امر به انفاق
امام رضا الله در نامه ای به فرزندش امام جواده نوشت ای ابوجعفر به من خبر رسیده است وقتی میخواهی از منزل بیرون روی غلامان تو را از درب کوچک منزل بیرون میبرند و این به دلیل بخل آنهاست که نمیخواهند از سوی تو خیری به نیازمندان برسد به حقی که بر تو دارم سوگندت میدهم که پیوسته از در بزرگ رفت و آمد کن وقتی که سوار مرکب میشوی درهم و دینار به همراه داشته باش و به هر کسی که از تو درخواستی میکند عطا کن عموهایت از تو کمک خواستند بخشش تو به آنها کمتر از پنجاه دینار نباشد اگر بیشتر دادی اختیار با توست و اگر عمه هایت درخواست کمک کردند کمتر از ۲۵ دینار به آنها نده، اگر بیشتر دادی مختاری، همانا من میخواهم خداوند مقام تو را بالا برد پس انفاق کن و از کم شدن در درگاه خداوند صاحب عرش ترسی به خود راه نده(1).(قمى، عباس، الأنوار البهيه، ص ۶۶۱ )
در روایتی دیگر آمده است: عن معمر بن خلاد قال: كان أبو الحسن الرضا إذا أكل أتى بصحفة فتوضع بقرب مائدته، فيعمد إلى أطيب الطعام مما يؤتى به فيأخذ من كل شيء شيئاً، فيضع في تلك الصحفة، ثم يأمر بها للمساكين... (2)؛(مجلسی محمد باقر، بحار الانوار، ج ۴۹، ص ۹۷، ج ۱۱) معمر بن خلاد گوید: امام رضا به هنگام خوردن غذا سینی بزرگی برایش آورده می شد و در کنار سفره اش قرار میگرفت و آن حضرت از بهترین غذاهایی که برایش آورده می شد، مقداری بر می گزید و در آن می نهاد سپس آن را برای فقرا می فرستاد.
در این دو روایت به خوبی مشخص و معین است که حضرت اصرار بر انفاق کردن و کمک به فقرا و نیازمندان که از مصادیق معروف میباشد دارند. ایشان در این روایت فرزندش را امر به اتفاق میکند و مصادیق انفاق را نیز مشخص و معین می نمایند و تأکید بر این مسئله میکنند که در هر زمان و مکان نباید اوامری که معروف هستند و به اعمال نیک مشهور میباشند ترک کرد بلکه باید اذعان داشت بهترین راه برای داشتن یک زندگی آسوده و راحت میانه روی در خرج کردن است. و این راهی است که در اسلام و قرآن به ما می آموزند.