تبقى بغير إمام إلا أن يسخط الله على أهل الأرض أو على العباد، فقال: لا تبقى إذا لساخت» و «لو أن الإمام رفع من الأرض ساعه، لماجت بأهلها كما يموج البحر بأهله» که امام معصوم در آن از یک واقعیت خارجی خبر داده است. این عبارات به ما میگویند که همه ی امور مخلوقات به دست امام عصر (ارواحنا فداه است و از همین جهت او را حجه الله و خليفه الله نامیده اند. ۳
۱ حضرت امام خمینی (ره) این معنا را در شرح فقراتی از دعای سحر به خوبی و زیبایی هر چه تمام تبیین و تقریر کرده است امام خمینی (ره) شرح دعای سحر ترجمه سید احمد فهری صص ۲۱۸ و ۲۸۴
این تعابیر بخشی از روایاتی است که در باب «أَنَّ الْأَرْضَ لَا تَخلُو مِنْ حُجَّه» از اصول کافی آمده است: کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۷۹
سید مصطفی خمینی ولایه الفقیه تصحیح گروه پژوهش موسسه تنظیم و نشر، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، بی تا، ص ۵۹
علاوه بر این رویکرد، نگرش دیگری نیز در میان اهل معرفت مطرح است که به عنوان وجه خاص یا فیض خاص مطرح است و فیض الهی بنابر آن دارای دو قسم و دو جنبه است یکی عام است که به نظر میرسد همان چهارچوب علی و معلولی را به نمایش میگذارد؛ اما دیگری خاص است و از آن قوانین پیروی نکرده و اصول ویژه ی خود را دارد.
در فیض خاص خداوند به طور مستقیم و بدون واسطه با یکایک مخلوقاتش ارتباط داشته و ظاهراً به واسطه نیاز ندارد. عرفا این مطلب را این گونه تبیین میکنند که هر موجودی میتواند بدون این که با سبب وجودی خودش ارتباط برقرار کند به طور مستقیم با خود خدا رابطه ای برقرار کرده و با او به راز و نیاز و نجوا بنشیند و به اصطلاح اهل معرفت با معشوق و معبودش خلوت کند. فیضی که از طریق وجه خاص به هر یک از بندگان خدا میرسد نسبت به نحوه ی ارتباط آنها با خدای و اسمای الهی متفاوت میباشد و بسته به این که هر بنده ای خود را با چه نوع حالتی از برکات و تجلیات الهی متناسب و لایق کرده باشد. و بنابر شأنیتی که هر موجودی در خود ایجاد میکند هر یک از اسمای الهی در مراتبی از وجود موجودات تجلی میکند.
یکی از مهمترین و اساسی ترین حکمتهای اختلاف و تفاوت های میان موجودات در همه ی مراتب هستی همین فیض خاص و وجه خاص الهی
محيى الدين ابن عربی الفتوحات المكيه (۴) جلدی)، ج ۱، ص ۵۹۹؛ ج ۲، ص ۲۷۵
. همان، ج ۱، ص ۶۷۹
. همان، ج ۲، ص ۲۷۶
است. مبنای نظری و هستی شناختی این مسأله همان اسمای مستأثره است که در بحث تصرف امام در کائنات مورد بررسی قرار گرفت.
به هر حال در این قسم از فیض همه ی واسطه ها در فرآیند رسیدن فیض الهی به بندگان از میان رفته و خود خدا با اسمای خودش بر بنده تجلی می کند؛ اما امام معصوم در این معنا نیز وجود دارد و نمیتوان حضور او را نادیده انگاشت؛ زیرا انسان کامل همان گونه که توضیح داده شد، مظهر اتم اسمای الهی است و اگر قرار باشد که خدا با اسمای خود بر بنده اش ظاهر و متجلی شود با همین مظهرش تنزل خواهد کرد و ممکن نیست که بدون حضور انسان کامل فیضی بر مخلوقاتش برسد.
با این توضیح روشن است که وجود قدسی امام زمان حضرت مهدی (ارواحنا فداه) تنها واسطه ی رسیدن و تنزل فیض خداوندی بر مراتب مختلف موجودات است و از این جهت تعابیر امام رضا (علیه السلام) درباره ی ایشان دارای چنین مضامینی است و أن علياً أمير المؤمنين سيد الأوصياء و وارث علم الأنبياء علم الدين و مبير المشركين و مميز المنافقين و مجاهد
صدر الدین قونوی مفتاح الغيب تصحیح محمد خواجوی ،تهران، انتشارات مولی، ۱۳۷۴ ص ۵۰
. تفصیل آن را باید از منابع معتبر عرفان نظری مثل مصباح الأنس و شرح فصوص الحكم قیصری جست.
. البته با توجه به این نکته که حقیقت همه ی ائمه (علیهم السلام یگانه بوده و تمایزی جز تمایز مادی میان وجود حضرات ایشان نیست مراد از تنها واسطه در این عبارت بر یک نور و حقیقت اطلاق می شود.
المارقين و إمامى و حجتی و عروتی و صراطی و دلیلی و حجتی و من لا أثق بأعمالى و لو زكت و لا أراها منجيه لى و لو صلحت إلا بولايته و الإئتمام به و الإقرار بفضائله و القبول من حملتها و التسليم لرواتها و أقر بأوصيائه من أبنائه أئمه و حججاً و أدله و سرجاً و أعلاماً و مناراً و ساده و أبراراً و أو من بسرهم و جهرهم و ظاهرهم و باطنهم و شاهدهم و غائبهم و حيهم و ميتهم لا شك في ذلك و لا ارتياب عند تحولك و لا انقلاب . اللهم و قد أصبحت يومى هذا لا ثقه لى و لا رجاء و لا ملجأ و لا مفزع و لا منجى غير من توسلت بهم إليك متقرباً إلى رسولك محمد صلى الله عليه و آله، ثم على أمير المؤمنين و الزهراء سيدة نساء العالمين و الحسن و الحسين و على و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و على و الحسن و من بعدهم يقيم الحجه إلى الحجه المستوره من ولده المرجو للأمه من بعده، اللهم فاجعلهم في هذا اليوم و ما بعده حصنى من المكاره و معقلى من المخاوف و نجني بهم من كل عدو و طاغ و باغ و فاسق و من شر ما أعرف و ما أنكر و ما استتر عنى و ما أبصر و من شر كل دابه ربي آخذ بناصيتها» که واسطه ی فیض و جود الهی بودن ایشان و البته سایر ائمه را بیان می کند.
۱ همه ی فقرات این دعاها دارای مضمون امام شناسی توحیدی است و در همین راستا معنا می یابد و همانا علی علیه السلام که امیر مؤمنان و سید اوصیا و وارت علم پیامبران و کشنده ی مشرکان و پیشوای پرهیزکاران و جهاد کننده با عهدشکنان و ستمگران و از دین بیرون روندگان است امام و حجت و راه و رهنما و جاده ی پهناور من به سوی تو است و کسی است که جز با ولایت او و پیروی از او و اقرار به فضایل او و پذیرش آنها از حاملان ولایت او و تسلیم در برابر راویان آنها به هیچ یک از اعمال هرچند صالح باشد اطمینان ندارم آنها را هر چند صالح و درست بوده باشد، نجات بخش نمیبینم به جز این که از ولایت و امامت آنها پیروی کرده باشم. خداوند!! به اوصیای از فرزندان او که همه پیشوایان و حجتها و رهنمایان و چراغ ها و نشانه ها و مناره ها و سروران نیکو کردارند اقرار میکنم و به نهان و آشکار و ظاهر و باطن و زنده و مرده و حاضر و غایب آنان ابراز دین داری مینمایم که شک و دو دلی در آن نیست و بازگشت و دگرگونی ای در آن وجود ندارد خداوندا مرا در روز حشر و هنگام نشرم به امامت آنان فراخوان و در دسته و گروه ایشان محشورم گردان و نامم را در زمره ی اصحابشان بنویس ای مولای من به حق ایشان مرا از گرمای آتش دوزخ رهایی بخش که اگر مرا از آتش دوزخ معاف بداری از رستگاران خواهم بود. خداوندا من امروز صبح کردم در حالی که هیچ پشتیبان و پناهگاه و ملجا یی ندارم جز کسانی که به آنان متوسل شده ام از آل رسولت علی و فاطمه و حسن و حسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و علی و حسن و محمد که درود تو بر تمامی آنان باد. خداوندا! آنان را در من از ناخوشایندیها و پناهگاهم از چیزهای هراسناک قرار ده و مرا به حق آنان از هر دشمن سرکش و هر فاسق ستم کار و از شر آنچه که میشناسم یا نمی شناسم و از شر آنچه که بر من پوشیده است و آنچه که میبینم و از شر هر جنبنده ای که اختیارش به دست پروردگار من است نجات بخش.(۷۸-۷۱)