ترسیمی مختصر از سیمای امام
امام رضا (ع) در سال ١٤٨ هجری همان سال که جدش امام صادق (ع) وفات نمود) در مدینه متولد شد. نامش «علی» و کنیه اش ابوالحسن بود. سی سال از عمر مبارکش در کنار پدر - امام موسی کاظم (ع) گذشت و در این مدت انواع زجرها و آزارها و گرفتاریهایی را که نسبت به پدرش و علویون و شیعه و فرزندان فاطمه (س) روا می گشت می دید و شاهد بدرفتاریهای خلفای عباسی بخصوص هارون الرشید بود. پس از پدر بیست سال دیگر به حیات پربار و با برکت خویش در عصر رشید و مأمون ادامه داد شجاع و بخشنده و کریم بود. در علم و عبادت سرآمد اهل زمان خویش بود وارسته ای زاهد و دانایی بی نظیر بود. به دانش و تقوا و پاکی او همه اعتراف داشتند. حتی دشمن خونی اش - مأمون - چندین بار و به مناسبتهای گوناگون از او به عنوان داناترین و عابدترین و وارسته ترین مرد یاد کرد. به گفته ابن جوزی در سن بیست و چند سالگی در مسجد رسول الله می نشست و برای مردم فتوا می داد. حضور در زمان داشت و نسبت به مسائل فکری و اعتقادی و شبهات وارده از سوی عالمان ادیان و مذاهب جوابی حاضر و پاسخی دندان شکن داشت.
پدرش موسی بن جعفر (ع) در معرفی و توصیه او به فرزندانش می فرمود:
برادرتان علی بن موسی (عالم آل محمد است. از او درباره دینتان بپرسید و آنچه را می گوید، حفظ کنید اخلاقی نیکو و برخوردی کریمانه داشت. فرزند پیامبر بود و وارث خلق و خوی آنکه برای تکمیل مکارم اخلاقی بر انگیخته شده بود. از این جهت محبوب خاص و عام و مورد علاقه همگان بود. سخن کسی را قطع نمی کرد کلامی که باعث رنجش خاطر مسلمانی گردد، نمی گفت. در مجلسی که کسانی حاضر بودند، پایش را در از نمی کرد. تکیه نمی داد، به کسی از خدمتکارانش عتاب و توبیخ نمی کرد خنده اش به قهقهه نمی رسید و از تبسم فراتر نمی رفت آنچنان که پیامبر اسلام بود هنگام غذا تمام خدمتکاران را هم سر سفره می نشاند. به نیازمندان و مساکین کمک زیادی میکرد و آن را نه از سر منت نهادن، بلکه جهت سپاس نعمت خدا انجام میداد تشکیل جلسات بحث و مناظره اش با دیگران، نقشی حساس در تحکیم ولایت و روشن شدن حق داشت و حیات سیاسی - اجتماعی امام رضا (ع) مایه برکات فراوان برای شیعه بود زندگی امام رضا (ع) حلقه ای از حلقه های مرحله سوم حیات ائمه یعنی گسترش پایگاه توده ای بود خون تشیع در رگهای ایرانیان جاری بود و محبت اهل بیت در دل قبیله مسلمان جا داشت. محبوبیت ائمه و کلاً علویان و اولاد علی و فرزندان فاطمه در ایران زمین ریشه در ظلمهایی داشت که از سوی سلاطین بر مردم رفته بود. دوستی خاندان پیامبر بخصوص در دل اهل خراسان جا داشت. این وارسته مردان بر دلها حکومت داشتند چرا نه؟ .. که قلوب قلعه هایی هستند که هرگز با زور و سر نیزه قلدری به روی جباران گشوده نخواهند شد. یکی از علل محبوبیت و نفوذ امام رضا (ع) مسافرتهای او در داخل مملکت اسلامی، پس از شهادت پدرش بود. این مسافرتها نقش مهمی در گسترش پایگاه و عمیقتر شدن نفوذش داشت. از مدینه به بصره می رفت چند روز قبل از رسیدن پیکی فرستاد، تا اعلام کند و مردم برای استقبال و تجمع پرشور و شنیدن سخنان آن حضرت در زمینه رهبری و امامت خود و اعلام آمادگی برای پاسخگویی به سئوالهایشان و بحثهای کلامی با علمای فرقه های دیگر و دانشمندان غیر مسلمان گرد آیند. در این مسافرتها همیشه جلسات بحث و مناظره با امواج فکری زمان و مراکز علمی مملکت اسلامی دایر بود تا آنجا که محمد بن عیسای یقطینی» می گویند: « از این سئوال و جوابها تعداد ۱۸ هزار را جمع آوری کرده ام». دامنه بحثهای عالم آل محمد، حضرت رضا (ع) تا دربار خلاقت هم کشیده شد و همیشه امام غالب و پیروز بود. این سفرها و همچنین هجرت امام از مدینه به خراسان در زمان مأمون و سخنانی که در شهرهای سر راه بیان می کرد همه نقش حساسی در بیشتر آگاه شدن مردم نسبت به رهبر و واقعی و امام بر حق داشت.