در احکام فقاع و شراب
۱۲ سلیمان جعفری گوید: از حضرت رضا علیه السلام پرسیدم فقاع چه حکمی دارد؟ فرمود شراب است از آن نیاشام اگر خانه مال من بود و یا حکم در دست من قرار داشت فروشنده آن را میکشتم و کسیکه آن را میآشامد تازیانه میزدم.
۱۳ - محمد بن سلیمان گوید در مورد فقاع از امام رضا علیه السلام پرسیدم ، فرمود: آن همان خمر است که حکم آن بیان شده است.
١٤ - حسن بن جهم وابن فضال گویند : از حضرت رضا علیه السلام پرسیدیم حكم فقاع را بیان فرمائید، فرمودند: فقاع در حقیقت خمر است و هر کس آشامید حد شارب خمر را باید درباره او اجراء کنند .
١٥ - و شاه گوید : از حضرت رضا علیه السلام در مورد فقاع استفتاء کردم ، برای من نوشت : فقاع خمر است ، و هر کس فقاع بنوشد مثل اینکه شراب نوشیده است، و نوشنده فقاع را باید مانند شراب خوار حد بزنند.
فقاع شرابی است که مردم آن را کوچک شمرده اند ، و بدون توجه به حرمت آن استعمال میکنند ، من اگر قدرت داشتم فروشنده آن را میکشتم و استعمال کننده آن را تازیانه میزدم .
١٦ - زکریا بن ابی یحیی گوید برای حضرت رضا علیه السلام نوشتم و در مورد فقاع از وی پرسشی کردم .
فرمود : فقاع نخور ، من بار دیگر از وی پرسیدم و موضوع فراهم آوردن فقاع را برای او تشریح کردم و او در جواب نوشت از نوشیدن فقاع خود داری کن و بار دیگر راجع به این مسئله از من سؤال نکن
۱۷ - حسن بن علی و شاء گوید: حضرت ابو الحس الرضا عليه السلام فرمود هر مست کننده ای حرام است ، و هر خمری و فقاعی حرام است .
۱۸ - فضل بن شاذان گوید : از حضرت رضا علیه السلام شنیدم می فرمود : هنگامیکه سر مبارك حسين عليه السلام را بطرف شام بردند یزید ملعون سر را نزد خود گذاشت و دستور داد سفره غذا پهن کردند ، سپس با یاران خود مشغول خوردن فقاع شد. و بعد سر مبارک را زیر تخت خود گذاشت و با رفقایش شطرنج بازی نمود و سید الشهداء و پدرش علیهم السلام را سب میکرد و مسخره مینمود .
هر گاه بر رفقایش پیروز میشد فقاع میخورد و زیادی آن را در طشتی که در کنارش گذاشته بود میریخت .
اينك شيعيان ما باید از آشامیدن فقاع خودداری کنند و از بازی شطرنج خود. داری نمایند
هر کس نظرش به شطرنج و یا فقاع افتاد باید از حسین علیه السلام یاد کند ، ویزید و آل او را لعنت کند ، خداوند متعال گناهان او را اگر چه به اندازه ستارگان هم باشد میآمرزد .
۱۹ - ریان بن صلت گوید: از حضرت رضا علیه السلام شنیدم میفرمود : خداوند متعال در شریعت همه پیامبران خود شراب را حرام فرموده است.
۲۰ - محمد بن اسماعیل گوید: از حضرت رضا علیه السلام پرسیدم زنی مبتلی به شرب خمر است و در حال مستی با مردی تزویج کرد ، پس از اینکه از مستی بهوش آمد منکر شد ، سپس گمان کرد که باید آن عقد در حال مستی را بپذیرد و با آن مرد زندگی نمود. آیا آن زن بر مرد حلال است، و یا عقد آنها فاسد بوده است ؟
فرمود : بعد از آنکه از مستی به هوش آمد و به عقد راضی شد مانعی ندارد با آن مرد زندگی کند .
۲۱ - حسین بن خالد گوید : خدمت حضرت رضا علیه السلام عرض کردم ، از حضرت رسول صلى الله عليه و آله برای ما روایت شده که هر کس می شراب بخورد نماز او چهل روز قبول نمیشود .
فرمود : راست گفته اند .
گفتم : چرا چهل روز نه کمتر نه بیشتر از این .
فرمود: خداوند خلق انسان را تقدیر کرده، چهل روز نطفه . چهل روز علقه چهل روز مضغه اگر مردی شراب خورد تا چهل روز در مثانه او باقی میماند ، همانطور که طعام و شراب او نیز چهل روز در مثانه باقی است
۲۲ - محمد بن سنان گوید، از حضرت رضا علیه السلام شنیدم میفرمود : خداوند متعال شراب را از این جهت حرام کرده که از آشامیدن آن فساد و فحشاء تولید میگردد ، و عقل و اندیشه آدمی زایل میشود ، و انسان را وا میدارد که منکر ذات پروردگار گردد، و بر خداوند کذب و افتراء بندد ، و پیغامبران را دروغگو بداند، و در زندگی خود مرتکب گناه و فساد شود و از طریق حق و حقیقت منحرف گردد .
آدم شراب خوار و مست که عقل خود را از دست میدهد در حین مستی ممکن است آدم بکشد و مرتكب هتك ناموس شود و با محارم خود زنا کند و پدر و مادرش را آزار دهد ، و به محارم خود تجاوز نماید
برای همین جهت ما حکم کردیم که هر مست کننده ای حرام است ، زیرا عاقبت آن وخیم است، و اینک هر کسی به ما ایمان دارد و خدا و روز قیامت را معتقد است و ما را دوست دارد باید از هر مست کننده ای اجتناب کند ، و بداند بین ما و شرابخواران هیچ رابطه و علاقه ای نیست و آنها از ما نیستند .