خداشناسی
در جمیع مراتب زندگی باید به روشنی دانست که حرکت کلی تعریف شده برای حیات انسانی، رفتن بسوی خداست:
انا اليه راجعون» [بقره ٫١٥٦ ] و وقوع این امر مهم در صورتی ممکن است که در مراحل مختلف زندگی، نوعی اتحاد در رویه و عمل بین بخشهای مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و نظامی به وجود آمده و همه ی آنها با وجود تفاوتهای رفتاری یک هدف را مد نظر گرفته و با همسویی با کلیت نظام حیات انسانی حرکت به سوی الله را فراهم سازند. در این تلاش، موفقیت از آن کسانی است که هیچ نوع رفتار تربیتی غیرالهی در آنها دیده نشود و با اتخاذ روش تربیتی منطقی و عقلانی که برخاسته از آیات الهی است، سبکبال شده و نظاره گر حیات اخروی گردند و خیر افاضه شده از طرف خداوند را با به کارگیری دستورات و شیوه های زندگی ارائه شده از طرف او سمبل و الگوی زندگی و سیره تربیتی خود قرار دهند و هیچ امری را جز رضایت الهی و سنت رسولش (ص) ، چراغ هدایت خویش قرار ندهند، چرا که رضایت الهی جایگزین هر چیز میتواند باشد اما هیچ چیز نمی تواند جایگزین آن گردد. باید توجه داشت که رضایت الهی تنها به لقلقه ی زبانی کسب نمی گردد، بلکه به دنبال رعایت حدود الهی است که بر اساس عنصر حق مداری گستره ای به وسعت عالم هستی را تحت پوشش قرار داده است. در این تلاش مستمر تنها باید از او مدد جست و بر او توکل نمود؛ توکلی که او را به سوی خدا و منزل سعادت اخروی رهنمون سازد اتوکل على الله توكل الانابه اليه، واستر شده السبيل الموديه الى جنته القاصده الى محل رغبته [نهج البلاغه، خطبه ١٦١]
این مساله خداشناسی و خدا محوری) اولین استراتژی سیره عملی رضوی در باب تربیت در فرآیند مبانی و پایه های برخوردی ایشان در رابطه با مردم است؛ روش عملی تربیت محوری که در تمامی لحظات بحث و گفتگو به ذات باری تعالی و اذعان به وحدانیت او در جمیع مراتب وجودی در برخورد با افراد فارغ از رنگ، نژاد، زبان، مذهب، قوم و.... باز می گردد و همچنین تمسک به دستورات تربیتی و فرامین الهی در این لحظات در تمام مراحل وجودی و عینیت بخشی به اندیشه ها و تصورات ذهنی، پایه و اساس رشد و کمال یابی سیره عملی امام رضا (ع) است: «ما همه ی امور را به خدا واگذار میکنیم و خیر و سعادت و خوش عاقبتی را از خدا میخواهیم جریر طبری، تاریخ طبری، ج ۲، ص ۵۸۷]