رضای خدا پژوهشی جامع در حیات علمی و عملی امام رضا  ( صص 32-31 ) شماره‌ی 2699

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره اجتماعی > تعامل با مردم > بخشش بديهای ديگران

خلاصه

در بصائر الدرجات از احمد بن عمر حلال نقل شد که گفت: شنیدم که آخرش مکه اسم امام رضا (ع) را میبرد و به آن حضرت دشنام می داد. من به شدت از کار او ناراحت شدم و تصمیم به نابود کردن او گرفتم به همین جهت به بازار مکه رفتم و چاقویی خریدم و با خود گفتم بخدا سوگند او را هنگامی که از مسجد بیرون بیاید به قتل می رسانم. پس سر راه او ایستادم و خود را مهیای قتل آخرش کردم ناگاه نوشته ای از امام رضا(ع) را به من رساندند که در آن نوشته بودند: «بسم الله الرحمن الرحيم. به حق من بر تو ترا سوگند میدهم که متعرض أخرس مشو پس بدرستی که خداوند متعال، ثقه و معتمد من است و او مرا کافی است.

متن

عفو و گذشت آن حضرت

روایت زیر که در جای خود بیانگر معجزه ای از امام رضا (ع) است، بخوبی میزان عفو و گذشت آن امام بزرگوار را نیز به تصویر میکشد:

در بصائر الدرجات از احمد بن عمر حلال نقل شد که گفت: شنیدم که آخرش مکه اسم امام رضا (ع) را میبرد و به  آن حضرت دشنام می داد. (من به شدت از کار او  ناراحت شدم و تصمیم به نابود کردن او گرفتم به همین جهت) به بازار مکه رفتم و چاقویی خریدم و با خود گفتم بخدا سوگند او را هنگامی که از مسجد بیرون بیاید به قتل می رسانم. 

پس سر راه او ایستادم( و خود را مهیای قتل آخرش کردم )ناگاه نوشته ای از امام رضا(ع) را به من رساندند که در آن نوشته بودند: «بسم الله الرحمن الرحيم. به حق من بر تو ترا سوگند میدهم که متعرض أخرس مشو پس بدرستی که خداوند متعال، ثقه و معتمد من است و او مرا کافی است.

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

سخنرانی ، کارگاه آموزشی