امام رضا علیه السلام در خراسان  ( صص 184-182 ) شماره‌ی 2481

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره علمی و فرهنگی امام > وضعيت فکری و فرهنگی عصر امام > فعاليت واقفه

خلاصه

فرقه واقفیه در کنار تبلیغ اعتقادات خود تلاش میکردند تا به وسیله پول در میان شیعیان برای خود طرفدارانی دست و پا کنند بنابراین چنان که پیشتر نیز بیان شد در این راستا به یونس بن عبد الرحمن و صفوان بن یحیی پیشنهاد رشوه دادند تا آنان را به صف یاران خود در بیاورند اما موفق نشدند با این حال عده ای دیگر را موفق شدند با پرداخت پول با خود همراه کنند در این زمینه شیخ طوسی در کتاب الغیبه مینویسد: «آنها مردم را به سوی خود جلب کردند و از اموالی که در آنها خیانت کرده بودند به آنان دادند مانند حمزه بن بزيع و ابن المكاري و كرام الختمعي و امثال اینها

متن

ضرورت روشنگری امام رضا (ع) عليه فرقه واقفيه

با شکل گیری و رشد فرقه واقفیه امام رضا (ع) به روشنگری پیرامون ماهیت واقعی آنان پرداخت تا شیعیان فرو غلتیده به دامان این فرقه را نجات دهند و از طرف دیگر از گمراهی دیگر شیعیان جلوگیری کنند در حقیقت آن چه سبب شد تا امام رضا (ع) ضرورت روشنگری بر علیه فرقه واقفیه را احساس نمایند و به آن بپردازد عبارتند از:

۱- با توجه به آن که سران فرقه واقفیه و تعداد زیادی از شخصیت هایی که به این فرقه پیوستند از بزرگان و فقهای شیعه به شمار میرفتند(ا حلی، حسن بن علی بن داوود (۱۳۹۲) كتاب الرجل تصحيح سيد محمد صادق آل بحر العلوم نجف: مطبعه الحيدريه، صص ۲۸۹ - ۲۸۶ ) که میراث دار بخش عظیمی از میراث روایی شیعه در ساحتهای مختلف ،فقه کلام تفسیر و دیگر معارف اسلامی و شیعی بودند و در نزد شیعیان جایگاه قابل توجهی داشتند لذا انحراف آنها ممکن بود که سبب انحراف سایر شیعیان شود.

۲- موضع گیری برخی از اصحاب امام موسی کاظم (ع) در برابر امام رضا (ع) و عدم پذیرش امامت ایشان و توقف بر امامت امام موسی کاظم (ع) علاوه بر آن که ممکن بود سبب انحراف برخی شیعیان شود بلکه در ایجاد فضای شک و تردید در جامعه شیعیان نقش بسزایی داشت.

۳- فرقه واقفیه در کنار تبلیغ اعتقادات خود تلاش میکردند تا به وسیله پول در میان شیعیان برای خود طرفدارانی دست و پا کنند بنابراین چنان که پیشتر نیز بیان شد در این راستا به یونس بن عبد الرحمن و صفوان بن یحیی پیشنهاد رشوه دادند تا آنان را به صف یاران خود در بیاورند اما موفق نشدند با این حال عده ای دیگر را موفق شدند با پرداخت پول با خود همراه کنند در این زمینه شیخ طوسی در کتاب الغیبه مینویسد: «آنها مردم را به سوی خود جلب کردند و از اموالی که در آنها خیانت کرده بودند به آنان دادند مانند حمزه بن بزيع و ابن المكاري و كرام الختمعي و امثال اینها ).(- طوسی، ابو جعفر محمد بن الحسن (١٤١١). الغيبه. ص ٤٢.)

۴- فرقه واقفیه پس از آن که مواضع خود را در برابر امامت امام رضا (ع) بیان کردند به تبلیغ اصول اعتقادات خود و گسترش آن در بین شیعیان پرداختند جایگاه سران فرقه شیعه در میان اصحاب امام موسی کاظم (ع) و ایجاد شدن فضای شک و تردید در میان جامعه شیعیان در کنار تبلیغات فرقه واقفیه و مطرح کردن شبهات عقیدتی از سوی آنان و پرداخت رشوه سبب پیوستن برخی شیعیان به این جریان شده بود.

روشنگری های امام رضا (ع) در مقابل فرقه واقفیه

امام رضا (ع) در تمام طول امامت خویش با فرقه واقفیه و شبهات آن ها دست به گریبان بود و به مبارزه با آنها پرداخت و از هر فرصتی برای روشنگری بر علیه ادعاهای کذب فرقه واقفیه استفاده می کردند به طور کلی گونه های مختلف موضع گیری امام رضا (ع) بر علیه فرقه واقفیه و روشنگریهای آن حضرت در زمینه تا به حق بودن ادعاهای این فرقه را درموارد ذیل می توان نام برد:

۱ـ معرفی ماهیت واقعی فرقه واقفیه و اهداف آنها

امام رضا (ع) در زمینه روشنگری پیرامون این فرقه به معرفی ماهیت و اهداف این فرقه به شیعیان پرداخت تا چهره واقعی سران این فرقه را به همه نشان دهند. ایشان در یکی از نامه های خود به بزنطی انگیزه های دعوت فرقه واقفیه و اغراض آنها را چنین بیان می کنند اما ابن السراج، آن چه او را به مخالفت و خروج از فرمانبرداری برانگیخته است، این است که او به اموال زیادی که متعلق به موسی بن جعفر (ع) بوده تجاوز نموده و در زمان حیات او آنها را تصرف کرده است. اکنون هم از تسلیم آنها به من خودداری و وجود آن اموال را انکار می کند در حالی که مردم همگی بی هیچ انکار بر رد اموالی که نزد آنهاست به من اتفاق دارند. پس از حادثه شهادت موسى بن جعفر (ع) این مرد جدایی علی بن حمزه و یارانش را از من مغتنم شمرده و شروع به تعلل و بهانه جویی کرده است. به جان خودم سوگند که نافرمانی او هیچ سببی جز این ندارد که مال را تصرف و از میان برده است.

اما ابن ابی حمزه بطائنی او نادانسته به تأویل چیزی پرداخته که از دانش آن بی بهره بوده و نادانی های خود را هم به مردم عرضه و در آن پافشاری کرده است. اکنون ناخوش می دارد که خویشتن را دروغگو شمارد و گفتارهای نادرست و تأویلات جاهلانه خود را باطل اعلام کند، او نمی داند اگر پدران مرا در این امر تصدیق نکند ممکن است او هم مانند سفیانی و امثال او، شناخته شود. وی به یارانش گفته است که چیزی از اقوال پدران مرا رد نکرده است، اما چون دانش او از فهم حقایق و درک مطالب قاصر است در فتنه و یا شبهه افتاده و از آن چه گریزان بوده به آن دچار شده است.(1 - جعفر، ابی العباس عبدالله بن (بی تا) قرب الاسناد الحميري القمى من اصحاب الامام العسكري طهران: مكتبه النينوى الحديثه، ص ٢٠٦.)

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

کارگاه آموزشی ، کتاب داستان كوتاه