عیون اخبارالرضا (علیه آلاف تحیه و ثنا) ( ج1، ص 102 ) شمارهی 258
موضوعات
معارف دينی در کلام امام رضا (عليه السلام) > اعتقادات > توحيد > صفات ذاتی
خلاصه
امام حسين عليه السّلام فرمودند: اميرالمؤمنين عليه السّلام خطبه ای در مسجد کوفه ايراد فرمود، و گفت: سپس خداوندی را که نه خود از چيزی به وجود آمده و نه مخلوقش را از چيزی آفريده، حدوث پديده ها را گواه بر ازلی بودن خويش قرار داده، و ناتوانی آن ها را شاهد بر قدرت خود نموده، و نيستی اضطراری آن ها را دليل بقاء خود فرمود، هيچ جايی از او خالی نيست تا برای او مکانی تصوّر نشود، شبيه و همانندی ندارد تا به چگونگی وصف گردد، و از هيچ چيز غائب نيست تا تعیّن پذيرفته و شناخته شود.
در همه صفات با آفريدگان خود مغاير است، ذاتش را نمی توان شناخت به جهت اين که مخلوقات دائماً به فرمانش در حال تحوّلند، و خود به کبريايی و عظمت از هر تغيير و تغیّر دور است، برای انديشمندان تيزبين و ماهر، و زيرکان کنجکاو حرام است که بتوانند حدّی برای او بينديشند، و انديشمندان موشکاف نمی توانند برای او کيفيت در نظر بگيرند، و نيز غوّاصان شناگر نمی توانند برای او رسم و شکلی مطرح کنند، مکان ها برای عظمت او جايی ندارند، و اندازه ها برای جلالش مقداری ندارند، و مقياس ها نمی توانند بزرگواريش را مشخّص نمايند، در ذات او توهّم راه نمی يابد. و ممکن نيست فهم ها او را بشناسند، و يا ذهن ها او را مجسّم سازند، عقل های بلند پرواز از فهم نحوه وجودش نااميد هستند، و درياهای دانش از اشاره به حقيقت ذاتش خشک و بی مايه اند، و مردان ميدان علم با فروتنی و حقارت نمی توانند نمی توانند قدرتش را وصف کنند.
يکی است امّا نه در سلک اعداد، و هميشه است امّا نه در مقياس مدّت و زمان، و استوار است امّا نه با ستون و عمود، جنس نيست تا اجناس، همانندی او نمايند، و شخص نيست تا اشخاص، همسان او باشند، و مانند اشياء نيست تا بر وصفش راهی باشد، عقل ها در ادراکش گمراهند، و اوهام از فهميدن چگونگی ازلی بودنش سرگردانند، و فهم ها در چگونگی وصف قدرتش محاصره شده اند، و ذهن ها در امواج خروشان اقتدارش غرقند، بر همه نعمت ها، توانا و مقتدر است، و حريم وصف هستيش بر فراز برتری است، و قدرتش هر چيز را احاطه می کند، نه دهر او را فسرده می کند و نه زمان او را کهنه می گرداند، و نه وصف او را مشخّص می نمايد،
موجودات پايدار و سخت در اصل و ريشه به فرمانش خاضع و فروتن هستند، وکوه های سر به آسمان کشيده با صلابت، در بالاترين قلّه خويش برابر فرمانش راه هستند، همه موجودات بر مالکيت او شاهد هستند، و عجزشان را دليل بر قدرت و توان خود نموده، و حدوث آن ها را شاهد بر قديم بودن، و نابوديشان را گواه بر هميشگی بودن خود ساخته، موجودات نمی توانند از خواست و فرمان او فرار کنند، و از حيطه قدرتش خارج نمی شوند، و از نظام ديوانش پنهان نمی توان شد، و سرپيچی از سلطه قدرتش بر آن ها محال است، و تنها نظام خلقت واستواريش از حيث نشانه و ترکيب طبع و سرشت آن ها از نظر دلالت، و حدوث و ايجاد فرسودگی بر آن ها بر ازلی بودنش، و درستی و استحکام صنعت آفرينش از نظر اعتبار کافی است، برای او حدّ نسبت داده شده ای نيست، و مثالی ندارد و چيزی از او پوشيده نيست، و از اين که برای وجودش مَثَلی بزنند يا صفت مخلوقی را ذکر کنند بسيار بالاتر و برتر است
متن فارسی
امام حسين عليه السّلام فرمودند: اميرالمؤمنين عليه السّلام خطبه ای در مسجد کوفه ايراد فرمود، و گفت: سپس خداوندی را که نه خود از چيزی به وجود آمده و نه مخلوقش را از چيزی آفريده، حدوث پديده ها را گواه بر ازلی بودن خويش قرار داده، و ناتوانی آن ها را شاهد بر قدرت خود نموده، و نيستی اضطراری آن ها را دليل بقاء خود فرمود، هيچ جايی از او خالی نيست تا برای او مکانی تصوّر نشود، شبيه و همانندی ندارد تا به چگونگی وصف گردد، و از هيچ چيز غائب نيست تا تعیّن پذيرفته و شناخته شود.
در همه صفات با آفريدگان خود مغاير است، ذاتش را نمی توان شناخت به جهت اين که مخلوقات دائماً به فرمانش در حال تحوّلند، و خود به کبريايی و عظمت از هر تغيير و تغیّر دور است، برای انديشمندان تيزبين و ماهر، و زيرکان کنجکاو حرام است که بتوانند حدّی برای او بينديشند، و انديشمندان موشکاف نمی توانند برای او کيفيت در نظر بگيرند، و نيز غوّاصان شناگر نمی توانند برای او رسم و شکلی مطرح کنند، مکان ها برای عظمت او جايی ندارند، و اندازه ها برای جلالش مقداری ندارند، و مقياس ها نمی توانند بزرگواريش را مشخّص نمايند، در ذات او توهّم راه نمی يابد. و ممکن نيست فهم ها او را بشناسند، و يا ذهن ها او را مجسّم سازند، عقل های بلند پرواز از فهم نحوه وجودش نااميد هستند، و درياهای دانش از اشاره به حقيقت ذاتش خشک و بی مايه اند، و مردان ميدان علم با فروتنی و حقارت نمی توانند نمی توانند قدرتش را وصف کنند.
يکی است امّا نه در سلک اعداد، و هميشه است امّا نه در مقياس مدّت و زمان، و استوار است امّا نه با ستون و عمود، جنس نيست تا اجناس، همانندی او نمايند، و شخص نيست تا اشخاص، همسان او باشند، و مانند اشياء نيست تا بر وصفش راهی باشد، عقل ها در ادراکش گمراهند، و اوهام از فهميدن چگونگی ازلی بودنش سرگردانند، و فهم ها در چگونگی وصف قدرتش محاصره شده اند، و ذهن ها در امواج خروشان اقتدارش غرقند، بر همه نعمت ها، توانا و مقتدر است، و حريم وصف هستيش بر فراز برتری است، و قدرتش هر چيز را احاطه می کند، نه دهر او را فسرده می کند و نه زمان او را کهنه می گرداند، و نه وصف او را مشخّص می نمايد،
موجودات پايدار و سخت در اصل و ريشه به فرمانش خاضع و فروتن هستند، وکوه های سر به آسمان کشيده با صلابت، در بالاترين قلّه خويش برابر فرمانش راه هستند، همه موجودات بر مالکيت او شاهد هستند، و عجزشان را دليل بر قدرت و توان خود نموده، و حدوث آن ها را شاهد بر قديم بودن، و نابوديشان را گواه بر هميشگی بودن خود ساخته، موجودات نمی توانند از خواست و فرمان او فرار کنند، و از حيطه قدرتش خارج نمی شوند، و از نظام ديوانش پنهان نمی توان شد، و سرپيچی از سلطه قدرتش بر آن ها محال است، و تنها نظام خلقت واستواريش از حيث نشانه و ترکيب طبع و سرشت آن ها از نظر دلالت، و حدوث و ايجاد فرسودگی بر آن ها بر ازلی بودنش، و درستی و استحکام صنعت آفرينش از نظر اعتبار کافی است، برای او حدّ نسبت داده شده ای نيست، و مثالی ندارد و چيزی از او پوشيده نيست، و از اين که برای وجودش مَثَلی بزنند يا صفت مخلوقی را ذکر کنند بسيار بالاتر و برتر است. و از روی ايمان به پروردگاريش، و مخالفت با منکران وجودش گواهی ميدهم که معبودی جز او نيست، و آن که، محمّد بنده و رسول اوست که در بهترين قرارگاه مستقرّ می بوده است و روزگار او را از صلب های پاک و رحم های پاکيزه منتقل ساخته، و از کريم ترين نژاد، و بالاترين اصل و ريشه و منيع ترين مقام، و عزيزترين تبار خارج گشته، از نهالی که خداوند انبياء خود را از آن به وجود آورد و امناء خود را از آن برگزيد، چوبش پاک و طیّب، تنه اش راست و معتدل، ساق هايش کشيده و سرفراز، شاخه هايش خرّم و دلربا، ميوه اش خوش گوار، درونش مروّت و جوان مردی، در حريم کرامت کاشته شد، و در حريم محترم روييد و در آت تشعّب و گسترش يافت و بارور شد و عزّت و شوکت پذيرفت، آن گاه اوج گرفت و بلندی يافت تا آن که خداوند او را به ارسال (فرشته وحی) روح الامين گرامی داشت، و به نور آشکار و کتاب روشن مفتخر ساخت، و براق را مسخّر او گردانيد، و فرشتگان با او مصافحه نمودند، و شياطين را به او مرعوب ساخت، و بت ها و خدايان و معبودان ساختگی را به دست او از ميان برد، شيوه و سنّتش همه رشد و صواب، و سيره اش همه عدل، حکمتش همه حقّ و درست و بجا، به مأموریّت خدايی خود و آن چه فرمان يافته بود آغاز نمود، و پيامی که بر عهده داشت رسانيد تا آن جا که بی پرده و آشکار و علنی دعوت به يکتاپرستی نمود، و در ميان خلق کلمه طیّبه« لا إله الّا الله وحده لا شريک له» را رواج داد تا آن جا که وحدانیّت حقّ را مسلّم ساخت و از شرک و انباز خالص گردانيد، و خداپرستی را از قيد شرک پاک نمود، پس خداوند حجّت او را به توحيد ظاهر ساخت، و به وسيله اسلام درجه و رتبه اش را بالا برد، و برای او خداوندش آن چه آسايش و رتبه و مقام قرب بود فراهم آورد درود خداوند بر او و آل طاهرينش باد.
متن عربی
حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ الطَّالَقَانِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو سَعِيدٍ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ الْعَدَوِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا الْهَیْثَمُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الرُّمَّانِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ مُوسَی الرِّضَا ع عَنْ أَبِيهِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ أَبِيهِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع قَالَ خَطَبَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع النَّاسَ فِی مَسْجِدِ الْکُوفَةِ فَقَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَا مِنْ شَیْءٍ کَانَ وَ لَا مِنْ شَیْءٍ کَوَّنَ مَا قَدْ کَانَ الْمُسْتَشْهِدِ بِحُدُوثِ الْأَشْیَاءِ عَلَی أَزَلِیَّتِهِ وَ بِمَا وَسَمَهَا بِهِ مِنَ الْعَجْزِ عَلَی قُدْرَتِهِ وَ بِمَا اضْطَرَّهَا إِلَیْهِ مِنَ الْفَنَاءِ عَلَی دَوَامِهِ لَمْ یَخْلُ مِنْهُ مَکَانٌ فَیُدْرَکَ بِأَیْنِیَّتِهِ وَ لَا لَهُ شَبَحُ مِثَالٍ فَیُوصَفَ بِکَیْفِیَّتِهِ وَ لَمْ یَغِبْ عَنْ شَیْءٍ فَیَعْلَمَ بِحَیْثِیَّتِهِ مُبَایِنٌ لِجَمِيعِ مَا أَحْدَثَ فِی الصِّفَاتِ وَ مُمْتَنِعٌ عَنِ الْإِدْرَاکِ بِمَا ابْتَدَعَ مِنْ تَصْرِيفِ الذَّوَاتِ وَ خَارِجٌ بِالْکِبْرِیَاءِ وَ الْعَظَمَةِ مِنْ جَمِيعِ تَصَرُّفِ الْحَالاتِ مُحَرَّمٌ عَلَی بَوَارِعِ نَاقِبَاتِ الْفِطَنِ تَجْدِيدُهَا وَ عَلَی غَوَامِضِ ثَاقِبَاتِ الْفِکَرِ تَکْیِيفُهُ وَ عَلَی غَوَائِصِ سَابِحَاتِ النَّظَرِ تَصْوِيرُهُ لَا تَحْوِيهِ الْأَمَاکِنُ لِعَظَمَتِهِ وَ لَا تُدْرِکُهُ الْمَقَادِيرُ لِجَلَالِهِ وَ لَا تَقْطَعُهُ الْمَقَایِيسُ لِکِبْرِیَائِهِ مُمْتَنِعٌ عَنِ الْأَوْهَامِ أَنْ تَکْتَنِهَهُ وَ عَنِ الْأَفْهَامِ أَنْ تَسْتَغْرِقَهُ وَ عَنِ الْأَذْهَانِ أَنْ تُمَثِّلَهُ وَ قَدْ یَئِسَتْ مِنِ اسْتِنْبَاطِ الْإِحَاطَةِ بِهِ طَوَامِحُ الْعُقُولِ وَ نَضَبَتْ عَنِ الْإِشَارَةِ إِلَیْهِ بِالاکْتِنَاهِ بِحَارُ الْعُلُومِ وَ رَجَعَتْ بِالصُّغُرِ عَنِ السُّمُوِّ إِلَی وَصْفِ قُدْرَتِهِ لَطَائِفُ الْخُصُومِ وَاحِدٌ لَا مِنْ عَدَدٍ وَ دَائِمٌ لَا بِأَمَدٍ وَ قَائِمٌ لَا بِعَمَدٍ لَیْسَ بِجِنْسٍ فَتُعَادِلَهُ الْأَجْنَاسُوَ لَا بِشَبَحٍ فَتُضَارِعَهُ الْأَشْبَاحُ وَ لَا کَالْأَشْیَاءِ فَتَقَعَ عَلَیْهِ الصِّفَاتُ قَدْ ضَلَّتِ الْعُقُولُ فِی أَمْوَاجِ تَیَّارِ إِدْرَاکِهِ وَ تَحَیَّرَتِ الْأَوْهَامُ عَنْ إِحَاطَةِ ذِکْرِ أَزَلِیَّتِهِ وَ حَصِرَتِ الْأَفْهَامُ عَنِ اسْتِشْعَارِ وَصْفِ قُدْرَتِهِ وَ غَرِقَتِ الْأَذْهَانُ فِی لُجَجِ أَفْلَاکِ مَلَکُوتِهِ مُقْتَدِرٌ بِالْآلَاءِ وَ مُمْتَنِعٌ بِالْکِبْرِیَاءِ وَ مُتَمَلِّکٌ عَلَی الْأَشْیَاءِ فَلَا دَهْرٌ یُخْلِقُهُ وَ لَا زَمَانٌ یُبْلِيهِ وَ لَا وَصْفٌ یُحِيطُ بِهِ وَ قَدْ خَضَعَتْ لَهُ الرِّقَابُ الصِّعَابُ فِی مَحَلِّ تُخُومِ قَرَارِهَا وَ أَذْعَنَتْ لَهُ رَوَاصِنُ الْأَسْبَابِ فِی مُنْتَهَی شَوَاهِقِ أَقْطَارِهَا مُسْتَشْهِدٌ بِکُلِّیَّةِ الْأَجْنَاسِ عَلَی رُبُوبِیَّتِهِ وَ بِعَجْزِهَا عَلَی قُدْرَتِهِ وَ بِفُطُورِهَا عَلَی قِدْمَتِهِ وَ بِزَوَالِهَا عَلَی بَقَائِهِ فَلَا لَهَا مَحِيصٌ عَنْ إِدْرَاکِهِ إِیَّاهَا وَ لَا خُرُوجٌ مِنْ إِحَاطَتِهِ بِهَا وَ لَا احْتِجَابٌ عَنْ إِحْصَائِهِ لَهَا وَ لَا امْتِنَاعٌ مِنْ قُدْرَتِهِ عَلَیْهَا کَفَی بِإِتْقَانِ الصُّنْعِ لَهَا آیَةً وَ بِمَرْکَبِ الطَّبْعِ عَلَیْهَا دَلَالَةً وَ بِحُدُوثِ الْفِطَرِ عَلَیْهَا قِدْمَةً وَ بِإِحْکَامِ الصَّنْعَةِ لَهَا عِبْرَةً فَلَا إِلَیْهِ حَدٌّ مَنْسُوبٌ وَ لَا لَهُ مَثَلٌ مَضْرُوبٌ وَ لَا شَیْءٌ عَنْهُ مَحْجُوبٌ تَعَالَی عَنْ ضَرْبِ الْأَمْثَالِ وَ الصِّفَاتِ الْمَخْلُوقَةِ عُلُوّاً کَبِيراً وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ إِيمَاناً بِرُبُوبِیَّتِهِ وَ خِلَافاً عَلَی مَنْ أَنْکَرَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ الْمُقَرُّ فِی خَیْرِ الْمُسْتَقَرِّ الْمُتَنَاسَخُ مِنْ أَکَارِمِ الْأَصْلَابِ وَ مُطَهَّرَاتِ الْأَرْحَامِ الْمُخْرَجُ مِنْ أَکْرَمِ الْمَعَادِنِ مَحْتِداً وَ أَفْضَلِ الْمَنَابِتِ مَنْبِتاً مِنْ أَمْنَعِ ذِرْوَةٍ وَ أَعَزِّ أَرُومَةٍ مِنَ الشَّجَرَةِ الَّتِی صَاغَ اللَّهُ مِنْهَا أَنْبِیَاءَهُ وَ انْتَجَبَ مِنْهَا أُمَنَاءَهُ الطَّیِّبَةِ الْعُودِ الْمُعْتَدِلَةِ الْعَمُودِ الْبَاسِقَةِ الْفُرُوعِ النَّاضِرَةِ الْغُصُونِ الْیَانِعَةِ الثِّمَارِ الْکَرِيمَةِ الْجُنَاةِ فِی کَرَمٍ غُرِسَتْ وَ فِی حَرَمٍ أُنْبِتَتْ وَ فِيهِ تَشَعَّبَتْ وَ أَثْمَرَتْ وَ عَزَّتْ وَ امْتَنَعَتْ فَسَمَتْ بِهِ وَ شَمَخَتْ حَتَّی أکرم [أَکْرَمَهُ] اللَّهُ تَعَالَی بِالرُّوحِ الْأَمِينِ وَ النُّورِ الْمُبِينِ وَ الْکِتَابِ الْمُسْتَبِينِ وَ سَخَّرَ لَهُ الْبُرَاقَ وَ صَافَحَتْهُ الْمَلَائِکَةُ وَ أَرْعَبَ بِهِ الْأَبَالِيسَ وَ هَدَمَ بِهِ الْأَصْنَامَ وَ الْآلِهَةَ الْمَعْبُودَةَ دُونَهُ سُنَّتُهُ الرُّشْدُ وَ سِيرَتُهُ الْعَدْلُ وَ حُکْمُهُ الْحَقُّ صَدَعَ بِمَا أَمَرَهُ بِهِ رَبُّهُ وَ بَلَّغَ مَا حَمَّلَهُ حَتَّی أَفْصَحَ بِالتَّوْحِيدِ دَعْوَتَهُ وَ أَظْهَرَ فِی الْخَلْقِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيکَ لَهُ حَتَّی خَلَصَتِ الْوَحْدَانِیَّةُ وَ صَفَتِ الرُّبُوبِیَّةُ فَأَظْهَرَ اللَّهُ بِالتَّوْحِيدِ حُجَّتَهُ وَ أَعْلَی بِالْإِسْلَامِ دَرَجَتَهُ وَ اخْتَارَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِنَبِیِّهِ مَا عِنْدَهُ مِنَ الرَّوْحِ وَ الدَّرَجَةِ وَ الْوَسِيلَةِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ عَلَی آلِهِ الطَّاهِرِينَ
مخاطب
جوان ، کارشناسان و صاحبنظران
قالب
سخنرانی ، کتاب معارفی