گوشه ای از فضایل امام رضا
شخصیتی که اکثر شبها را برای راز و نیاز با باری تعالی بیدار مانده و کم میخوابید که تا به عبادت مشغول باشند.
بسیاری از روزهای یک ماهه را روزه میگرفت؛ زیرا عقیده داشتند و می فرمودند: روزه اول و نیمه و آخر هر ماه ذلک صوم الدهر (بحار الانوار: ج ۴۹، ص ۹۱، ح ۴، باب ۷) کسی این سه روز را روزه بگیرد همانند فردی است که تمام عمر، روزه بوده است. (بحار الانوار: ج ۴۹، ص ۹۱ ، ۹۰ ۹۳ ۹۴، ح ۴ تا ۷، باب ۷)
و چنان سجده های طولانی انجام میداد که بعد از نماز صبح سجده اش تا طلوع آفتاب ادامه میداشت و در مقابل پروردگارش به خاک می افتاد. (همان)
تلاوت قرآن را زیاد دوست میداشت و تمام سخنان و جواب هایی که در پاسخ سوال کنندگان میداد از آیات قرآنی می بود و تمام تمثیل هایش نیز از قرآن بود. (همان) هنگام خواب در بستر به یاد باری تعالی به تلاوت قرآن مشغول میشد. (بحار الانوار: ج ۴۹، ص ۹۱، ۹۰ ۹۳ ۹۴ ، ح ۴ تا ۷ باب ۷) و در وقت تلاوت به آیات عذاب و کیفر ایزدی گریه ها میفرمود و به خداوند عزیز پناهنده می شد. (همان) مترصد به جا آوردن نمازها به وقت میبود و روزی که روزه میگرفت پیش از افطار نماز میخواندند. (همان) نوافل؛ بخصوص نماز شب را . سفرها همانند حضر به جای می آوردند و به همین منظور یک سوم آخر شب نمی خوابیدند و تا طلوع فجر و وقت نماز صبح نماز جعفر طیار را به جا می آوردند و مشغول تعقیبات و دعاها و سجده شکر تا طلوع آفتاب می شدند. (همان) همیشه ذکر ایزد منان را بر زبان شریف میداشتند. (همان) سخت از حتی در خداوند متعال میترسید (همان) در غیر نماز به مناجات با پروردگار مأنوس می شدند. (همان) بیشتر اوقات شریفشان را به نماز خواندن اشتغال می داشتند. (همان) در شخصیت معنویش که اطرافیان میدیدند و با تمام دشمنی ها باز هم چیزهایی را اقرار میداشتند و مأمون از کینه توزی هایش در قالب اظهار محبت و احترام ظاهری ولی اهانت هایی که در خلوت به آن حضرت مینمود تا جایی که وقتی ولایتعهدی را نمی پذیرفت با کمال وقاحت و صراحت گفت: گردنت را میزنم.
همیشه آن حضرت را تحت کنترل میداشت به طوری که رجاء بن ابی ضحاک را مأمور کنترل آن حضرت از مدینه تا مرو خراسان نمود و به ایشان گفت: تمام شبانه روز و در طول سفر همراه و ملازم آن حضرت باشد در پایان مسافرت چنین اقرار نمود:
فَوَ اللهُ مَا رَأيتُ رَجُلاً كَانَ أَتقى الله مِنْهُ وَ لا أَكْثَرَ ذِكرَاً لَهُ فِي جميع أوقاتِهِ مِنه وَ لا أَشَدَّ خَوفاً الله عَزوَجَل .... به خدا قسم شخصی را نیافتم که از ایشان پرهیز کارتر باشد و بیش از او به یاد خدا و ترس از خدا به سر برد.(بحار الانوار: ج ۴۹، ص ۹۱، ۹۰ ۹۳ ۹۴ ، ح ۴ تا ۷، باب ۷)