توجه به تأثیر کلام
حضرت رضا همواره دقت ویژه ای بر زمان مکان مخاطبان و لحن کلام خود داشتند تا با توجه به نظارت دستگاه حکومتی بر ایشان از اندک فرصت های به وجود آمده بیشترین بهره را ببرند و بالاترین تأثیر گذاری را بر مخاطبان داشته باشند.
نمونه این توجه را میتوان در اهتمام ایشان به شرکت در مناظرات و بحث های علمی(1) ،(خسروی، احتجاجات، ج ۲، ص ۲۹۱.) خداحافظی با خویشان در هنگام عزیمت به خراسان(2)،(ابن بابويه، عيون اخبار الرضا الله، ج ۲، ص ۲۱۷) حديث سلسلة الذهب(3)، (همو، امالی، ص ۲۰۸) ماجرای بیعت مردم(4)،(مطهری، مجموعه آثار، ص ۲۱۵) ماجرای محاکمه درویش سارق توسط مأمون(5) ،(ابن بابویه، عیون اخبار الرضا ء ، ج ۲، ص ۵۷۸) نماز عید سعید فطر(6) (مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۲۵۶)و نماز باران(7)(ابن بابويه، عيون اخبار الرضا ، ج ۲، ص ۲۸۳.) مشاهده کرد.
به عنوان مثال حضرت رضا از مناظرات و مجالس بحثی که حکومت برپا می داشت، به مثابه تریبون اختصاصی برای تبلیغ فرهنگ و عقلانیت تشیع بهره بردند، یا در مسئله عزیمت به خراسان مراسم وداع نمادینی را ترتیب دادند. همچنین در واقعه سلسلة الذهب به نقل تواریخ مسئله ولایت را به عنوان والاترین معروف در مقابل جمعیت کثیری بیان فرمودند(8).(مالكي، الفصول المهمه، ص ۲۵۴)
جدیت
حضرت رضا در امر به معروف و نهی از منکر همواره با جدیت عمل می نمودند به نحوی که ضمن حفظ ملایمت و نرمی گفتار و رفتار به گونه ای مسئله را بیان می فرمودند که مخاطبان بر اهمیت موضوع وقوف کامل پیدا نمایند. این امر در روایات بسیاری اعم از نصایحی که ایشان به مأمون داشته اند یا برخورد با غلامان و خدمتکاران به چشم می خورد(9).(عطاردی، اخبار و آثار امام رضا الله، ص ۵۳)
177
رفق و مدارا
رفق و مدارا در انجام امور اعم از معاشرت با مردم و انجام امور دنیوی و امور دینی و هدایت و ارشاد خلق و باب امر به معروف و نهی از منکر و ایجاد تغییر در رفتار دیگران و در خصوص ریاضت نفس و سلوك إلى الله نقش به سزا دارد. از همین روی پیامبر الله فرموده اند: الرفق یمن و الخرق شوم؛ رفق میمنت دارد و خرق و عنف شوم است(1) .(این شعبه حرانی تحف العقول، ص ۳۹۵) با رفق و مدارا ممکن است انسان تصرف در قلوب مردم نموده و آنها را خاضع و رام کند ممکن نیست با شدت و عنف، موفقیت نسبت به کاری حاصل شود بر فرض که با شدت و سلطه اطاعتی از فردی صورت گیرد چون قلب وی همراهی نکرده هر آن احتمال خیانت وی است، ولی رفق و دوستی دل را رام کند و با رام شدن دل تمام قوای ظاهری و باطنی رام شده و فتح قلوب حاصل گردد.
در قرآن به اهمیت رفق و مدارا اشاره شده چنانچه خداوند به حضرت موسی و هارون ها توصیه نموده که پیش فرعون رفته و او را دعوت و ارشاد کرده و با او با نرمی و مدارا سخن بگویند: «اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى * فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَيْنَا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يخشى(2) .(طه ٫ ۴۴)
در همین باره امام صادق ه ضمن بیان داستانی که در آن مسلمانی همسایه نصرانی اش را مسلمان نموده و پس از آن به دلیل روشهای سخت گیرانه همچون وضو گرفتن نیمه شب وادار کردن آن نصرانی به نمازهای طولانی نافله تلاوت قرآن روزه کارهای مستحبی و.... موجب زدگی وی شده بود فرمود: «أما علمتم أن إمارة بني أمية كانت بالسيف والعنف والجور، و أن إمامتنا بالرفق والتآلف و الوقار و التقية وحسن الخلطة و الورع والاجتهاد؟ فرغبوا الناس في دينكم و ما أنتم فيه؛ آيا نمی دانید که روش سیاست اموی بر سخت گیری و عنف و شدت است ولی راه و روش ما بر نرمی و مدارا حسن معاشرت به دست آوردن دلها، وقار، تقيه، ورع و کوشش است؟ تا میتوانید کاری کنید که مردم متمایل به دین گردند و فراری نشوند(3).(حر عاملی، وسائل الشيعه، ج ۱۶، صص ۱۶۰ و ۱۶۵؛ مطهری مجموعه آثار، ج ۱۸، ص ۲۵۲)
على الله بر تأثیر نرم گویی در تغییر رفتار دیگران تأکید نموده و آن را وسیله صید دل ها دانسته و فرموده اند لین الکلام قيد القلوب نرم گویی دلها را به بند می کشد(1)(شیخی نثر اللالی سخنان در ربار امام علی الله ، ص ۱۰۰.) و در جای دیگر از آن به سنت خوبان تعبیر نموده و فرموده اند: «سنة الأخيار لين الكلام وإفشاء السلام(2)(خوانساری، شرح غرر الحکم، ج ۴، ص ۱۳۰) و در جای دیگر در تأثیر نرمگویی و سلام در افزایش دوستان و کاهش دشمنان فرموده اند: عود لسانك لين الكلام و بذل السلام يكثر محبوك و يقل مبغضوك عادت بده زبان خود را به نرمی گفتار و دادن سلام تا دوستانت بسیار شوند و دشمنانت کاهش یابند(3).(همان، ج ۴، ص ۳۲۹)
امام خمینی در اهمیت این روش فرموده اند در باب امر به معروف و نهی از منکر یکی از مهمات همین رفق نمودن و مدارا کردن است ممکن است اگر انسان مرتکب معصیت یا تارک واجبی را با شدت و عنف بخواهد جلوگیری کند کارش از معصیت کوچک به معاصی بزرگ یا به رده و کفر منتهی شود؛ در ذائقه انسان امر و نهی تلخ و ناگوار است و غضب و عصبیت را تحریک میکند. آمر به معروف و ناهی از منکر باید این تلخی و ناگواری را با شیرینی بیان و رفق و مدارا و حسن خلق، جبران کند تا کلامش اثر کند و دل سخت معصیت کار را نرم و رام نماید(4).(خمینی روح الله شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص ۳۱۷)
نرم گفتاری سیره همه معصومان اسلام و از جمله حضرت رضا است، که علاوه بر پایبندی عملی به نرم گفتاری و مدارا خود به آن توصیه نموده و آن را شیوه پیامبر و از ویژگیهای مؤمن برشمرده و فرموده است ایمان مؤمن به درجه کمال نرسد مگر آنکه در وی سه منش پدیدار شود شیوه و طریقه ای از خداوندش و راه و رسمی از پیغمبرش و روشی از ولی و رهبرش اما راه و رسم پروردگارش راز پوشی است که خداوند عزوجل فرموده: عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً * إِلَّا مَنِ ارْتَضى منْ رَسُول او دانای پوشیده و غیب است و احدی را بر آن آگاه نگرداند، مگر آن کسی را که پسندیده و برگزیده باشد از پیغمبران(5).(جن ٫ ۲۶ و ۲۷) اما شیوه پیامبرش با مردم به نرمی و ملاطفت رفتار کردن است چون پروردگار پیامبرش را به مدارا با مردم دستور داده و به او فرموده: «خُذِ الْعَفْوَ وَ أَمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرض عن الجاهلين؛ فراگیر صفت بخشودگی را و دستور ده مردم را به نیکویی و از نادانان روی گردان. (اعراف (۱۹۹) و اما روشی که از امام خود باید آموخت شکیبایی نمودن در سختی و زیان است خداوند می فرماید: وَ الصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَ حِينَ الْبَأْسِ أُولئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ؛ و بردباران در سختیهای سهمگین و در تنگدستی و رنجوری و هنگام گیر و دار نبرد آنان کسانی هستند که راست گفتند و ایشان همان پرهیزکاران می باشند. (بقره ٫ (۱۷۷)
در جای دیگر فرموده اند: «ان المؤمن أخذ عن الله عز وجل الكتمان و عن نبيه مداراة الناس و عن العالم الله الصبر، مؤمن از خداوند عزوجل کتمان و از پیامبر مدارا کردن با مردم و از امام شکیبایی در گرفتاریها (جنگها و ناراحتی ها را گرفته است(1).(علی بن موسی الرضاء ، امام هشتم، فقه الرضا ، ص ۳۶۸) در جای دیگر از مدارا در مورد دوستان و غیر دوستان سخن گفته و در پاسخ عقل چیست؟ آن را نشانه عقل دانسته و فرموده اند: «انه سأل ما العقل ؟ فقال : التجرع للغصة و مداهنة الاعداء و مداراة الاصدقاء از امام رضا پرسش شد که عقل چیست؟ فرمود: «غصه خوردن تحمل سختیها و با دشمنان مسامحه نمودن و با دوستان مدارا کردن(2).(ابن بابویه، الامالی، ص ۲۸۴)
منظور از غصه خوردن در روایت اخیر با توجه به کلمه التجرع»، تحمل سختی ها و مشکلات و عدم انتقام و اقدام عجولانه و نسنجیده و در انتظار فرصت مناسب بودن است. از سویی مداهنه اظهار چیزی است بر خلاف آنچه در درون انسان می باشد(3).(مجلسی، بحار الانوار، ج ۱، ص ۱۳۰) از این روی کلمات مدارا و مداهنه از نظر معنا به هم نزدیک هستند.
در زیارت جامعه کبیره نیز در مورد همه معصومان گفته شده که: « سجيتكم الكرم و شأنكم الحق والصدق والرفق؛ اخلاق شما بزرگواری و منزلتتان حقیقت و راستی و مهربانی و مدار است(4).(همان، ج ۹۹، ص ۱۳۲) بدیهی است که جملات یاد شده و دیگر موارد مذکور در زیارت یاد شده در مورد همه معصومان از جمله امام رضا صادق است، از همین روی از سویی در موارد عدیده در خصوص همه ائمه از جمله امام رضا به جملات این زیارت استناد میشود و از طرفی در همه زیارت ها به زیارت یاد شده توصیه شده است. از سویی در سیره عملی امام رضا در برخورد با زیردستان و دیگر افراد رفق و مدارا به خوبی مشهود است.