از کتاب توحید و خداشناسی
۱- محمد بن عبدالله خراسانی خادم امام رضا (ع) گوید : مردی از زنادقه خدمت حضرت رضا رسید در حالیکه گروهی از مردم در مجلس حاضر بودند
امام (ع) از آن مرد زندیق پرسید اگر مطلب همانطور است که شما میگوئید و این جهان آفریننده ای ندارد - در حالی که چنین نیست - آیاما و شما پس از مرگ مساوی نخواهیم بود ، و این نماز و روزه ای که انجام دادیم وز کوتی که دادیم در آن جهان به ما ضرری نخواهند رسانید .
در این هنگام مرد زندیق سکوت کرد ، سپس حضرت رضا (ع) فرمود : و اگر گفته های ما درست بیاید - در صورتیکه گفته های ما حقیقت دارد - آیا شما هلاك نخواهید شد و ما نجات پیدا نخواهیم کرد ؟
مرد زندیق گفت : خداوند تو را رحمت کند مرا مطلع کنید که او چگونه است و در کجا است ؟
امام رضا (ع) فرمود: وای بر تو در این گفته خطا کردی و به غلط رفتی ، «این» و «کیف» را او پدید آورده است، و بوسیله اینها شناخته نمیشود، خداوندرا با قوای ظاهری و قیاس نمیتوان شناخت .
-۲۶۱-
مرد زندیق گفت : پس حالا که خداوند با یکی از محسوسات شناخته نمیگردد پس این چنین خدائی وجود ندارد .
حضرت رضا (ع) فرمود: وای بر تو اکنون که حواس ظاهری تو از درك وجود پروردگار ناتوان است انکار وجود مبدء متعال را میکنی ، ما هر گاه از نظر ظاهر نتوانیم وجود او را درک کنیم یقین میکنیم که او خداوند ما است و برخلاف همه اشیاء میباشد .
مرد کافر گفت : پس خداوند کجا است ؟
حضرت رضا (ع) فرمود: پس شما خبر دهید که در چه وقتی نبوده تا من به شما بگویم در چه وقت بوده است ؟
سائل گفت : دلیل بر این مطلب که خداوند در همه زمانها بوده چیست ؟
امام (ع) فرمود : من هنگامی که به بدن خود مینگرم ، توانائی ندارم که در طول و عرض بدنم زیاد و یا کم کنم ، و یا مکروهات را از بدن خود دفع کرده و جلب منفعت کنم
در این هنگام درک کردم که برای این بدن يك سازنده هست و با علم و قدرت این بدن ساخته شده است ، علاوه بر بدن انسان گردش فلك باقدرت خداوند انجام می گیرد ، وابرها و جريان بادها وطوفانها و گردش آفتاب و ماه و ستارگان و سایر موجودات آسمانی و زمینی و دریایی همه در پرتو عنایات و توجهات پروردگار حرکت میکنند و به زندگی خود ادامه میدهند
از اینرو یقین کردم که برای کائنات آفریننده ای هست که همه این موجودات پدید آورده است .
۲- حسین بن خالد گوید : مردی از حضرت رضا (ع) پرسید : ای فرزند
-٢٦٢-
رسول خدا دليل حدوث عالم چیست ؟
امام (ع) در پاسخ او فرمود: تو قبل از این وجود نداشتی و اينك وجود پیدا کرده ای و یقین داری که خودت خویشتن را خلق نکرده ای و آن کسی هم که مانند تو میباشد تو را خلق نکرده است .
3- حسین بن خالد گوید : از حضرت رضا (ع) شنیدم میفرمود : خداوند متعال همواره عالم ، قادر ، شنوا ، بینا وزنده است ، و همه این صفات جزء ذات مقدس اوست و هرگز از آن منفک نمی شود .
گوید : عرض کردم گروهی میگویند: علم ، قدرت ، حیات ، شنوائی ، بینائی و قدمت از ذات خداوند بیرون است، و این صفات جزء ذات خداوند نیست .
حضرت رضا (ع) فرمود: هر کس به این سخنان عقیده پیدا کند ، برای خداوند شريك قائل شده است و از ولایت ما بهره مند نیست ، بعد از این فرمود خداوند همیشه عالم ، شنوا ، بینا و قادر است و این صفات هر گز از آن جدا نمیشوند .
پروردگار از گفته های مشرکین و مشبهین منزه است و مقامش از این سخنان ناروا بلندتر است .
4- صفوان بن یحیی گوید : ابو قره محدث از من درخواست کرد که او را خدمت حضرت رضا (ع) ببرم ، پس از اینکه برای او از آن جناب اذن ورود خواستم و اجازه فرمودند ابوقره خدمت رسید و از مسائل حلال و حرام و احکام دینی پرسشهائی فرمود تا سخن را به مبحث توحید کشانید.
ابو قره گفت : برای ما روایت شده که خداوند موضوع سخن گفتن و رؤیت خود را به دو تن از پیغمبران خود اختصاص داد ، با موسی بن عمران سخن گفت ، و محمد (ص) را به رؤیت خود مخصوص گردانید
- ۲۶۳ -
امام رضا (ع) فرمود: اگر چنین است که محمد خداوند را رویت کرده است پس آن کسی که از طرف خداوند به جن و انس ابلاغ کرد و فرمود : «الأندركه الْأَبْصَارُ وَلا يُحِيطُونَ بِهِ عِلْماً وَلَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْء ديدگان، خداوند را درک نمی کنند و از جهت علم هم نمیتوانند خداوند را دریابند و هیچ چیزی مانند او نیست کدام است آیا این محمد نیست؟ ابو قره گفت مطلب همین است که شما بیان فرمودید
حضرت رضا (ع) بار دیگر فرمود : محمد از طرف خداوند مبعوث میگردد و به مردم میگوید : که او از جانب پروردگار آمده و آنها را بطرف خداوند دعوت می کند و از صفات و خصوصیات او گفتگو مینماید به مردم بگوید : من خداوند را با دو چشم خود دیدم و او را بصورت بشری دریافتم .
آیا شما با اظهار این مطالب شرم نمیکنید ؟ زنادقه قدرت ندارند این چنین سخن بگویند ، آیا جایز است که از طرف خداوند سخنی بگوید ، و بار دیگر بیاید و بطریق دیگری برخلاف سخن اول خود مطلبی بگوید .
ابو قره گفت : مگر در قر آن نیامده که «وَ لَقَدْرَآهُ نَزْلَةً اخرى امام رضا سلام الله علیه فرمود : بعد از این آیه مطلبی هست که دلالت میکند بر آن چیزی که مشاهده کرد ، و آن آیه «ما كذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى» میباشد
می فرماید: دل محمد (ص) تکذیب نکرد آنچه را که با دو چشمش مشاهده کرد ، سپس اطلاع داد به آنچه محمد دید و آن اینست که فرمود : « لَقَدْ رَأَى مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الكُبرى . »
پس حضرت رسول (ص) آیات خداوند را مشاهده کردند و آیات خداوند غیر از او می باشند
پروردگار فرموده ولا يُحِيطُونَ به علماً پس هر گاه با چشم ظاهری بتوان
-٢٦٤-
خداوند را دید احاطه علمی نیز امکان پذیر است و شناخت واقعی حاصل میگردد .
ابو قره گفت : آیا روایات را تکذیب میکنید ؟
امام رضا (ع) فرمود: هر گاه روایات با مخالفت قر آن مواجه شدند من آن اخبار را تکذیب میکنم ، زیرا مسلمین اجماع کرده اند که با علم و دانش نمیتوان خداوند را دریافت و با دیدگان ظاهر نمی توان او را دید و خداوند را به هیچ چیزی نمیتوان مانند کرد .
5- ریان بن الصلت از حضرت رضا (ع) روایت کرده که حضرت رسول (ص) فرمود : خداوند متعال میفرماید: به من ایمان نیاورده است کسیکه سخنان مرا طبق رأی خود تفسیر و تعبیر کند ، و مرا نشناخته است کسی که مرا به مخلو قاتم تشبیه کند ، وبردين من نیست کسی که در دین من بقياس رفتار نماید .
٦- داود بن قاسم گوید : از حضرت رضا (ع) شنیدم میفرمود :
هر کس خداوند را به مخلوقاتش مانند کند مشرک است ، و هر کسی برای او مکانی قائل شود کافر است ، و هر کس به خداوند نسبت دهد آنچه را که نهی فرموده دروغگو است .
بعد از این امام (ع) این آیه شریفه را قرائت فرمودند «انّما يُفتري الكَذِبُ الَّذِينَ لا يؤمنونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَ أُولَئِكَ هُمُ الْكَاذِبُونَ »
7- حسین بن خالد گوید : به حضرت رضا (ع) عرض کردم ای فرزند رسول خدا مردم روایت میکنند که حضرت رسول (ص) فرمود: خداوند آدم را بصورت خود آفرید .
امام (ع) فرمود : خداوند آنان را بکشد آنها اول حدیث را حذف کرده اند پیغمبر از کنار دو نفر که همدیگر را ناسزا میگفتند عبور فرمودند حضرت شنید یکی از
-٢٦٥-
آن دو به دیگری میگوید خداوند چهره تو و چهره آن کس که شبیه تو هست سیاه کند .
پیغمبر فرمود ای بنده خدا به برادرت این چنین خطاب نکن که خداوند آدم را بصورت او آفریده است.
8- حسین بن خالد گوید به حضرت رضا علیه السلام عرض کردم یا بن رسول الله مردم ما را به عقیده جبر و تشبیه نسبت میدهند و این موضوع از این جا ناشی شده است که از پدرانت در این مورد روایاتی رسیده است .
حضرت رضا علیه السلام فرمود اخباریکه در این موضوع از پدرانم علیهم السلام رسیده است بیشتر است یا روایاتی که از جدم رسول خدا صلی الله عليه و آله رسیده .
راوی گوید عرض کردم بلکه اخبار روایت شده از پیغمبر در این مورد بیشتر است .
حضرت فرمود پس مردم بگویند پیغمبر هم معتقد به جبر و تشبیه بوده است .
گفتم مردم میگویند پیغمبر این سخنان را نگفته است بلکه این روایات را به آن جناب نسبت میدهند .
فرمودند پس بنابر این چرا نمیگویند به پدران من هم این روایات را نسبت داده اند و آنها از انتساب این سخنان به خود رضایت ندارند
بعد از این حضرت رضا علیه السلام فرمود هر کس معتقد به تشبیه و جبر باشد کافر است ، و ما در دنیا و آخرت از آن تبری میجوئیم.
ای فرزند خالد اخبار زیادی در موضوع تشبیه و جبر از طرف غلاة بعل شده و به ما نسبت داده اند ، غلاة بزرگی خداوند را درک نکردند و خدارا كوچك شمردند
٢٦٦-
اينك هر کس آنها را دوست بدارد مارا دشمن داشته ، و هر کسی آنها را دشمن بدارد ما را دوست داشته است.
۹ - محمد بن عبدالله خراسانی خادم حضرت رضا علیه السلام گوید : یکی از زنادقه به حضرت رضا علیه السلام گفت چرا خداوند خود را از مخلوقات پوشیده است ؟
ابو الحسن علیه السلام فرمود پوشیدن خداوند خود را از مردم برای کثرت گناهان آنها میباشد ، و بر خداوند در ایام شب و روز هیچ چیزی پوشیده نیست و او همه اعمال و افعال بندگان خود را میداند
گفت پس چرا خداوند با چشم ظاهر دیده نمیشود ؟
حضرت رضا علیه السلام فرمود برای فرق بین او و بندگانش که با حواس ظاهری قابل درک هستند، علاوه بر این خداوند اجل است از اینکه دیدگان او را دریابند و یا گمان و خیال او را احاطه کنند ، و یا با عقل بتوان او را دریافت .
وی گفت : خداوند را برایم تعریف کن ، امام علیه السلام فرمود : خداوند را نمیتوان به حقیقت تعریف کرد پرسید چرا نمیتوان پرورد گار ر ا وصف کرد؟ .
فرمود برای اینکه هر محدودی به حدی پایان پیدا میکند ، هر گاه احتمال تحدید رفت احتمال زیادی میرود، و هرگاه احتمال زیادی رفت احتمال نقصان میرود .
۱۰ - سلیمان بن جعفر جعفری گوید: شنیدم حضرت رضا علیه السلام به پدرم میگفت : من تو را نزد عبد الرحمان بن یعقوب دیدم ، پدرم گفت : او دائی من است .
امام رضا علیه السلام فرمود: او درباره خداوند سخنی بزرگ میگوید ، او
-٢٦٧-
پروردگار را بر خلاف واقع وصف و تعریف میکند ، و خداوند را نمیتوان با پندار خود ، وصف کرد، اکنون با با ما مجالست کن و او را ترك گو ، و یا مجلس مارا واگذار و با او معاشرت کن .
عرض کرد : او هر چه دلش خواست بگوید ، من بگفته های او عقیده ندارم در این صورت از او چه زیانی به من خواهد رسید .
امام رضا علیه السلام فرمود : آیا نمیترسی که عذابی بر او نازل شود و تو را نیز فراگیرد ، آیا خبر نداری از داستان شخصی که از اصحاب حضرت موسی عليه السلام بود و پدرش از یاران فرعون ، هنگامیکه سواران فرعون به موسی رسیدند وی برگشت تا پدرش را موعظه کند
موسی علیه السلام او را دریافت در حالیکه پدرش با او با غضب گفتگو میکرد تا آنگاه که بکنار دریا رسیدند و هر دو غرق شدند
چون خبر او به موسی رسید گفت: خداوند او را رحمت کند او به عقیده پدرش نبود، ولیکن هنگامیکه عذاب نازل شد همگان را فرا میگیرد گناهکار وغیر گناهکار را نمیشناسد .
۱۱- یونس بن عبدالرحمان گوید: به حضرت رضا عليه السلام عرض کردم در اخبار روایت شده که خداوند حقیقت علم است و نادانی در آن راه ندارد وزندگی است که مرگی در او نیست ، و نوری است که تاریکی هرگز در آنجا راه پیدا نمیکند ، امام علیه السلام فرمود : همین طور است
۱۲ - داود بن سلیمان فراء از علی بن موسی الرضا و او از پدرانش از حسین ابن على عليهما السلام روایت کرده که يك نفر یهودی خدمت حضرت امیر المؤمنين علیه السلام رسید و عرض کرد: مرا از آنچه در نزد خداوند نیست و از آنچه خداوند
-٢٦٨-
ندارد، و از آنچه خداوند نمیداند خبر دهید .
علی علیه السلام فرمود : اما آنچه که خداوند نمیداند آن گفتار شما یهودیان است که گفتید عزیز فرزند خدا است در صورتیکه خداوند فرزندی برای خود نمیداند .
و اما آنچه که در نزد خداوند نیست آن ظلم است و پروردگار هر گز به بندگان خود ستم نمیکند .
و اما آنچه خداوند ندارد آن شریک است ، در این هنگام یهودی مسلمان شد و شهادتین بر زبان جاری کرد .
۱۳ - ابو احمد غازی از حضرت رضا و او از پدرانش علیهم السلام از امیر المؤمنين علیه السلام روایت کرده اند که آن حضرت فرمود : اعمال برسه قسم اند : فرائض فضائل و معاصى .
اما فرائض به امر پروردگار و برضایت و مشیت و علم و قضاء او انجام میگیرد. واما فضائل به امر خداوند نیست ولیکن رضایت و قضاء وقدر ومشيت وعلم او در انجام آن دخالت دارد .
و اما معاصی ، امر خداوند در آن دخالت ندارد، ولیکن قضاء و قدر ومشيت و علم در آن نافذ است و سپس خداوند بندگان خود را در معاصی مورد عقاب قرار میدهد
١٤ - و نیز از حضرت رضا از پدرانش از حسین بن علی عليهم السلام روايت شده که گفت : از پدرم امیر المؤمنین علیه السلام شنیدم فرمود :
تمام جهان را جهل فرا گرفته مگر جاهائیکه بنور علم روشن است ، علم نیز نفعی ندارد مگر آنچه را که مورد عمل قرار دهند ، و عملها نیز ریائی هستند مگر آن
-٢٦٩-
عملیکه از روی اخلاص انجام گیرد و اخلاص نیز در معرض خطر است تا آنگاه که بندگان به نتیجه اعمال خود برسند و عاقبت کارهای خود را دریابند .
۱۵ - احمد بن عبدالله جویباری از حضرت رضا علیه السلام روایت کرده است که حضرت على بن الحسين عليهما السلام فرمود: مردی از اهل عراق خدمت امير المؤمنين عليه السلام رسيد و عرض کرد مرا خبر دهید آیا بیرون شدن ما بطرف مردم شام با قضا و قدر خداوند انجام گرفته است؟
علی علیه السلام فرمود : آری به خداوند سو گندشما از هیچ تپه ای بالا نرفتید ر در هیچ سرزمین فرود نیامدید مگر آنکه قضاء و قدر خداوند در آن دخالت داشت .
پیرمرد عراقی گفت : پس از مشقت هایی که در این مسافرت به من رسیده در نزد خداوند ماجور هستم؟ .
علی علیه السلام فرمود : ای پیر مرد اندکی آرام بگیر، شاید گمان میکنی که این قضاء و قدر لازم و حتمی است و اگر چنین بود هر آینه ثواب و عقاب معنی نداشت و امرونهی لازم نبود و معنی وعدو وعید ساقط میشد ، دیگر گناهکار را سرزنش نمیکردند و نیکو کار را نمیستودند، حتی شایسته بود نیکو کار را سرزنش کنند و گناهکار را مورد احسان قرار دهند .
این عقیده که از وی بوی جبر میآید گفته بت پرستان و دشمنان خداوند است ، قدریان و مجوسان این امت به این عقیده هستند .
ای شیخ خداوند بندگان خود را با تخییر مکلف کردو برای آنکه از عواقب اعمال خود بترسند آنها را از ارتکاب کارهای زشت بازداشت ، و در برابر کارهای كوچك پاداشهای زیادی عطا فرمود .
خداوند هرگز مغلوب نافرمانان و معصیت کاران نشده ، و از روی اکراه
-۲۷۰-
اطاعت نگردیده است و آسمان و زمین و آنچه در بین آنها قرار دارد عبث و بیهوده نیافریده است ،« ذلِكَ ظَنُّ الَّذِينَ كَفَرُوا فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ النَّارِ » .
راوی گوید: شیخ در این هنگام برخواست در حالیکه میگفت :
أَنْتَ الْإِمَامُ الَّذِي نَرْجُوا بِطَاعَتِهِ يَوْمَ النَّجَاةِ مِنَ الرَّحْمَانِ غَفْرانا
أَوْضَحْتَ مِنْ دِينِنَا مَا كَانَ مُلْتَبِساً جَزَاكَ رَبُّكَ عَنَّا فِيهِ إِحْسَانا
١٦ - ابو الصلت هروی گوید: از حضرت رضا علیه السلام شنیدم میفرمود: هر کس به جبر عقیده دارد به او زکوة ندهید و شهادت او را قبول نکنید،
خداوند متعال مردم را به اندازه توانائیهای آنها مکلف ساخته و بیش از استعداد آنان برای آنها تکلیف معین نکرده است هر کسی در گرو کارهای خود بوده و کسی گناه دیگری را تحمل نمیکند .
۱۷ - برید بن عمیر شامی گوید: خدمت حضرت رضا عليه السلام رسیدم هنگامیکه در مرو اقامت داشتند عرض کردم: یا بن رسول الله از حضرت صادق علیه السلام برای ماروایت شده است که آن جناب فرموده : « لأَجْبَرَ وَلا تَفْوِيضَ بَلْ أَمْرُ بَيْنَ أَمْرَيْنِ » معنی این حدیث چیست ؟ .
فرمود: هر کس گمان کند که خداوند ما را وادار به گناه میکند و بعد ما را در اثر ارتکاب گناه معذب مینماید این شخص معتقد به جبر است .
هر کسی اعتقاد پیدا کند که خداوند امور بندگان خود را به ائمه اطهار واگذار کرده است این را تفویض گویند قائل به جبر کافر و معتقد به تفویض مشرک است .
گوید : عرض کردم پس معنی امر بین چیست ؟ .
امام علیه السلام فرمود: مردم در انجام او امر پروردگار و ترك منهيات راه عملی
-۲۷۱-
دارند و طرق خیر و سعادت و شرو شقاوت برای آنها باز است .
راوی عرض کرد: آیا خداوند در افعال بندگان اراده و مشیت دارد؟ .
حضرت رضا علیه السلام فرمود در انجام او امر اراده و مشیت خداوند حاکم است و پروردگار از کار بردن دستورات خود خوشنود است و بندگان خود را در طاعات و عبادات كمك ميكند ، و اما در مورد معاصی اراده و مشیت خداوندنهی از ارتکاب معصیت است و از انجام آن به خشم میآید و مرتکبین گناه را معذب میکند
گوید : گفتم: آیا «قضاء » در این امور دخالتی دارد ؟ فرمود: در تمام افعال بندگان از خیر وشر «قضاء» هست .
گفتم : معنی قضاء چیست؟ فرمودند: معنی «قضاء » حکومت بر مردم است به آنچه استحقاق دارند و خداوند در برابر افعال و اعمال بندگان به آنها در دنیا و آخرت ثواب و یا عقاب میدهد
۱۸ - سلیمان بن جعفر جعفری از حضرت رضا علیه السلام روایت کرده است که در محضر آن جناب از جبر و تفویض سخن بمیان آمد ، امام علیه السلام فرمود: اگر میخواهید در این موضوع اصلی برای شما ارائه کنم که هرگز با هم اختلاف نداشته باشید و با هر کس در این موضوع مباحثه و گفتگو کردید پیروز گردید
عرض کردیم نظر خود را در این باره بیان فرمائید .
حضرت فرمودند: خداوند با غلبه و قهر اطاعت و معصیت نمیشود ، و بندگان خود را در دنیا و انمیگذارد هر چه بندگان دارند از آن خداوند است، نیرو و توانائی بندگان از طرف خداوند افاضه شده است .
اگر همه بندگان به طاعت و عبادت پروردگار مشغول گردند پروردگار از عمل آنها جلوگیری نکرده و مانع ورادع آنها نیست ، و اگر همه آنها به معصیت
-۲۷۲-
و نافرمانی مشغول شوند در این صورت اگر خداوند اراده فرماید جلو معصیت آنها را میگیرد ، و اگر بین آنها و معصیت حائل نگردد این دلیل نیست که خداوند آنها را وادار به معصیت کرده است .
سپس فرمودند: هر کس این گونه سخنان را ضبط کند خصم خود را از پادر آورده است .
۱۹- حسین بن خالد از حضرت رضا علیه السلام روایت کرده است که آن جناب از پدرانش از امیرالمؤمنين عليهم السلام روایت میکرد که فرمود شنیدم از حضرت رسول صلى الله عليه و آله میفرمود: خداوند متعال میفرماید: هر کس به قضاء من راضی نباشد و به قدر من ایمان نیاورد، باید خدائی غیر از من برای خود بیابد .
حضرت رسول صلى الله علیه و آله فرمود در هر قضاء پرورگار برای مؤمن خیری هست .
۲۰ - حسن بن علی و شاء گوید: از حضرت رضا علیه السلام پرسیدم آیا خداوند کارها را به بندگان خود را گذاشته است ؟ .
فرمود : خداوند عزیز تر از این است که امور را به مردم واگذارد ، گفتم : پس آنان را به انجام معاصی مجبور کرده است ؟ .
فرمود : خداوند عادل تروداناتر از این است، سپس فرمود : خداوند متعال میفرماید : ای فرزند آدم من به نیکیهایت از تو سزاوارترم و تو به گناهانت از من سزاوار تر هستی تو نافرمانیها را با قوتی که در تو گذاشته ام انجام دادی .
۲۱ - محمد بن عرفه گوید: به حضرت رضا علیه السلام عرض کردم خداوند اشیاء را به قدرت آفرید یا بدون قدرت ؟ .
فرمود جایز نیست که گفته شود خداوند اشیاء را با قدرت آفریده است ،
-۲۷۳-
زیرا اگر این طور گفته شود معنی آن چنینست که قدرت را چیری غیر از خداوند فرض کنی ، و قدرت را وسیله ای برای آفرینش موجودات ،بدانی و این عقیده شرک است.
و اگر بگوئی که خداوند به قدرت ذاتی خود موجودات و کائنات را خلق کرد در این صورت قدرت را جزء ذات حق دانسته ای و پرورد گار را مقتدر و صاحب قدرت و صف کرده ای ، خدا وندیکه هر گز ضعیف و ناتوان نیست و به غیر خود نیازی ندارد.
۲۲- حسین بن بشار گوید از حضرت رضا علیه السلام پرسیدم آیا خداوند به حوادثی که واقع نشده است علم دارد ، و یا فقط گذشته ها را میداند؟.
امام علیه السلام فرمود خداوند متعال عالم به اشیاء است قبل از اینکه اشیاء به وجود آیند ، خداوند متعال فرموده است « إِنَّا كُنَّا نَسْتَسِحُ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ» وهم چنین به اهل جهنم فرمود «وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ. »
خداوند متعال میداندا گر آنها را به دنیا بر گرداند مردم بار دیگر دنبال منهیات خواهند رفت و به فرشتگان هنگامیکه گفتند «أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لا تَعْلَمُونَ».
پس بنابر این علم خداوند به اشیاء سبقت دارد و قبل از وجود شيء علم به آن دارد ، خداوند بسیار بزرگ است و همواره شنوا و دانا و بینا است .
۲۳ - محد بن عبید گوید خدمت حضرت رضا علیه السلام رسیدم فرمودند : به عباس بگوئید از سخن گفتن در مباحث توحید و غیر آن خود داری کند و با مردم طبق معرفت آنها و درك آنها سخن گوید، و از مطالبی که قابل فهم جامعه نیست و مورد انکار آنان قرار میگیرد خودداری کند .
و هر گاه از تو از توحید پرسیدند ، همانطور که خداوند فرموده است بیان کن .
-٢٧٤-
پروردگار متعال میفرماید : «قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ ، اللَّهُ الصَّمَدُ ، لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدُ ، وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوا أَحَدٌ » .
و هر گاه از کیفیت پرسیدند همانگونه که خداوند فرموده « لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ» برای مردم بیان کن .
و هر گاه از تو پرسیدند که خداوند چگونه میشنود بگو « وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ) و روی هم رفته در همه گفتگوها باید به اندازه عقل و معرفت مردم گفتگو شود .
٢٤- داود بن سیلمان فراء از حضرت رضا علیه السلام از پدرانش علیهم السلام روایت میکند که حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود : توحید نصف دین است وروزی با دادن صدقه فرود آورید .
٢٥ - فتح بن يزيد جرجانی گوید از حضرت رضا علیه السلام پرسیدم ادنی معرفت خداوند چیست ؟ .
فرمود : نازلترین مرتبه در خدا شناسی این است که اقرار کنی خدائی غیر آن نیست و نظیر و مانندی ندارد ، و قدیم و ازلی است و انقطاع وزوال در وجود مقدس آن راه ندارد ، خداوند همواره موجود ، و نابودی برای آن نیست ، و مانند او چیزی وجود ندارد .
٢٦ - عبدالعزیز بن مهتدی گوید: از حضرت رضا علیه السلام در موضوع خداشناسی سئوال کردم .
فرمودند : هر کس قُلْ هُوَ اللهُ اَحَدٌ را بخواند و به آن ایمان بیاورد ، خدارا شناخته و موحد شناخته میگردد .
عرض کردم: چگونه آن را بخواند ؟ .
فرمود همان طوریکه مردم میخوانند قرائت کند، و در پایان گفتگوی خود
-۲۷۵-
اضافه فرمودند : كَذلِكَ اللهُ رَبِّي كَذلِكَ اللَّهُ رَبِّي ، كَذَلِكَ اللَّهُ رَبِّي .
یعنی خدای من این چنین است که در این سوره مبارکه وصف شده و من جز این عقیده ای دیگر درباره خداوند ندارم .
۲۷ - ابراهیم بن عباس گوید: مردی از حضرت رضا علیه السلام پرسید آیا خداوند بندگان خود را به آنچه قدرت ندارند انجام دهند مکلف میکند؟
فرمود خداوند عادل تر است از اینکه چنین تکلیفی به بندگانش بکند .
بار دیگر پرسید : آیا مردم توانائی دارند به آنچه اراده کرده اند .
فرمود : مردم ناتوان ترند از اینکه هر چه بخواهند انجام دهند .
۲۸ - احمد بن عامر طائی گوید: حضرت رضا علیه السلام از جدش رسول خدا صل الله علیه و آله روایت کرده است که فرمود :
خداوند متعال در روز قیامت به حساب همه بندگان خود میرسد مگر افرادیکه مشرك باشند خداوند مشرکین را بدون حساب روانه دوزخ میکند
۲۹ - حسن بن علی بن فضال گوید: خدمت حضرت رضا علیه السلام عرض کردم چرا خداوند متعال مخلوقات را به صور مختلف و انواع گوناگون آفرید ، و آنان را به يك صورت و هیئت خلق نکرد ؟ .
فرمود: برای اینکه مردم خیال نکنند خداوند عاجز است و قدرت ندارد مخلوقات خود را به صور گوناگون بیافریند و ملحدین و کافرین مردم را درشك و و هم گرفتار نکنند ، از این رو مردم با دیدن مخلوقات پروردگار متوجه میگردند که خداوند بر هر چیزی قادر و توانا است.
۳۰ - اسحاق بن راهویه گوید: هنگامیکه حضرت رضا عليه السلام وارد
-٢٧٦-
نیشابور شد و چون خواست از آن شهر بیرون شود و بطرف مامون برود اصحاب حدیث پیرامون مرکب آن جناب را گرفتند، و گفتند یا بن رسول الله از نیشابور بیرون میروی و برای ما حدیثی بیان نمیکنی که از آن استفاده کنیم؟ .
در این هنگام امام رضا در عماری جلوس کرده بودند ، پس از این سؤال سر مبارک خود را از عماری بیرون کرده و فرمودند :
شنیدم از پدرم موسی بن جعفر ، و او از پدرش محمد بن علی و او از پدرش علی ابن الحسین و او از پدرش حسین بن علی و او از پدرش علی بن ابی طالب ، که گفت : شنیدم از رسولخدا (ص) که فرمود شنیدم از خداوند متعال که فرمود :
كلمة ( لا إله إلا الله ، قلعه استوار ومحكم من است، هر کس در این قلعه وارد شود از عذاب من مصون و محفوظ خواهد شد
راوی گوید هنگامیکه مرکب حضرت به سیر خود ادامه داد امام علیه السلام سر مبارک خود را از عماری بیرون کرد و فرمود البته لا إِلَهَ إِلَّا الله شروطی دارد و من هم یکی از شروط آن هستم.
۳۱ - احمد بن عبدالله جویباری از حضرت رضا علیه السلام از پدرانش از حضرت رسول صلى الله علیه و آله روایت کرده است که فرمود پاداش و نعمتی که خداوند به موحدین میدهد بهشت است .
۳۲ و نیز حضرت رضا از جدش رسول خدا صلى الله علیه و آله روایت کرده که فرمود :
كلمه «لا إله إلا الله » در نزد خداوند مقام بزرگ و ارجمندی دارد ، هر کس از روی عقیده و اخلاص این کلمه را بر زبان جاری سازد بهشت برای او واجب میگردد و هر کس بدروغ و ریاء کلمه مزبوره را بر زبان خود جاری کند ، جان و مالش در
- ۲۷۷-
دنیا مسون از تعرض است و در آن جهان جایگاه او در دوزخ خواهد بود .
۳۳ - حضرت رضا علیه از جدش روایت میکند هر کس در یکی از ساعات روز و شب کلمه توحید را بر زبان جاری کند سیئات اعمال او از نامه عملش محو میگردد .
٣٤ - حضرت رضا علیه السلام فرمود: مردی خدمت حضرت رسول صلى الله عليه و آله رسید و عرض کرد :
نخستین اثریکه از علم گرفته میشود چیست؟ فرمود شناخت خداوند میباشد گفت معرفت حقیقی خداوند چگونه است ؟
فرمود آن است که اعتقاد پیدا کنی که پروردگار شبیه و نظیر ندارد و اوست خداوند یگانه ، آفریننده ، نیرومند ، آغاز همه آفرینش ، پایان همه موجودات ، آشکار و نهان، و مانند او همبازی نیست ، هر کس خداوند را این چنین بشناسد معرفت واقعی و حقیقی پیدا کرده است .
٣٥- فضل بن شاذان نیشابوری گوید حضرت رضا علیه السلام فرمود : اگر گوینده ای بگوید چرا مردم مامور شده اند که به خداوند و پیامبران و اوصیاء آنها اقرار و اعتراف کنند و به آنچه که انبیاء از نزد خداوند آورده اند معترف گردند ؟ پاسخ این سئوال را از چند جهت میتوان داد .
اول کسانیکه اقرار و اعتراف به وجود خداوند متعال نداشته باشند، و از گناه و معصیت اجتناب نکنند، و از ارتکاب کبائر دست نکشند و به جهت رسیدن به لذت ها به کسی توجه ننمایند و از ظلم و فساد و جنايت متمتع شوند .
و هر گاه مردم مرتکب این اعمال و افعال گردند و هر شخصی هر چه دلش بخواهد انجام دهد و حدود و احترامات جامعه را در نظر نگیرد و حقوق مردم را پایمال هوی
-۲۷۸-
و هوس خود قرار دهد .
البته معلوم است در این گونه جامعه که حق و حقیقت و انصاف در آن نیست فساد بزرگی پدید میآید . و مردم مانند درندگان بر یکدیگر خواهند پرید واموال و نوامیس مورد تجاوز مفسدین و بدکاران قرار خواهند گرفت.
در این هنگام مردم همدیگر را خواهند کشت و بدون جرم و گناه خون عده ای ریخته خواهد شد، در نتیجه این بی بندباری و فساد و لجام گسیختگی ، دنیا ویران خواهد شد و مردم هلاک شده و در زندگی فساد تولید خواهد شد .
دوم خدا وند متعال حکیم است و حکیم کسی را گویند که جامعه را از فساد و تباهی بازدارد و مردم را به صلاح و شایستگی دعوت کند، و از ظلم وستم باز داشته و از زشتیها نهی فرماید .
تحظیر از فساد و امر به صلاح و نهی از فراحش در صورتی است که مردم به خداوند اقرار و اعتراف کنند، و آمروناهی را بشناسند و اگر مردم به خداوند اقرار نکنند و خدا پرست نشوند چیزی آنها را از فساد باز نمیدارد و بطرف صلاح و رستگاری هدایت نمیگردند .
سوم ما مشاهده میکنیم که مردم بسیاری از اعمال زشت را در نهان و دور از انظار انجام میدهند ، و اگر چنانچه اقرار به خداوند و ترس از او نبود هیچ کس در خلوت دست از فساد نمیکشید و به هیچ فردی هم اعتناء نمیکرد و همواره در پنهانی مرتکب معصیت و شهوت رانی میشد و گناهان کبیره را انجام میداد .
زیرا مردم از اعمال و افعال او اطلاع نداشتند و او آزادانه هر کاری میخواست میکرد .
در این صورت مردم در نهان بحقوق همدیگر تجاوز میکردند و هیچ کس
-۲۷۹-
برجان و مال و ناموس خود ایمن نبود ، و مردم نا گزیر هستند که اقرار کنند خداوند دانا و آگاهی هست که از ضمایرونیات مردم اطلاع دارد و آنان را به صلاح و شایستگی دعوت کرده و از فساد و تباهی باز میدارد و به همه اعمال بندگان خود ناظر میباشد ، مردم اگر اقرار و اعتراف به وجود خداوند بکنند گرد مناهی و ملاهی نمیروند .
-۲۸۰-