۷ روش موعظه
«موعظه» از نظر صرفی مثال واوی و از ریشه وعظ» در لغت به معنای بازداشتن همراه با ترساندن میباشد خلیل بن احمد گفته است وعظ تذکر و یادآوری سخنی است که با خیر و خوبی همراه باشد که قلب و دل را لطیف و روشن سازد(2).(راغب اصفهاني المفردات فی غریب القرآن، ص ۸۷۶ ) برخی در تعریف موعظه قید ترس را دخیل و شرط ندانسته و بلکه بر این باورند که موعظه به معنای امر و توصیه به اطاعت است چنانچه در آیه «إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَة (سبأ (۴۶) به همین معنا یعنی امر و سفارش میکنم به کار رفته است(3).(مدنی شیرازی ریاض السالكين، ج ۵، ص ۱۶۹)
در عرف کلمات نصیحت و موعظه یک معنا دارند و بارها به جای یکدیگر و به صورت مترادف به کار میروند اما در اصطلاح آن دو معانی متفاوتی دارند؛ زیرا نصیحت از نظر مفهوم به معنای پند و اندرز و موعظه نیست بلکه به معنای خیر خواهی و مصلحت اندیشی صادقانه و واقع بینانه نسبت به دیگران است، در برابر غش و خدعه که به معنای بدخواهی و فریب و خیانت است. راغب اصفهانی گفته است: «النصح تحرى فعل او قول فيه صلاح صاحبه نصیحت انتخاب کردار یا گفتاری است که به صلاح رفیق و دوست انسان باشد در مفهوم نصیحت، صفا و خلوص معتبر است بدین جهت به عسل خالص ناصح العسل» (عسل ناصح) می گویند(4).(راغب اصفهاني المفردات في غريب القرآن، ص ۸۰۸) همچنین لویس معلوف در ذیل ماده نصح در معنای نصح گفته است. نصح اخلص له المودة، نصيحت آن است که انسان در دوستی با اخلاص و صمیمی باشد(1).(معلوف، المنجد، ص ۸۱۱)
نصیحت به اقتضای موارد مختلف در اشکال گوناگون ظاهر می شود. چنانچه نصیحت نسبت به خداوند با نصیحت نسبت به رسول خدا و ائمه یا نسبت به مؤمنان از نظر مصداق متفاوت میباشند همچنین نصیحت پدر نسبت به فرزند با نصیحت فرزند نسبت به پدر فرق دارند هر چند همه آنها از مصادیق خیر خواهی بوده و از نظر محتوا و مفهوم یکی هستند ولی از نظر شکل متمایز میباشند. از همین روی محدث قمی گفته است نصیحت در مورد کتاب خدا تصدیق کردن و عمل به آن است و نصیحت رسول خدا وائمه به معنای تصدیق آنها و پیروی از اوامر و اجتناب از نواهی ایشان است و نصیحت مردم به معنای ارشاد کردن آنان به مصالح و مفاسد دنیوی و اخروی ایشان است(2).(قمى، سفينة البحار، ج ۲، ص ۵۹۵ )
در روایات اسلامی اشاره شده که اساس و بنیان دین را نصیحت تشکیل می دهد چنانچه رسول خدا فرموده اند الدین النصيحة كمال دين خیر خواهی است(3).(پاینده، نهج الفصاحه، ص ۴۹۰) و نیز فرموده اند: «رأس الدين النصيحة لله و لدينه و لرسوله و لكتابه ولأئمة المسلمين و للمسلمين عامة؛ اساس دین خیرخواهی برای خدا و دین خدا و پیغمبر خدا و کتاب خدا و پیشوایان مسلمانان و همه مسلمانان است(4).(همان، ص ۴۹۶)
جملاتی از امام رضا نیز نشان دهنده تفاوت معنای کلمات موعظه و نصیحت و دخیل بودن معنای خیر خواهی در نصیحت است چنانچه فرموده اند: «حق المؤمن على المؤمن ان يمحضه النصيحة في المشهد و المغيب كالنصيحة لنفسه؛ حق مؤمن بر مؤمن آن است که در نهان و آشکار خیرخواه خالص وی باشد، مثل آنکه خیرخواه خودش است(5).(على بن موسى الرضا ل ، امام هشتم، فقه الرضا، ص ۳۶۹) نیز فرموده اند من مشى في حاجة اخيه فلم يناصحه كان كمن حارب الله و رسوله؛ هر که برای رفع نیاز برادرش قدم بردارد و خیرخواهی وی نکند، مثل آن است که به جنگ با خدا و رسولش اقدام نموده است(1).(علی بن موسی الرضاء ، امام هشتم، فقه الرضا، ص ۳۶۹) در جای دیگر به نقل از رسول خدالله فرموده اند: اول من يدخل الجنة شهيد و عبد مملوک احسن عبادة ربه و نصح لسیده و رجل عفیف متعفف ذو عبادة»(2).(عطاردی، مسند الامام الرضا ء، ج ۱، ص ۲۸۱.) در عبارت یادشده نصیحت به معنای خیرخواهی است و با توجه به قرینه سید معنا شدن این کلمه به صورت پند و اندرز نا معقول به نظر می رسد.
می توان گفت که موعظه تذکر دادن به خیر و عواقب امور است. به گونه ای که موجب نرم شدن دل و تنبه آدمی گردد. در اصطلاح قرآن موعظه هم امر به نیکی ها را شامل میشود و هم نهی از بدیها را إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْى يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ (3).(نحل ٫ ٩٠) در حقیقت، خدا به دادگری و نیکوکاری و بخشش به خویشاوندان فرمان میدهد و از کارهای زشت و ناپسند و ستم باز میدارد به شما اندرز میدهد باشد که پند گیرید تذکر یابید. معنای تذکر و بیدار شدن و توصیه به رعایت اوامر و نواهی خداوند و عبرت آموزی از سرگذشت و فرجام شوم اقوام و ملل پیشین و ترساندن و انذار و سخنی که به قلب نرمی و رقت می بخشد و عواطف را تحریک میکند همه در معنای قرآنی موعظه اشباع شده است(4).(قائمی مقدم دو فصلنامه علمی - تخصصی تربیت اسلامی، ص ۲۱۹ ۲۲۰) «موعظه را میتوان یک روش تربیتی برگرفته از قرآن دانست؛ چرا که طی آن واعظ در صدد هدایت و وادار کردن مخاطب به انجام کارهای پسندیده و برحذر داشتن او از کارهای ناپسند است و این همان چیزی است که مربی در صدد انجام آن است(5).(همان، ص ۲۲۱)
روش موعظه تا حد زیادی در تربیت دینی مردم از سوی معصومان از جمله امام رضا به کار گرفته شده که نشانگر اهمیت آن در تربیت دینی است.
بر این اساس تردیدی درباره موعظه به عنوان یک روش تربیتی کارآمد و روش مؤثر در امر به معروف و نهی از منکر و تغییر رفتار در منابع اسلامی و در سیره عملی پیشوایان معصوم لا وجود ندارد. البته شکی نیست که هر موعظه ای مؤثر نبوده و ممکن است نقش تربیتی نداشته باشد به همین دلیل است که در قرآن کریم از «موعظه حسنه سخن به میان آمده است(1).(نحل ٫ ۱۲۵) منظور از موعظه حسنه آن است که روش تربیتی و امر به معروف و نهی از منکر باید به گونه ای باشد که بتواند در دل طرف مقابل وارد شود شیوه امام حسن و امام حسین در امر به معروف و نهی از منکر کردن پیرمردی که وضویش نادرست بود یکی از بهترین نمونه های موعظه حسنه است؛ زیرا آن پیرمرد به نادرستی وضوی خود و درست بودن وضوی حسنین یا پی می برد.
با توجه به آنچه گذشت چنانچه شرایط لازم برای موعظه رعایت شود، این روش می تواند به عنوان یک روش تربیتی کارآمد در کلیه امور و به ویژه در امر به معروف و نهی از منکر مورد استفاده قرار گیرد در موقعیتهایی که انسان دچار غفلت میشود و مسئولیتهای انسانی خود را فراموش میکند این روش می تواند نقش مؤثری در برطرف کردن غفلتها و بیداری ضمیر و زنده شدن قلب داشته باشد. علی اله می فرماید: «أحى قلبك بالموعظة». فرزندم دل خود را به اندرز و موعظه] زنده دار(2).(فولادوند نهج البلاغه، ص ۳۵۰)
برای این که موعظه تأثیر مطلوب را در مخاطب ایجاد کند باید موعظه گر خود از صمیم قلب به آنچه به عنوان موعظه مطرح میکند ایمان داشته و عامل به آن باشد. امام صادق الا میفرماید: هرگاه عالم به علمش عمل نکند، موعظه اش بر سطح ] دل ها می لغزد و در آنها نفوذ نمی کند چنان که باران بر سطح ] سنگ»(3).(کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۴۴) موعظه گر باید به احکام دین آگاهی داشته باشد تا اموری را که در مرتبه واجبات و محرمات نیستند، در مرتبه واجب و محرم قرار ندهد و باعث تحریف دین و انحراف مردم نشود. برای وعظ نیز شرایطی مانند در نظر گرفتن حساسیت فکری و شخصیتی مخاطب در وعظ ارتباط دادن موعظه با مسائل زندگی مخاطب به منظور تأثیر گذاری آن ایجاد زمینه مناسب برای موعظه استفاده از موقعیتهای مناسب برای موعظه کردن، موعظه کردن به طور پنهانی و عدم سرزنش موعظه شونده، لحاظ شده است(1).(داودی، سیره تربیتی پیامبر اسلام و اهل بیت ، ص ۲۰۲-۲۰۹) موعظه شونده (متعظ) نیز باید موعظه پذیر و به اصولی مانند؛ خدا، پیامبر و معاد که موعظه دینی به استناد آنها صورت میگیرد اعتقاد داشته باشد. برخی علاوه بر این ویژگی ها از ویژگیهای دیگری در واعظ مانند صداقت و راستی خیر خواهی تواضع و نرمش محبت و احترام و تکریم موعظه شونده سخن گفته اند(2).(قائمی مقدم، دو فصلنامه علمی تخصصی تربیت اسلامی ص ۲۳۷ و ۲۳۸ و ۲۴۰ و ۲۴۱) امام صادق به لزوم باور و ایمان موعظه پذیر (متعظ) به مواردی همچون ایمان به اصول دین اشاره نموده و فرموده اند: «انما يؤمر بالمعروف وينهى عن المنكر مؤمن فيتعظ امر به معروف و نهی از منکر با مؤمنی است که پند گیرد(3).(مجلسی، بحار الانوار، ج ۷۵، ص ۲۴۰)
امام رضا ضمن استفاده مکرر از این روش در امر به معروف و نهی از منکر به صور گوناگون موعظه پنهانی را مورد تشویق و ترغیب قرار داده اند چنانچه فرموده اند: «من وعظ أخاه سراً فقد زانه و من وعظه علانية فقد شانه؛ هر که برادر دینی خود را مخفیانه موعظه کند او را زینت داده و هر که او را آشکارا نصیحت کند شرمنده اش نموده است(4).(همان، ج ۷۵، ص ۸۳) امام رضا له بارها از روش پنهانی موعظه برای امر به معروف مأمون و دیگر افراد استفاده نموده است چنانچه درباره ایشان گفته شده هرگاه آن حضرت با مأمون خلوت مینمود وی را بسیار موعظه می نمود و او را در مورد کارهای زشتش سرزنش میکرد و از عذاب الهی هشدارش میداد. مأمون در ظاهر می پذیرفت ولی در باطن ناراحت میشد. روزی امام رضا بر مأمون وارد شد و دید که وضو میگیرد و غلامش به دست وی آب میریزد. حضرت به وی فرمودند: ای رئیس مؤمنان هیچ کس را در عبادت خدا شریک قرار نده مأمون ناچار ظرف آب را از غلام گرفته و خود وضو را تمام کرد و این سخن امام که حق تلخ است بر کینه و عداوت درونی او افزود و ناراحت تر شد(5).(ساعد خراسانی ترجمه الارشاد، ص ۶۱۱)
با توجه به تأثیر شگرف موعظه پنهانی امام رضا الله نه تنهانی موعظه پنهانی را تشویق مینمود و عملاً در پنهان اقدام به موعظه مینمود بلکه پخش کردن هر نوع کار بد را نکوهش و نهی نموده اند چنانچه فرموده اند: المستتر بالحسنة يعدل سبعين حسنة و المذيع بالسيئة مخذول والمستتر بالسيئة مغفور له؛ هر که کار خوبی را پنهانی انجام دهد ثوابش معادل هفتاد کار خوب است و هر که کار زشت را پخش کند خوار گردد و هر که کار زشت را پنهان سازد مورد آمرزش خداوند قرار گیرد(1).(ابن بابويه، عیون اخبار الرضاء الله، ج ۲، ص ۱۹۷.) با توجه به نقش تربیتی موعظه امام رضا موعظه حسنه را از وظایف امام پس از خود برشمرده و فرموده است یدعو الى سبيل ربه بالحكمة والموعظة الحسنة وی به روش پروردگارش به حکمت و موعظه نیکو دعوت می کند(۲).(همان)