خودسازی و رشد شخصیتی
شخصیت ترکیبی از ویژگیهای روانی بدنی زیستی و اجتماعی است که بتدریج برای شخص حاصل میشود و به فرد چگونگی رفتار و تطابق با محیط را که با عاطفه و احساسات همراه است، القا میکند حال در اینکه شخصیت انسان معلول چه عواملی است دیدگاههای متفاوتی ابراز گشته است؛ برخی شخصیت را وراثتی میدانند و بر این باورند که شخصیت هر فردی از پیش تعیین گشته است و ویژگیهای او با وی متولد میشود. در اینصورت هیچ جایی برای تاثیر عوامل بیرونی در شخصیت آدمی باقی نمی ماند و برخی دیگر نیز تنها عامل موثر بر شخصیت را تربیت و عوامل محیطی میدانند و بر اساس این دیدگاه اعتقاد دارند که شخصیت هر کسی با انتخاب و آگاهیهای خود او ساخته می شود. اما به نظر می آید معتقدان به دو دیدگاه یاد شده هر دو به افراط و تفریط رفته اند؛ زیرا شخصیت پر تنوع آدمی چیزی نیست که فقط معلول ساختار فیزیولوژیک و عوامل درونی باشد و یا پدیده ای شکل گرفته از تربیت و عوامل بیرونی بلکه شخصیت سازمانی پیچیده است که از حالات و ویژگیهای جسمانی و روانی تاثیر می پذیرد و تنها دیدگاه پذیرفتنی که آن را می توان تلفیقی از دو نظریه ی اول و دوم دانست، دیدگاه اسلام است که شخصیت را هم متاثر از عوامل درونی و سرشتی می داند و هم از عوامل محیطی و بیرونی پس شخصیت تاثیر مستقیمی در رفتارهای آدمی با دیگر افراد جامعه دارد. از اینرو، شناخت عوامل و عناصری چون ایمان ، خردورزی، نیک رفتاری، عبادت و پرستش علم و آگاهی عفت و پاکدامنی همانندی و همراهی با الگوها و.... سبب رشد و شکوفایی قابلیتهای شخصیت انسانی در ارتباطات اجتماعی اش می شود، پس امری مهم و ضروری است. در این میان حضرت رضا (ع) نیز از کنار این مساله به سادگی عبور نکرده است و اعتقاد دارد اولین عاملی که در فرهنگ ارتباطات اجتماعی به عنوان زیر ساخت در خودسازی و رشد شخصیت موثر است مبارزه با نفس و آراستن آن به فضایل اخلاقی می باشد؛ چرا که تا وقتی صفات پسندیده در دل و روح آدمی ریشه ندوانیده باشد، انتظار رفتار و گفتاری نیکو و برقراری ارتباطی شایسته و سالم در اجتماع نیز انتظاری نابجاست. امام (ع) پیرامون این مساله فرمودند: بالاترین جهاد آدمی جهاد با نفس خود است نوری طبرسی، مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۱۴۴ ارزش خودسازی و رشد شخصیتی در ارتباطات اجتماعی تا آن جاست که امام (ع) فرد بی توجه به نفس را فرومایه دانسته و می فرماید: «کسی که به لحاظ تسلط هوای نفس به امور دنیوی سرگرم شود و در روابط با خلق خدا کوتاهی ورزد، فرومایه است [بحار الانوار، ج ۷۸، ص ۳۳۵ و در ادامه می فرمایند...... از پیروی هوای نفس بر حذر باش که سبب سقوط و هلاکت است همان شاید اصرارهای امام رضا (ع) مصداق عینی کلام الهی است که از هوا و هوسها پیروی نکنید تا دادگر باشید [نساء ۱۳۵].
مصداق عملی فرمایش حضرت رضا (ع) پیرامون مراقبت از نفس را در کلام ایشان خطاب به احمد بن ابو نصر بزنطی که از شاگردان و اصحاب ایشان بوده می توان دریافت ابو نصر بزنطی می گوید: شبی مهمان حضرت (ع) بودم ایشان بستر خودش را برایم گستراند، شخصا لحاف و ملحفه را به رویم انداختند. در این هنگام به خویش بالیدم که مانند من در خانه ی ولی خدا و بر خوابگاه او ؟ امام رضا (ع) مرا صدا زد که ای احمد امیر مومنان از صعصعه بن صوحان عیادت کرد و به وی فرمود: ... به اینکه تو را عیادت کردم بر دیگران مباهات مکن و مواظب نفس خویش باش [بحار الانوار، ج ۴۹ ، ص ۳۶) آیا کلام حق را نشنیده ای که: «ولا تتبع الهوى فيضلك عن سبيل الله ؛ از هوا و هوسها (نفس) پیروی مکن که تو را از راه خدا باز می دارد [ ص ۲۶] ای احمد آگاه باش این وعده ی تخلف ناپذیر الهی است که: «و اما من خاف مقام ربه ونهى النفس عن الهوى فان الجنه هی الماوی؛ کسی که از مقام پروردگارش بترسد و نفس خود را از هوا و هوس باز دارد بهشت جایگاه او خواهد بود [نازعات ٫ ۴۱].
صص42-44
ارزش ها
سومین مبنا و پایه های سیره ی عملی بصیرت افزای امام علی بن موسی الرضا (ع) در باب تربیت در برخورد با هر یک از افراد عصر خویش اجرای فضایل هستند که میتوان از آنها با نام «ارزشها» یاد کرد. نوع ارزشهای مورد نظر در سیره عملی امام رضا (ع) نیز مانند نحوه نگرش به جایگاه انسان در شکلگیری و انسجام نظریه های تربیتی حضرت (ع) اهمیت به سزایی دارد و حتی شاید بتوان آن را روح نظریه های ارزشمند سیره عملی ایشان در خصوص تربیت در آن عصر دانست؛ چرا که وی آموزش یافته ی عملی مکتب تربیتی است که همه جنبه های فردی و اجتماعی انسان را در پرتو دیدگاه متعالی «توحیدی مورد توجه قرار داده است و در عین نگاه آخرت گرایانه و عمیق برای تامین سعادت معنوی و اخروی انسانها به دنیا و زندگی اجتماعی و ضرورتهای آن نیز توجه کامل داشته و همزمان و روح و بدن، جسم و جان ظاهر و باطن، دنیا و آخرت ماده و معنا و بالاخره همه لایه ها ، مراحل ، لوازم و زمینه های رشد و تعالی انسان را برای رسیدن به کمال مطلوب در تربیت مدنظر قرار داده است. بنابراین در مكتب عملی تعالی بخش تربیتی ایشان در برخورد با انسانها «ارزش ها جایگاه و نقش اساسی دارند و به عنوان مختصات و شاخصهای تعالی حقیقی انسان محور و غایات حرکت انبیاء الهی نیز شمرده اند. ایشان با یادآوری رسالت جدشان فرمودند: «انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق [بحار الانوار، ج ١٦، ص ٢١٠].
اعمال چنین سیره عملی از سوی امام رضا (ع) در حالی صورت می گرفت که در جامعه ی آنروز از سوی برخی افراد مادی اجیر شده از سوی حاکمیت عباسی آن چنان دگرگونی در فکر، تربیت، باورها و ارزشهای اصیل و فرهنگی رسوخ کرده بودند که علاوه بر غصب ولایت اهل بیت (ع) و نیز گمراه ساختن جامعه بر پیکره ی تربیت اسلام اصیل نیز لطمات و صدمات غیر قابل جبرانی را وارد می نمود. شواهد تاریخی نیز به خوبی گواه است که علیرغم طلایی بودن علم و فرهنگ در آن دوره حاکمیت و نیز کارشناسان مربوطه قصد داشتند از روش های ضدارزشی نخست تربیت اصیل اسلامی را به چالش کشیده و سپس به جایگزینی ناسازه های غیر تربیتی مکتب خویش اقدام نمایند تا بدین وسیله تربیت جامعه را به سمت و سوی اهداف خویش سوق دهند بحار الانوار، ج ٤٩، ص ٢٩٠].
اما امام رضا در تمامی موارد و در برخوردهای عملی خویش با ایشان حاکمیت و کارشناسان و ....) از روشهای ارزشی تربیت محور لحظه ای کناره نگرفتند؛ چرا که در سیره عملی ایشان ارزشها هرگز اموری انتزاعی ذهنی و اعتباری محض که صرف فرض و خیال باشد، یا به عنوان ایده آلهای دست نیافتنی و غیر قابل تحقق باشد نیست، بلکه حضرت (ع) در سیره عملی تربیت گستر خویش با محور قرار دادن خداوند متعال به عنوان حقیقی ترین حقیقت عالم وجود که هیچ واقعیتی در مقایسه با او وجود ندارد، منشا همه ارزشهای متعالی و کمالات حقیقی را تنها خداوند عنوان میکند. بدین ترتیب در مکتب و سیره عملی تربیتی على بن موسى الرضا (ع) ، هدف خلقت انسان نیز تحقق ارزشهای متعال وجود وی و تلاش و مجاهدت او برای نزدیک شدن به ارزشهای الهی است. هم در رفتارهای فردی و هم در رخوردها و کنشها و واکنشهای اجتماعی آنچه هدف غایی است، همین امر است.
صص143-184