امام مهربان علی بن موسی الرضا  ( صص 16، 22-17 ) شماره‌ی 2522

موضوعات

معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > امامان معصوم > امام رضا (عليه السلام) > تولد
معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > امامان معصوم > امام حسين (عليه السلام) > تولد
معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > امامت > امامان معصوم > امام حسن مجتبی (عليه السلام) > تولد

خلاصه

امام رضا علیه السلام در یازدهم ذیحجه سال ۱۵۳ هجری پنج سال پس از شهادت جدش امام صادق علیه السلام واقع شد

متن

شناسنامه امام رضا

در هر جا برای به دست آوردن اطلاعات شخصی به معرفی کردن نیاز است یا با گرفتن هویتی از مدارک سعی در شناخت طرف مقابل می شود؛ اما گاهی اوقات برای شناختن اصل و نسب به مدارک مهم تری از جمله شناسنامه احتیاج است؛ از همین رو در هر قوانینی با داشتن شناسنامه میتوان هویت و اصل و نسب طرف را شناسایی کرد. 

در کتابهای اسلامی برای شناخت و شناسایی معصومین با سند و ادله ی محکمی که توسط مراجع عالیقدر شیعه جهت صحت آن مورد بررسی قرار میگیرد شناسنامه ای را توسط علما تشکیل داده اند که مشخصات آن حضرات در آن قرار گرفته است. 

نمونه بارز آن مشخصات کامل امام رضا است که در قالب نام مقام، لقب، کنیه تا نام همسر ایشان در آن گنجانده شده است که به این شرح است:

مقام                         امام هشتم                         مدت امامت                      ۲۰ سال

نام                                على                                     مدت عمر                      ٥٥ سال

لقب                             رضا                                     تاریخ شهادت              اخر ماه صفر

کنیه                        ابو الحسن                             علت شهادت               انگور زهر آلود

 نام پدر               موسى علیه السلام                         نام قاتل                     مأمون ملعون

نام مادر                  نجمه تكتمه                              محل دفن                   سناباد خراسان

تاریخ ولادت         11 ذي القعده                         تعداد فرزندان                اپسر ۱ دختر

محل ولادت            مدينه طيبه                           نام همسر                       سبیکه نوبیه

 

ولادت امام رضا

امام رضا در یازدهم ذیحجه سال ۱۵۳ هجری پنج سال پس از در گذشت جدش امام صادق واقع شد مادرش کنیزی به نام خیزران مرسیه بود.

کنیه امام رضا ابوالحسن است و خواص آن جناب را ابو علی می گفتند.

لقب های امام رضا سراج الله نور الهدى قره عين المؤمنين، مكيدة الملحدين، كفو الملک کافی الخلق رب السرير مصلحت اندیش فاضل صابر، وفي، صدیق و رضی بود.(. کشف الغمه، ج ۳، ص ۷۰.)

بزنطی می گوید:

به حضرت جواد عرض کردم گروهی از مخالفان شما معتقدند که لقب رضا را مأمون چون راضی شد که ولی عهد او باشد به پدر شما داد.

امام جواده فرمود:

به خدا دروغ گفته اند و کار نابجایی کرده اند. خداوند بزرگ او را رضا نامیده زیرا او در آسمانها مورد رضایت خدا بود و مورد پسند پیامبر اکرم و ائمه طاهرین در زمین.

عرض کردم مگر تمام آبا و اجداد شما از ائمه طاهرین به مورد پسند خدا و پیامبر و ائمه نبودند؟ 

فرمود: چرا عرض کردم پس چرا پدرت را بین آنها رضا لقب داده اند.

حضرت فرمود:

چون مخالفان او را چنان پسندیدند که دوستان و موافقان نیز پسندیده بودند؛ ولی این موفقیت برای هیچ کدام از آبای گرامش دست نداد؛ به همین جهت میان ائمه به رضا ملقب شد.(۱. عيون اخبار الرضا، ج ۳، ج ۷۰)

سليمان بن حفص می گوید:

موسی بن جعفر فرزندش علی را رضا لقب داده بود و می فرمود فرزند من را رضا صدا بزنید میفرمود به رضا چنین گفتم، رضا به من چنین گفت وقتی او را مخاطب قرار میداد می فرمود: یا ابا الحسن!

صولی از عون بن محمد کندی نقل کرد که گفت: از ابوالحسن علی بن میثم شنیدم می گفت کسی هرگز به احوال ائمه و زندگی و ازدواج آنها واردتر از او نبوده است. گفت حمیده مصفاه که مادر حضرت موسی بن جعفر از بزرگ زادگان عجم بود از شایسته ترین زنها محسوب می شد از نظر دینی و عقل و احترام نسبت به سرور خود حمیده مصفاة به طوری که در تمام مدتی که در ملک او بود از نظر احترام در مقابلش ننشست.

روزی به فرزندش حضرت موسی بن جعفر فرمود: تکتم زنی است که تاکنون از او بهتر ندیده ام یقین دارم اگر صاحب فرزند شود نسل پاکی خواهد داشت او را به تو بخشیدم قدرش را بدان.

وقتی حضرت رضا از او متولد شد لقب طاهره به او داد. گفت حضرت رضا خیلی شیر میخورد و فرزندی سالم بود. 

تکتم گفت یک زن شیرده برایم پیدا کنید گفتند: شیرت کم شده گفت: دروغ نمی گویم کم نشده؛ ولی دعاها و نمازهایی می خواندم که از هنگام ولادت او کم شده است.

على بن میثم از پدر خود نقل کرد که وقتی حمیده مادر موسی بن جعفر مادر امام رضا نجمه را خرید :گفت در خواب پیامبر اکرم له را دیدم فرمود حمیده این نجمه متعلق به فرزند تو موسی است؛ زیرا برایش از او فرزندی که بهترین فرد روی زمین است متولد خواهد شد. حمیده نجمه را به موسی بن جعفر بخشید پس از تولد امام رضا او را طاهره نامید و دارای چند اسم بود:

نجمه، اروی، سکن سمان تکتم که آخرین اسمش همین تکتم بود.(۱. عيون اخبار الرضا؛ به نقل از: علی بن میثم.)

علی بن میثم می گوید:

از پدرم شنیدم که میگفت مادرم گفته وقتی حمیده نجمه را خرید دختر بود.

هشام بن احمد میگوید حضرت موسی بن جعفر فرمود: نفهمیدی برده فروشی از مغرب آمده باشد؟ گفتم نه فرمود: چرا یک نفر آمده حرکت کن با هم پیش او برویم هر دو سوار مرکب شد، رفتیم دیدم مردی با چند برده از طرف مغرب آمده است. حضرت فرمود: کنیزهای خود را نشان بده نه کنیز نشان داد هر کدام را که موسی بن جعفر مشاهده میکرد میفرمود این را نمی خواهم، باز هم فرمود: بیاور گفت دیگر کنیزی نمانده است.

فرمود: چرا هنوز هست. گفت نه به خدا فقط کنیز مریضی دارم. حضرت فرمود چه میشود همان را هم نشان بده برده فروش از نشان دادن کنیز امتناع داشت امام برگشت و فردا صبح مرا پیش او فرستاد. حضرت فرمود به او بگو آن کنیز را به چه مقدار میخواهی بفروشی او خواهد گفت: به فلان مبلغ به گو خریدم.

پیغام را رساندم و برده فروش گفت: از فلان مبلغ کمتر نمی دهم من گفتم به همان مبلغ از تو خریدم او هم قبول کرد و گفت: آن مردی که دیروز با تو بود کیست؟ گفتم مردی از بنی هاشم است. پرسید: کدام بنی هاشم؟ گفتم بیشتر از این نمیدانم گفت من داستان این کنیز را برایت نقل میکنم او را از انتهای مغرب خریدم زنی از اهل کتاب مرا دید و گفت: این چه کنیزی است همراه تو؟ گفتم او را برای خودم خریده ام. 

گفت چنین کنیزی برای تو شایسته نیست او باید نزد بهترین فرد روی زمین باشد؛ به زودی فرزندی از او متولد خواهد شد که شرق و غرب تابع او می شوند کنیز را برای حضرت موسی بن جعفر آوردم چیزی نگذشت که امام رضا از او متولد شد.(ارشاد، ص ۲۸۷)

علی بن میثم می گوید:

از مادرم شنیدم می گفت که از نجمه مادر امام رضا شنیدم می گفت: وقتی حضرت رضا را حامله شده بودم سنگینی حمل را احساس نمیکردم و در خواب صدای تسبیح و تهلیل و تمجید از شکم خود می شنیدم که باعث هول و هراس من میشد همین که بیدار میشدم چیزی نمی شنیدم هنگامی که متولد شد روی زمین افتاد دست بر زمین گذاشت و سر به آسمان بلند کرد و لبهایش را حرکت داد، مثل اینکه چیزی می گفت.

پدرش موسی بن جعفر وارد شد گفت: گوارا باد تو را نجمه این لطفی از سوی خدا به تو است او را در پارچه ای سفید پیچیده، به آن جناب دادم حضرت در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت آب فرات خواست و کامش را با آب فرات برداشت، بعد به من برگردانید و فرمود بگیر این بقیه الله در زمین است.(۱ اخبار و آثار حضرت امام رضا، ص ۹۲)

مخاطب

نوجوان ، جوان ، میانسال

قالب

سخنرانی ، کتاب داستان كوتاه