حديث سلسلة الذهب
در نیشابور مردم مشتاق زیارت حضرت رضا بودند از حضرت تقاضا کردند اندکی توقف فرماید تا چهره جذاب و متین آن یادگار رسول را ببینند. امام در حالی که لباسی ساده چون همیشه بر تن داشتند در برابر مردم قرار گرفتند. مردم از دیدن آن حضرت فریاد شوق برداشتند. دو نفر از حافظان حدیث بنام ابوذرعه و محمد بن اسلم مردم را به سکوت دعوت میکردند و کلمات گهربار آن حضرت را برای مردم با صدای بلند بیان می فرمودند حضرت رضا حدیثی را که مربوط به توحید و یگانگی ذات حق است بدین سان بیان فرمودند:
حَدَّثَنِي أَبِي مُوسَى بْن جَعْفَر الکاظم، قالَ حَدَّثَنِي أَبي جعفر بن محمد الصادق. قال حَدَّثني أبي محمد بن على الباقر . قال حَدَّثني ابي علي بن الحسين زين العابدين. قال حَدَّثنی أبی حسین بن علی شهید أرض كربلا. قالَ حَدَّثني أبي أمير المؤمنين على بن ابيطالب شهيد ارض الكوفه. قال حَدَّثنى اخى و بْنَ عَمى محمد رسول الله الله . قَالَ حَدَّثني جبرئيل . قال سَمِعْتُ رَبِّ العِزَّه سُبحانه و تعالى يَقُولُ كَلِمَةٌ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ حِصْنِى فَمَنْ قَالَهَا دَخَلَ حِصْنِي وَ مَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عذابی (۱)(مسند الامام الرضاء الله جلد ۱ ص ۵۹ - صحيفة الرضا)
ترجمه حدیث حدیث کرد مرا پدرم موسی بن جعفر کاظم. فرمود: حدیث کرد مرا پدرم جعفر بن محمد الصادق فرمود: حدیث کرد مرا پدرم محمد بن على الباقر فرمود حدیث کرد مرا پدرم علی بن الحسین زین العابدین فرمود حدیث کرد مرا پدرم حسین بن علی شهید زمین کربلا فرمود: حدیث کرد مرا پدرم امیر المؤمنين على بن ابيطالب شهید زمین کوفه فرمود: حدیث کرد مرا برادرم و پسر عمم محمد رسول خدا فرمود: حدیث کرد مرا جبرئیل گفت: شنیدم حضرت رب العزة سبحانه و تعالی می فرماید: «كلمة لا إِلهَ إِلَّا الله» حصار و قلعه من است پس کسیکه آنرا بگوید داخل در حصار من شده و کسیکه در حصار من داخل شد از عذاب من ایمن گردید.
و سپس هنگامی که موکب آن حضرت میخواست براه افتد برای تکمیل این سخن والا و ارزنده سر از هودج و کجاوه بیرون آورد که با سکوت مردم امام بدنبال حدیث افزود: ولكن بشرطها و أنا من شروطها».
یعنی و اما به شرط و شروط و با اشاره به خود فرمود و من از شروط آن هستم.
و این حدیث را بدان مناسبت سلسلة الذهب گویند که روات و محدثین آن ائمه اطهار و معصومین است و هم صدها قلمدان طلای مرصع برای آن بکار رفته. (۱)(معصوم دهم ص ۹۷.)