بعضی از معجزات پیامبر خاتم ﷺ

پیامبر نیز افراد نابینا و بیماران مبتلا به پیسی و جزام و دیوانگان را بهبودی می داد و شفا مییافتند و نیز با پرندگان حیوانات جن و شیطان ها گفت و گو میکردند ولی با این حال ما آن حضرت را خدا نمی دانیم؛ در عین حالی که علوم و فضایل پیغمبران همانند عیسى، يسع حزقیل و محمد را هم انکار نمی نماییم شما که عیسی را پروردگار می دانید باید يسع و حزقیل و.... را نیز خدا بدانید چون آنان هم همانند عیسی بن مریم زنده کردن مردگان و معجزات دیگری داشتند و هم چنین افرادی از بنی اسرائیل که به هزاران نفر میرسیدند از ترس بیماری طاعون از شهر  خود بیرون رفته بودند ولی خداوند در یک لحظه فرمان قبض روحشان را داد و مردند. مردم آن شهر اطرافشان حصاری بنا کردند و اجساد مردگان را به همان حال خود گذاشتند تا از بین رفته و استخوان هایشان پوسیده گردید، پیامبری از پیامبران بنی اسرائیل از آن جا عبور کرد و از زیادی استخوان های پوسیده تعجب نمود پروردگار توانا و عزیز و بزرگ به ایشان وحی فرمود که میخواهی آنان را زنده کنم تا آنان را پند دهی و دین خود را تبلیغ نمایی؟ عرض کرد .آری و پروردگار وحی فرمود: آنان را صدا بزن! آن پیامبر آنان را صدا کرد و گفت ای استخوانهای پوسیده به اذن و فرمان پروردگار بر خیزید همگی زنده گردیدند و از قبرهایشان بیرون آمده و خاک ها را از سر و صورت خود میتکانیدند همچنین ابراهیم خلیل الرحمان به خداوند متعال عرضه داشت که قرآن کریم می فرماید: 

وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِ الْمَوْتَى قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِنُ قَالَ بَلَى وَلَكِن لِيَطْمَينَ قَلْبِي قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ مِنْهُنَّ - جُزْء اثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ . سَعْيَا وَاعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ و یاد کن آن گاه که ابرهیم گفت: «پروردگارا به من نشان ده، چگونه مردگان را زنده می کنی؟!» فرمود: «مگر ایمان نیاورده ای؟! گفت: «چرا، ولی تا دلم آرامش یابد. فرمود: پس چهار پرنده بر گیر و آنها را پیش خود ریز ریز گردان سپس بر هر کوهی پاره ای از آنها را قرار ده آن گاه آن ها را فراخوان شتابان به سوی تو می آیند و بدان که خداوند توانا و حکیم است.»(بقره (۲): آیه ۲۶۰)

وَإِذْ قُلْتُمْ يَمُوسَى لَن نُّؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ و چون گفتید: ای موسی، تا خدا را آشکارا نبینیم، هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد. پس - در حالی که مینگریستید – صاعقه شما را فرو گرفت». (بقره (۲): آیه ۵۵)

و هم چنین موسی بن عمران و هفتاد نفر از همراهانش - که از میان مردم بنی اسرائیل انتخاب نموده بود - به کوه رفتند و به آن حضرت عرض کردند تو پروردگار را دیده ای او را به ما نشان بده تا ببینیم. آن حضرت فرمود من خدا را ندیده ام ولی آنان پافشاری کردند و گفتند تا خدا را آشکارا نبینیم هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد. لذا صاعقه ای همه آنان را سوزانید و نابود کرد (بقره (۲) آیه ۵۵) حضرت موسی تنها ماند و به درگاه حضرت احدیت عرض کرد خداوندا! من هفتاد نفر از بنی اسرائیل را انتخاب نمودم و با خود آوردم و چنان چه تنها برگردم قوم و اطرافیانم چگونه می توانند گفتارم را در این حادثه قبول نمایند؟ چنانچه میخواستی من و همراهانم را قبلاً از بین میبردی آیا ما را به سبب افکار و عملکرد نابخردان نابود می فرمایی؟ بنا به خواست حضرت موسی پروردگار آنان را بعد از مردنشان زنده فرمود (بقره (۲) ۵۶ ۲ -) آن . گاه امام رضا در ضمن ادامه سخنانش فرمود: هیچ کدام از مواردی که برایت بیان داشتم نمی توانی قبول نکنی؛ زیرا همگی آیاتی است که در تورات و انجیل زبور و قرآن میباشند اگر قرار باشد هر شخصی که مردگان را زنده نماید و نابینایان و بیماران مبتلا به پیسی جزام و دیوانگان را شفا داده خدا بشود پس آنانی را که بیان کردم نیز خدا بدان با این استدلال و منطق چه جوابی داری؟ جاثلیق عرض کرد آری، استدلال و منطق شما درست است و معبودی نیست مگر خداوند یکتای بی همتا.