هنگامی که امام قصد عزیمت به سوی مرو را داشتند و از داخل بازار نیشابور عبور می کردند بسیاری از مردم برای مشایعت امام گرد کجاوه ایشان جمع شده بودند در این میان عده ای از اصحاب حدیث و علما نیز حضور داشتند از جمله ابوزرعه رازی که از علمای اهل سنت بود و محمد بن اسلم که از حافظان احادیث نبوت بودند. اینان دور حضرت جمع شدند و از امام خواستند که قبل از این که از آنان دور شود رهنمودی به مردم بدهند تا بهره بیشتری از حضور تاریخی ایشان در شهرشان ببرند.(۱- قمی، عباس (۱۳۸۱). منتهى الأمان مشهد هاتف، ص ۹۳٤ مجازی محمدرضا (۱۳۸۲). بنابیع الحکمه (چشمه سار معرفت) ترجمه علیرضا مجازی قم دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، ص ۱۸۱؛ بشارتی همان ١٦٥)
امام در میان مردمی سخن میگفتند که اهل بیت را دورادور میشناختند چه بسا در میان آنچه شنیده بودند آثار و نشانه هایی از افراط و تفریط و غلویا کوتاهی در مورد اهل بیت وجود داشته باشد بنابراین امام باید در این فرصت کوتاه آموزه ای آشکار می کردند که در عین مختصر بودن تمام رسالت انبیاء و امامان را در خود جای داده باشد امام تلاش می کردند محبت مردم را نسبت به علویان جهت دار کنند و این تشیع را که تنها ناشی از دوستی اهل بیت بود را تبدیل به یک تشیع اعتقادی و اصیل و قوی کنند.(جعفریان همان ١٥٤ معینی و ترابی همان، ص ٨٦)
مردم نیشابور اعم از مردم عادی دانشجویان تشنه علم و محدثان حدیث نبوی گوش به زنگ بودند تا کلام گوهر بار امام زمان خود را بشنوند. امام نیز حدیث را کلمه به کلمه می گفتند و ابوزرعه و محمد بن اسلم طوسی آن کلمات را با صدای بلند برای مردم تکرار می کردند و بیش از ۲۴ هزار نفر این حدیث را که میشنیدند بر کاغذ می نوشتند. برای نشان دادن نویسندگان چنین آمده که برای نوشتن این کلمه مبارکه ٢٤ هزار قلمدان علاوه بر قلم و دوات آماده شده و از ازل تا به اکنون برای نوشتن کلام هیچ شخصی این تدارکات دیده نمی شود.(ساعدی، خراسانی همان ۱۸۱ انصاری همان، ص ۳۹)
البته تعداد نویسندگان و ابزار نوشتن شاید نوعی اغراق باشد ولی همین اغراق نشان دهنده کثرت اشخاصی و ابزار نگارش این حدیث باشد و با توجه به تجمع علما و محدثین در این شهر این کثرت نمیتواند دور از ذهن باشد.
امام سخن خود را چنین آغاز کردند و از طریق پدرانشان چنانکه همه احادیث ائمه چنین آغاز می شد فرمودند:
برایم نقل کرد پدرم موسى بن جعفر بن محمد الصادق که فرمود برایم نقل کرد پدرم محمد بن علی الباقر که فرمود برایم نقل کرد پدرم علی بن حسین زین العابدین که فرمود برایم نقل کرد پدرم حسین بن علی شهید کربلا که فرمود برایم نقل کرد پدرم علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین که فرمود برایم نقل کرد برادرم و پسر عمویم پیامبر که فرمود: برایم نقل کرد و جبرئیل روح الامین که فرمود شنیدم پروردگار عزوجل چنین می فرماید: کلمه لا اله الا الله حصنى فمن قالها دخل حصني فمن دخل حصنی امن من عذابی یعنى كلمه لا اله الا الله قلعه محکم من است هر کس آن را بگوید وارد قلعه من شده هر کس وارد قلعه من شود از عذابم در امان است.»(-۱ انصاری همان، ص ۴۰ و ۱۳۹ جعفریان همان، ص ٤٥٩)
مأموران حکومتی که از مأمون دستور قطع ارتباط مردم با امام را داشتند بیش از این تحمل نکرده و با تمام شدن حدیث فوراً پرده را انداختند و مرکب امام حرکت کرد. چند قدم که جلوتر رفتند امام پرده محمل را کنار زده و فرمودند بشروطها و انا من شروطها یعنی با شرایطش که من یکی از آن شرایط هستم.(شهاب همان ص ۳۸ انصاری همان، ص ٤٠)
علل شهرت این حدیث به حدیث سلسله الذهب
عده ای نقل کرده اند که به دلیل اینکه کلیه روایت کنندگان حدیث امامان بوده اند و نیز صدها نفر با قلمدان های طلا و جواهرنشان آن را نوشتند به سلسله الذهب یعنی سلسله طلایی با اسناد طلایی معروف شده است. البته نام دیگر این حدیث حدیث تهليل يعني بيان لا اله الا الله می باشد و احتمال نام گذاری این حدیث همان مسلسل بودن این حدیث از سوی ائمه (ع) تا حضرت رسول (ص) است که البته تمام احادیث اهل بیت به استناد و نقل از اهل بیت می باشد و از دیگر راویان استفاده ای نمی شده است بنابراین این سند به نام سلسله الذهب بين دیگر احادیث معروف میباشد(۱- شهاب همان، ص ۱۳۸ جعفریان همان، ص ۱۵۵) حضرت رضا (ع) در یک جمله تمام ایمان، سعادت، قرآن و سنت را عرضه کردند و نکته مهم در این حدیث مضمون و تفسیر آن است یعنی اعتقاد به کلمه توحید که نخستین سخن پیامبر اسلام نیز همین است. امام در سرزمینی سخن می گویند که در تاریخی نه چندان دور مشرک و آتش پرست بوده اند بنابراین توحید می توانست هدیه ای زیبا و ارزنده برای آنان باشد.(رکنی، محمد مهدی (۱۳۸۱) اربعین رضوی چهل حدیث از حضرت رضا مشهد بنیاد پژوهشهای اسلامی، ص ۱۰۵؛ معینی و ترابی همان، ص ١٨٦ حر همان، ص ۱۱۰)
امام در آن شرایط هرگز مسائل سیاسی یا شخصی خود را به مردم ابراز نکردند به مسائل فرعی، دنیا و زندگی مردم نپرداختند و در آن موقعیت مطلوب به نفع خویش به تبلیغ نپرداختند، ویژگی ممتاز این حدیث در بخش پایانی آن است یعنی شرطی که امام برای تحقق جمله اول متذکر میشوند و آن جمله کوتاه در واقع چکیده رسالت بزرگ ائمه می باشد با استناد پدران و اجداد خود و رسول خدا مسأله ولایت را پیش میکشند که قبول توحید در کنار پذیرش ولایت و امامت هفت معصوم و خود امام میباشد و این دو به هم پیوستگی دارند. پرواضح است که امام در آن هیاهو و گرمای هوا و فشار مأموران تنها به کلمه توحید تکیه نمی کنند بلکه منظور امام از این حدیث و ادامه آن تکمیل اعتقاد به توحید است.(رکنی همان، ص ١٠٦؛ ماهوان همان، ص ۱۱۰ محمد زاده همان، ص ۱۷۱)
امام ابتدا به توحید و اهمیت و اصالت آن می پردازند تا غالیان را به خود آورند و با مطرح کردن رهبری حق و مسأله ولایت اهل بیت به سنت اندیشان و روی گردانان از ولایت هشدار می دهند. امام کاملاً به اهمیت این موضوع واقف بودند و می دانستند که طاغوت زمان به این مسأله: یعنی رهبری اهل بیت حساس است و مخالف انتشار آن می باشد. در واقع این واقعه را به غدیر خم تعبیر کرده اند که در هر دو جا مسأله ولایت و امامت علی (ع) (یک جا علی بن ابی طالب (ع) و یک جا علی بن موسی الرضا (ع)) به مردم و مسلمانان ابلاغ شده است.(۱- شهاب همان ص ۳۸ بشارتی همان، ص ١٦٦؛ معینی و ترابی همان، ص ۸۷ و ٨٦)
یکی دیگر از دلایل و ضرورت ذکر این حدیث نبوی از سوی امام می تواند این باشد که در شرایط آن روزگار جامعه اسلامی پیوسته دچار انحراف و انشعاب و فرقه گرایی می شد. مردم به گمراهی و بی راهه کشیده میشدند. فرقی از جمله اسماعیلیه زیدیه، معتزله، کیسانیه جارودیه راوندیه، مقنعیه خرم ،دینیه خوارج قدریه و .... که در حال ظهور و گسترش بودند. امام باید مردم گمراه را نجات میداد زیرا مکتب تشیع نیز پس از امام موسی کاظم (ع) دچار یک انشعاب جدید شده بود که به آنان فرقه واقفیه میگفتند این افراد امامت را با شهادت امام موسی کاظم تمام شده دیدند و امامت ولایت حضرت رضا (ع) را قبول نداشتند بنابراین امام با این شیوه و به جهت امامت خود اشاره کرده اند که مأموریت اصلی آن حضرت بوده است.( ماهوان احمد (۱۳۷۹) تاریخ زندگانی الامام ابوالحسن على بن موسى الرضا (ع) مشهد: ماهوان، ص ۲۹ و ۱۰؛ سپهر همان، ص ٢٤٢ و ٢٤١ )
آثار این سند نجات بخش در زندگانی افراد معتقد به آن به خوبی مشهود می باشد. از معتقدین به این حدیث میتوان به آن امیرسامانی اشاره کرد که چنین آورده اند: «این حدیث با این سند رسیده به یکی از امرای سامانیه و سپس آن را به آب زر نوشت و وصیت کرد با او در قبر نهند پس چون مرد او را یکی در خواب دید گفت با تو چه کردند گفت: خدای تعالی مرا آمرزید به واسطه تلفظ من به لا اله الا الله و تصدیق من به محمد رسول الله از روی اخلاص وجودم من که نوشته بودم این حدیث را با آب زر از جهت تعظیم و احترام و این همان در محکم و امن الهی است که معتقدان راستین به آن از عذابی الهی، در سایه امنیت آن، قلعه میرهند و امام رضا (ع) وعده آن را در این حدیث داده بودند.(٣- الاريلي همان، ص ١٤٦ و ١٤٥؛ ساعدی خراسانی، همان، ص ۱۸۸ و ۱۸۷) این مسائل بینش فوق العاده و شناخت کامل امام از جامعه خویش و وضعیت مسلمانان را نشانگر می باشد. این شناخت حقانیت ولایت و رهبری او را بر جامعه مسلمین ثابت می کرد.
صص 137-134
شهر نیشابور در قرن دوم هجری از بزرگترین و پرجمعیت ترین شهرهای ایران بوده است برخی از گزارشها خبر ورود آن حضرت (ع) و جریان حدیث مشهور سلسله الذهب و کیفیت حرکت و نزول برای نماز را به گونه ای شرح داده اند که حاکی از عظمت و کثرت جمعیت این شهر است.
امام رضا (ع) در (۲۰۳) هنگامیکه به شهر نیشابور رسیدند جمعیت بیشماری از ایشان استقبال کردند. ابوزرعه رازی و محمد بن اسلم طوسی که از علمای بزرگ اهل تسنن و از بزرگان و حافظان احادیث بودند خدمت آن حضرت رسیدند و در این هنگام امام (ع) حدیث مشهور سلسله الذهب را بیان فرمودند:
كلمه لا اله الا الله حصنى فمن قالها دخل حصنى و من دخل حصنى امن من عذابي كلمه لا اله الا الله اقرار به یکتایی خدا در من است. کسی که آن را بگوید و به آن اقرار کند داخل در من خواهد شد و کسی که داخل در من شود از عذاب خدا ایمنی یابد و طبق بعضی از روایات پس از اندکی تامل امام اعلام کردند بشروطها و انا من شروطها این ایمنی از عذاب در پرتو توحید مشروط به شرطی است و آن اینکه پذیرفتن (امامت من از شروط آن است.
درباره این حدیث باید گفت صاحبان تاریخ نوشته اند که ٢٤ هزار قلمدان برای نوشتن این حدیث آماده بود و حتی اگر این رقم اغراق باشد باز هم نشانی بر این این مطلب است که تعداد نویسندگان این حدیث بسیار زیاد بوده است و نیز این موضوع مبین آن است که جمعیت انبوهی که متجاوز از صدها هزار نفر بوده برای استقبال آن حضرت حاضر شده بودند. و دلیل اینکه این حدیث را سلسله الذهب گفته اند این است که سلسله روات این حدیث تماما امام معصومند.(۱- محمدی اشتهاردی، محمد (۱۳۷۷ش) رابطه ایران با اسلام و تشیع از آغاز تا کنون تهران برهان، صص ۳۳۰-۳۳۳ الله وردیان طوسی سفر به خراسان، ص ۲۶؛ عماد زاده زندگانی امام رضا (ع)، ص ٤٨٢-٤٨٣؛ صدوق. عيون اخبار الرضا (ع)، ص ۲۹۹)
در مورد این حدیث چند نکته مهم نهفته است:
۱- اهمیت مسئله توحید و جایگاه آن در معارف اسلامی
۲ - پیوند توحید با رهبری حق زیرا تنها در پرتو آن است که میتوان عبودیت خدا و اطاعت و معرفت را به جای آورد.
۳ - اتصال معارف اهل بیت به شخص پیامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) و در نهایت به مبدا وحی چه اینکه امام سخنان خود را به اجداد گرامی خود و رسول اکرم (صلى الله عليه و آله وسلم) منتسب دانسته اند.(۱ - معینی، محمد جواد ترابی احمد (۱۳۷۹ ش) امام علی بن موسى الرضا (ع) منادی توحید و امامت مشهد: آستان قدس رضوی بنیاد پژوهشهای اسلامی، ص ٨٤)
صص232