عیون اخبارالرضا (علیه آلاف تحیه و ثنا) ( ج1، ص 21و 22 ) شمارهی 25
موضوعات
معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > امامان معصوم > امام رضا (عليه السلام) > امامت امام رضا (عليه السلام) > نصوص صريح > امام موسی بن جعفر (عليه السلام)
خلاصه
ای اباعماره! از خانه ام خارج شدم و در ظاهر به پسرانم از جمله علی سفارش کردم . اما در باطن به او وصيت کردم (او را وصی خود نمودم) و در خواب رسول خدا صلی الله عليه و آله و اميرالمومنين عليه السلام را ديدم که همراه او، يک انگشتری، يک شمشير، يک عصا، يک کتاب و يک عمامه بود. پرسيدم: اينها چيست؟ فرمود: عمامه نشانه سلطنت خداوند متعال است. شمشير نشانه عزت خداوند عزوجل است و اما کتاب، نشانه نور خداوند عزوجل است و اما عصا، نشانه نيروی خداوند عزوجل و بالاخره انگشتری دربرگيرنده همه اين امور است.
سپس حضرت رسول صلی الله عليه و آله فرمودند: امامت به فرزندت علی می رسد.
متن فارسی
يزيد بن سليط زيدی می گويد: «من و همراهانم امام صادق عليه السلام را در راه ملاقات کرديم. من به حضرت عرض کردم : پدر و مادرم فدای شما. شما امامان مطهر هستيد و کسی نمی تواند از مرگ فرار کند. پس برای من در مورد امام بعد از خود، خبری دهيد تا من هم آن را بازگو کنم.
حضرت فرمودند: بسيار خوب. ايشان فرزندان من هستند و او سرور آنان است ـ و به فرزندشان حضرت موسی عليه السلام اشاره نمودند ـ او دارای دانش و حکمت و فهم و سخاوت است و احتياجات مردم را در مورد مسائل دينی که در آن اختلاف دارند، می داند. اخلاق نيکو و حسن همسايگی دارد. او دری از درهای خداوند عزوجل است و نکته مهم تر از اينها هم هست.
(يزيد بن سليط) می گويد: پدرم پرسيد: پدر و مادرم فدای شما! اين نکته چيست؟ حضرت فرمودند: «خداوند عزوجل فريادرس اين امت و علم و فهم و نور و حکمت آن را، و بهترين نوزاد و بهترين نوجوان را، از وجود او به وجود خواهد آورد. خداوند متعال توسط اين مولود، از قتل و خونريزی جلوگيری می کند و اصلاح ذات البين می نمايد و پراکندگی و آشفتگی اصلاح می فرمايد و توسط او برهنه را می پوشاند و گرسنه را سير می کند. خائفين را ايمنی می دهد ، باران نازل می کند، بندگان به واسطه او فرمانبرداری می کنند. از بهترين مرد و بهترين جوان است. قبل از بلوغش به خانواده اش بشارت داده می شود. گفتارش حکمت آميز و سکوتش از روی آگاهی است. برای مردم مسائلی را که در آن اختلاف دارند، بيان می کند.
يزيد بن سليط می گويد پدرم پرسيد: پدر و مادرم فدای شما! آيا بعد از او فرزندی هم وجود دارد؟ حضرت فرمود: بلی و ديگر چيزی نفرمود.
سپس يزيد می گويد: بعد از مدتی حضرت ابوالحسن ـ يعنی موسی بن جعفر عليهما السلام ـ را ملاقات کردم و به ايشان گفتم: پدر و مادرم فدای شما! دوست دارم، همانطور که پدرتان به من خبر دادند، شما هم (از امامت بعد از خود) به من خبر دهيد. حضرت فرمودند: «پدرم در زمانی می زيست که زمان ما مثل آن نيست.»
يزيد می گويد گفتم: هر کس به اين مقدار از شما راضی باشد، خداوند او را لعنت کند. حضرت خنديدند و فرمودند: ای اباعماره! از خانه ام خارج شدم و در ظاهر به پسرانم از جمله علی سفارش کردم . اما در باطن به او وصيت کردم (او را وصی خود نمودم) و در خواب رسول خدا صلی الله عليه و آله و اميرالمومنين عليه السلام را ديدم که همراه او، يک انگشتری، يک شمشير، يک عصا، يک کتاب و يک عمامه بود. پرسيدم: اينها چيست؟ فرمود: عمامه نشانه سلطنت خداوند متعال است. شمشير نشانه عزت خداوند عزوجل است و اما کتاب، نشانه نور خداوند عزوجل است و اما عصا، نشانه نيروی خداوند عزوجل و بالاخره انگشتری دربرگيرنده همه اين امور است.
سپس حضرت رسول صلی الله عليه و آله فرمودند: امامت به فرزندت علی می رسد.
يزيد می گويد: حضرت به من فرمودند: ای يزيد، اين مطلب در نزد تو امانت می ماند و در مورد اين مطالب با هيچ کس جز افراد عاقل و صالح صحبت نکن و يا بنده ای که خداوند قلب او را برای ايمان امتحان نموده است و يا راستگوست و نعمت های خداوند تعالی را کفران نکن و اگر از تو گواهی و شهادت خواسته شد، شهادت بده. به درستی که خداوند تبارک و تعالی می فرمايد: خداوند به شما امر می کند که امانت ها را به اهلش برسانيد. و نيز می فرمايد: و چه کسی ظالم تر است از کسی که شهادتی را نزد خود پنهان سازد.
گفتم به خدا سوگند. ابدا اين کار را نمی کنم و سپس حضرت امام کاظم عليه السلام فرمودند: انگاه رسول خدا صلی الله عليه و آله اوصاف او را برشمردند و فرمودند: علی فرزند تو کسی است که با نور خداوند نگاه می کند و با فهم الهی می شنود و با حکمت او سخن می گويد هميشه درست عمل می کند و خطا نمی کند. می داند و جاهل نيست. لبريز از حکمت و دانش است و چه کم با او خواهی بود.
به درستی که آن به قدری است که گويا اصلا نبوده است. پس وقتی از سفرت بازگشتی امور خود را اصلاح کن و از خواسته های خود، جدا شو. زيرا از آنها جدا خواهی شد و با چيز ديگری مجاور خواهی گشت. لذا فرزندانت را جمع کن و خداوند را بر همگی آنها گواه بگير و خداوند برای گواه بودن کفايت می کند.
سپس امام کاظم عليه السلام فرمودند: ای يزيد! به درستی که من در اين سال وفات خواهم کرد و پسرم علی همنام علی بن ابی طالب عليه السلام و همنام علی بن الحسين عليهما السلام و دارای فهم، علم و هيبت اميرالمومنين است و تا چهار سال بعد از هارون، اجازه سخن گفتن ندارد. ولی وقتی آن چهار سال گذشت، درباره هر چه می خواهی از او سوال کن که به خواست خدا به تو پاسخ خواهد داد.
متن عربی
نَصٌّ آخَرُ حَدَّثَنَا أَبِی وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِيدِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَی بْنِ الْمُتَوَکِّلِ وَ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی الْعَطَّارُ وَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ مَاجِيلَوَیْهِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ قَالُوا حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی الْعَطَّارُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی بْنِ عِمْرَانَ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ الشَّامِیِّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُوسَی الْخَشَّابِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنِ الْحُسَیْنِ مَوْلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی الْحَکَمِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ الْجَعْفَرِیِّ عَنْ یَزِيدَ بْنِ سَلِيطٍ الزَّیْدِیِّ قَالَ لَقِينَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فِی طَرِيقِ مَکَّةَ وَ نَحْنُ جَمَاعَةٌ فَقُلْتُ لَهُ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی أَنْتُمُ الْأَئِمَّةُ الْمُطَهَّرُونَ وَ الْمَوْتُ لَا یَعْرَی أَحَدٌ مِنْهُ فَأَحْدِثْ إِلَیَّ شَیْئاً أُلْقِيهِ إِلَی مَنْ یَخْلُفُنِی فَقَالَ لِی نَعَمْ هَؤُلَاءِ وُلْدِی وَ هَذَا سَیِّدُهُمْ وَ أَشَارَ إِلَی ابْنِهِ مُوسَی ع وَ فِيهِ الْعِلْمُ وَ الْحُکْمُ وَ الْفَهْمُ وَ السَّخَاءُ وَ الْمَعْرِفَةُ بِمَا یَحْتَاجُ النَّاسُ إِلَیْهِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنْ أَمْرِ دِينِهِمْ وَ فِيهِ حُسْنُ الْخُلُقِ وَ حُسْنُ الْجِوَارِ وَ هُوَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ اللَّهِ تَعَالَی عَزَّ وَ جَلَّ وَ فِيهِ أُخْرَی هِیَ خَیْرٌ مِنْ هَذَا کُلِّهِ فَقَالَ لَهُ أَبِی وَ مَا هِیَ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی قَالَ یُخْرِجُ اللَّهُ مِنْهُ عَزَّ وَ جَلَّ غَوْثَ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ غِیَاثَهَا وَ عِلْمَهَا وَ نُورَهَا وَ فَهْمَهَا وَ حُکْمَهَا وَ خَیْرَ مَوْلُودٍ وَ خَیْرَ نَاشِئٍ یَحْقُنُ اللَّهُ بِهِ الدِّمَاءَ وَ یُصْلِحُ بِهِ ذَاتَ الْبَیْنِ وَ یَلُمُّ بِهِ الشَّعْثَ وَ یَشْعَبُ بِهِ الصَّدْعَ وَ یَکْسُو بِهِ الْعَارِیَ وَ یُشْبِعُ بِهِ الْجَائِعَ وَ یُؤْمِنُ بِهِ الْخَائِفَ وَ یُنْزِلُ بِهِ الْقَطْرَ وَ یَأْتَمِرُ بِهِ الْعِبَادُ خَیْرَ کَهْلٍ وَ خَیْرَ نَاشِئٍ یُبَشَّرُ بِهِ عَشِيرَتُهُ قَبْلَ أَوَانِ حُلُمِهِ قَوْلُهُ حُکْمٌ وَ صَمْتُهُ عِلْمٌ یُبَیِّنُ لِلنَّاسِ مَا یَخْتَلِفُونَ فِيهِ قَالَ فَقَالَ أَبِی بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی فَیَکُونُ لَهُ وَلَدٌ بَعْدَهُ فَقَالَ نَعَمْ ثُمَّ قَطَعَ الْکَلَامَ وَ قَالَ یَزِيدُ ثُمَّ لَقِيتُ أَبَا الْحَسَنِ یَعْنِی مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ ع بَعْدُ فَقُلْتُ لَهُ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی إِنِّی أُرِيدُ أَنْ تُخْبِرَنِی بِمِثْلِ مَا أَخْبَرَنِی بِهِ أَبُوکَ قَالَ فَقَالَ کَانَ أَبِی ع فِی زَمَنٍ لَیْسَ هَذَا مِثْلَهُ قَالَ یَزِيدُ فَقُلْتُ مَنْ یَرْضَی مِنْکَ بِهَذَا فَعَلَیْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ قَالَ فَضَحِکَ ثُمَّ قَالَ أُخْبِرُکَ یَا بَا عُمَارَةَ إِنِّی خَرَجْتُ مِنْ مَنْزِلِی فَأَوْصَیْتُ فِی الظَّاهِرِ إِلَی بَنِیَّ فَأَشْرَکْتُهُمْ مَعَ ابْنِی عَلِیٍّ وَ أَفْرَدْتُهُ بِوَصِیَّتِی فِی الْبَاطِنِ وَ لَقَدْ رَأَیْتُ رَسُولَ اللَّهِ فِی الْمَنَامِ وَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع مَعَهُ وَ مَعَهُ خَاتَمٌ وَ سَیْفٌ وَ عَصاً وَ کِتَابٌ وَ عِمَامَةٌ فَقُلْتُ لَهُ مَا هَذَا فَقَالَ أَمَّا الْعِمَامَةُ فَسُلْطَانُ اللَّهِ تَعَالَی عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَمَّا السَّیْفُ فَعِزَّةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَمَّا الْکِتَابُ فَنُورُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَمَّا الْعَصَا فَقُوَّةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَمَّا الْخَاتَمُ فَجَامِعُ هَذِهِ الْأُمُورِ ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ الْأَمْرُ یَخْرُجُ إِلَی عَلِیٍّ ابْنِکَ قَالَ ثُمَّ قَالَ یَا یَزِيدُ إِنَّهَا وَدِيعَةٌ عِنْدَکَ فَلَا تُخْبِرْ بِهَا إِلَّا عَاقِلًا أَوْ عَبْداً امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ أَوْ صَادِقاً وَ لَا تَکْفُرْ نِعَمَ اللَّهِ تَعَالَی وَ إِنْ سُئِلْتَ عَنِ الشَّهَادَةِ فَأَدِّهَا فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَی یَقُولُ إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلی أَهْلِها وَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کَتَمَ شَهادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ فَقُلْتُ وَ اللَّهِ مَا کُنْتُ لِأَفْعَلَ هَذَا أَبَداً قَالَ ثُمَّ قَالَ أَبُو الْحَسَنِ ع ثُمَّ وَصَفَهُ لِی رَسُولُ اللَّهِ ص فَقَالَ عَلِیٌّ ابْنُکَ الَّذِی یَنْظُرُ بِنُورِ اللَّهِ وَ یَسْمَعُ بِتَفْهِيمِهِ وَ یَنْطِقُ بِحِکْمَتِهِ یُصِيبُ وَ لَا یُخْطِئُ وَ یَعْلَمُ وَ لَا یَجْهَلُ وَ قَدْ مُلِئَ حُکْماً وَ عِلْماً وَ مَا أَقَلَّ مُقَامَکَ مَعَهُ إِنَّمَا هُوَ شَیْءٌ کَأَنْ لَمْ یَکُنْ فَإِذَا رَجَعْتَ مِنْ سَفَرِکَ فَأَصْلِحْ أَمْرَکَ وَ افْرُغْ مِمَّا أَرَدْتَ فَإِنَّکَ مُنْتَقِلٌ عَنْهُ وَ مُجَاوِرٌ غَیْرَهُ فَاجْمَعْ وُلْدَکَ وَ أَشْهِدِ اللَّهَ عَلَیْهِمْ جَمِيعاً وَ کَفی بِاللَّهِ شَهِيداً ثُمَّ قَالَ یَا یَزِيدُ إِنِّی أُوخَذُ فِی هَذِهِ السَّنَةِ وَ عَلِیٌّ ابْنِی سَمِیُّ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع وَ سَمِیُّ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع أُعْطِیَ فَهْمَ الْأَوَّلِ وَ عِلْمَهُ وَ نَصْرَهُ وَ رِدَاءَهُ وَ لَیْسَ لَهُ أَنْ یَتَکَلَّمَ إِلَّا بَعْدَ هَارُونَ بِأَرْبَعِ سِنِينَ فَإِذَا مَضَتْ أَرْبَعُ سِنِينَ فَاسْأَلْهُ عَمَّا شِئْتَ یُجِيبُکَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَی
مخاطب
جوان ، کارشناسان و صاحبنظران
قالب
سخنرانی ، کارگاه آموزشی ، کتاب معارفی