تولد حضرت رضا (ع) و حالات مادر آنحضرت
پس از اینکه حضرت رضا علیه السلام متولد شد «تکنم» را طاهره نامگذاری کرد ، حضرت رضا شیر زیاد میخورد و نیروی جسمانیش قوی بود ، مادرش گفت : برای فرزندم يك مرضعه تهیه کنید که مرا یاری کند ، گفتند: آیا شیرت کم شده است؟ گفت : نه بخداوند سوگند شیرم کم نشده است ، بلکه من از روز ولادت فرزندم از اور ادو اذکار خود بازمانده ام .
صولی گوید : دلیل بر اینکه نام مادر امام رضا علیه السلام «تکنم» بوده گفتار شاعریست که در مدح حضرت رضا سلام الله علیه گوید:
الَّا إِنَّ خَيْرَ النَّاسِ نَفْسًا وَوَالِداً وَرَهْطاً وَأَجْدَاداً عَلَى الْمُعْظَمُ
آتَتنابِهِ لِلْعِلْمِ وَالْحِلْمِ ثَامِنَا إِمَامًا يُؤَدِّي حُجَّةَ اللَّهِ تَكْتُمُ
گروهی این شعر را به عموی ابو ابراهیم بن عباس نسبت داده اند وليكن من روایتی در این باره ندارم و از کسی نشنیده ام و صحت و سقم آن را تایید نمیکنم ولیکن شك ندارم که این ابیات از ابو ابراهیم بن عباس است :
كفى بفعالِ امريء عالم عَلَى أَهْلِهِ عَادِلاً شاهداً
اري لَهُمْ طارقاً موفقاً وَلا يَشْبَهُ الطارف التالدا
يَمُنُ عَلَيْكُمْ بِأَمْوَالِكُمْ وَتَعْطُونَ مِنْ مِائَةٍ واحدا
فلا يُحْمَدُ اللهُ مُسْتَبْصِراً يَكُونُ لِأَعْدَائِكُمْ حَامِدا
فُضِلْتَ فَسِيمَكَ فِي قَعْدَدِ كَمَا فَضِلُ الوَالِدُ الوالدا
صولی گوید : من این ابیات را به خط پدرم در پشت دفتریکه متعلق به او بود پیدا کردم و او نوشته بود: من این ابیات را از برادرم که از عمویش روایت میکرد شنیدم و او این اشعار را درباره امام رضا علیه السلام گفته بود ، و تکتم یکی از نامهای زنان عرب است که در اشعار ذکر آن آمده است :
۱۷-
طاف الخيالان فها جاسقما خيال تكنى وخيال تكتما
صولی گوید : ابراهیم بن عباس عموی پدرم اشعار و مدایح بسیاری درباره حضرت رضا علیه السلام داشت که همه آنها را منتشر کرده بود ، پس از آن حوادثی پیش آمد که او نا گزیر شد آن بیات را جمع آوری نماید ، گروهی گفته اند : که مادر امام رضا سكن النوبيه نام داشته است ، و نیز گفته اند : که نام او نجمه و یا «سمان» و مکنی به ام البنین بوده است .
5- علی بن میثم از پدرش روایت میکند که وی گفت: هنگامیکه حميدة المصفاة مادر حضرت رضا علیه السلام را خریداری کرد، متذکر شد که حضرت رسول صل الله علیه و آله را در خواب دیده است که آن حضرت امر کرده که «نجمه » را به فرزندت موسی ببخشی، زیرا بزودی از وی فرزندی که بهترین مردم روی زمین است متولد خواهد شد .
هنگامیکه حضرت رضا متولد شد او ر ا طاهره نام گذاشت ، ما در آن حضرت چند نام داشت : اروی ، سکن ، سمان ، و تکتم که آخرین نام او بوده است ، علی بن میثم گوید : از مادرم شنیده که نجمه در هنگام خریداری بکر بوده است .
6 - علی بن میثم از پدرش روایت کرده که گفت : از مادرم شنیدم که می گفت : نجمه مادر حضرت رضا علیه السلام می گفت :
هنگامی که فرزندم علی در رحم من قرار گرفت، من سنگینی بارداری را ندیدم ، و در هنگام خواب صدای تسبیح و تهلیل از درون خود میشنیدم و این جهت مرا بترس و وحشت را میداشت و هر گاه بیدار می شدم چیزی نمی شنیدم .
هنگامی که وضع حمل کردم و كودك برزمین قرار گرفت دست خود را بر زمین گذاشت و سرخود را بطرف آسمان بلند کرد در حالی که لبهای خود را حرکت
-۱۸-
می داد و مانند بزرگسالان سخن می گفت .
در این هنگام پدرش موسی بن جعفر وارد شد و گفت : ای نجمه کرامت پروردگار بر تو گوارا باد ، من كودك را در حالی که در يك پارچه سفیدی پوشانیده شده بود به او دادم ، وی در گوش راست كودك اذان و در گوش چپ اقامه گفت و با آب فرات گلوی او را گرفت ، سپس به من بر گردانید و گفت بگیر این کودک را که از برگزیدگان خداوند در روی زمین است .
7- عتاب بن اسید گوید : از گروهی که اهل مدینه بودند شنیدم می گفتند : علی بن موسی الرضا عليهما السلام روز پنجشنبه یازدهم ربیع الاول سال یکصد و پنجاه و سه متولد شد و این دو سال بعد از وفات حضرت صادق علیه السلام بود .
8- هشام بن احمر گوید : حضرت موسی بن جعفر علیه السلام به من فرمود :
آیا اطلاع داری کسی در این روزها از طرف مغرب به مدینه وارد شده باشد ؟ عرض کردم : اطلاع ندارم، فرمود: چرا مردی از اهل مغرب وارد مدینه شده است ، بیائید با هم نزد او برویم ، حضرت سوار شد و من هم با او سوار شده بنزد آن مر در هسپار شدیم ، در این هنگام مشاهده کردم مردی از اهالی مغرب با چند غلام و کنیز ایستاده است ، گفتم : غلام و کنیزان خود را به ما نشان بده ، وی هفت جاریه را به ما نشان داد و هیچ کدام مورد علاقه حضرت موسی بن جعفر نشدند .
سپس فرمودند: بقیه را نشان بدهید ، مرد مغربی گفت : فقط يك جاريه ديگر که آن هم مریض است باقی مانده است موسی بن جعفر گفت پس چرا او را نشان نمی دهی آن مرد از نشان دادن آن کنیز امتناع کرد و حضرت از آنجا مراجعت فرمودند ، روز دیگر مرا بار دیگر برای خریدن آن کنیز نزد آن مرد فرستادند ، و فرمودند : از آن مرد سؤال کن و بگو آخرین نظرت درباره او چیست ؟ و اگر قیمت آن را معین کرد
- ۱۹ -
قبول کن .
هشام بن احمر گوید : من طبق فرموده امام علیه السلام نزد آن مرد رفتم ، وی گفت: من برای این کنیز قیمت معینی در نظر گرفته ام و از آن مقدار کم نخواهم کرد گفتم : من به این قیمت او را خریدم ، فروشنده گفت : کنیز مال تو است ، ولیکن بمن بگو این مرد که بود که دیروز همراه تو آمده بود ، گفتم: مردی از بنی هاشم بود، گفت : از کدام قبیله بنی هاشم ، گفتم : بیش از این اطلاعی ندارم .
آن مرد گفت : اينك از جریان خریداری این کنیز تو را مطلع سازم ، هنگامی که من او را در انتهای مغرب خریداری کردم ، زنی از اهل کتاب با من برخورد کرد و گفت: این کنیزی که همراه داری چیست؟ گفتم: وی را برای خود خریداری نموده ام ، آن زن گفت : این چنین کنیزی شایسته نیست نزدمانند تو باشد .
این کنیز باید در نزد بهترین اهل زمین باشد ، این جاریه پس از اندکی که در نزد صاحبش بگذراند، از وی فرزندی متولد خواهد شد که در شرق و غرب عالم مانند او نخواهد بود ، آن مرد گوید : من کنیز مورد نظر را به مدینه آوردم ، و پس از اینکه موسی بن جعفر عليهما السلام او را خریداری کرد چندی نگذشت که حضرت رضا علیه السلام از او متولد شد
۹ - طبرسی - رضوان الله علیه - گوید: حضرت رضا علیه السلام در سال یکصد و چهل و هشت در شهر مدینه متولد شد .
و گفته می شود : تولد آن بزرگوار در شب یازدهم ذی قعده در روز جمعه سال یکصد و پنجاه و سه واقع شده است .
و در این هنگام پنج سال از وفات حضرت صادق علیه السلام گذشته بود ، و گفته شده که تولد آن حضرت روز پنجشنبه بوده است و مادرش کنیزی بود که او را
-٢٠-
ام البنین میگفتند ، و نام او نجمه و سکن نوبیه و یا تکتم می باشد .
۱۰ - ابن شهر آشوب گفته : على بن موسى عليهما السلام مکنی به ابوالحسن وابو علی و ملقب به سراج الله ، نور الهدى ، قرة عين المؤمنين ، مكيدة الملحدين ، كفو الملك ، كافى الخلق ، رب السرير ، دأب التدبير ، الفاضل ، الجار ، الوفى ، الصديق ، والرضی بود .
بزنطی گوید: او را از این جهت رضا میگفتند که خداوند و رسول و ائمه اطهار از وی خشنود بودند ، و گفته اند: آن حضرت را از این جهت «رضا» می گفتند ، که مخالف و مؤالف او را بر گزیدند و گفته شده که مأمون او را به این عنوان انتخاب کرد ، مادرش کنیزي بود که او را سكن نوبيه ، و خيزران مرسیه می گفتند ، و گفته می شود که نام اور انجمه میگفتند این مطلب را میثم روایت کرده است و گفته می شود : که نام او صقر و یا ام البنين واروی بوده است. و هنگامی که حضرت رضا علیه السلام متولد شد او را طاهره نام گذاری کردند
تولد آن جناب روز جمعه و یا روز پنجشنبه یازدهم ربیع الاول سال یکصد و پنجاه پنج سال بعد از وفات حضرت صادق علیه السلام واقع شد ، و گفته می شود که وسه ، تولد آن بزرگوار در سال یکصد و پنجاه و يك اتفاق افتاده است.
۱۱ - اربلی گفته : آن حضرت در سال یکصد و چهل و هشت در شهر مدینه متولد شد ، و گفته میشود که در روز جمعه یازدهم ماه ذی قعده سال یکصد و پنجاه و سه ، پنج سال بعد از وفات حضرت صادق علیه السلام متولد شده است ، و گفته شده که تولد آن بزرگوار روز پنجشنبه بوده است ، و مادرش کنیزی بود که او را ام البنین میگفتند و نام او نجمه ، وسکن و یا تکنم میباشد .
۱۲ – حافظ عبدالعزیز جنابذی گوید: تولد حضرت رضا علیه السلام در سال
-۲۱-
یکصد و پنجاه و سه واقع شده و مادرش را ام البنین میگفتند .
۱۳ - در دروس گوید : امام رضا علیه السلام در سال یکصد و چهل و هشت در مدینه متولد شد ، و گفته شده که تولد آن جناب روز پنجشنبه یازدهم ذی القعده بوده است .
١٤ - محمد بن طلحه گوید : تولد حضرت رضا علیه السلام روز یازدهم ذي حجة در سال یکصد و پنجاه و سه، پنج سال بعد از وفات جدش حضرت صادق علیه السلام واقع شد .
پدرش موسی بن جعفر و مادرش کنیزی بود که او خیزران مرسيه و يا شقراء نونیه میگفتند ، نام آن با نواروی و ملقب به شقراء بود، نام امام رضا علیه السلام «علی» بود و او را سومین علی میگفتند ، علی اول جدش امير المؤمنين وعلى دوم جد دیگرش حضرت سجاد زین العابدین علیه السلام بودند ، و القاب آن جناب عبارتند از : رضا ، صابر ، رضى ، وفى ، و رضا از همه القاب آن حضرت مشهور تر است .
١٥ - غفاری در تاریخ خود گفته : حضرت امام رضا علیه السلام روز جمعه یازدهم ذی قعده متولد شد .
١٦ - کفعمی گفته : روز پنجشنبه یازدهم ذی قعده سال یکصد و چهل و هشت در مدینه متولد گردید .
۱۷ - فتال نیشابوری گوید: تولد حضرت روز جمعه و در روایت دیگری روز پنجشنبه یازدهم ذی القعده سال یکصد و چهل و هشت در شهر مدینه واقع شد .
۱۸ - مسعودی گوید : امام رضا علیه السلام در سال یکصد و پنجاه و سه ، پنج سال پس از وفات جدش حضرت صادق علیه السلام در مدینه متولد شد ، ولادت او مانند تولد پدرانش انجام گرفت و مانند آنان نشو و نما یافت .
-۲۲-
از حضرت موسی بن جعفر علیه السلام روایت شده که آن بزرگوار هنگامیکه تکتم مادر حضرت رضا را خریداری کرد گروهی از یاران خود را جمع کرد و فرمود :
به خداوند سوگند که من این جاریه را به امر خداوند متعال خریداری کردم ، از آن حضرت جریان خریداری تکنم را پرسیدند، فرمود : هنگامیکه در خواب بودم جدم و پدرم نزد من آمدند در حاليكه يك پارچه حریری را در دست داشتند ، آنها پارچه حریر را بر زمین پهن کردند و از هم باز نمودند .
ناگهان من صورت این جاریه را در آن پارچه حریر دیدم ، جدم و پدرم گفتند : ای موسی از این کنیز بهترین خلق خداوند در روی زمین بعد از تو متولد خواهد شد ، سپس به من امر کردند هنگامیکه فرزند تکنم متولد شد او را «علی» نام گذاری کنم و فرمودند خداوند بوسیله او عدل و داد و محبت و رحمت را ظاهر میگرداند ، خوشا بحال کسیکه او را تصدیق کند و امامت وی را بپذیرد، وای بر آن فردیکه با او دشمنی کند و حق اور امنکر گردد و با او عناد ورزد.
و در مروج الذهب گوید : تولد آن حضرت در سال یکصد و پنجاه و سه بوده است.
۱۹ - ابن الوردی گفته : تولد علی بن موسی در سال یکصد و چهل و هشت بوده است .
۲۰ - ابن اثیر گوید : علی بن موسی در سال یکصد و چهل و هشت در مدینه متولد شد
مؤلف گوید :
مورخين ومحدثين و اهل تراجم گفته اند که ما در حضرت رضا علیه السلام از مردمان مغرب اقصی بوده است، یکی از برده فروشان او را از مغرب خریداری کردو به مدینه آورد ، حميدة المصفاة مادر حضرت موسی بن جعفر علیه السلام او را برای
-۲۳-
فرزندش موسی خریداری نمود و حضرت رضا از آن کنیز مغربیه متولد شد ، در موطن این بانوی معظم که از کدام شهر ناحیه مغرب بوده است در میان اهل تاریخ وحديث اختلاف است .
گروهی او را از اهل نو به میدانند، و نو به منطقه وسیعی در افریقا است که امروز آن جا را سودان می گویند .
و نیز «نوبه » نام قبیله ای از سیاهان آفریقا هم میباشد ، و جماعتی نیز مادر حضرت رضا علیه السلام را از اهل «مرسیه میدانند ، و تصریح نکرده اند که آن بانو از مرسیه افریقا بوده و یا از مرسیه اندلس ، و ما اينك در این مورد توضیحاتی در اختیار مطالعه کنندگان محترم قرار می دهیم .
مسلمانان بعد از اینکه افریقا و شهرهای آسیای صغیر و روم شرقی را فتح کردند و کردند در ساحل این دریای بزرگ در طرف جنوب و شمال لنگرگاه های زیادی برای پهلو گرفتن کشتیهای جنگی و مسافر بری تأسیس کردند و ارتباطات سیاسی و نظامی خود را به اندلس رسانیدند، و نواحی دو طرف دریای روم (مدیترانه) را تصرف و تجاری رامیان شهرها بر قرار ساختند .
این بنادر جدید التاسیس را به جهت اینکه کشتی ها در آن پهلو می گرفتند «موسی» می گفتند، و مرسی در لغت عرب محلی است که کشتی در آن لنگر می اندازد و متوقف می گردد، و در نسبت «مرسیه» میشود ، سید مرتضی زبیدی در تاج العروس گوید :
مرسيه بضم ميم و مردمان مغرب آن را بفتح میم تلفظ می کنند ، نام شهری است در مشرق اندلس که امیر عبد الرحمن بن حکم اموی آن را ساخته است .
«مرسیه» شهری است بسیار خرم و دارای باغها و بوستانهای فراوان و ابو غالب تمام بن غالب لغوی از این شهر است .
-٢٤-
ابو غالب کتاب نفیسی در علم لغت تألیف کرد ، هنگامی که ابو اسحاق بر اندلس غلبه کرد هزار دینار برای ابو غالب فرستاد تا نام آن را در کتاب بنویسد ، ابو غالب از پیشنهادوی امتناع ورزید و گفت اگر تمام جهان را بمن بدهی این کار را نخواهم کرد ، من کتاب خود را برای طلاب علوم تالیف کرده ام .
سیوطی در تاریخ الخلفاء گفته : عبد الرحمن بن حکم اموی نخستین امیری است ، که سلطنت بزرگ و با شکوهی در اندلس تاسیس کرد و دولت مستقل با تشکیلاتی وسیع پایه گذاری کرد، در دوره حکومت او در اندلس دار الضرب تاسیس شد و مردم لباسهای گلدار و رنگارنك و منقش پوشیدند ، و از هنگامیکه مسلمانان عرب وارد اندلس شده بودند تا عصر عبد الرحمان دار الضربی نداشتند ، و معاملات مسلمانان با در هم و دیناریکه از بلاد شرقی به آنجا حمل میشد انجام می گرفت عبدالرحمن در سال ۲۳۹ در گذشت .
از گفته های زبیدی و سیوطی که در بالا نقل شد معلوم گردید که «مرسیه» اندلس در قرن سوم پایه گذاری شده و عبدالرحما بن حکم اموی چند سال بعد از شهادت حضرت رضا (ع) به امارت اندلس رسید و سپس «مرسیه» را ساخت ، بنا براین ما در حضرت رضا (ع) از مرسیه» اندلس نبوده است .
ياقوت حموی گوید: «مرس الخرز بفتح وسكون راء وسين مهمله و خرز بفتح خاء وراء جای آبادی است در ساحل افریقا بین آن و بونه سه روز راه است ، و از این مکان مرجان استخراج میکنند و ابن حوقل گوید: «بونه» شهریست متوسط در کنار دریا که بازارهای زیبا و تجارتخانه های فراوانی دارد ، قیمت اجناس در این شهر متوسط است و در آنجا انواع و اقسام میوه ها و خوردنیهای ارزان دیده میشود و باغهای زیادی در نزديك شهر هست .
نتیجه بحث این است که مادر حضرت رضا (ع) که گاهی بعنوان «خیزران
-٢٥-
مرسية » و زمانی بعنوان شقراء نوبیه در کتب عنوان شده باید از همین مراسی افریقا باشد و احتمال میدهد که از اهل همین بونه» باشد که بعداً به «نوبه» تصحیف شده است، والعلم بحقائق الأمور عند الله تعالى .
با مطالبیکه در بالا نقل کردیم ادعای یکی از نویسندگان معاصر که گفته است: مادر حضرت رضا (ع) از اهل مارس» فرانسه بوده باطل می شود، در صورتیکه قبول کنیم که بندر مارس در فرانسه همان مرسیه اندلس اسلامی باشد باز ادعای وی درست نیست و ما در چند سطر قبل تحقیق کردیم که مرسیه» را عبدالرحما بن حکم اموی ساخته و او چند سال پس از شهادت امام رضا (ع) به جای پدرش حکم به خلافت و امارت نشست.
-٢٦ -