اخبار و آثار حضرت امام رضا علیه السلام  ( صص 614-604، 626-622 ) شماره‌ی 2410

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره علمی و فرهنگی امام > مبارزه با انحرافات و تهاجم فکری و فرهنگی دشمنان > نمونه هايی از مناظره حضرت با عالمان > مناظره با جاثليق ‌ راس الجالوت و بزرگان صابئين

خلاصه

ناظر

متن

گفتگوی حضرت رضا علیه السلام بارأس الجالوت

در این هنگام امام رضا علیه السلام متوجه رأس الجالوت شد و فرمود : ای رأس الجالوت آیا در تورات نیست که بخت نصر هنگامیکه در بیت المقدس جنك میکرد گروهی از جوانان بنی اسرائیل را اسیر کرد و آنان را به بابل برد ، و آن جوانها در آنجا زندگی را بدرود گفتند ، سپس خداوند متعال حزقیل را فرستاد و آنها را زنده کرد، این مطلب در تورات هست و جز کافران کسی منکر آن نیست .

رأس الجالوت گفت : درست است .

سپس فرمود : ای یهودی اینک چند آیه از تورات را در این مورد میخوانم حضرت شروع کردیکی از اسفار تورات را خواند

آن مرد یهودی از قرائت آن جناب تعجب میکرد ، سپس متوجه نصرانی شد و فرمودای نصرانی آیا اینان قبل از عیسی بودند و یا عیسی قبل از آنها بوده است؟

نصرانی گفت بلکه آنها قبل از عیسی بوده اند، امام رضا فرمودند قریش نزد حضرت رسول صلى الله عليه و آله اجتماع کردند و گفتند مردگان ما را زنده کنید

پیغمبر اکرم علی بن ابی طالب را خواستند و فرمودند بطرف جبانه حرکت کنید ، و اشخاصی که اینان نام میبرند از آنها نام بر و بگو محمد میگوید به اذن خداوند از جای خود حرکت کنید ، آنان سر از خاک برداشتند ، و قریش از آنها سؤالاتی کردند و گفتند محمد بعنوان رسالت مبعوث شده است ، و ما دوست داشتیم او را درک کنیم و به او ایمان آوریم ، رسول اکرم نیز بیماران و دیوانگان را شفا میداد و با چهار پایان سخن میگفت و با پرندگان و جن و شیاطین تکلم میکرد .

با همه اینها ما مسلمانان او را خدای خود نگرفتیم ، و فضل و مقام و شرافت انبياء

- ٦٠٤-

را نیز منکر نشدیم ، شما از کجا عیسی را به عنوان معبود قبول کردید در صورتی که سایر پیامبران نیز مانند او کارهایی انجام داده اند

گروهی از بنی اسرائیل از شهر و دیار خود به جهت ظهور طاعون فرار کردند خداوند آنانرا در يك ساعت هلاك كرد ، اهالی جمع شدند و يك گودالی حفر کردند و آن مردم را در آن گودال دفن کردند ، و استخوان آنها پوسیده شد .

در این هنگام یکی از انبیاء بنی اسرائیل از آنجا عبور کرد ، و از کثرت استخوان های پوسیده در شگفت ماند ، خداوند متعال برای او وحی فرستاد دوست داری آنها را زنده کنم ، تا از عواقب کارشان بیم دهی؟ .

عرض کرد آری .

خداوند متعال فرمود با صدای بلند آنها را بخوان، آن پیغمبر گفت ای استخوان های پوسیده به اذن خداوند از جای خود برخیزید ، آنها همگان بپاخواستند و خاک را از سروصورت خود پاک کردند .

ابراهیم خلیل علیه السلام چند پرنده را گرفت و آنها را قطعه قطعه کرد ، و سپس هر قطعه ای از آنها را بالای کوهی قرار داد ، و بعد آنها را بطرف خود فرا خواند و آن مرغان باشتاب خود را به اورسانیدند .

موسى بن عمران علیه السلام از میان یاران خود هفتاد نفر را انتخاب کرد و با خود به کوه طور برد، یاران بر گزیده او گفتند خداوند را به مانشان ده همان طور که او را دیده ای

موسی علیه السلام گفت من خداوند را ندیده ام ، گفتند ما به تو ایمان نخواهیم آورد تا آنگاه که خداوند را آشکارا مشاهده کنیم، در اثر این درخواست نابجا صاعقه

-۶۰۵-

آمد و آنها را هلاك كرد و موسى تنها ماند

گفت بار خدایا من هفتاد نفر از بنی اسرائیل را برگزیدم و با خود به این جا آوردم ، اینک تنها بر گردم و چگونه جریان را به آنها اطلاع دهم ، اگر میخواستی قبلا آنها را هلاک میکردی ما را به افعال چند نفر سفیه مؤاخذه نکن ، و خداوندهمه آنها را زنده کرد .

این داستانها را از این جهت نقل کردم که تو نتوانی آن را رد کنی ، زیرا در تورات و انجیل و زبور و فرقان همه آنها نقل شده است .

آیا هر کسی که مرده زنده کرد باید پرستش شود؟ و اگر چنین است همه این پیغمبران باید عبادت شوند، در این مورد چه میگویی ؟

جاثلیق گفت حق به جانب تو است و خدائی جز خدای واحد نیست .

در این هنگام حضرت رضا عليه السلام متوجه رأس الجالوت شد و فرمود ای یهودی بطرف من توجه كن ، من اينك به حق آنده آیه که بر حضرت موسی علیه السلام فرود آمد از تو میپرسم آیا در تورات خبر محمد صلی الله علیه و آله را دیده ای .

و در تورات راجع به امت آن حضرت گفته شده هر گاه امت متاخر که از شتر سوار پیروی میکنند آمدند و از روی میل و علاقه خداوند را تسبیح مینمایند و در معابد جدید خداوند را عبادت میکنند باید بنی اسرائیل از آن پیغمبر پیروی کنند، پیروان آن پیغمبر با شمشیرهائیکه در دست دارند ملتهای کافر را میکشند ، مگر همین طور در تورات نوشته نشده است.

رأس الجالوت گفت: آری ما در تورات آن را مشاهده میکنیم، سپس به جاثلیق فرمود : ای نصرانی از کتاب شعیاچه اطلاعی داری؟.

گفت او را کلمه به کلمه میشناسم.

-٦٠٦-

امام (ع) فرمود : آیا این کلام او را که گفت : ای قوم من صورت آن کسی که بر الاغ سوار شده و جامه هائی از نور پوشیده مشاهده میکنم، و آن شتر سوار را که چهره اش مانند ماه تابان است میبینم، گفتند: شعیا راست گفته است .

حضرت رضا علیه السلام فرمود: ای نصرانی آیا در انجیل گفتار عیسی را که فرمود من بزودی نزد خدای خود و شما خواهم رفت و فارقلیطا خواهد آمد و او به حقانیت من گواهی میدهد همانطور که من به حقانیت او گواهی میدهم و اوست که همه چیز را برای شما تفسیر خواهد کرد، و رسوائیهای ملت ها را آشکار میکند وستون کفر را میشکند

جاثلیق گفت: هر چه در انجیل باشد ما به او اعتراف داریم .

امام رضا سلام الله علیه فرمود : آیا این سخنان در انجیل هست ؟ .

جاثلیق گفت : آری ، حضرت رضا فرمود ای جاثلیق به من بگوئید آن انجیلی را که گم کردید در کجا او را یافتید و این انجیل را چه کسی برای شما وضع کرد ؟.

گفت ما فقط يك روز انجیل را گم کردیم و بار دیگر او را تروتازه و بدون کم و کاست پیدا کردیم و این انجیل را یوحنا ومتی برای ما فراهم آورده، و ما این انجیل فعلی را از آن دو نفر داریم.

حضرت رضا (ع) فرمود شناسائی تو نسبت به انجیل بسیار کم است ، و اگر مطلب این طور است که بیان میکنید پس چرا در اناجیل اختلاف کرده اید ؟ و همین انجیلی که امروز در دست شما هست مورد خلاف است و اگر آن همان انجیل نخستین بود که در آن اختلاف نمیکردید .

من اکنون در این باره شمار روشن میکنم تا درک کنی که مطلب از چه قرار

-۶۰۷-

است و جریان اناجیل از چه قرار بوده است.

اکنون بدان هنگامیکه انجیل اول گم شد نصاری اجتماع کردند و گفتند عیسی بن مریم کشته شد و انجیل مفقود شد اينك شما علماء نصاری در این باره چه می کنید .

لوقاء ومرقابوس گفتند انجیل در سینه ما محفوظ است ، و ما همه اسفار آن را برای شما خواهیم نوشت اينک اندوهگین نباشید و كنائس را خالی نگذارید ما به همین زودی همه انجیل را برای شما جمع آوری خواهیم کرد.

لوقاء، مرقابوس ، يوحنا ومتى دورهم جمع شدند و این اناجیل را وضع کردند، در صورتیکه این چهار نفرشاگردان شاگردان حواریون بودند

در این هنگام امام رضا (ع) به جاثلیق گفتند مطلب را فهمیدی و دانستی که اناجیل چگونه جمع شده اند؟ .

گفت من این موضوع را تا کنون نمیدانستم و اکنون متوجه شدم که هم چه سخنانی در بین بوده است ، و برای من روشن شد که شما از انجیل بطور کامل اطلاع دارید ، و اکنون چیزهایی شنیدم و دانستم که آنها حق است. و برفهم وعلم من افزوده شد

امام رضا (ع) فرمود شهادت این گروه در نزد شما چگونه است؟ گفت اینان علماء انجیل هستند و هر چه گفتند حق است .

حضرت رضا در این موقع متوجه مامون و سایر کسانیکه در مجلس بودند شد و فرمود شاهد هستید که این مرد چه می گوید؟ .

گفتند ما سخنان او راشنیدیم و به آنچه شنیده ایم گواهی میدهیم، سپس متوچه

-۶۰۸-

جاثلیق شد و فرمود به حق فرزند و مادرش آیا میدانی که متی گفت: مسیح فرزند داود بن ابراهيم بن اسحاق بن یعقوب است و مرقابوس گفت وی کلمه خداوند است که خداوند او را در جسد آدمی حلول کرده است، و سپس بصورت انسانی در آمده و لوقا گفت عیسی و مادرش دو انسان بودند از گوشت و خون و روح القدس در آن داخل شد

شما میگوئید که عیسی گفت ای حواریون هر کسی به آسمان بالا رود از آنجا فرود نخواهد آمد ، مگر خاتم پیغمبران که به آسمان میرود و بار دیگر بزمین باز میگردد، آیا این مطلب درست است ؟ .

جائلیق گفت مطلب همین طور است و ما آن را از عیسی روایت میکنیم ، فرمود درباره شهادت لوقاء ، مرقابوس ومتى راجع به عیسی چه میگوئید؟ گفت آنها دروغ گفته اند

امام رضا (ع) فرمود ای گروه مردم مگر جاثلیق قبلا این افراد را تصدیق نکرد و گفته های آنان را درست نخواند و گواهی نداد که آنها علماء انجیل هستند و گفتار آنان حق است

جائلیق گفت ای عالم مسلمانان دوست دارم مرا در این مورد و از گفتگو درباره این اشخاص معاف بدارید و از این بحث در گذرید .

فرمود ما از این گذشتیم اینک هر چه در نظر داری سؤال کن، گفت دیگری سؤالات خود را مطرح کند به مسیح سوگند در میان علماء مسلمانان مانند شما کسی نیست

احتجاج حضرت رضا باراس الجالوت

بعد از این حضرت رضا (ع) متوجه رأس الجالوت شد و فرمود تو از من

- ۶۰۹ -

سؤال می کنی یا من از تو بپرسم ؟ .

گفت من از شما سؤال خواهم کرد و جواب مرا باید از تورات و یا انجیل بدهید و یا از زبور داود و صحف ابراهیم و موسی با من صحبت کنید.

فرمود اگر من جزاز تورات موسى ، وانجيل عيسى ، و زبور داود برای شما برهانی اقامه کردم از من قبول نکنید راس الجالوت گفت نبوت محمد را

از کجا اثبات می کنید؟ .

امام رضا (ع) فرمود موسی بن عمران وعيسى بن مریم به نبوت او شهادت داده اند، و داود خلیفه خداوند در روی زمین به پیغمبری او گواهی داده است .

گفت موسی در کجا گفته است ؟ .

فرمود مگر نمیدانی که موسی به بنی اسرائیل وصیت کرد و گفت به همین زودی پیغمبری از برادران شما خواهد آمد او را تصدیق کنید و سخن وی را بشنوید آیا میدانی که بنی اسرائیل برادرانی غیر از فرزندان اسماعیل ندارند، اگر قرابت اسرائیل را از اسماعیل بدانید و نسبی که بین آن دو از طرف ابراهیم می باشد مطلب را درک خواهید کرد.

رأس الجالوت گفت این سخن موسی (ع) است و ما آن را رد نمیکنیم .

حضرت رضا (ع) فرمود آیا از برادران بنی اسرائیل پیغمبری جز محمد (ص) آمده است ؟ .

گفت : خیر فرمود: آیا شما این مطلب را قبول ندارید ؟ گفت: دوست دارم آن را از تورات بیان کنید .

امام رضا فرمود مگر در تورات نیامده است که نور از کوه طور سیناء آمد و از کوه ساعیر برای ماروشنی آمد و از کوه فاران برما آشکار گردید.

-٦١٠-

رأس الجالوت گفت اینها را میدانم ولیکن تفسیر آن را نمیدانم . امام رضا (ع) فرمود من اينك برای شما مطلب را بیان می کنم اما ظهور نور در طور سیناء » آن وحی خداوند به موسی بن عمران است، و روشنی «کوه ساعیر» مقصود وحی پروردگار برای عیسی بن مریم است ، و اما «جبل فاران مقصودیکی از کوه های اطراف مکه است که حضرت رسول در آن جا به رسالت مبعوث شد.

در توراتی که اینک هست از قول شعبای پیغمبر نقل شده است که وی گفت دو نفر سوار را مشاهده کردم که زمین برای آنها روشن شد، یکی از آنها بر الاغی سوار بود و دیگری برشتری .

امام رضا فرمود الاغ سوار کیست و شتر سوار کدام است ؟ رأس الجالوت گفت من آنهار نمیشناسم برایم بیان کنید .

فرمود راکب الحمار عيسى بن مريم ، وراكب الجمل محمد (ص) می باشد. آیا این مطلب تورات را انکار میکنی؟ .

گفت : انکار نمی کنم بعد از این فرمود آیا حیقوق پیغمبر را میشناسی ؟ گفت آری من او را نیکو میشناسم .

حضرت رضا (ع) فرمود همان طور که کتاب شما از قول او نقل میکند او گفته «جَاءَ اللهُ بِالْبَيَانِ مِنْ جُبَلِ فاران » آسمانها از تسبیح احمد پرشده ، سواران او در دریا رفت و آمد میکنند همانطور که در خشکی رفت و آمد دارند ، بعد از خراب شدن بیت المقدس کتاب جدیدی خواهد آورد یعنی قرآن - آیا می شناسی محمد را و به او ایمان میآوری؟ .

رأس الجالوت گفت حیقوق این سخنان را گفته و ما منکر آن نیستیم .

امام علیه السلام فرمود: داود علیه السلام در زبور خود گوید و تو نیز آن را

-٦١١-

خوانده ای «اللهم ابعث مُقِيمَ السُّنَةِ بَعْدَ الفَقْرَة ، آیا پیغمبری غیر از محمد (ص) میشناسی که بعد از فترت سنت را احیا کرده باشد.

رأس الجالوت گفت : این سخن داود است و ما او را میشناسیم، ولیکن مقصود او عیسی علیه السلام بوده و مقصود از فترت ایام او بوده است.

فرمود: از روی جهل سخن گفتی عیسی علیه السلام مخالفت با سنت نکرد بلکه وی موافق تورات بوده، تا آنگاه که خداوند او را به آسمان برد .

در انجیل نوشته شده: فرزند زن نیکو کار خواهد رفت ، و فارقلیطا بعد از او خواهد آمد و از آن شخصی است که بار سنگین را از دوش ملت بر میدار دو کارها را آسان می کند و برای شما همه چیز را تفسیر مینماید و مطالب مشکله راحل میسازد ، و به نبوت من گواهی میدهد همانطور که من به نبوت او گواهی دادم من برای شما امثال آوردم و او برای شما امثال را تأویل میکند آیا به این مطالب انجیل ایمان داری ؟ .

گفت : آری منکر آن نیستم .

حضرت رضا علیه السلام فرمود : ای رأس الجالوت من میخواهم راجع به پیغمبرت موسی از شما سؤال کنم ، گفت : بپرس .

فرمود : دلیل بر اثبات نبوت موسی (ع) چیست؟ .

 یهودی گفت : آن جناب چیزی آورد که هيچ يك از پيغمبران قبل از وى نیاوردند .

فرمود : آن چه بود؟ .

یهودی گفت: شکافتن دریا اژدها شدن عصا ، جاری شدن آب از سنگ در

- ٦١٢ -

اثر زدن عصا انتشار نور از انگشتانش و چیزهای دیگری که از آن حضرت بظهور رسید .

امام رضا فرمود راست گفتی، و هر گاه این اعمال برای نبوت حضرت موسى علیه السلام حجت باشد پس بنابر این هر کسی ادعای نبوت کند و سپس کارهائی انجام دهد که دیگران از آوردن آن عاجز باشند لازم است مردم نبوت او را تصدیق کنند

گفت : چنین نیست، زیرا موسی در نزد خداوند چنان قرب و منزلتی داشت که کسی نمیتوانست با او برابری کند ولازم نیست ما ادعای هر کسی را در این مورد قبول کنیم .

حضرت رضا (ع) فرمود: شما چگونه به انبیاء قبل از موسی اقرار کرده اید. در صورتیکه آنان مانند موسی بدو بيضاء نداشته و عصایی که ازدها میشد در دست ایشان نبوده است .

يهودی گفت : من قبلا گفتم: که هرگاه کسی مدعی نبوت شود ، و سپس کارهایی بکند که از دیگران امکان ندارد او را باید پیغمبر دانست، و اگر چیزی آورده بودند غیر از آنکه موسی آورده تصدیق آنها واجب است .

امام رضا علیه السلام فرمود: ای رأس الجالوت پس چرا به عیسی بن مریم ایمان نیاوردید ، در صورتیکه وی مرده زنده کرد و بیماران سخت را شفا داد ، و از گل پرنده میساخت و در آنها می دمید و آنها پرواز میکردند .

رأس الجالوت گفت : ما اینها را شنیده ایم ولیکن مشاهده نکرده ایم.

فرمود: شما آیسات موسی را نیز ندیده اید بلکه آن را از یاران وی شنیده اید .

-٦١٣-

گفت: آری، فرمود: همین طور اصحاب عیسی این اخبار را نقل کرده اند پس چگونه آن را تصدیق و این را تکذیب میکنید .

رأس الجالوت سکوت کرد و دم نزد .

حضرت رضا فرمود : همین طور است وضع محمد صلى الله عليه و آله و همه پیامبران ، محمد کودکی یتیم بود، و برای کارهای چوپانی اجیر شده و از این راه امرار معاش میکرد ، هیچ کتابی نخواند و در نزد هیچ معلمی درس فرا نگرفت، سپس قرآنی آورد که در آن اخبار پیامبران و گذشتگان و اخبار آیندگان تا روز قیامت هست .

حضرت رسول (ص) از اسرار مردم خبر میداد و هر چه در منازل خود انجام میدادند آنها را میدانست .

رسول اکرم معجزات و آیات زیادی داشت که قابل شمارش نیست .

رأس الجالوت گفت : اخبار محمد و عيسي در نزد ما ثابت نیست ، و ما به آنچه که علم نداریم اقرار و اعتراف نمیکنیم .

امام رضا فرمود . پس آنکس که به نبوت عیسی و محمد شهادت داده شاهد زور است .

یهودی در این هنگام سکوت کرد.

- ٦١٤ -

 

احتجاج حضرت رضا علیه السلام بانصاری

بعد از این حضرت رضا علیه السلام متوجه جاثلیق شد و فرمود آیا انجیل مردم را به نبوت حضرت رسول محمد صلى الله علیه و آله دلالت نکرده است ؟

جاثلیق گفت اگر دلالت کرده بود ما آنرا انکار نمیکردیم ، امام فرمود معنی «سکینه » در سفر ثالث چیست ؟

جاثلیق گفت او یکی از نامهای خداوند است که ما نمیتوانیم آنرا اظهار کنیم

حضرت رضا علیه السلام فرمود اگر من روشن کردم که او نام محمد است و عیسی نیز به آن اقرار کرده و بنی اسرائیل به وی مژده داده است اقرار می کنی و منکر نمی گردی ؟

جائلیق گفت اگر ثابت کنی اقرار میکنم ، زیرا من نمی توانم انجیل را رد کنم ؟

-٦٢٢-

امام رضا فرمود اينك سفر ثالث انجیل را که در آن نام وذكر محمد ( ص ) آمده بگیر تا مطلب بر تو روشن گردد و حق آشکار شود.

در این هنگام امام علیه السلام سفر ثالث را خواندند تا به نام محمد ( ص ) رسیدند ، و فرمودند ای جاثلیق این پیغمبر با این وصف در این جا کیست ؟

جائلیق گفت صفت او را بیان کنید ، فرمرد من او را وصف میکنم همان طور که خداوند وصف کرده است ، و او صاحب ناقه ، وعصا ، و كساء است ، و هم او پیغمبری است که در توراة و انجیل نام او آمده.

آن پیغمبر پیروان تورات و انجیل را امر به معروف و نهی از منکر می کند ، و چیزهای گوارا و طیب و طاهر را برای آنها حلال و خبائث و پلیدیها را برای آنجماعت حرام میکند ، و سنگینیها و بدعتها را از آنها دفع می کند ، و آنچه را که خود اختراع کرده و از نزد خود تشریع نموده اند باطل میسازد ، ويهود و نصاری را براه راست و طریق مستقیم هدایت و ارشاد مینماید.

ای جاثلیق تو را به حق عیسی روح الله سوگند میدهم آیا این صفات را در انجیل برای این پیغمبر مشاهده میکنی .

جائلیق در فکر فرو رفت و سر خود را پائین انداخت و میدانست اگر مطالب انجیل را منکر شود کافر است .

گفت : آری این صفات در انجیل هست و عیسی به این پیغمبر تصریح کرده ومن اقرار دارم که این صفات بر محمد منطبق است .

سپس فرمود: اينك سفر دوم را بگیرید تا من صفات وصی او و دخترش فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام را برای شما بیان کنم.

هنگامیکه جاثليق ورأس الجالوت این کلمات را شنیدند یقین کردند که آن جناب به تورات و انجیل عالم است

گفتند: به خداوند سوگند مطالبی ذکر کرد که ما قدرت نداریم آن را رد کنیم

-٦٢٣-

مگر اینکه انجیل را منکر گردیم و یا تورات و زبور را رد کنیم ، و موسی و عیسی به نبوت محمد مژده داده اند .

جاثلیق گفت: ما نمیتوانیم به نبوت محمد اقرار کنیم ، زیرا شک داریم که آن محمد شما باشد.

حضرت رضا فرمود : به شك و ترديد احتجاج میکنید ، آیا خداوند قبل از عیسی و یا بعد از او از فرزندان آدم کسی را به نام محمد بعنوان رسالت برگزیده است ؟ و آیا غیر از محمد ما پیغمبر دیگری مبعوث شده که شما در آن شك و ترديد داشته باشید ؟ .

جائلیق و هم فکران او از پاسخ فروماندند ، و گفتند : ما نمیتوانیم به گفته های شما معتقد گردیم و اگر قبول کنیم از روی کراهت در اسلام داخل شده ایم .

حضرت رضا (ع) فرمود: ای جاثلیق تو در امان هستی و اگر مسلمان گردی در پناه خدا و رسولش میباشی و از ما به شما صدمه و ناراحتی نخواهد رسید ، و در آسایش زندگی خواهید کرد .

جائلیق گفت : پس اکنون که ما را تامین کردید بدانید که نام محمد و وصیش علی و دخترش فاطمه و فرزندانش حسن و حسین در انجیل و تورات و زبور آمده است .

حضرت رضا علیه السلام فرمود: این مطلبی که از تورات و انجیل و زبور نقل کردی و اسم این پیغمبر و وصی و دختر و دو نفر فرزند را بردی را ست است و یا دروغ ؟ .

گفت: راست است، و خداوند جز حق چیزی نمیگوید ، پس از اینکه از جائلیق اقرار گرفت متوجه رأس الجالوت شد و فرمود: اکنون فلان سفر را از زبور داود گوش بده .

-٦٢٤-

رأس الجالوت گفت : قرائت کن خداوند به تو و فرزندان برکت دهد.

حضرت رضا (ع) سفر اول از زبور را قرائت کردند ، تا آنگاه که بنام محمد علی ، فاطمه و حسن و حسین رسیدند و سپس فرمودند:

ای رأس الجالوت تو را به خداوند سوگند میدهم آیا این مطلب در زبور نیست ، و همانطور که به جاثلیق امنیت دادم به تو هم خواهم داد و اگر راست بگوئی در پناه من هستی

 رأس الجالوت گفت : آری مطلب شما همین طور در زبور هست، و آنان با نام ذکر شده اند.

امام (ع) فرمودند: به حق آیات ده گانه ایکه خداوند متعال بر موسی (ع) در تورات نازل کرد، آیا صفت محمد علی فاطمه و حسنین را در تورات دیده ای؟ که خداوند آنان را به فضیلت و عدل ستوده است .

گفت : آری هر کس منکر این حقیقت شود کافر است فرمود: پس اکنون فلان سفر تورات را گوش دهید.

در این هنگام حضرت رضا علیه السلام شروع به خواندن تورات کردند، و رأس الجالوت تعجب میکرد که چگونه آن جناب با فصاحت و بلاغت آن را قرائت می کند ، امام تورات را خواند تا به نام حضرت رسول(ص) رسید .

رأس الجالوت گفت: این احماد ، و دختر احماد ، وايليا ، وشبر ، وشبير که در تورات هست تفسیرش بزبان عربی محمد علی، فاطمه حسن و حسین علیهم السلام هستند

امام رضا علیه السلام آن سفر را تا آخر قرائت کرد، پس از قرائت رأس الجالوت گفت : ای فرزند محمد به خداوند سو کند اگر ریاستی که اکنون در میان یهود دارم نبود به احماد ایمان می آوردم، و از فرمان تو اطاعت میکردم، به خدا وندیکه تورات را بر موسی و زبور را بر داود نازل کرد کسی را ندیدم مانند تو تورات و انجیل

-٦٢٥-

و زبور را قرائت کند و بیانی شیرین تر و تفسیری روشن تر از بیان و کلام شما را ندیدم

حضرت رضا (ع) با آنها تا هنگام ظهر گفتگو کرد چون ظهر رسید فرمود: من اينك نماز میخوانم و سپس عازم مدینه میباشم و با والی مدینه و عده ملاقات دارم و فردا صبح بار دیگر در این جا حاضر خواهم شد .

راوی گوید عبدالله بن سلیمان اذان و اقامه گفت و امام رضا نماز خواند و رفت روز بعد بار دیگر در مجلس شرکت کرد در این هنگام یک کنیز رومی را به مجلس آوردند و حضرت باوی به زبان رومی گفتگو فرمود و جاثلیق نیز گوش میداد. امام رضا به آن کنیز گفت محمد را بیشتر دوست داری یا عیسی را ؟

گفت قبل از این عیسی را بیشتر دوست داشتم ولی اکنون که محمد را شناخته ام او را بیشتر دوست دارم .

جاثلیق گفت اگر دین محمد را پذیرفته ای چرا عیسی را مورد بغض قرار می دهی ؟ .

کنیز گفت از این گفتارت به خدا پناه میبرم من عیسی را هم دوست دارم و به او مؤمن هستم، ولی محمد را بیشتر دوست دارم .

-٦٢٦-

مخاطب

نوجوان ، جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

سخنرانی ، کارگاه آموزشی ، کتاب داستان كوتاه ، کتاب معارفی