زهد امام
مرحوم ابن شهر آشوب متوفا) به سال (۵۸۸ نیز می نویسد: روزی امام وارد حمام شد مردی که حضرت را نمیشناخت از وی درخواست کرد تا او را کیسه کشد امام نیز پذیرفت و مشغول شد. حاضران به آن مرد حضرت را معرفی کردند و او با کمال شرمندگی و سرافکندگی از حضرت پوزش خواست اما حضرت رضا او را آرام نمود و به کار خود همچنان ادامه داد(1).(ابن شهر آشوب، مناقب، ج ۴، ص ۳۶۲؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۴۹، ص ۹۹. )
و نیز آنجا که از ابراهیم بن عباس نقل شده است که در خصوص حضرت امام رضا می گوید هیچ گاه ندیدم امام رضا در سخن بر کسی جفا ورزد، و نیز ندیدم که سخن کسی را پیش از تمام شدن قطع کند هرگز نیازمندی را که می توانست نیازش را برآورده سازد رد نمی کرد در حضور دیگری پایش را دراز نمی فرمود هرگز ندیدم به کسی از خدمتکاران و غلامانشان بدگویی کند، خنده او قهقهه نبود، بلکه تبسم بود چون سفره غذا به میان می آمد همه افراد خانه حتی دربان و مهتر را نیز بر سفره خویش می نشاند و آنان همراه با امام غذا می خوردند. شب ها کم میخوابید و بیشتر بیدار بود و بسیاری از شبها تا صبح بیدار می ماند و به عبادت میگذراند بسیار روزه میداشت و روزه سه روز در هر ماه را ترک نمی کرد کار خیر و انفاق پنهانی بسیار داشت و بیشتر در شبهای تاریک مخفیانه به فقرا کمک می کرد(2).(اربلی، کشف الغمه، ج ۲، ص ۳۱۶؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۴۹، ص ۹۰)
یا در حدیث دیگری تواضع امام در هنگام به دست آوردن نعمت آمده است که ابراهیم بن عباس می گوید: «كان الرضا لا ينشد كثيراً إذا كُنتُ فِي خَيْرٍ فَلَا تَعْتَرِرَ بِهِ وَ لكن قُلِ اللَّهُمَّ سَلَّم و تمم»(3).(ابن بابویه، محمد بن على عيون اخبار الرضا الا ، ج ۲، ص ۱۹۱، ج ۹.)
ابراهيم بن عباس گفت: امام رضا بیشتر اوقات این شعر را زمزمه می کرد. هنگامی که در ناز و نعمت هستی به آن مغرور مباش بلکه بگو خدایا نعمتت را تمام کن و سلامتی بده تمام این رفتار و کردار حضرت نشان دهنده این است که حضرت با سیره عملی خود مصداق معروف و منکر را معرفی میکند تا عاملان امر به معروف و نهی از منکر الگو و راهکار مناسبی برای ادای این دو فریضه داشته باشند.