امر به معروف و نهی از منکر در سیره رضوی  ( ص 504-507 ) شماره‌ی 2498

موضوعات

معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > احکام > نماز > اهميت به نماز اول وقت

خلاصه

زمانی که حضرت رضا علیه السلام در خراسان بود روزی یکی از دانشمندان بزرگ به نام عمران صابی که منکر خدا بود، به مجلس آن حضرت آمد و بین آن دو مذاکره و بحث شروع شد و ادامه یافت. بحث به جای داغ و باریکی رسیده بود و در همین هنگام صدای اذان ظهر به گوش رسید. امام همان لحظه برای نماز آماده شد و به مأمون عباسی گفت: وقت نماز فرارسیده است. عمران صابی با احساسات پرشور به امام عرض کرد ای آقای من قلبم رام و آماده شده بحث خود را قطع مکن بنشین پس از پایان بحث برای نماز برو آن حضرت با کمال قاطعیت گفت نماز را برگزار کنیم سپس برای بحث بر می گردیم. امام با همراهان برخاستند و نماز خواندند و پس از اقامه نماز به همان مجلس بازگشت و به بحث ادامه داد

متن

اهمیت به نماز اول وقت

همه پیامبران و اولیای الهی پس از معرفت خدا و اصول اعتقادات نماز را بر همه چیز مقدم می شمردند و آن را پیوند مقدس عبد سالک با رب مالک می دانستند. از منظر امام على بن موسى الرضا الله هیچ عملی برتر و ارزشمندتر از نماز نیست. زیرا نزدیک ترین راه برای رسیدن به قرب الهی است.

آن حضرت بارها میفرمودند: «الصلاة قربان كل تقى(1)(همان، ج ۳، ص ۲۶۵) نماز هر انسان پارسایی را به خداوند نزدیک میکند. امام هشتم الا اهمیت نماز و تأثیر آن را در جامعه و آثار پربار نمازهای جماعت و قدرت تحول آفرینی آن را به مسلمانان و زمامداران ثابت نمود، لذا به هیچ قیمتی فضیلت نماز اول وقت را از دست نمی داد. حتی در مهم ترین جلسات سیاسی و علمی به نماز اول وقت اهمیت میداد مناظره جالب و خواندنی امام رضا با عمران صابی که خیلی مشهور میباشد در بیان تأیید اهمیت نماز اول وقت میباشد چنان که در روایت آمده است زمانی که حضرت رضا در خراسان بود روزی یکی از دانشمندان بزرگ به نام عمران صابی که منکر خدا بود، به مجلس آن حضرت آمد و بین آن دو مذاکره و بحث شروع شد و ادامه یافت. بحث به جای داغ و باریکی رسیده بود و در همین هنگام صدای اذان ظهر به گوش رسید. امام همان لحظه برای نماز آماده شد و به مأمون عباسی گفت: وقت نماز فرارسیده است. عمران صابی با احساسات پرشور به امام عرض کرد ای آقای من قلبم رام و آماده شده بحث خود را قطع مکن بنشین پس از پایان بحث برای نماز برو آن حضرت با کمال قاطعیت گفت نماز را برگزار کنیم سپس برای بحث بر می گردیم. امام با همراهان برخاستند و نماز خواندند و پس از اقامه نماز به همان مجلس بازگشت و به بحث ادامه داد(1).(ابن بابويه، محمد بن على عيون اخبار الرضا عالية، ج ۱، ص ۱۷۲.) این روایت نشان دهنده ارزش و اهمیت امر معروفی به نام نماز را می رساند چنان که حضرت در مهمترین زمان که می توانست عمران صابی را هدایت کند امر به نماز خواندن اول وقت میکند تا خود این معروف باعث هدایت شدن عمران صابی شود به این ترتیب امام رضا عملاً امر به معروف کرد و در شرایط بحرانی نماز اول وقت را از یاد نبرد برخاست و پس از ادای نماز به مجلس بحث بازگشت و به ما آموخت که حریم مقدسات را حرمت نهیم. 

در حدیث دیگری آمده است ابراهیم بن موسی از القزاز روایت می کند: امام رضا لا برای استقبال از بعضی از طالبان خارج شد در حالی که من با عده ای از یاران با آن حضرت همراه بودیم وقت نماز فرا رسید قصری در آن حوالی بود. امام الله با یاران به سوی آن رفتند و در کنار سنگ بزرگی ایستادند و سپس امام به من فرمودند: اذان بگو عرض کردم منتظر رسیدن و ملحق شدن بعضی از یاران هستیم که بیایند. حضرت فرمود خدا تو را بیامرزد نماز را از اول وقت بدون عذر به تأخیر نیانداز بر تو باد خواندن نماز در اول وقت راوی گفت: پس اذان گفتم و نماز خواندیم(2).(مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۸۳، ص ۲۱.)

خواننده محترم نمازی که امام رضا به پا داشت نماز جماعت بود که هر چه جمعیت بیشتر باشد ثواب آن بیشتر است ولی توجه کردید که امام ه اجازه نداد نماز اول وقت که یک امر معروف به شمار می آید به خاطر رسیدن و ملحق شدن بقیه یاران به تأخیر بیفتد بلکه تأکید کرد که نماز اول وقت خوانده شود و تأخیر را صلاح ندانست. اینکه امام رضا فرمود: ای موسی بر تو باد که همیشه نماز را در اول وقت بپا داری خطاب به فرد فرد ماست و اختصاص به آن شخص ندارد. 

در روایت دیگری آمده است یکی از کنیزان مأمون چنین گفته است: «هنگامی که در منزل مأمون بودیم در بهشتی از خوردنی ها و نوشیدنی ها و بوی خوش و پول فراوان به سر میبردیم اما همین که مأمون مرا به امام رضا بخشید، دیگر از آن همه ناز و نعمت خبری نبود زنی که سرپرست ما بود شب ما را بیدار می کرد و به نماز وادار می ساخت که بر ما سخت و گران میآمد و آرزو میکردم از آنجا رهایی یابم... که البته به زودی توسط حضرت به دیگری بخشیده شد زیرا لیاقت خدمت در منزل امام را نداشت(1).(ابن بابویه، محمد بن على عيون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۷۹)

همان طور که ملاحظه میشود امام به نماز شب خواندن اهل منزل عنایت داشتند؛ لذا به سرپرست زنان دستور داده بودند تا آنها را در آن موقع بیدار کنند. در اینجا یادآوری این نکته بجاست که میان تحمیل عقیده و تحميل عمل در برخی امور تفاوت وجود دارد. در قرآن کریم میخوانیم: لا إكراه فی الدین». در دین تحمیل عقیده راه ندارد. (بقره ٫ ۲۵۶) در صورتی که تحمیل عمل در برخی موارد که مصلحت بالاتری وجود دارد نه تنها جایز بلکه ضروری میباشد برای مثال وقتی معلمی دلسوز، دانش آموز خود را به انجام پاره ای از تکالیف وادار می سازد، هیچ گاه نمی خواهد تحمیل عقیده نماید بلکه به علت در نظر گرفتن صلاح و مصلحت دانش آموزش کاری را اجبار میکند و چه بسا همان دانش آموز پس از رسیدن به مدارج عالی علمی از کار معلم بسیار خشنود و دل شاد گردد. 

ایشان در جای دیگر میفرمایند هر گاه در حال کسب و کار بودی و وقت نماز رسید کسب و کار تو را از نماز باز ندارد(1).(مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۱۰۳، ص ۱۰۰) ایشان در این فراز ترک کردن کار و تلاش را در هنگام اجرای فریضه معروفی به نام نماز تذکر می دهند و از ما میخواهند به هیچ وجه معروف را ترک نکنیم.

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

سخنرانی ، کارگاه آموزشی ، کتاب داستان كوتاه